تصویر شماره ۵-لیزی جانسون!
با ترس و لرز به سمت کلاه راه افتاد. نمی دانست چرا ولی می ترسید. فکر می کرد یک اتفاق بدی می افتد. اولش که نامه به دستش رسیده بود، از خوشحالی کل خانه را دویده بود ولی الان...
روی صندلی نشست. کلاه را روی سرش گذاشتند و بعد ناگهان همه جا تاریک شد. یک صدایی درون سرش گفت:
-اوه افکار پیچیده ای داری.
لیزی از ترس خشکش زد. این چه صدایی بود؟
-نترس من کاریت ندارم فقط می خوام ببینم چه گروهی هستی.
-تو از کجا می دونی به چی فکر می کنم؟
-من برای گروهبندی به افکار بچه ها دسترسی پیدا می کنم دیگه. حالا ساکت باش بذار تمرکز کنم. تو افکار پیچیده ای داری و باید به عمق وجودت برم.
مدتی گذشت. لیزی داشت خسته می شد. بچه های هاگوارتز هم همینطور. باز هم گذشت و باز هم گذشت. خب زمان برای گذشتن است دیگر.
-انقدر وجودت رو مخفی نکن. هر چی می خوام بهش دسترسی پیدا کنم بیشتر به عمق وجودت فرو می ره. بذار ببینمش.
-من که کاری نمی کنم.
-اگه آروم باشی همه چی حله.
او می خواست با کلاه همکاری کند ولی چیزی آزاراش می داد و مانع اش می شد. ولی تصمیم گرفت به کلاه اجازه دهد و آرام گرفت.
-نه، نه. امکان نداره! تو همونی!
کلاه بلند فریاد زد: همونه!
بچه ها هیچ چیز نفهمیدند ولی قیافه ی دامبلدور و مک گوناگل از خشم و سردرگمی در هم رفت.
پروفسور دامبلدور گفت:
-تو اصلاً نباید به هاگوارتز میومدی.
-چرا مگه چی کار کردم؟
پروفسور دامبلدور رو به هیچ کس فریاد زد: ببرینش!
بعد همه جا سرد شد و پر از خاطره های بد. دو دیوانه ساز لیزی را از دستانش گرفتند و از سالن بیرون بردند.
درود فرزندم.
سوژهات با این که تازه و جدید بود اما مبهم بود. شاید بهتر بود درمورد این که لیزا کیه و چرا دامبلدور اون رو تحویل دیوانهساز ها داده توضیح میدادی. این جوری خواننده احساس میکنه رولت تموم نشده و نصفه ولش کردی.
همین طور توصیفاتت کم بودن. آخرش مخصوصا باید مورد احساسات لیزاهرچی که هست توضیح میدادی، همین طور واکنش دانش آموزا و...
دیالوگ ها رو هم این طوری بنویس و با دوتا اینتر از توصیفاتت جدا کن.
نقل قول:-چرا مگه چی کار کردم؟
پروفسور دامبلدور رو به هیچ کس فریاد زد: ببرینش!
بعد همه جا سرد شد و پر از خاطره های بد. دو دیوانه ساز لیزی را از دستانش گرفتند و از سالن بیرون بردند.
-چرا مگه چی کار کردم؟
پروفسور دامبلدور رو به هیچ کس فریاد زد:
- ببرینش!
بعد همه جا سرد شد و پر از خاطره های بد. دو دیوانه ساز لیزی را از دستانش گرفتند و از سالن بیرون بردند.
امیدوارم این اشکالات با ورودت به فضای ایفا حل بشه.
تایید شد!
مرحله بعد: گروهبندی