هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۹:۰۹ یکشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۷
سلام کلاه گروه بندی عزیز
بنده شخص بلند پرواز با تخیل نسبتا قوی و ذهن باز هستم.
اخلاقم بد نیست و پشتکارم برای حل مساعل زیاده.
انتخاب اول من ریونکلاو هست چون تو پاترمور هم که سوال هایی بر اساس شخصیت میپرسه تو این گروه افتادم
و به این گروه هم علاقه دارم.انتخاب دوم من هم گریفیندور هست.
ولی خواهش میکنم اگه امکان داره منو به ریونکلاو بفرستید چون هم شخصیتم جور درر میاد هم دوستش دارم ریونکلاو رو.
ممنون.


Only Raven
گفتن نداره ولی اربابمون!




پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۱۷:۵۰ شنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۷
تصویر شماره 3
به نام خدا

سوروس اسنیپ سرگردان در راهروهای هاگوارتز.مثل شب های گذشته.
همینطور که ثدم میزند به فکر کابوس های زنجیروارش میافتد.
_سو! کمک!کمک!
جیمز از طرف دیگر میگوید:تو مارو لو دادی! خائن!
لی لی با گریه میگوید:مگه تو عاشقم نبودی؟چطور راضی شدی من بمیرم؟؟
_هی تو کجا میری؟؟
سوروس به سمت صدا برمیگردد
_ااا..پروفسور شمایید.ببخشید
و سریع به سمت دیگری حرکت میکند.
سوروس به دانش اموز مینگرد با خود میگوید:دانش اموزا هم ازت میترسن سوروس.شرم بر تو.
دوباره راه میافتد
_چجوری دلت اومد؟اون..اون یه بچس..
صدای پایی به کوش میرسد
سوروس هول میشود.سریع در اتاقی را باز میکند و وارد آن میشود.
یک آینه اینجاست.
به سمت آینه میرود و میگوید:حتما قیافم وحشتناک شده.
اما بلافاصله معلوم میشود آن آینه یک آینه معمولی نیست
_ل..لی..لی لی؟
لی لی آرام آرام در آغوش او جای میگیرد
_ولی..ولی
به دور و اطراف خود نگاه میکند
مدت ها به آینه خیره میماند.مینشیند محو تماشای این صحنه است
لی لی در آغوش او..نه جیمز پاتر نه هیچکس دیگر
کم کم نور کم رنگی از زیر در وارد اتاق میشود
بامداد شده است
سوروس سخت میاندیشد سپس بلند میشود
با عصبانیت رو به آینه فریاد میزند
_این دروغه!دروغ محضه
و قطره های اشک آرام آرام از روی صورت چربش به زمین میچکد
چوبدستی اش را به سمت آینه میگیرد میخواهد آن را بشکند
_سوروس
صدای محکم آلبوس دامبلدور او را میخکوب میکند
_من...من
دامبلدور با اشاره دست او را به سکوت دعوت میکند
_خودم میدونم
و ادامه میدهد:سوروس تو نباید عصبانیتت رو سر آینه خالی کنی
_اما..
_اون فقط یه اینه است سوروس!یه آینه که چیزهایی که ما میخوایم رو نشون میده اون نمیخواد تورو اذیت کنه
سوروس جوبدستی اش را پایین میاورد
_سوروس سرزنش کردن خودت فایده نداره قبلا هم بهت گفتم برای جبران فقط یه راه وجود داره..
-محافظت از پسر جیمز.
_و لی لی سوروس.مگه نه؟
_تا بیاد به هاگوارتز..حالا میشه برگردم به رختخوابم؟
_حتما
_راستی دامبلدور شما توی اینه چی میبینید؟
دامبلدور پوزخندی میزند و میگوید:
_من یه جفت جوراب پشمی هدیه میبینم!

درود بر تو فرزندم.

جالب نوشتی... فقط یک سری نکته در مورد ظاهر پستت بگم:
نقل قول:
با عصبانیت رو به آینه فریاد میزند
_این دروغه!دروغ محضه
و قطره های اشک آرام آرام از روی صورت چربش به زمین میچکد

برای مثال این قسمت باید به این شکل نوشته بشه:
با عصبانیت رو به آینه فریاد میزند:
_این دروغه!دروغ محضه!

و قطره های اشک آرام آرام از روی صورت چربش به زمین میچکد.


و علائم نگارشیش هم صد در صد باید رعایت بشن.

با اینحال...

تایید شد!

مرحله بعد: کلاه گروهبندی


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۷/۷/۲۹ ۱۸:۴۷:۰۵
ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۷/۷/۲۹ ۱۸:۴۷:۵۸

Only Raven
گفتن نداره ولی اربابمون!








هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.