هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۸:۳۵ یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۷
#21
سلام کلاه عزیز
من فقط و فقط اسلیترین رو دوست دارم.حاضرم براش سه ماه صبر کنم. لطفا اسلیترین


گاهي اوقات بايد براي رفتن به جلو بقيه رو پايين بندازي. اما اينا اصلا مهم نيست. برو جلو و اصلا هم برات مهم نباشه كه چند نفرو زمين ميزني.

آه از اين رنج و عذاب
ريشه كرده در نژاد
آه از اين فرياد مرگ
دلخراش و جان گداز
آه از عصيان جوش خون
بر در و ديوار رگ
خون و خونبارش كجاست
آنكه باشد سد آن
درد و غم نفرين عذاب
كو كه دارد تاب آن
ليك باشد چاره اي
چاره ها اندر سراست


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۵:۴۷ شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۷
#22
تصویر شماره 5

نامش را خواندند:
-هوگو رامسیا

اما او اصلا در این دنیا سیر نمی کرد. ضربه ی محکمی به بازویش خورد.
-آی بچه مصری!


-آخ.کی بود؟


با چشمانش در میان بچه جستجو کرد.نگاهش به برادرش افتاد.هوراگو.هوراگو که سال اخر را میگذراند با چشمان امید وار به او نگاه میکرد. دلش نمی خواست برادرش را نا امید کند.هوراگو اسلیترینی بود. تمام خوانواده اسلیترینی بودند.
رشته افکارش را با تکرار کردن نامش پاره کردند:
-هوگو رامسیا

وقت نداشت به ضارب فکر کند. هوگو سکندری خوران روی صندلی نشست.هیجان و اضطراب تمام وجودش را پر کرد. نگاهی به میز گریفیندور انداخت.
زیر لب گفت:
-لعنت بر گریفیندور.


این رسم مصریان بود که به هنگام گروه بندی هاگوارتز بر گریفیندور لعنت بفرستند.
کلاه را روی سرش گذاشتند.چشمانش را بست.به یاد آورد که برادرش به او چه گفته:
-هیچ وقت امیدتو از دست نده.این شعار خوانواده ماست.


با خود تکرار کرد:
-هیچ وقت امیدتو از دست نده.


و رفت تا خود را بدست سرنوشت بسپارد.

درود دوباره فرزندم.

این رولت خیلی بهتر شد. توصیفاتت خوب بودن و روند سوژه هم آروم تر شده بود.

تایید شد!

مرحله بعدی: گروهبندی


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۷/۲/۳۰ ۸:۰۰:۴۳

گاهي اوقات بايد براي رفتن به جلو بقيه رو پايين بندازي. اما اينا اصلا مهم نيست. برو جلو و اصلا هم برات مهم نباشه كه چند نفرو زمين ميزني.

آه از اين رنج و عذاب
ريشه كرده در نژاد
آه از اين فرياد مرگ
دلخراش و جان گداز
آه از عصيان جوش خون
بر در و ديوار رگ
خون و خونبارش كجاست
آنكه باشد سد آن
درد و غم نفرين عذاب
كو كه دارد تاب آن
ليك باشد چاره اي
چاره ها اندر سراست


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۳:۳۰ جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷
#23
صدای مک گوناگال به گوش میرسد:
-دارکس ونتوس. مطمعنی اسمت همینه؟
پسری که قد بلندی-نسبت به سنش-داشت بدون هیچ ترسی جلو رفت.
-بله. درسته.
مک گوناگال شانه بالا انداخت.
پسرک مصری بود. ولی خوب میدانست به کدام گروه تعلق دارد. اسلیترین! او از نسل سالازار اسلیترین بود. هم از طرف پدری و هم از طرف مادری. دستی به موهایش کشید و روی چهار پایه نشست. ناگهان ترس عجیبی سراسر وجودش را فرا گرفت. اگر در اسلیترین نیفتد چه؟ از ترس به خود پیچید. کلاه را روی سرش گذاشتند. کلاه تا روی گوشهایش پایین آمد.ترسش اوج گرفت. دیگر از آن اطمینان خبری نبود.
کلاه در گوشش زمزمه کرد:
-انتخاب خیلی سخته.
اما پسر مجال ادامه را به کلاه نداد.
-منو بنداز اسلیترین.
کلاه جا خورد.
-حالا که اینقد مطمعنی باشه.اسلیترین!
صدای دست ها به هوا رفت.

تصویر شماره ی 5

درود فرزندم.

یه کم سریع سوژه رو پیش بردی. بعضی جاها میتونستی توصیف بیشتری کنی و فضا رو برای خواننده معلوم کنی. این جوری خواننده نمیتونه اتفاقات رو توی ذهنش تصور کنه و با رول ارتباط لازم رو برقرار نمیکنه.

دیالوگ ها رو هم با دوتا اینتر از توصیفاتت جدا کن.
نقل قول:
پسری که قد بلندی-نسبت به سنش-داشت بدون هیچ ترسی جلو رفت.
-بله. درسته.
مک گوناگال شانه بالا انداخت.

پسری که قد بلندی-نسبت به سنش-داشت بدون هیچ ترسی جلو رفت.
-بله. درسته.

مک گوناگال شانه بالا انداخت.


وقت بیشتری روی رولت بذار. بیشتر توصیف کن و فضا رو برای خواننده معلوم کن. میتونی بیشتر از احساسات پسر بنویسی و از اضطرابش بگی.

و مطمئن نه مطمعن.

اطمینان دارم اگه بیشتر وقت بذاری بهتر مینویسی. پس فعلا...
تایید نشد!


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۷/۲/۲۸ ۱۸:۴۵:۳۰

گاهي اوقات بايد براي رفتن به جلو بقيه رو پايين بندازي. اما اينا اصلا مهم نيست. برو جلو و اصلا هم برات مهم نباشه كه چند نفرو زمين ميزني.

آه از اين رنج و عذاب
ريشه كرده در نژاد
آه از اين فرياد مرگ
دلخراش و جان گداز
آه از عصيان جوش خون
بر در و ديوار رگ
خون و خونبارش كجاست
آنكه باشد سد آن
درد و غم نفرين عذاب
كو كه دارد تاب آن
ليك باشد چاره اي
چاره ها اندر سراست






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.