هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها


صفحه اصلی انجمن ها » همه پیام ها (ویکتورکرام)



Re: شرح امتيازات
پیام زده شده در: ۲۰:۳۴ چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۹
امتیازات جلسه چهارم کلاس دفاع در برابر جادوی سیاه :

گریفندور : 8.5 امتیاز

گودریک گریفیندور : 26 امتیاز =1+13+12

اسلیترین : 0 امتیاز

بدون شرح !!

راونکلاو : 0 امتیاز

بدون شرح !!

هافلپاف : 9.5 امتیاز

رز ویزلی : 29 امتیاز =1+14+14

باتشکر از همگی


»»» ارزشـی گولاخ «««


Re: تمام كتابهاي هري پاتر براي موبايل
پیام زده شده در: ۱۵:۴۴ سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۸۹
من فصل اولش رو دانلود کردم و خوندم.واقعا جالب بود.تنها مشکلی که داشت دیر لود میشد و دیر صفحه تغییر میداد یعنی وقتی میزدم صفحه ی بعدی یه کمی طول میکشید.درکل خوب بود.
بازم فصل های دیگرشو بزار.


ویرایش شده توسط ویکتور کرام در تاریخ ۱۳۸۹/۱۱/۲۶ ۱۵:۴۶:۲۲

»»» ارزشـی گولاخ «««


Re: جادو رو به خاطر خودش مي خواي يا به خاطر هري ؟
پیام زده شده در: ۱۵:۴۰ سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۸۹
درود !

من جادو رو به خاطر خودش میخوام اما هری پاتر جادو را توی ذهن من آفرید.پس نمی تونم بگم که جادو رو به خاطر خودش میخوام و هری هیچ !! پس منم با نظر دابی موافقم و جفتشونو میخوام.


ویرایش شده توسط ویکتور کرام در تاریخ ۱۳۸۹/۱۱/۲۶ ۱۵:۴۳:۰۱

»»» ارزشـی گولاخ «««


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۵:۲۲ سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۸۹
درباره ی نحوه ی رام شدن سبک بال و اینکه توسط چه کسی رام شد ، حداقل شش خط توضیح دهید . (۱۸ امتیاز )

سال های پیش جادوگری سیاه در نزدیکی هاگوارتز زندگی میکرد.نام این جادوگری لارا لویی بود.از دست این جادوگر سیاه هر کار شرارت آمیزی بر می آمد.مشهوریت این جادوگر سیاه به دلیل داشتن پرنده ای به نام سفید بال بود.

او تنها کسی بود که توانسته بود سفید بال را تا آنموقع رام کند.گویی او میتوانست با سفید بال در طول چند ثانیه به هرجا بخواهد سفر کند.طبق گفته ها سفید بال تنها اگر خودش بخواهد رام میشود.
بعد از سال ها سفید بال به مرگ غم انگیزی دچار شد.بعد از مرگ سفید بال،رفته رفته لارا ضعیف شد و بالاخره پس از چند ماه او درگذشت.

بعضی ها میگویند اگر کسی سفید بال را رام کرد و سفید بال کشته شد، شخصی که سفید بال را رام کرده است،کم کم ضعیف میشود

از سرعت سبک بال در چه جاها و در چه کارهایی استفاده میشود؟ (چهار مورد نام ببرید . ۱۲ امتیاز )

1- فرار کردن در هر شرایط

2- دستگیر کردن مجرمان و جادوگران مشهور

3- مسابقات مخصوص سفید بال ( این مسابقات در زمان قدیم در دهکده هاگزمید می انجامید و قوانین مخصوص خودش را دارد. )

4- این پرنده میتواند صاحبش را به هرجا که میخواهد ببرد و میتوان سرعت او و ... با وردهایی تغییر داد.

سفید بال کارایی های بسیار زیادی دارد.


ویرایش شده توسط ویکتور کرام در تاریخ ۱۳۸۹/۱۱/۲۶ ۱۵:۳۱:۳۲
ویرایش شده توسط ویکتور کرام در تاریخ ۱۳۸۹/۱۱/۲۶ ۱۵:۳۴:۰۸

»»» ارزشـی گولاخ «««


Re: تمام كتابهاي هري پاتر براي موبايل
پیام زده شده در: ۱۴:۳۸ شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۸۹
ايول،دستت درد نكنه كتاب هاي جاوا جان، واقعا زحمت ميكشي، خسته نباشي.

هر وقت نوشتي سريع بزار تا من بخونم چون خيلي دنبالشون بودم اما پيدا نكردم.


»»» ارزشـی گولاخ «««


Re: قلم پر تندنویس
پیام زده شده در: ۲۱:۰۱ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۹
درود !!
سوالات من از آمیکوس عزیز :

1-ترین های زیر رو انتخاب کن.

بهترین تاپیک :
بهترین انجمن :
بهترین آواتار :
بهترین عضو :
بهترین رول نویس :
بهترین گروه هاگوارتز :

2-نظرت رو درباره ی اعضایی که تو سایت میشناسی بگو

3-شناسه ی قبلی داشتی ? دوست داشتی زودتر با جادوگران آشنا بشی ?

4-قصد داری فعالیت رو دوباره زیاد کنی ?

5-اگه بهت پیشنهاد مدیر شدن بدن قبول میکنی ?!

سوالام بیشتره ولی فکر میکنم اینا کافی باشه.


»»» ارزشـی گولاخ «««


Re: كلاس دفاع در برابر جادوي سياه
پیام زده شده در: ۱۸:۰۵ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۹
جلسه چهارم کلاس دفاع دربرابر جادوی سیاه

استادی تنها داخل کلاس نشسته بود و هنوز دانش آموزی وارد کلاس نشده بود.
صدای دامبلدور از سالن بزرگ به کلاس میرسید.ویکتور صدای دامبلدور را میشنید با خود می گفت : " باز هم همان لعنتی،این پیر مرد کله دانش آموزان رو خورد! "
آهنگ زنگی به صدا درآمد و به ثانیه نکشید که همه دانش آموزان وارد کلاس شدند.
ویکتور کمی سکوت کرد تا دانش آموزان ساکت شوند سپس از روی صندلیش بلند شد و گفت :
- همونجور که میدونید هفته ی پیش به علت مشکلی که داشتم نتونستم جلسه قبل رو بر گزار کنم و سر کلاس حاضر شم ولی تکالیف جلسه قبلشو تصحیح کردم،آفرین !

سپس با یک تکان دستش تکالیف جلوی میز دانش آموزان قرار گرفت.

[spoiler=امتیازات]گریفندور : 9 امتیاز

گودریک گریفندور : 26 امتیاز

هافلپاف : 27 امتیاز

رز ویزلی : 27 امتیاز

اسکورپیوس مالفوی : 28 امتیاز

روفوس اسکریم جیور : 27

اوری : 27 امتیاز

راونکلاو : 0 امتیاز

بدون شرح !

اسلیترین :10 امتیاز

دراکو مالفوی : 29 امتیاز[/spoiler]

ویکتور نگاهی به دانش آموزان کرد و ادامه داد :
- خیله خوب،حالا میربم سراغ درس هیجان انگیز امروزمون!!

روز عجیبی بود،یک نفر هم حرف نمیزد و همه ساکت نشسته بودند.حتی کسی سوال نمیرسید.

ویکتور رویش را به سمت تخته کرد و عنوان درس را روی تخته نوشت.سپس در همان حال که رویش به سمت تخته بود،گفت :
- ورد های سیاه !ورهایی هستن که من تازگیا عاشقشون شدم.

بعد از اتمام حرفش، مرموزانه نگاهی به آنتونین کرد و گفت :
-حتی این ورد ها میتونه منوی مدیریت رو به آتش بکشونه !

آنتونین خنده ای تمسخر آمیزی کرد و گفت :
- اگه منوی مدیریت به آتیش کشونده بشه شما هم ... دیگه خودتون میدونین !

ویکتور رویش را برگرداند و به آنتونین نگاه کرد.
- من با اجازه ارباب به آتیش میشکونم ببینم کی حریفه !!

آنتونین با دست به ویکتور اشاره کرد که دیگر ادامه ندهد اما دانش آموزان از تعجب کله شان شاخ درآورده بود.
ویکتور آب دهنش را قورت داد و گفت :
- شوخی کردم ، بریم سراغ درس پرو نشین،اصلا اون ورو نگاه کنید.

کمی سکوت باعث شد دانش آموزان به حالت عادی خود برگردند.ویکتور روی صندلیش نشست و پاهایش را روی هم گذاشت.
- جناب آنتونین ،تشریف بیارید اینجا !

آنتونین به آرامی بلند شد و روبروی دانش آموزان ایستاد.
ویکتور خنده ای ابلیسانه کرد و گفت :
- این وردی که روی آنتونین اجرا میشه از خویس ترین ورد های سیاه هستش، لردوشیو !!

سپس آنتونین به صورت عجیبی منفجر شد.ویکتور در همان حال که خون های آنتونین روی صورتش پاشیده بود گفت :
- بله با کاربرد این ورد آشنا شدید.کسی بازم میخواد امتحان کنه ?!

اما به نفر بعدی کشیده نشد و زنگ خورد.ویکتور فریاد کشید :
- تکالیف !!

تکالیف این جلسه :

1- یک رول بنویسید که از لردوشیو استفاده کرده اید.(15 امتیاز)

2- کاربرد ورد لردوشیو را بنویسید.(14 امتیاز)

3- یک بوق بزنید و یک امتیاز بگیرید.(1 امتیاز)


»»» ارزشـی گولاخ «««


Re: دادگاه شماره 10
پیام زده شده در: ۱۸:۱۹ سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۸۹
به آرامی قدم برمی داشت.دو مرد سیاه پوش دستانش را محکم گرفته بودند تا فرار نکند.نور فلش دوربین ها به صورتش بازتاب میشد.به قدم که به سوی درب دادگاه برداشته میشد،ناراحتی و اندوهش بیشتر میشد.
طولی نکشید که بالاخره درب دادگاه باز شد و وارد دادگاه شدند.افراد زیادی در دادگاه حاضر بودند.
متهم را در یک قفس بسیار بزرگ در وسط دادگاه گذاشتند و دستانش را با یک زنجیر به دور قفس بستند.
قاضی نیز همان موقع وارد شد و در جایگاه خود ایستاد.
- ویکتور کرام آیا حاضر به همکاری در دادگاه هستی ?

ویکتور سرش را بالا کرد و درون چشمان قاضی زل زد و گفت :
- بله !!

سپس خنده ای ابلیسانه کرد و دوباره سرش را پایین برد.قاضی شروع به پرسیدن سوالات کرد.
- آیا قبول داری هوگو ویزلی رو به دستور اسمشو نبر کشتی ?

ویکتور در همان حال که سرش پایین بود جواب داد :
- بله و به این موضوع افتخار میکنم..

ویکتور گونه ای جواب میدا که انگار منتظر اتفاقی بود.قاضی نگاهی به ویکتور کرد و با تاسف گفت:
- ویکتور کرام راهی ندارم جز اینکه به آزکابان ...

اما ناگهان نور سبزی به قاضی برخورد کرد و قاضی بی جان بر گوشه ای افتاد.تمام جمع حاضر به سرعت فرار کردند.ماموران وزارتخانه نیز با طلسم های متداول که با جسمشان برخورد کرده بود،بی جان در گوشه ای افتاده بودند.لرد سیاه قفس را با وردی شکست و ویکتور را خارج کرد.
ویکتور با خوشحالی فریادی کشید و سوار بر جاروی پرنده اش شد.
در همین حال ناگهان که همراه مرگخواران درحال پرواز بود از روی جارویش افتاد و کشته شد.
این بود سرنوشت ویکتور کرام !!


ویرایش شده توسط ویکتور کرام در تاریخ ۱۳۸۹/۱۱/۱۲ ۱۸:۲۹:۴۸

»»» ارزشـی گولاخ «««


Re: ارتباط با ناظرين مطالب اشتراکي
پیام زده شده در: ۲۲:۲۱ شنبه ۹ بهمن ۱۳۸۹
من کاملا با نظر مری در این مورد موافقم ...

مخصوصا این تیکه که هر شخصی با یک پست شخصیت و رفتار جدیدی خلق نکنه.
این میتونه ایده جالبی باشه و خیلی میتونه به سایت و اعضای اون کمک کنه.

بای


ویرایش شده توسط ویکتور کرام در تاریخ ۱۳۸۹/۱۱/۹ ۲۳:۰۰:۰۶

»»» ارزشـی گولاخ «««


Re: نحوه برخورد،فکر کردی کی هستی!؟
پیام زده شده در: ۲۲:۰۹ شنبه ۹ بهمن ۱۳۸۹
اولا اگه بعضیا منظورت با منه که این بعضیا اسم داره .

دوما اگه منظورتون با منه که کلمات اشتباه مینویسم،باید بگم که من اصولا با موبایل آنلاین میشم و خیلی از کلمات رو نمی تونم درست تایپ کنم.

بعدشم مینروا معلوم نیست شما ماله کدوم جبهه ای هستید.
آنتونین نیست ببینه ...


»»» ارزشـی گولاخ «««






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.