هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: شرح امتيازات
پیام زده شده در: ۲۲:۱۰ دوشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۰
#21
یاهو


نکته :
بنا به دلایلِ شخصی ، اینبار من به جایِ پروفسور بلکــــــ ،نمراتِ جلسه ی دوم و آخر درس " موجودات جادویی " رو اعلام میکنم!! :)

* با مدیر مدرسه هماهنگ شده !! :)


نمراتِ جلسه ی دوم کلاس " موجوداتِ جادویی "

راونـــکلاو :

چو چانگ : 27
لینی وارنر: 30

جمع امتیاز > 28.5

گـــریفیندور :

لی لی لونا پاتر: 26
آلیس لانگ باتم: 26
لی جردن : 30

جمع امتیاز > 27


موفق باشید !



ویرایش شده توسط جسیکا پاتر در تاریخ ۱۳۹۰/۱۲/۸ ۲۲:۱۹:۰۳


Re: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۰:۴۲ یکشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۰
#22
یاهو


باسلام!

خدمتِ دوستانِ عزیز عرض کنم که همونطور که به خودِ آبرفورث هم گفتم !
ریگولوس بلک ، به دلیل کسالتی که دارن نمیتونن به کلاسشون رسیدگی کنن و با توجه به حضور کمِ شرکت کنندگان در این کلاس ، درخواست دادن که کلاس رو تعطیل کنن ! :)

و این امر صورت میگیره !! :)


* اینو یه پستِ اطلاع رسانی در نظر بگیرید !! *


موفق باشید !




ویرایش آبرفورث : انحلال کلاس پروفسور بلک مورد تایید مدیریت هست. امیدواریم همیشه موفق باشند.


ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۰/۱۲/۷ ۱:۰۷:۳۲
ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۰/۱۲/۷ ۱:۰۹:۰۲


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۰:۵۴ شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۰
#23
یاهو



جـلسه ی سـوم کـلاسِ پـر هیجانِ پـرواز و کـوییدیــچ ...


مکان: زمین خاکی اطراف هاگزمید !!
موقعیت: صبحِ یک روزِ سگی!!

جسی در حالی که بالشت بادی اش را بر روی دسته ی صندلی تنظیم میکرد و در دل به مدیریت اعظم مدرسه درود میفرستاد که چــــــــــــــرا؟؟ کلاسهایش را در صبح برگزار میکند؟؟؟؟؟ ... زیر لب او را مورد عنایت قرار میداد و از پَسِ بخارِ نسکافه ای که روی میزش بود به زمینِ بازی و تمرینِ بچه ها خیره شد :


جینی با شتاب شِديدي مي خوره زمين . از موجي كه در اثر اين ضربه ايجاد مي شه ، سر ارگـــ كه داشت حركت تاييد رو مي رفت از تنش جدا مي شه و ميفته توي چاله اي كه از فرو رفتن جینی ، توي زمين ايجاد شده . جینی كه هيچ آسيبي نديده ، خاك رداشو مي تكونه ، از چاله مياد بيرون و سر ارگــــ رو پرت مي كنه واسه تنه اش !
- سرم ، سر عزيزم !! من سردار ارگــــ هستم ! من سر دارم !
لینی نگاهي به ارگـــ مي اندازه ، نُچ نُچي مي كنه و سوزن نخ رو از جيبش در مياره و به دنبال چيز ديگه اي مي گرده . شاكي ، جيب خودش و بقيه رو زير و رو مي كنه .. سر انجام با موفقيت عينكشو از لاي موهاي آماتا مي كشه بيرون !!
- اَي ! آداااااااااااااااااااااامس !!
لی لی لونا يَه يَه مي خنده ، نگاهي پليدانه به آماتا مي كنه و منتظر حركتش مي مونه . آماتا خيره بهش نگاه مي كنه ، ولي هيچي نمي گه ..

لی جردن تو دروازه استراحت مي كرده كه يكهو چيزي با سرعت از كنارش رد مي شه و گــــــــــــــل ! هری خيلي رله ، خاك دستاشو مي تكونه و به سمت دروازه ي خودشون بر مي گرده .
آماتا سرخگون رو مي گيره و به سمت دروازه ي مقابل مي ره . مرلین كنار دروازه منتظر بود . آماتا سرخگون رو مي اندازه ، مرلین همچنان سر جاش مي مونه و سرخگون به راحتي وارد دروازه مي شه . صاعقه اي زده مي شه و صداي خشمگين لینی به گوش مي رسه :
" چرا هيچ كاري نكردي ؟! "
لی پليدانه مي خنده و ابراز مي كنه كه تو شرایط ثبت نام قيد شده كه اون به هيچ وجه بازي نمي كنه ، فقط هست كه باوشه !

حوصله ي همگي سر رفته بود . صدايي كه اصلا معلوم نيست چه كسي مي باشد ، گفت :
- ديگه هوا خیلی سرده مام كه بازيمون هيجان نداره !!
همه ي اعضا با سر تاييد كردند و مسلما ارگـــ هم از اين قاعده مستثني نبود . ارگــــ تاييد كرد و سر ارگـــ كه كمي لق مي زد ، در معرض افتادن قرار گرفت و تنها با يك تكه آدامس به گردنش وصل مونده بود .
در همان لحظه اي كه لی لی لونا مشعوفانه به همه نگاه كرد ، تا به او افتخار كنند كه ارگـــ را نجات داده ، آن يك پِت آدامس هم نابود شد و سر ارگـــ غلتيد و غلتيد ...


- عثیثِ دلم وای وای ؛ بیدار شو گلم وای وای . . . ( افکتِ آلارمِ گوشی استاد !!! )
جسی کش و قوسی به خودش میده و از اینکه چــــــــــــــرا؟؟ جای رختخوابِ گرم و نرمش باید روی یک صندلی چوبی خودش رو مچاله میکرد ؛ به حالتِ در آمده و فی الفور به سمتِ شاگردانش به راه می افته!!!


.:. سیم ثانیه بعد !! .:.

هر کدام از شاگردان در حالی که دورِ پیتِ حلبی روغن که نقش بخاری را در این قسمت به عهده گرفته بود جمع شده بودند و همزمان!!! به حرفهای پایانی استاد گوش فرا میدادند !! و تنها صدای زوزه ی باد بود که به گوش میرسید همی !!! ( فضاسازیم تو حلقم! )

جسی برگه ی تکالیف رو روی سرِ ارگــــ که کنار صندلی قرار داشت میذاره و بعد از گفتن " بابای بچه ها " ... از رختکن خارج میشه !!

بچه ها :

لینی بلافاصله تیز بازی درمی آره و تکالیف رو روی برد یادداشت میکنه:

1- معیارهای یک دروازه بانِ خوب را توضیح دهید !

2- آیا با منشورِ اخلاقی فدراسیونِ کوییدیچ آشنایی دارید ؟! چند خط توضیح دهید!!

3- بهترین آرزوی کوییدیچی شما چیست ؟!

4- خود را در قالبِ بهترین مهاجمِ کوییدیچ توصیف کنید!!







Re: شرح امتيازات
پیام زده شده در: ۱۵:۳۳ شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۰
#24
یاهو


نمراتِ جلسه ی دوم کلاسِ پرواز و کوییدیچ


گروه گــــریفینـــدور :

لـی جـــردن : 26
آمـاتـا : 29
جـینی ویـزلی : 25
لیلی لونا پاتر : 26

امتیاز کل > 28


گروه راونکــــلاو :

لیـنی وانـــر :27
ارگــــ کثیفــــ : 26 + لامصب

امتیاز کل > 27


گــروه اسـلیترین:

عـــدم شرکتــــــ در کلاس . . . !!!



موفق باشید!



ویرایش شده توسط جسیکا پاتر در تاریخ ۱۳۹۰/۱۱/۲۲ ۱۵:۳۹:۳۸
ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۰/۱۱/۲۲ ۲۲:۵۷:۳۶


Re: دفتر اساتيد
پیام زده شده در: ۲۲:۵۳ شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۰
#25
یاهو


چـــههه !!! سوتی استادی بود ... ... واااای تنکس دوشیزه لاوگود ... جـــوو پروفسوری منو گرفت ...


هدفِ پست : اصلاح شد !!



Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۴:۳۵ شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۰
#26
یاهو



.:. جلسه یِ دومِ کــلاسِ پـــرواز و کـــوییدیچ .:.


کلاسِ 701 ... سمعی و بصری

لنز دوربین کلاسِ تاریک و ساکتی رو نشون میده که نورهای رنگی و صدای افکت های پیاپی بی وقفه از آن شنیده میشد ...
از شواهد اینگونه به نظر میرسید که کلاسِ پرواز و کوییدیچ به دلیل مساعد نبودنِ هوا و برف گرفتگی زمین! ... در این کلاس تشکیل میشد و استادِ محبوبِ قلبهای این درس!... یکی از مسابقاتِ تیم تریسیلوانیا که در دورانِ دور از رقیبانِ قهرمانی شان بود، به نمایش گذاشته بود ....
استاد: !
شاگردان : !


" چو یک نگاه به جاروی کرچ الدوله و کریچر میکنه و به این نتیجه میرسه که چیزی از کرچ الدوله کم نداره!! برای همین وردي رو زمزمه مي كنه كه باعث مي شه جاروش بتركه ، بعد با خوشحالي به سمت جاروي مك بون مي دوه و سوارش مي شه !
مك بون و چو : !
مکیه : !

آخراموویچ با نارضايتي انگشت اشاره اش به طرف بازيكناي تريسيلوانيا مي گيره ؛
- قبول نيست ، اينا با پنج تا جارو شانس برد بيشتري دارند !
ملت : !
در همين لحظه داور بازي دوان دوان وارد زمين مي شه و قبل از اينكه دو فرد مجهول الحال قبلي دوباره سرش رو توي گوني جديدي بكنن ، سوت بازي رو مي زنه. ( به سلامتي بازي شروع شد !! ) ...


سالازار سرخگون رو مي گيره ، اندرو رو دور مي زنه و با كريچر و كرچ الدوله رودر رو مي شه ؛
- ‌برين كنار جناي خونگي كوچولو !
كرچ الدوله ابروهاي پرپشتشو بالا مي اندازه و با تمسخر نگاهي به سالازار مي اندازه ؛
- از همون بچه گيات كه پسر عمه ام تر و خشكت مي كرد هم همين قدر پررو بودي !
سالازار با نارضايتي فيـــــشششي مي كنه ، سرخگون رو به دراكو پاس مي ده و به كرچ الدوله حمله ور مي شه و تو بغل كريچر مي افته ، كرچ الدوله از جارو مي پره پايين و در حالي كه گوش هاش مثل چتر نجات عمل مي كردند ، به آرومي روي زمين فرود مياد ، عينك خلبانيشو با قيافه اي شرور به چشم مي زنه ! و مچ بندي كه روش عبارت Bad Boy نوشته شده رو به مچش مي بنده !!!


دراكو از كنار كريچ و سالازار كه حالا به اين حالت --> در اومدن مي گذره و ونوس رو كه حالا شديدا شاكي به سمت اون دو تا مي رفت هم پشت سر مي ذاره ! مكيه با قيافه اي نه چندان مهمان نواز منتظرشه ، دراكو قيافه اي بس خاله زنك به خودش مي گيره و به مكيه نزديك مي شه تا كسي حرف هاشونو نشنوه ؛
- ببين آبجي اون دو تا رو ببين ، مك بون از وقتي با اون چو دوست شده ديگه به تو كه خواهرشي و تر و خشكش كردي توجه نمي كنه ، به نظر من بهتره ريشه اين رابطه رو هر چه زودتر از جا بكني !
مكيه غيرتي ميشه ، سرش رو برميگردونه و چو رو در اين حالت و مك بون رو در اين حالت مي بينه ، خون جلو چشماشو مي گيره ، با خشونت به سمت چو و مك بون مي ره و دروازه رو تنها مي ذاره !!
دراكو سرخگون رو تو دروازه مي اندازه ، حلقه نامزديشو مي بوسه و يه دور افتخار مي زنه ، آنيتا كه حالا اشك شوق چشماشو تر كرده بود ، با خوشحالي لبه چادرشو از دست راست به دست چپ مي ده و ردای بغل دستیشو می کشه !!
ـ شوورمه ها ، واسه من دور زد !

گزارشگر : بله بله ، اينجوري كه معلومه ما كم كم شاهد حضور بازيكنان جديدي در بازي هستيم ، گويا توي ليست اشتباهي پيش اومده بود ، چون توي اين ليست جديد تعداد دامبل ها به يك تقليل پيدا كرده !!!

کریچر که این رو می شنوه ٬ با نارضايتي ! از تو بغل سالی میاد بیرون و به سمت گزارشگر می ره ... "

- دینگــــــــ ... استاد خمیازه ای میکشه و تی وی خاموش میکنه و متعاقبا برق ها اینا هم روشن میشن و کلاس به یک منظومه ی شمسی تبدیل میشه!!! سپس با گامهای استوار به سمتِ بچه ها میره و میگه:
خب همونطور که دیدید، این نمونه ی یک بازی " دور همی بخندیم" بود که از پیروی نمیکرد ...
مورد دوم وجود بازیکنانی بود که فاقد شخصیت ایفای نقش بودند ؛...

- مثلِ خودِ شما استاد ؟! شمام ایفای نقش نداری !!
- آخــی ... شما چن سالته خاله ؟!
- !

- بعــــــــله ! این از توضیحاتی که تو فیلم هم دیدین و من در صورتِ لزوم تذکر رو دادم ، چیزی به پایانِ کلاس نمونده ، بهتره تکلیف جلسه ی بعدی رو یادداشت کنین ....


1- اگر شما حواستان به کلاس بود، بفرمایید آن دانش آموزِ فوق الذکر که بود ؟!

2- آیا میتوان گفت " رافائل نادال " یک چماق زن ( مدافع) خوبی خواهد شد ؟!

3- در مورد پروفسور! جسیکا پاتر ( ینی من ، استادتون ) چه میدانید ؟!

4- نام 4 خطای عمده در فیلم را بیان کنید !!




موفقیت شما آرزوی آرزوی ماستِ خیار ماست!




ویرایش شده توسط جسیکا پاتر در تاریخ ۱۳۹۰/۱۱/۱۵ ۱۴:۳۹:۱۷


Re: شرح امتيازات
پیام زده شده در: ۱۲:۴۵ شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۰
#27
یاهو




امتیــازِ جلسـه اول کـلاس پـــرواز و کــوییــدیـچ :


گروه گـــریفیندور :

آمـــاتا : 28
هری جیمز پاتر : 24
جینی ویزلی : 22
لی جردن : 24
آلبوس سیریوس پاتر: 21

امتیاز کل > 24


گروه راونـــکلاو :

آماندا بروکلی هرست : 27
فلور دلاکور: 24
زنوفيليوس لاوگود : 24
لینی وارنر: 26
تری بوت: 23
چو چانگ: 23

امتیاز کل > 25


گروه اسلیتــرین :

لی لی لونا پاتر: 24







ویرایش شده توسط جسیکا پاتر در تاریخ ۱۳۹۰/۱۱/۱۵ ۲۲:۴۸:۰۵


Re: اگه بخواین از پارک هری پاتر یه چیز بخرین اون چیه؟
پیام زده شده در: ۱۸:۳۶ چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۰
#28
یاهو


من میرم اونجا میگم بیاین از با من عکس بیگرین! من خیلی فعالم و عمه ی همه هستم و اینا !!!
درضمنش هم از وقتی زبون باز کردم اسم هورکراکس رو زمزمه کردم تا الان !!!

خوارزاده کوچیکمم میبرم که یه عروسکِ اما واتسون بخره !!!

بعد دیگه یه کارتِ شارژ جادویی هم محضِ خنده اشانتیون میگیرم ازشون !!!

دیگه همینا دیگه ... گرونیه هـــا ... همین که رفتم خودش کلی هس!!




ویرایش شده توسط جسیکا پاتر در تاریخ ۱۳۹۰/۱۱/۱۲ ۱۸:۴۳:۳۱


Re: قلم پر تندنویس
پیام زده شده در: ۱۸:۰۹ چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۰
#29
یاهو


سلام!
نمیدونم وقت هس یا نه ، منم میخواستم بگم یا فایل صوتی موافقم !! دیگه خیلی سختِ بخوای کلی متن رو خوند یا حتی واسه خودِ مجری هم واقعن مشکلِ و وقت گیره !!

این بود نظر من !!
گفتم دور همی حرفی زده باشم!

روزتون خوش




Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲:۱۴ شنبه ۸ بهمن ۱۳۹۰
#30
یاهو



تدریس جلسه ی اول


خخخخخخخر پپپپپپف...خخخخخخخخرپپپپفف..

جسی در رختخوابش یه غلت می زنه و لحافو دور خودش می پیچه.

...
- خب، به افتخار جسیکا پاتر، این کاربر افسانه ای ، کسی که محفلُ ، گریفـُـ ،خونه و زندگی رو روی یک انگشتش می چرخونه یه کف مرتب بزنید ایشون به عنوان "بهترین استادِ سال" انتخاب شدند، بـه بـه!!

جسی دستی به موهای شینیون شده ش میکشه و خودشو آماده می کنه که بره روی سن تا جایزه رو بگیره ...

- بـه بـه... دارند تشریف میارن استادِ اعظم ...جایزه ی ایشون شونصد هزارگالیون ، سفر دور کل دنیای جادوگری ،یکی از خونه ی های مبله ی هاگزمید و...


بـــــووووووووم!!

- جسی تو رو خدا پاشو شاگردا حمله کردند...پاشو جسی...
- پاشو جسی ، اینجا رو بمباران کردند...الان خوابگاهِ اساتید رو از دست می دیم!!


...
جسی داره از روی پله های سن بالا می ره... تماشاچی ها هیمن جوری بهش زل زدند و یه ریز تشویقش میکنند...


- پاشو جسی ! تموم گوی زرین هات پرواز کردن ... وای جزوه هاتــــــــ ....
- الان شپلخ میشی، پاشووووو!

شتتتتتتتترققق!!( افکت برخورد یه بمب شوخی در یک میلی متری تخت جسی)

- اَه... چرا سر و صدا می کنین بذارین! میدونم هنو مونده به کلاس ،بذارید بقیه شو ببینم!

و یه غلت دیگه می زنه!!

...
دیگه دو سه تا قدم دیگه بیشتر نمونده..آبرفورث با یک رنک توی دستاش داره انتظارشو می کشه...

- تشویقش کنید دوشیزه پاتر رو!!
جسی تعظیم کوچیکی به تماشاچی ها می کنه و رنکو می گیره.



تتتتتتتترققق...ترووووق...

سقف خوابگاه می ریزه و شاگردای مشتاق به درس و جمعی از کاربرای ارزشی-ورزشی!!!!! به همراهی فردی نقابدار ملقب به ممد بوقی، درست بالای تخت جسی و بقیه می ایستند!!

ممد: هر هر هر کر کر کر....گرفتیم خوابگاهوووو !!
ممد موهایه یکی از شاگرداهای "دختر" رو می کشه و پرتش میکنه سمتِ جسی ....

جسی از خواب پا می شه و چشماشو می ماله و میگه: چی شده ؟!


- - - - - -

خب فرزندانِ مـــن !!! ای گلهای باغِ هــــــــاگ ...
همونطور که در متن فوق مشاهده فرمودین ... استاد توسط گروهی شورشی که قصد تخریبِ اموال و اغتشاش علیه نظم امنیتِ هــــــاگ رو داشتن ، به ساحتِ استاد جسارت کرده و وی را از رویای شیرینش بیرون کشانیده اند. البته اشاره کنم فی الفور یا همون چند مین بعد توسط سربازانِ رئیس هـــــاگ به مکانِ نامعلومی مثلِ معدنهای طلای جزایر بالاکـــــــ فرستاده شدند ... واس همین خاطر هم تدریسِ خاصی صورت نگرفت چون روح و روانِ استاد مغشوش بود.... خب منبر طولانی شد ...

- برای جلسه ی اول تدریسِ سختی صورت نمیگیره که مشتری شیم!!! ... فقط از شما شاگردانِ عزیز میخوام به سوالات زیر با توجه به اطلاعات عمومی خود، پاسخ دهید !! ( جنبه تعیین سطح داره هــــــــا ... گفته باشم!!! )


1- آیا شما همیشه جلسه ی اول درس اساتید سر کلاس حاضر میشوید ؟!؟!

2- از کوییدیچ چه میدانید ؟!

3- نام 3 تیم از تیم های معروف کوییدیچ را نام ببرید !! " دفعاتِ قهرمانی شون رو نمیخواما ... .."


4- یک خاطره از مسابقاتِ کوییدیچ ... ( در 2 خط بگین ، نه بیشتر!)


- - - - - - -

* دوستانی که احیانن نسبت خانوادگی به صورتِ غیر محسوس به من اطلاع بدن ... *









هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.