هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: ماجراهای مرموز مدرسه هاگوارتز
پیام زده شده در: ۱:۰۷ شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۸
#21
تام از ترس فرار کرد که نکند یکدفعه لرد اوادایی نصیبش کند و رفت تا به ابیگل بگوید نامه را بیارد.

در راه پایین رفتن از پله ها پایـش پیچ خورد و نزدیک بود بیفتد.
او داشت میشمرد(الان شده ۱.۱۲ثانیه که میشه ۳۰ کالری و باید تا ۴۸ ثانیه دیگر بروم و به ابیگل بگویم)

او پس از کلنجار رفتن با زمان به ابیگل رسید و گفت:ابیگل لرد سیاه دستور دادند بروی و نامه ای که به پنجره ی شمالی خورده است بیاوری ولی مواظب باش پارش نکنی وگرنه ارباب با کروشیو فلجت میکنه.

ابیگل گفت:باشه الان میرم.

تام گفت:فقط مواظب باش زیاد کالری نسوزونی.

ابیگل گفت:تو باز شروع کردی

تام گفت:وای باشه برو دیگه

ابیگل به راه افتاد.



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۵۴ چهارشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۸
#22
In THe Name Of Merlin
نام:آبرفورت

نام خوانوادگی:دامبلدور(به زبان فرانسوی دامبلی دور)

نام پدر:پرسیوال

چوبدستی:چوب گردو،موی ریش مرلین،۲۶ سانتی متر،تقریبا انعطاف پذیر

نژاد:اصیل زاده

جبهه:محفل


شغل:رییس هاگزهد درکتاب آخر


خانواده:همیشه خواهرش،مادرش و پدرش او را دوست داشتند.او یک برادر و یک خواهر داشت بنام های البوس پرسیوال والفریک برایان و خواهرش اریانا.
پدرش در جوانی به سه مشنگ برای اضیت کردن خواهرش حمله کرد و به ازکابان منتقل شد.


مشخصات ظاهری:شبیه برادرش:موی خاکستری،چشم آبی،کمی شکسته وچروکیده

مشخصات اخلاقی:همیشه دوست داشتنی بوده و خیلی زود جوش می اورد برای یکی از همین جوش اوردن ها در مراسم خاکسپاری خواهرش اریانا بینی برادرش را شکست.او از برادرش کینه ی بزرگی برای کشته شدن خواهرش داشت.

تایید شد.
خوش اومدید.
معرفیتون رو بعدا برگردید و کامل تر کنید.


ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۶ ۲۳:۰۵:۰۴

تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده
شناسه قبلي:نيكلاس فلامل


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۰۹ پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۸
#23
نام:استفان

نام خانوادگي:كرنفورت

گروه:ريونكلاو

خون:اصيل زاده(مادر:ساحره پدر:جادوگر)

چوبدستي:چوب گردو،ريسه ي قلب اژدها،٢٧ سانتي متر،انعطاف ناپذير

تاريخ تولد:٧ جولاي ١٩٧٧

نام پدر:فادريكال

توانايي نادر:ذهن خواني،بي حد باهوش

پاترونوس:اژدها

تغيير شكل دهنده:عقاب

ظاهر:موي بلند قهوه اي روشن،چشم آبي،درون گرا و خشن

درون:بي حد باهوش و پيچده



ببین، اول اینکه، طبق لیست اسم این شخص استفن کورنفوت هست. دوم، معرفی ای که اینقدر کوتاه باشه، اصلا تایید نمیشه. باید از زندگی شخصیت یه توضیح یا داستان بنویسی. به خواننده معرفیش کن. چجور آدمیه؟
و مهم تر از همه اینکه این شخصیت گرفته شده. لطفا یه شخصیت دیگه رو انتخاب کن و معرفی کامل تری براش بنویس.

فعلا تایید نشد.


ویرایش شده توسط سو لى در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۲۴ ۲۲:۳۵:۲۳


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۳۲ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۸
#24
نام:بارتی
نام خانوادگی:کراوچ

گروه:ریونکلاو

جبهه:مرگخوار

نام پدر:بارتیمیوس

تولد:۲۳ مارس ۱۹۶۱

چوبدستی:ریسه ی قلب اژدها،چوب گردو،۲۲ سانتی متر،انعطاف ناپذیر

پاترونوس:به خاطر تاریک بودن درون نداریم

مدرسه:مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز

علاقه:کشتن افراد،دفاع در برابر جادوی سیاه

رگ:اصیل زاده

جارو:اذرخش ۲۳

ظاهر:صورت کک و مکی،موی کوتاه و سیاه،چشم ابی

درس مورد علاقه:دفاع در برابر جادوی سیاه
زندگینامه:بارتی کراوچ پسر، تنها فرزند مقام رسمی وزارتخانه بارتی کراوچ پدر و از مرگ خوارانی بود که لانگ باتم ها را شکنجه کردند و در زمستان 82-1981 وقتی او تقریباً 19 ساله بود به جرم جنایت دستگیر و به آزکابان فرستاده شدند . کمتر از یکسال بعد، بارتی کراوچ پسر بوسیله مادرش که پدرش را راضی کرده بود اجازه دهد او جایش را با پسرش عوض کند نجات پیدا کرد. بارتی پدر فوراً وسعت وفاداری بارتی به ولدمورت را دریافت و با زحمات فراوانی پسرش را در خانه زندانی کرد. اینکار برای بیشتر از ده سال موثر بود، ولی بارتی کراوچ پدر قدرت مقابله با لرد سیاه را نداشت. وقتی ولدمورت دوباره قدرت هایش را به دست آورد، به سراغ خادم وفادارش رفت.
ولدمورت اطلاعات زیادی را از شکنجه دادن برتا جورکینز بدست آورده بود و از آنها در کشیدن یک نقشه استادانه برای دور زدن اقدامات امنیتی قویی که دامبلدور برای هری پاتر ترتیب داده بود استفاده کرد. بارتی کراوچ پسر جزیی از نقشه او بود که باید معجون مرکب پیچیده را می خورد و نقش مودی چشم باباقوری (کارگاه و معلم جدید دفاع در برابر جادوی سیاه هاگوارتز) را بازی می کرد. در مسابقه سه جادوگر دخل و تصرف می کرد تا هری به آن وارد و در آن برنده شود و بعد جام مسابقه را به یک رمز تاز تبدیل می کرد تا هری را نزد ولدمورت ببرد.
نقشه موفقیت آمیز بود و ولدمورت توانست با استفاده از خون هری بدن خودش را دوباره بسازد، ولی هری از دست ولدمورت فرار کرد و به هاگوارتز برگشت. خیلی زود تغییر شکل کراوچ آشکار، و مودی چشم باباقوری اصلی آزاد شد. بارتی کراوچ پسر بعد از خوردن مقداری معجون حقیقت، تمام داستان را تعریف کرد. کرنلیوس فاج یکی از اشتباهات بزرگش را مرتکب شد و اجازه داد یک دیوانه ساز کراوچ را ببوسد و او را در وضعیتی بدتر از مرگ قرار دهد.

هنوزم که نصف بیشترش کپی شده س!
اگر از این شخصیت اطلاعاتی ندارید که بتونید خودتون معرفیش کنید، نیازی نیست حتما این شخصیت رو بردارید. شخصیتای زیاد دیگه ای هم هستن که قابل برداشتن باشن.

فعلا تایید نشد!


ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۲۴ ۱۷:۴۴:۴۷


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۳۳ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۸
#25
نام کامل: بارتی کراوچ (پسر)
تاریخ تولد: حدودا سال 1963
تاریخ مرگ: 24 ژوئن 1995
تبار: به احتمال زیاد اصیل زاده
چوبدستی:ریسه ی قلب اژدها،۲۵سانتی متر،انعطاف پذیر،چوب درخت گردو
گروه:ریونکلاو
جبهه:مرگخوار
توضیح کوتاه:بارتی کراوچ پسر شخصیت باهوش – هرچند پیچیده ای – داشت. اگر هذیان گویی های پدرش درست بوده باشد، بارتی 12 سمج کسب کرده بود, کاری که هرمیون هم نتوانست انجام دهد. او با اینکه بیشتر عمر بالغش را در آزکابان یا خانه پدرش زندانی بود، موفق شد برای تقریباً 8 ماه نقش مودی چشم باباقوری را به خوبی بازی کند.
مادر: خانم کراوچ ساحره کوچک و ظریفی بود که تجربه تلخی از تماشای محاکمه و فرستاده شدن پسرش به آزکابان توسط همسرش داشت. او در آن زمان مریض و در حال مرگ بود. به همین دلیل همسرش را راضی کرد که اجازه دهد او جایش را با پسرش در زندان جادوگران عوض کند. مادر و پسر برای عوض کردن ظاهرشان معجون مرکب پیچیده خوردند. خانم کراوچ کمی بعد در آزکابان مرد و بوسیله دیوانه سازها در بیرون دیوارهای قلعه با نام پسرش به خاک سپرده شد .
پدر: بارتیموس کراوچ (پدر) ,مقام رسمی وزارتخانه که به تحت تعقیب قرار دادن خشونت آمیز جادوگران سیاه در روزهای اوج قدرت ولدمورت مشهور بود. این اشتیاق شدید او را به تصویب روش هایی به بدی روش های مرگ خوارهای تحت تعقیب کشاند؛ او به کاراگاهان اجازه داد که از نفرین های نابخشودنی استفاده کنند و افرادی مانند سیریوس بلک را بدون محاکمه در آزکابان زندانی کرد ... کراوچ در آن زمان بیشتر از هر زمان دیگری مورد تحسین بود ولی حدود سال 1982، بعد از اینکه پسر خودش به جرم مرگ خوار بودن و نقش داشتن در شکنجه لانگ باتم ها به آزکابان فرستاده شد، از اوج افتخار سقوط کرد. کراوچ در عوض وزیر سحرو جادو شدن، از جلوی چشم عموم دور شد و به سازمان همکاری های بین المللی جادویی، جایی که مهارت های زبانی شگفت انگیزش به کار می آمد فرستاده شد . پرسی ویزلی که کراوچ به اشتباه او را «ودربی» می نامید، در سال 1994 دستیار او شد ... کراوچ راز وحشتناکی داشت؛ او بخاطر همسر در حال مرگش، پسرش را از آزکابان بیرون آورده بود ولی بعد مجبور شده بود او را مهار و مخفی کند . سرانجام، بارتی کراوچ پسر به وسیله ولدمورت آزاد و بارتی کراوچ پدر اسیر شد. او بعداً فرار کرد و سعی کرد دامبلدور را از نقشه ای که برای گرفتن هری کشیده شده بود آگاه کند، ولی پسرش او را گرفت و کشت (ژوئن 1995) ... شکل ظاهری: بارتی کراوچ پدر ظاهر عصا قورت داده ای داشت، موی سیاه (بعداً خاکستری) خود را درست از وسط باز می کرد و سبیل مسواکی هیتلری و به دقت کوتاه شده ای می گذاشت.
خواهر یا برادر: هیچ خواهر یا برادری ندارد , تک فرزند
پدر بزرگ :بارتیموس کراوچ پدر، پدربزرگی داشت که صاحب یک قالی پرنده دوازده نفره آکسمینستر بود که تمام خانواده روی آن جا می شدند. البته این موضوع مربوط به قبل از ممنوع شدن قالی های پرنده در بریتانیاست.

توضیحات :
توضیح کامل: بارتی کراوچ پسر، تنها فرزند مقام رسمی وزارتخانه بارتی کراوچ پدر و از مرگ خوارانی بود که لانگ باتم ها را شکنجه کردند و در زمستان 82-1981 وقتی او تقریباً 19 ساله بود به جرم جنایت دستگیر و به آزکابان فرستاده شدند . کمتر از یکسال بعد، بارتی کراوچ پسر بوسیله مادرش که پدرش را راضی کرده بود اجازه دهد او جایش را با پسرش عوض کند نجات پیدا کرد. بارتی پدر فوراً وسعت وفاداری بارتی به ولدمورت را دریافت و با زحمات فراوانی پسرش را در خانه زندانی کرد. اینکار برای بیشتر از ده سال موثر بود، ولی بارتی کراوچ پدر قدرت مقابله با لرد سیاه را نداشت. وقتی ولدمورت دوباره قدرت هایش را به دست آورد، به سراغ خادم وفادارش رفت.
ولدمورت اطلاعات زیادی را از شکنجه دادن برتا جورکینز بدست آورده بود و از آنها در کشیدن یک نقشه استادانه برای دور زدن اقدامات امنیتی قویی که دامبلدور برای هری پاتر ترتیب داده بود استفاده کرد. بارتی کراوچ پسر جزیی از نقشه او بود که باید معجون مرکب پیچیده را می خورد و نقش مودی چشم باباقوری (کارگاه و معلم جدید دفاع در برابر جادوی سیاه هاگوارتز) را بازی می کرد. در مسابقه سه جادوگر دخل و تصرف می کرد تا هری به آن وارد و در آن برنده شود و بعد جام مسابقه را به یک رمز تاز تبدیل می کرد تا هری را نزد ولدمورت ببرد.
نقشه موفقیت آمیز بود و ولدمورت توانست با استفاده از خون هری بدن خودش را دوباره بسازد، ولی هری از دست ولدمورت فرار کرد و به هاگوارتز برگشت. خیلی زود تغییر شکل کراوچ آشکار، و مودی چشم باباقوری اصلی آزاد شد. بارتی کراوچ پسر بعد از خوردن مقداری معجون حقیقت، تمام داستان را تعریف کرد. کرنلیوس فاج یکی از اشتباهات بزرگش را مرتکب شد و اجازه داد یک دیوانه ساز کراوچ را ببوسد و او را در وضعیتی بدتر از مرگ قرار دهد. (24 ژوئن 1995)
معنی اسم: crouch از ریشه فرانسوی crochir به معنی خم شدن است. خم شدن به منظور مخفی و پنهان شدن.
بازیگر نقش در فیلم : بارتی کراوچ پسر توسط دیوید تنانت ایفا شد.


شکل ظاهری :
رنگ چشم: نامعلوم
رنگ مو: به رنگ کاه
خصوصیات بارز: پسر نوجوان رنگ پریده ای با صورت کک مکی, خیلی باهوش و کاملا پیچیده.

لطفا معرفی شخصیتتون رو کپی نکنید و از خودتون بنویسید. معرفی شخصیت کپی شده تایید نمیشه. این شخصیت رو به شکلی که توی کتاب اومده، از خودتون معرفی کنید و بعد تایید میشید.

فعلا تایید نشد!


ویرایش شده توسط R.BLACK در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۲۳ ۲۱:۳۸:۲۸
ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۲۳ ۲۱:۵۱:۱۹


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۵۵ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۸
#26
نام:بارتي

نام خانوادگي:كراوچ

نام پدر:بارتيميوس

سال تولد:٢٠ مارس ١٩٦١

گروه:ريونكلاو

جبهه:مرگخوار

شغل:خادم ارباب سياه

چوبدستي:ريسه ي قلب اژدها

مشخصات ظاهري:موي نسبتأ بلند وقهوه اي،چشم آبي،نسبتأ لاغر

مشخصات دروني:
خودجوش و قوي در فنون جادوي سياه

لطفا اسم نمايشي رو بزاريد:بارتي كراوچ پسر

معرفیتون به شدت کوتاهه. لطفا کامل ترش کنید. این شخصیت توی کتاب کاملا توصیف شده. میتونید خیلی بیشتر راجع بهش بنویسید.

فعلا تایید نشد!


ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۲۳ ۲۱:۲۵:۵۶


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۹:۳۸ پنجشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۸
#27
سلام ویژگی هایی که دارم:شجاع،نترس،هوشیار،در درس دفاع در برابر جادوی سیاه اولم
اولویت اول:گیریفیندور
دوم:ریونکلاو



پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۱۷:۵۷ چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۸
#28
تصویر شماره ۷
هری داشت در قدح اندیشه افکار اسنیپ میدید.
پدرش،سیریوس،لوپین،وپتی گورو،اسنیپ،مادرش،انها نوجوان بودند.

پدرش،اسنیپ را جادو کرده بود تا در هوا شناور بماند و مادرش،از اسنیپ دفاع میکرد.
یکدفعه احساس کرد دردی شانه اش را به تنگ اورده و در افکار اسنیپ به بالا میرود و از انجا دور میشود.
لحظه ای بعد خود را در دفتر اسنیپ دید.
او روی زمین افتاده بود و اسنیپ روبرویش بود.
اسنیپ حالت ترسناکی داشت.
بنظر عصبانی می آمد.
اسنیپ گفت:تو به چه جراتی.......
هری گفت:ببخشید!!!
اسنیپ گفت:50امتیاز از گریفیندور کم میکنم
هری گفت:نه،ببخشید،ببخشید
هری از ترس، زخم پیشانی اش تیر میکشید.
اسنیپ:دامبلدور از من خواسته بود که چفت شدگی رو یادت بدم،ولی تو،تو یواشکی افکار منو نگاه میکنی؟
هری از نگاه کردن به اسنیپ خودداری میکرد.
هری گفت:ببخشید!!،کنجکاو شده بودم😟
اسنیپ گفت:تو مثل پدرتی،کنجکاو و گستاخ و احمق
هری فریاد:به پدر من نگو احمق!!!!
اسنیپ هری را هل داد،هری روی صندلی افتاد.
اسنیپ پرسید:چرا فکر میکنی پدرت احمق نیست؟
هری گفت:چون اون از تو قوی تر بود.
اسنیپ گفت:تو فکر میکنی پدرت قوی تر بود،ولی میدونی بقیه چی میگفتند؟بقیه میگفتند،جیمز پاتر و سیریوس بلک فضول ترین آدمایی بودند که هاگوارتز طی ۱۰۰ سال اخیر دیده.
هری گیج شده بود.
اسنیپ ادامه داد:اونا دست دوقلو های ویزلی رو از پشت بستن.
هری نعره زد:خفه شو!!!!
اسنیپ بازوی هری را گرفت.بازوی هری درد شدیدی داشت!،واورا جلوی در ول کرد.ودر همین حال به او گفت:از اینجا گمشو و دیگه برای چفت شدگی نیا و این خاطره رو به کسی نگو.
هری زود از انجا فرار کرد و به سرسرای ورودی پیش رون و هرمیون رفت.
او قصد نداشت درباره دیده هایش به کسی جز لودین و سیریوس بگوید.
او در این فکر بود که اسنیپ هم مانند خودش بوده.
او در دل گفت:مثل الان من با مالفوی،اسنیپ من بودم،مالفوی پدرم.
او در این فکر بود که با سیریوس و لوپین درباره ی پدرش صحبت کند.


هممم... می‌تونستی خلاقیت بیشتری به خرج بدی. راستی لزومی نداره چند تا علامت تعجب پشت سر هم بزنی، همون یکی هم منظورو می‌رسونه.

تایید شد.

مرحله بعد: گروهبندی


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۱۷ ۱۳:۰۹:۵۶
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۸/۵/۱۷ ۱۳:۱۰:۳۸






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.