۱. مهمترین سوتیای که در طول عضویتتون دادید رو شرح کامل بدید!سوتی؟ سراغ خوب کسی اومدین! من کلا اوایل عضویتم گاهی بین سوتی هام مینوشتم... محفلو بگم؟ ایفا رو بگم؟ گریفو بگم؟ کدومو بگم؟
یه بار وسط ماموریت محفل زدم سوژه شون رو ترکوندم اونم نه یک بار... چندین بار! بندگان خدا یه درستش می کردن من باز می زدم منهدمش میکردم.
۲. چرا کریچر رو انتخاب کردید؟ زمانی که انتخابش کردین ریگولوسی هم بود؟کریچر چهارمین شناسه ای بود که انتخابش کردم. قبلش سه تا شناسه دیگه داشتم که هیچ کدوم موفق نبودن. کم کم به این نتیجه رسیدم شناسه انسان برندارم و برم سراغ موجودات دیگه. کریچر اولین چیزی بود که به ذهنم رسید. با توجه به اینکه همه آشناییم با شخصیتش به نظرم خوب می شد. این شد که رفتم سراغ کریچر. و بله اون زمان ریگولوس هم داشتیم. ایفامون به این شکل بود که کریچر باور نکنه ریگولوس زنده مونده و فکر میکنه ریگولوس فعلی شیاده و میخواد تیکه تیکه اش کنه! ایده اش مال ویولت بودلر بود.
۳. لینک اولین پست ایفائیتون رو با اولین شناسهتون بفرستین! بفرمایین۴. در طول تاریخ عضویتتون با کسی به مشکل خوردید؟ کی؟ چرا؟قطعا بله! البته این طور نبوده که به مشکل بخوریم و دعوامون شه. گاهی مثلا کسی حرفی زده یا کاری کرده که از نظر من درست یا منطقی نبوده. صرفا نظرم راجع به اون شخص عوض شده همین.
۵. چه شناسههایی داشتید تا حالا؟ با کدومشون راحت تر بودین؟اولین شناسه ام تد تانکس بود. بعد برایان دامبلدور، چارلی ویزلی، کریچر، آلبوس دامبلدور و آخری مون بود.
با کریچر از همه راحت تر بودم. مون هم خوب بود. اتفاقا خیلی ها هم بهم گفتن ادامه بده خوب میشه. ولی دلم برای کریچر تنگ شده بود. انگار داشت صدام می کرد. این بود که دوباره کریچر شدم.
۶. نظرتون درباره حقوق جن های خانگی چیه؟ به نظرتون به حقوقتون احترام گذاشته میشه؟ اصلا اجنه چه حقوقی در جامعه جادوگری دارن؟کریچر به بقیه کار نداره! همین که ارباب ریگولوس نبود یعنی به حقوقش احترام گذاشته نمیشه!
۷. پستای چه کسانی رو به طور جدی دنبال میکنید و از خوندنشون لذت میبرید؟(چهار نفر)سر کادوگان، ولدمورت، وینکی و فنگ
۸. به نظرتون چه کار مفیدی میشه برای کل سایت یا ایفای نقش انجام داد تا فضا رو بهتر کنه و انگیزه بیشتری ایجاد کنه؟بنظرم بهترین راهش فعالیت بیشتر اعضاس. مخصوصا اعضای قدیمی تر و با تجربه تر. وقتی انجمن سوژه های خوب داشته باشه همه ترغیب میشن به فعالیت قطعا.
خیلی کارها میشه کرد. مثلا یکیش ماموریت مشترک بین دو جبهه. کارهایی هم که در حال حاضر انجام میشن بنظرم یه خرده تکراری شده. مثلا همین کوییدیچ. میشد به جاش مثلا کلوپ دوئل گروهی راه انداخت یا حتی هاگوارتز... می شه با یه خرده تغییر و اینجور چیزا مثلا ترم دورمشترانگ برگزار کرد. قدیم یه مسابقه ای برگزار شد فکر کنم فرار از آزکابان بود یا همچین چیزی. اعضای دو به دو گروه میشدن و سوژه رو جلو می بردن. اینجور چیزها اگه درست اجرا بشه قطعا اعضا ترغیب میشن به فعالیت و لذت می برن.
۹. چهار تا از شخصیتایی که بنظرتون بیشترین کمک رو به سایت رسوندن نام ببرید.سوال خیلی سختیه. سایت نزدیک 14 یا 15 سالی قدمت داره اگر اشتباه نکنم. تو این مدت طولانی قطعا افراد زیادی بودن که کمک های زیادی کردن به سایت تا به اینجا که هست برسه. از اعضای عادی گرفته تا مدیران. من با توجه به زمان ورودم یعنی سال 94 تا الان جواب این سوال رو میدم.
لینی وارنر، لرد ولدمورت، فنریر گری بک و ویولت بودلر که در حال حاضر نیستش اما به تازه واردها خیلی کمک می کرد.
۱۰. بهترین دوستتون توی سایت، و کسی که باهاش رودروایسی دارین کیه؟بهترین دوستم توی سایت فنریر گری بکه. اصن خیلی مظلومه این بچه. هرکی، هرجا، هر مشکلی داره اول میره سراغش!
اونم نهایت تلاششو میکنه که کمکش کنه. حقیقتا من خودم اصلا اعصاب این کارا رو ندارم!
با ولدمورت رو در وایسی دارم راستش!
۱۱. لینک دوتا از پستای موردعلاقهتون رو بفرستید!1. خیلی بی نظمه!
2. قشنگ به یکی از صحنه های کتاب محفل ققنوس اشاره کرده.
۱۲. کدوم شخصیتپردازی رو توی سایت میپسندید؟یه باروفیو بود قبلا. خیلی بامزه بود.
۱۳. اگه همهی شخصیتها باز باشه و دستتون توی انتخاب آزاد، کدوم رو انتخاب میکنید؟دلورس آمبریج
۱۴. کدوم دورهی زمانی از فعالیتتون توی سایت رو بیشتر دوست داشتید؟از زمانی که برای اولین بار کریچر رو انتخاب کردم تا زمانی که دامبلدور شدم.
۱۵. دلیل اینکه بعضی از اعضا توی تاریخ سایت فراموش نشدنی شدن چی بود؟دلایلش مختلفه. یکی خیلی نوشتنش قویه تا مدتها راجع بهش صحبت میشه. یکی زحمات زیادی میکشه برای انجمن، گروه یا حتی جبهش. یکی اصلا کاری به هیچی نداره و بی هیچ چشم داشتی کمک میکنه به تازه واردا فارغ از گروه و جبهه و هرچی. یکی هم تمام موارد بالا رو داره! طبیعیه که اینجور اعضا موندگار میشن هرچند از سایت برن.
۱۶. تصمیمی برای پیوستن به جبههها ندارید؟ کریچر قراره بدونِ جبهه بمونه؟جبهه ام محفل بوده و خواهد بود. نه قرار نیست بی جبهه بمونه. فقط این چند وقت فرصت فعالیت نبود برام. یه خرده فعالیت هم سخت شده برام راستش. کلی اعضای جدید داریم که آشنا نیستم باهاشون. این که ندونی شخصیتی که میخوای راجع بهش بنویسی چه خصوصیاتی داره طبیعتا نوشتن رو برات سخت میکنه.
۱۷. تا حالا شده از سایت برای مدتی رفته باشین؟ چی شد برگشتین و به طور کلی چی باعث میشه که انگیزه پیدا کنید و به فعالیتتون توی سایت ادامه بدین؟بله یک سالی نبودم. دلیلش هم غول کنکور بود. تسترالی که در خونه هم مون میخوابه! بعدش نمی خواستم برگردم کلا. یعنی واقعا تمام انگیزه هایی که داشتم محو شده بود.نه اینکه فکر کنید سایت بد بود. خودم دیگه حوصله نوشتن و این جور چیزا رو نداشتم. ولی نمی دونم چی شد که برگشتم. یه چیزی باز صدام می کرد. یه جمله تو کتاب سینوهه پزشک مخصوص فرعون هست که میگه:
هرکس با آب نیل رفع تشنگی کرد نمی تواند پیوسته با آبهای دیگر خود را سیراب نماید و نیل او را به سوی خود می کشاند. جادوگران هم همینه. حداقل برای من که اینجوری بود.
۱۸. کلا علاقهای به حاشیه ندارید یا موقعیتش پیش نیومده؟موقعیتش پیش نیومده!
جدا از شوخی ...فکر نمی کنم بشه پاسخ درستی به این جور سوال ها داد. آدم با خودش فکر میکنه مثلا فلان کار رو نمی کنم یا اگه جای فلانی بودم فلان کار رو می کردم. ولی بنظر من تا توی موقعیت نباشیم نمی تونیم تصمیم بگیریم که چه می کردیم.
۱۹. دوتا از اعضای قدیمی که دوست دارید برگردن کیا هستن؟ و چرا؟وندلین شگفت انگیز رو دوست دارم برگرده. من اصلا دوران فعالیتش رو ندیدم ولی پست هاش رو می خوندم و دوست دارم سبکش رو.
آملیا سوزان بونز هم خیلی آشوب وار می نوشت اونم دوست دارم برگرده.
۲۰. چه اتفاق خاصی در طول مدت عضویتتون رخ داده که براتون جالب و دوستداشتنی بوده و همیشه براتون یه خاطره جذاب راجع به سایت محسوب میشده؟ لطفا با جزئیات اون اتفاق رو شرح بدید تا حضار تازهوارد هم ازش لذت ببرن.یکی از بهترین تجربه هام تف تشت بود. خیلی بهم خوش گذشت. البته آخراش دیگه همه مون خسته شده بودیم. دوران خوبی بود کلی سر انتخاب سوژه می خندیدیم. همیشه هم وقتی حریف پستش رو میزد هر چهارتا مون میگفتیم خب... حریف خیلی بهتر بود می بازیم قطعا...که چیزی از ارزش هامون کم نمیکنه!
بعد که نتایج میومد می بردیم خودمونم وحشت می کردیم! فقط یک بار گفتیم این بازی رو قطعا می بریم...همونو باختیم!
یکی دوباری هم سوژه رو انتخاب کردیم، نوشتیم، دیدیم خوب نشد. کلا سوژه رو عوض کردیم اونم در حالیکه کمتر از 24 ساعت وقت داشتیم! حالا یکی سر کار بود، یکی مهمون داشت، یکی امتحان داشت، اون یکی مریض بود! خلاصه به بدبختی می رسوندیم خودمونو! خودم پستام رو وسط کلاس تاریخ امامت می نوشتم!
۲۱. کریچر توی کتاب زیاد به نظافت توجه ای نداشت و مثل بقیه جن های خونگی با یه سری لباس و وسایل کهنه سر می کرد. چیشد که کریچر سایت انقدر جن پاکیزه و وایتکسی شد؟ایده اش از اینجا اومد که با خودم فکر کردم ارباب ریگولوس در راه مبارزه با سیاهی کشته شد. حالا بهترین راه مبارزه با سیاهی چیه؟ وایتکس! کریچر چندان باهوش نبود پس همچین برداشتی از اربابش داشته باشه خیلی غیرمنطقی بنظر نمی رسه.
اینجوری شد که وایتکس اضافه شد به شخصیتش.
۲۲. مدتی شناسه آلبوس دامبلدور رو داشتین. نظارت محفل و به طور کلی ایفای نقش دامبلدور چطور بود؟خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی کار سختیه! هرچقدر از سختیش بگم کم گفتم. اصلا اون طور که بنظر می رسه نیست. خیلی چیزها لازم داره. باید اول خودت به نوشتن کاملا مسلط باشی، به شدت صبور باشی، وقت بذاری برای انجمنت و از همه این ها مهم تر، توانایی مدیریت داشته باشی.
خلاصه که کار سختیه. اگه اون موقع عقل الانم رو داشتم محال بود قبول کنم همچین مسئولیت بزرگی رو.
۲۳. اولین بار که وارد ایفا شدین چقدر طول کشید تا از پیچ و خم سایت سر در بیارین و با اعضا آشنا بشین و بزرگترین چالشی که باهاش رو به رو بودین چی بود؟به اندازه دوتا شناسه طول کشید!
ضعفم تو جلو بردن سوژه ها بود. اغلب تلاش می کردم شبیه کسایی که تو نوشتن قبولشون داشتم بنویسم. طول کشید تا فهمیدم تقلید کار درستی نیست و می بایست راه و روش خودمو پیدا کنم توی نوشتن.
۲۴. نظری یا پیشنهادی برای اعضای جدید سایت دارین؟برای اعضای جدید توصیه ام بهشون اینه که کتاب زیاد بخونن خیلی توی نوشتن شون تاثیر میذاره. اگه اشتباهی می کنن نا امید نشن و ادامه بدن. به هرحال همه که رولینگ دنیا نیومدیم! اینجاییم که کمک کنیم بهم و لذت ببریم.
۲۵. دابی، وینکی یا کریچر؟ کدوم جن خونگی کتابو بیشتر دوست داشتین؟وینکی.
کارها و رفتارهاش تو کتاب جام آتش واقعا بامزه و دوست داشتنی بود.
۲۶. هرچه دل تنگتان می خواهد بفرمایین!ممنونم از جادوگران. با یک دنیای دیگه آشنام کرد. بگم رو شخصیت و طرز فکرم تاثیر خوبی گذاشت اغراق نکردم حقیقتا. تا ابد ممنونم و همیشه ازش به خوبی یاد میکنم.