هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها


صفحه اصلی انجمن ها » همه پیام ها (ربکا.جریکو)



پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۵:۲۳ یکشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۵
#21
سلام به مدیرای عزیز.

مرسی و خسته نباشید بابت تغییرات اخیر. ولی یه مشکلی برام پیش اومده جدیداً و اونم با سیستم لاگینه.
در واقع هر دفه که از مرورگر خارج می‌شم، اگه تا ربع ساعت دیگه دوباره به سایت سر نزنم، خود به خود لاگ‌اوت می‌شم و تقریباً هر دفه که میام، مجبورم اولش لاگین کنم که واقعاً اذیت کننده‌س برام.
مطمئنم نیستم ولی احتمالاً چون اون گزینه‌ی تیک‌دارِ لاگین دائمی برداشته شده، اینجوری می‌شه. کلاً با سایت‌هایی که این گزینه رو کنارِ کادرِ یوزرنیم و پسورد ندارن، همین مشکل رو دارم.

چی می‌شه حالا؟ امکانش نیس برش گردونین؟


+ این مشکل رو فقط توی بعضی از مرورگرای گوشی دیدم ولی خودم مث بعضی از دوستان اکثر اوقات با گوشی میام.

++ اون مشکل اتمام وقت لاگین هنگام ارسال پست هم حل شده، دمتون گرم!


خدافظ جادوگران!
Fox Life!


پاسخ به: قلم پر تندنویس
پیام زده شده در: ۳:۰۹ سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۵
#22
ببین.. مدارکش توی پ.خ های ریتا هس که از بین رفته. :دی ، ولی دقیقاً ۱۰ ماه پیش از ویلبرت خواستم هر طور شده، تو رو بنشونه روی قلم پر!
حالا مهم نیس این مدت چقد "شما؟ بازی" در آوردی و چقد احساس کردی هوا گرم شده و از این بوق بازیای معروفت، ولی مهم اینه که الان از همون کراواتت گرفتنت، کشوندنت و نشوندنت روی قلم پر!

زیاد سوال نمی‌پرسم، چون تا حدود زیادی می‌شناسمت و به عبارتی، دستِ تو رو شده برام، قصه‌هاتو بلد شدم!

۱- چقد خودت رو به عنوان یه وزیر موفق می‌دونی؟ به نظرت می‌تونستی بهتر از اینم عمل کنی؟ توی این مدت، ایده‌ای به ذهنت رسیده ولی نتونستی اونطور که باید و شاید اجراش کنی؟

۲- از همون لحظه که دیدمت و حضور فعال داشتی دوباره، وزیر بودی. تا حالا ورژن بدون کلاهِت رو ندیدم. برنامه و هدفی برای دوران بعد از وزارتت داری؟ فعال‌تر می‌شی؟ کم‌پیدا می‌شی؟ کلاً بعد از تحویل دادن کلاه چیکار می‌خوای بکنی؟ البته به جز اون قهقهه که شونصد بار بهش اشاره کردی.

۳- فرض کن همه‌ی عوامل دست به دست همدیگه بدن.. احتمالش هس که شخصیت دیگه‌ای رو برداری؟

۴- کدوم رو به دیگری ترجیح می‌دی؟

گریف یا منوی مدیریت؟
آرسینوس جیگر یا خونه‌ی ریدل؟
پولدار باشی ولی زندگیت پر از مشغله و موانع باشه یا جیبت خالی باشه ولی اعصابت آروم باشه؟
دنیای واقعی یا فانتزی؟
WWE یا ویچر؟ [بگی ویچر، با یه آپرکات می‌خوابونمتا!]
PES یا FIFA؟ [اوج چالش! ]

خب دیگه.. همینا!
خوش باشی!
ترم تابستونی هاگوارتز هم نزدیکه.. امیدوارم گریف خوش بدرخشه.


خدافظ جادوگران!
Fox Life!


پاسخ به: در جستجوی راز ققنوس(عضویت)
پیام زده شده در: ۲۲:۵۲ یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵
#23
1- هدف و انگیزه تون از عضویت در محفل ققنوس؟!

پروف اینجوری به من نگا نکن / با چشای کهربائیت قلب منو صدا نکن
پروف بسه، منو دیوونه نکن / موهامو با ریشات شونه نکن

پروف، لِت می گِت این، پلیـــــز!

2- سیاهی دل مرگخوارا رو با چه چیزی تمیز و پاکیزه میکنین؟

مرگخوار ریزه‌میزه / روحش چقد تمیزه
دلش رو با چی می‌شوری؟ / با شامپوی گلرت
لرد رو حــوله، حــوله، حــوله‌پیچش می‌کنیم
هوراکسس ـش رو با چی می‌شوری؟ / با شامپوی گلرت!

3- چند مورد از فواید ریش پروفسور دامبلدور رو نام ببرید!

۱- کراواتِ طبیعی.
۲- جایگزین نردبون‌هایی که مرگخوارا توی سوژه‌ها هی کِش می‌رن. هی کِش می‌رن. هی کِش می‌رن. :|
۳- یادم رفت. نوک زبونم بودا.

4- خلاقیت سفیدتون رو به کار بندازین و سه تا لقب ناقابل برای ولدمورت اختراع کنین!

۱- و آن یکی ولدک است که جیمز می‌گه.
۲- و آن یکی لردک است که ویولت می‌گه.
۳- و آن یکی عُـعردک است که تدی می‌گه. (؟!)

عه؟ قبول نیس؟ حتماً باید خلاقیت رو بکار انداخت؟ ولدمورت از دوستان ماس، ولی خب..
۱- روبرتو کارلوس
۲- فابین بارتز
۳- علی منصوریان!

5- به نظرتون بهترین راه نابودی و از صحنه روزگار خارج کردن سیاهی و تاریکی چیه؟

واقعاً چرا نابودی؟ چرا از صحنه‌ی روزگار خارج کردن؟ چرا ترکوندن؟ چرا ظلمِ به ظالم؟ :|
تصور کن، اگه حتی تصور کردنش سخته.. جهانی که خالیه از سیاهی و هر آدمی خوشبــختِ خوشبخته.. چرا کسی نمی‌اندیشه که نمک زندگی همون وجود جبهه‌ی منفیه؟ اَدونچرها سیاهی و ظلم می‌طلبن. مرگخوارا نباشن، رسالت محفل تموم می‌شه می‌ره پی کارش خب. :|
نکنین. نابود نکنین.
please, Don't try this at home, school or AnyWhere..!

6- با چه روشی ولدمورت رو به عشق دعوت میکنین؟

ولدمورت منبع لایتناهیِ عشقه ولی پیدا کردن روزنه‌ی عشقش سخته. تو این شرایط باید این روزنه رو خودتون بسازین. در واقع ینی مُخِ لرد رو بزنین. البته با سنگ!

7- اسم رمز ورود به دفتر پروفسور دامبلدور؟

"یوآن خیلی بوقه! "
شماها نمی‌دونین ولی من از اعتقادات پروف کاملاً خبر دارم. مگه نه پروف؟

بخاطر جواب آخرت به هوش ریونکلاویت ایمان اوردم دخترم.

تایید شد!


ویرایش: من چشام آبیه دخترم.


ویرایش شده توسط ربکا جریکو در تاریخ ۱۳۹۵/۳/۱۷ ۱۲:۱۵:۱۷
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۵/۳/۱۷ ۱۷:۴۶:۲۱
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۵/۳/۱۷ ۱۷:۴۷:۰۱

خدافظ جادوگران!
Fox Life!


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲:۵۲ یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵
#24
نام: رِبِـکـا جِـریـکـو

القاب: رِب، دختری با موهای لَبویی. دختره‌ی هفت‌تیر کِش.

گروه: ریونکلاو! .. شایعه که بخاطر طرفدارِ دو آتیشه بودن تیم چلسی بوده.

پاترونوس: طاووس.

ظـاهـر:

قد و قواره‌ی نُرمالی داره و پوست صورتش صاف و روشنه. متامورف‌ماگوس ـه ولی رنگ موهاش اکثراً زرشکیه و معمولاً اونا رو نمی‌بنده یا اگه ببنده، بصورت دم اسبی می‌بنده. یه عینک دودی بین موهاش می‌زنه، ژاکت و دستکش چرمی قرمز هم می‌پوشه. رنگ طبیعی چشاش آبیه ولی بسته به شرایط و حالت و خُلقِش، تغییر رنگ می‌ده.

مـعـرفـی کـلّـی و اخـلـاقـیـات:

ربکا یه دختر جوون در حال ادامه تحصیلـ ! ـه و مشنگ زاده به حساب میاد. پدر و مادرش در دوران چند ماهگیش به دلیل نامعلوم و مرموزی کشته شدن و از همون موقع سپرده شد به دست عمه‌ش، جودی. و زیر سایه‌ی پُر مهرِ اون بزرگ شد. در واقع ربکا هروقت به مشکلی برخورده یا توی دردسری افتاده، عمه‌ش به خوبی نقش سپر مدافعی رو در برابر ناسزاها و مشکلات زندگی ایفا کرده.

علاقه‌ی وصف ناپذیری به سلاح‌های مشنگی داره و در کنار چوبدستیش، معمولاً یه هفت‌تیر با خودش همراه داره که بخاطر این سلیقه‌ی غیر جادوگرانه‌ش، همیشه بین همگروهی‌ها و اطرافیانش مورد تحقیر و تبعیض قرار گرفته که در اکثر اوقات با یه نگاهِ "به تو چه؟" ـی، به سادگی تموم می‌شه قضیه.

رو مودِ خاصی نیس همیشه و متغیره بسته به شرایط. بعضی وقتا لام تا کام هیچی نمی‌گه و ساکت و آرومه و در برخی شرایط، یه نفس فقط زر می‌زنه که به ناچار مجبور می‌شی با آچار فرانسه، شات داونِش کنی.

اجتماعیه و هوای دوستاش رو داره. گنجایشِ کاسه‌ی صبر و جنبه‌ش زیاده ولی از یه جایی به بعدش دیگه رنگ موهاش از جیگری به صابون لوکسی تغییر رنگ می‌ده و دیده شده که طرف رو با کلمات نه چندان نرم و لطیفی مورد عنایت قرار داده که.. خب.. طبیعیه دیگه!

عشق موتورسواری تو وجودش فوران می‌کنه و چون رکسان مدتیه گم و گور شده، فعلا موتور سیکلتش رو کِش رفته تا ببینیم تا بعد چی می‌شه!

و در آخر اینکه یه روز بطور تصادفی با آلبوس دامبلدور رو در رو شد و پروفسور با چشمای دست‌کم دو بار اشکبار شده‌ش، این دختره رو هم اسکن فوری و بعدش دو دوتا چهارتا کرد و دید که از همه رنگه محفل، شهر قشنگه محفل. چشما رو نمی‌سوزونـ.. چیز.. ینی عـــــشــــق لایتناهی رو توی وجودش یافت و بهش اعتماد کرد و فرستادش خونه‌ی بخت یا همون دوازدهمیِ گریمولد و فوقع ما وقع!

-----

خداحافظ، روباه نارنجی!

تایید شد.


ویرایش شده توسط ربکا.جریکو در تاریخ ۱۳۹۵/۳/۱۶ ۱۱:۲۹:۵۵
ویرایش شده توسط آرسینوس جیگر در تاریخ ۱۳۹۵/۳/۱۶ ۱۸:۲۰:۳۳

خدافظ جادوگران!
Fox Life!






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.