هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: خـــــانــــه ریـــــــدل !!
پیام زده شده در: ۱۹:۲۰ پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۶
#21
دقایقی بود که ملت مرگخوار درگیر تلاش برای برداشتن معجون بودند
تا الان ، سه از روی دوش هم بالا رفتن ، سه هرمی شدن ، پنج نردبان شدن و یک بار هم فرستادن لینی برای آوردن معجون انجام شده بود.
و البته که همه بی فایده بودند!

گویل مرگخواران را کنار زد و گفت:
-اگر چیزی از وسایل استاد هکتور میخوای ،از روش استاد هکتور بیارش!

گویل دقیقا زیر طبقه معجون ایستاد.
و...
لرزید!
دقیقا مثل هکتور میلرزید!
کمتر از چند ثانیه بعد ایستاد و دستش رو زیر طبقه گرفت.
معجون صاف افتاد توی دستش!

گویل خواست با حالت "ما اینیم دیگه" از صحنه خارج بشه اما پاش به سطلی که وینکی برای تمیز کردن آورده بود گیر کرد و معجون صاف پرت شد توی یکی از پاتیل ها.
مرگخواران خواستند نفس راحتی بکشند که از همه طرف صدای شکستن شیشه آمد.
انگار ، باز شدن شیشه معجون "عنکبوت کوچیک کن" که به اشتباه "کوچک کننده" صداش میکردند باعث شده بود بقیه معجون ها به سمت پاتیل جذب بشن!
سر راه ، چند تا از معجون ها به مرگخواران برخورد کردند و روی سر و صورتشان شکستند.

اونطرف-پیش هکتور

عنکبوت به سمت هکتور چرخید:
-صدای شکستن از سمت آزمایشگاه تو نبود؟

همین که هکتور خواست جواب بده عنکبوت غیب شد و بجاش عبارت "شناسه های بسته شده " روی هوا ظاهر شد!

هکتور هم درحال لرزیدن رفت به سمت آزمایشگاهش تا ببینه چه خبره



"تنها ارباب است که میماند"


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۵۷ جمعه ۷ مهر ۱۳۹۶
#22
اسم:
گرگوری

فامیل:
گویل

ملقب به گرگ و گوریل انگوری!

گروه:
اسلیترین!

جبهه:
مرگخوار!

بسی اثیل زاده!

پاترونوس:
مار
(#ارادت_عجیب_به_مار_گروه_و_نجینی_و_مار_علامت_مرگخواران)

پوستش روشنه ، زیادی لاغره ، موها و چشم هاش مشکیه ولی بعضی وقتا موهاشو رنگ میکنه و لنز میذاره!

چوبدستی:
تا حالا چوب دستی به دست دیده نشده!
روایت داریم از چوب دستیش خجالت میکشه!

جارو:
آذرخش مدل 2015!

توضیحات اضافه:
به طرز عجیبی عشق لرد و آستوریا و هکتوره!
آستوریا و هکتور رو استاد صدا میزنه.
همیشه معجون های هکتور رو همراهش داره و برای اکثر چیز ها به هکتور سفارش معجون میده!
به طرز عجیبی به نجینی علاقه منده!
عاشق نشانشه!
اکثرا لوازم آرایش کرابو کش میره تا از روی مارکشون برا خودش سفارش بده!
گوشی مشنگی داره!





جایگزین شه لطفا!


جایگزین شد.


ویرایش شده توسط رز ویزلی در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۷ ۲۲:۲۵:۲۶


"تنها ارباب است که میماند"


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۶:۱۵ جمعه ۷ مهر ۱۳۹۶
#23
میشه نقد کنین؟
لطفا؟


نقد با پیام شخصی ارسال شد!


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۸ ۱:۳۸:۱۴


"تنها ارباب است که میماند"


پاسخ به: کوچه ناکترن
پیام زده شده در: ۱۵:۴۱ جمعه ۷ مهر ۱۳۹۶
#24
آرسینیوس تکه آخر را هم به دست ریتا داد.
مرگخواران به هم نگاهی انداختند.
باید چکار میکردند؟

آستوریا درحال دادن برگه هایی سکوت را شکست:
-همه نظراتشون رو روی این برگه ها بنویسن.بعد بینشون قرعه کشی میکنیم!

چند ثانیه گذشت...
چند دقیقه گذشت...
چند ساعت گذشت!
همچنان مرگخواران پوکر فیس به برگه هایشان نگاه میکردند.

آستوریا آهی کشید:
-یعنی هیچکس ایده ای نداره؟

صدای دامبلدور در خانه ریدل پیچید:
-سوپ پیاز فرزندانم!سوپ پیاز!

همه به منبع صدا زل زدند
منبع صدا چیزی نبود جز گوشی مشنگی گویل!

گویل قبل از این که کسی سوالی کند گفت:
-اپیکیشن "مواد مخطلف ، چسب های مخطلف" بود!

نگاه ها هیچ تغییری نکرد.

گویل کمی ترسید:
-نمیدونستم اینطوریه!

باز هم نگاه ها تغییری نکرد!

گویل خیلی ترسید:
-ببخشید!الان حضفش میکنم!

قبل از این که انگشت گویل به سمت صفحه گوشی برود کراب پرسید:
-خب قبلش ببین چسب چراغ جادو چیه!

گویل نیشخند زد:
-میگه چسبش سوپ پیازه!

مرگخواران به هم نگاه کردند.
آیا باید به یک وسیله مشنگی اعتماد میکردند؟



ویرایش شده توسط گرگوری گویل در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۷ ۱۶:۰۱:۵۱
ویرایش شده توسط گرگوری گویل در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۷ ۱۶:۰۲:۴۰


"تنها ارباب است که میماند"


پاسخ به: نیروگاه اتمی سیاهان(بمب جادویی)
پیام زده شده در: ۱۸:۲۴ پنجشنبه ۶ مهر ۱۳۹۶
#25
چندی بعد – خانه ریدل ها:

نگاه لرد بین مرگخاران میچرخید:
-همه هستند؟

در بین جمعیت چند لرزش دیده میشد.
شنلی معلق بر روی هوا هم بود.
همینطور یک گربه.
ساحره ای با چوب بیسبالی روی دوش که درحال ترکاندن آدامس بود.
و دو چهره آرایش کرده هم بین جمعیت دیده...

دوتا!

نگاه لرد روی شخص غیر مرگخوار فیکس شد:
-تو بین مرگخواران ما چه میکنی؟

گویل سعی کرد نیشخند بزند.
اما نتوانست!
چه کسی میتواند؟

پس فقط سعی کرد آرامش خودش را حفظ کند که خیلی هم موفق نبود:
-توی همه سوژه ها غیر مرگخوارا هم بین مرگخوارا هستند...خودم هم توی خیلی از سوژه ها بودم....برای همین اومدم...

لرد تمام لحضه هایی که گویل خودش را با کله توی سوژه پرت کرده بود را از نظر گذراند.

دستی بر چانه اش کشید و گفت:
-حالا که خودتو پرت کردی توی سوژه ، میتونی مفید واقع شی؟

گویل فکر کرد.
باز هم فکر کرد.
راه رفت و فکر کرد.
دستی در کیسه معجون.....

معجون!

گویل در کیسه گشت و معجون "مفید واقع شدن" که چند روز پیش از هکتور گرفته بود رو دراورد.
خانه ریدل اسلوموشن شد!
دست گویل بالا آمد.
مرگخواران به سمت گویل شیرجه زدند.
طلسمی از دم گربه ای درامد و روی دیوار کمونه زد!
و بلاخره...
معجون به زمین خورد و در سراسر خانه ریدل پخش شد!

دلفی لرزید:
-استعداد معجون پراکینشو از خودم به ارث برده

لرد جیغی نه چندان مردانه زد:
-آرایشم کو؟دماغم کو؟

لینی به خودش نگاه کرد:
-چرا من اینقدر بزرگ شدم؟چرا پرواز نمیکنم؟چرا آبی نیستم؟

دلفی به هکتور نزدیک شد:
-استاد کیسه معجونام گم شده!میشه از اول برام بسازین؟

انگار معجون های هکتور باز هم گل کاشته بودند!



"تنها ارباب است که میماند"


پاسخ به: خادمان لرد سياه به او مي پيوندند(در خواست مرگخوار شدن)
پیام زده شده در: ۲۰:۳۲ چهارشنبه ۵ مهر ۱۳۹۶
#26
سلامی دوباره!!!!

1- هرگونه سابقه عضویت قبلی در هر یک از گروه های مرگخواران/محفل را با زبان خوش شرح دهید!
ندارم!

2- به نظر شما مهم ترین تفاوت میان دو شخصیت لرد ولدمورت و دامبلدور در کتاب ها چیست؟

دامبلدور، دامبلدوره!
پیر مرد عقل کلی که کلا همیشه مهربون میزنه با اون ریشاش!
یکم به مرلین برده!
ولدمورت اما ولدمورت نیست!
ولدمورت ، تام ریدله!
بزرگ ترین جادوگر سیاهه!
ادای عاقلا رو در نمیاره!
کاراشو خودش انجام میده ، نمیده کل زخمیا!

3-مهم ترین هدف جاه طلبانه تان برای عضویت در گروه مرگخواران چیست؟


دسترسی آسون تر به معجون های هکتور!
به هر حال لازم میشه!
راستی اون سفارش لوازم آرایشه دستش رسید؟
برا سیم ظرفشویی سفارش داده بودم!

4-به دلخواه خود یکی از محفلی ها(یا شخصیتی غیر از لرد سیاه و مرگخواران) را انتخاب کرده و لقبی مناسب برایش انتخاب کنید.

تقریبا لقبا همه گیره :|
هری پاتر:کله زخمی
هرمیون:سیم ظرفشویی

5-به نظر شما محفل ققنوس از چه راهی قادر به سیر کردن شکم ویزلی هاست؟

کشف وردی برای تولید غذا

6-بهترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟

ریتا استیکر ، نویسنده روزنامه پیام امروز ، در جدید ترین نسخه اعلام کرد:
ولدمورت بازگشت!

همون بالاییو بدین بخونن خودشون خودشونو به جزایر بلاک آپارات میکنن!

7-در صورت عضویت چه رفتاری با نجینی(مار محبوب ارباب)خواهید داشت؟

هر روز غذاشونو سر وقت میدم .
میبرمشون گردش.
پوست هایی که میندازن رو به دیوار میزنم!
برای براق شدن پوستشون هم معجون "براق کننده پرست نجینی" استاد هکتور رو بهشون میدم!

8-به نظر شما چه اتفاقی برای موها و بینی لرد سیاه افتاده است؟

یه اشتباه ژنتیکی بود...
یکم با نجینی ترکیب شدند!

9-یک یا چند مورد از موارد استفاده بهینه از ریش دامبلدور را نام برده، در صورت تمایل شرح دهید.

ریش دامبلدور؟
استفاده؟
مگه استفاده ای هم داره اصلا؟


گویل

دیدی استاد آستوریاتو بهت پس دادم؟

چیزی که بیشتر از نوشته ها و فعالیتت موثر بود، صبر و وفاداریت بود. طنزت خوب شده. غلطای املاییت هم هر چند هنوز گاهی رو اعصاب هستن، زیر سایه آستوریا کمتر شدن.

بیا...

تایید شد.

خوش اومدی.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۶ ۲۳:۳۰:۳۶
ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۶/۷/۶ ۲۳:۳۱:۱۱


"تنها ارباب است که میماند"


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۸:۴۰ چهارشنبه ۵ مهر ۱۳۹۶
#27
کی؟
لرد ولدمورت



"تنها ارباب است که میماند"


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۹:۱۶ شنبه ۱ مهر ۱۳۹۶
#28
کجا:
تو دفتر دامبلدور



"تنها ارباب است که میماند"


پاسخ به: قلم پر تندنویس
پیام زده شده در: ۱۵:۱۲ جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶
#29
لینی!!!!!
شاینی؟
عاغا ای لاو شاینی!
اولین بار مینهو رو تو هوارانگ دیدم از اون موقع میبینمش نیشم باز میشه!
تمینم تو مسابقه رقصه هیت ده استیج دیدم!
تم جوکرش محشر بود!
بعد ی تست هست طبق تاریخ تولد اسم کره ایتو میگیریا؟
با اسم راستکی اونیو یکی بود ذوق مرگ شدم!
من خودم رینگ دینگ دونگو میدوستم وری بسیار!
تو چی؟



"تنها ارباب است که میماند"


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۴:۵۶ جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۶
#30
کی؟
آراگوگ



"تنها ارباب است که میماند"






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.