هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۵:۳۹ دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۲
#31
نقل قول:

ما مورد عجیب این اسمهای کاربری اکانتهای فاقد نقش هست که به طرز رو اعصابی رو اعصاب هستند! مثلا یکی اسمش بوده ایرج قادری ، نقش لوسیوس رو داشته حالا نقش رو ازش گرفتن تو همه جای سایت پست هاش هست به اسم ایرج قادری!

اسمهای باحال تر هم هست.. زینب ، کبری ممد پلنگ .... چمیدونم! خلاصه اصلا با جو اسامی کتاب جور در نمیاد ! این اسمها رو واقعا میشه به شکل دیگه ای در سایت به نمایش گذاشت... حداقلش اینکه به جای اسم ثبت شده ی یارو - که هیچ جا نمایش داده نمیشد- شماره ی شناسه ی uid ش رو بذارید رو پست های ارسالیش نمایش داده بشه!

خدایی اینا ضد حاله.

مورد بعدی اینکه ظاهرا کلی اسمایلی حذفیده گشته شده است و خوندن بعضی پستهای قدیمی (مثلا پستهای خودم) به شدت رو اعصاب و نیاز به رمزگشای بسیار شدید داره!


سلام
این 2 مورد که شهاب اشاره کرد یعنی نام کاربری و شکلکا واقعاً ضد حاله. چت باکس هم خیلی یه جوری شده اما شنیدم به خاطر کم کردن حجم سایت و بالا رفتن سرعت اینجوریش کردید.
در مورد اسم کاربری، قبلاً وقتی یکی از ایفای نقش خارج می شد جلوی شناسه نمایشی یه Old می ذاشتیم. البته الان نمی دونم می شه همین سیستم رو ادامه داد یا نه. آخه فکر کنم بعضی از رول ها تا الان 5-6 بار دست به دست شدن.




Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۲۳:۰۹ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۹
#32
مرسی روونا جان. من توی بازی با کلمات و معرفی شخصیت پست زدم. اگه کار دیگه ای برای برگشتن به ایفای نقش باید انجام بدم خوشحال می شم بهم بگید.

ولی به نظر من تا کسی برای شخصیتا در خواست نداده آزادشون نکنید. اینجوری اگه یکی واقعاً یه رول رو بخواد به خودش زحمت می ده بره بگرده و متوجه بشه این شخصیت فعال هست یا نه؟ بعد می تونه بیاد گزارش عدم فعالیتشو به مدیرا بده و خودش شخصیت رو بگیره. من یادمه برای گرفتن لیلی اوانز یکی دو ماه منتظر موندم تا اثبات بشه این شخصیت فعال نیست. بعدشم از همه اینا که بگذریم من امشب دلم هوس چت باکس کرده بود! آخه این انصافه که تا فردا برای تأیید صبر کنم؟

از تیکه ی آخر که شوخی بود که بگذریم می خواستم از همتون تشکر کنم که هنوز اینجا رو فعال نگه داشتید و فضایی ایجاد کردید که آدم هر چند وقت یکبار بتونه برای تجدید خاطرات خوب بهش سری بزنه. پست بازی با کلمات هم یه توفیق اجباری بود تا دوباره منو به دوران دوست داشتنی زمستون 85 ببره. زمانی که لحظه شماری می کردم تا عطیه بیاد و شخصیتمو تأیید کنه و بتونم به دنیای هیجان انگیز ایفای نقش پا بذارم. بازم از زحمات همتون ممنونم و براتون آرزوی شادی و موفقیت می کنم




Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۵۸ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۹
#33
نام: لیلی

نام خانوادگی: اوانز (پاتر)

رنگ مو: قرمز تيره

رنگ چشم:سبز روشن

خصوصيت اخلاقي:شجاع،مغرور،مهربان و درونگرا!

گروه:گريفيندور

چوب دستي:25 سانتي متر ، چوب درخت راج با هسته ي موي تكشاخ،غير قابل انعطاف و مناسب براي كارهاي ظريف و حساس

من یه پست توی بازی با کلمات زدم. نمی دونم همین برای تأیید شخصیت کافیه یا نه. می تونستم یه پست جدید برای معرفی شخصیت بزنم اما ترجیح می دم اگه تأیید شدم همون معرفی شخصیت قبلیم توی پروفایل قرار بگیره. مرسی.


تایید شد!
کسانیکه به دلیل عدم فعالیت از ایفای نقش خارج شدن نیازی به تایید در بازی با کلمات ندارند و فقط یه معرفی شخصیت کوتاه کافیه. موفق باشی


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۹/۳/۲۸ ۱۱:۲۹:۱۹



Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۲۲:۴۴ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۹
#34
در کتابخانه هاگوارتز نشسته بود و بی حوصله صفحات روزنامه پیام امروز را ورق می زد. حال و هوای دم کرده ی بعد از ظهر یک روز پاییزی کسل کننده. تمام محتوای روزنامه ی به اصطلاح جادویی را اخبار خسته کننده ای در باره ی محبوبیت روز افزون وزیر جدید، گزارش تصویری توزیع مدال های لیگ کوئیدیچ ایرلند و افتتاحیه اولین شعبه ی رستوران جدید دریایی در کوچه دیاگون تشکیل می داد. خمیازه ای کشید و به منظره ی غروب که از پنجره های برج نمایان بود خیره شد. اخیراً هیچ ماجرای سرگرم کننده ای در دنیای پر رمز و راز جادوگری اتفاق نیفتاده بود. نه هیجانی، نه تغییری، نه خطری و نه حتی مرگی! از جایش بلند شد و دستی به موهای تیره اش کشید. با خود فکر کرد شاید یک گردش تفریحی با همکلاسی ها در اطراف جنگل ممنوعه بتواند او را از این حال و هوای کسالت بار نجات دهد. در حالیکه از کتابخانه بیرون می دوید تا پیشنهادش را با آلبوس مطرح کند چشمش به تندیس طلایی رنگ 3 ناجی هاگوارتز و دنیای جادو افتاد که مثل همیشه در راهرو خود نمایی می کرد. چهره هایی آشنا و دوست داشتنی. با افتخار به نام پدرش که با حروفی زرین در زیر یکی از تندیس ها حک شده بود لبخند زد. بعد راهش را به سمت تابلوی بانوی چاق کج کرد و درحالیکه آه می کشید مثل همیشه به دوران هیجان انگیز تحصیل پدرش و دو دوست جدانشدنی او در مدرسه هاگوارتز غبطه خورد.




Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۸:۴۲ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۹
#35
سلام بچه ها خوبید؟ می خواستم ببینم شخصیتمو کسی گرفته یا چون فعال نیستم از ایفای نقش اومدم بیرون؟ اگه اولی درسته لطفاً لینک پروفایلشو بهم بدین. اگه دومی درسته باید دوباره پست معرفی شخصیت بزنم؟

مرسی




Re: هری پاتر یک کتاب کاملا سیاسی است !؟!؟
پیام زده شده در: ۱۴:۱۷ چهارشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۸
#36
نقل قول:
ولی در کل با بقیه ی توضیحاتت موافقم هر چند که از جمله "داستانی با درون مایه ی رئالیسم وارد سرزمین های شرقی با ریشه های ایدئالیستی می شه." چیز زیادی دستگیرم نشد . خیلی فنی بود.


به ورونیکا:
ورونیکای عزیز، منظور از رئالیسم واقع گرائیه و منظور از ایدئالیسم آرمانگرایی. تفکر رئالیسم و پس از اون پوزیتیویسم ( اثبات گرایی - عقل گرایی) که توی جوامع غربی غلبه دارن بر این باورند که قدرت و عقلگرایی مطلق راه حل نهایی همه مشکلات هستن و به همین خاطره که بعد از رنسانس شاهد دین زدایی و جداکردن دین از مسائل سیاسی و اجتماعی هستیم. این ارزش ها در داستان های کودکانه جوامع غربی ( مثل سایر عناصر فرهنگی) هم ترویج می شن و کودک غربی با اعتقاد به همین باور ها بزرگ می شه.
اما در سرزمین های شرقی ایدئالیسم و آرمانگرایی حرف اول رو می زنه. به ارزش های اخلاقی و مذهبی اهمیت داده می شه. همیشه قدرت و عقل حرف اول رو نمی زنه بلکه دین، آرمان، ارزش، سنت و ... در کنار عقل و قدرت نقش مؤثری ایفا می کنه.
هری پاتر ِ داستان رولینگ، گرابز گریدی ِ داستان درن شان، آرتمیس فاول، و همه ی شخصیت های داستان ها غربی در نهایت با اتکا به قدرت خودشون مشکلات رو از سر راه بر می دارن اما رستم ِ شاهنامه بدون رهنمود زال و یاری خداوند نمی تونه به مقصود برسه و پادشاه حماسه های باستانی ایران بدون دریافت فرّه ایزدی از خداوند به فرمانروایی نمی رسه.
کودک و نوجوان شرقی هم با همین ارزش ها بزرگ می شه و برای همینه که داستانی با بارمعنایی و ارزشی متفاوت که با ارزش های نهادینه شده در وجودش متفاوته اونو به تضاد می کشونه. حس می کنه یه چیزی سر جای خودش نیست، یه چیزی باید این وسط باشه که وجود نداره.
به نظر من تلاش برای پی بردن به اهداف سیاسی در داستان هم از همین تضاد سرچشمه می گیره.
موضوع خوب و بد بودن یا سیاسی و غیر سیاسی بودن داستان هری پاتر یا بیشتر داستانهای غربی دیگه نیست. موضوع تضاد و تفاوت فرهنگ ها و باور هست. و مطمئناً همین صرف وجود تضاد باعث نمی شه که یک کتاب رو سیاسی یا پیرو اهداف صهیونیسم بدونیم.
فاجعه ی جامعه ی ما در قرون اخیر اینه که نمی تونیم تولیدات فرهنگی بدیع متناسب با نیاز نسل های جدید داشته باشیم. در نتیجه در مواجهه با تولیدات فرهنگی خارج چیزی جز سر در گمی، تضاد، ابهام و مجذوب شدن غیر قابل اجتناب نصیبمون نمی شه.

در رابطه با موضوع اقتصاد و نفع مالی به عنوان هدف تبلیغات با نظر بلیز موافقم.

در ارتباط با صهیونیست بودن هیچ توجیح علمی و منطقی برای ارتباط دادن هری پاتر به موضوع صهیونیسم وجود نداره. در واقع هری پاتر یکی از سطحی ترین و رقیق ترین انواع فانتزی حماسیه که صرفاً حوزه ی محدودی رو در بر می گیره.
اگه قرار باشه به داستانی شک صهیونیست بودن ببریم نبرد با شیاطین درن شان قابلیت بیشتری برای بررسی این موضوع داره. به خصوص جلد پایانی با اشاراتی ضمنی که به حضرت موسی و تورات داره. البته من در ارتباط با درن شان هم توجیحات منطقی کافی برای اثبات این موضوع نمی بینم.




Re: اگر قرار بود با يكي از شخصيت هاي كتاب ازدواج ميكرديد ، آن شخصيت چه كسي بود ؟
پیام زده شده در: ۳:۲۷ یکشنبه ۲۲ آذر ۱۳۸۸
#37
با لارتن کرپسلی ها؟ چی؟! آها ببخشید از پشت اشاره می کنن لارتن کرپسلی هری پاتری نیست نمی شه انتخابش کرد

خب پس اگه لارتن نمی شه پس با دابی دابی نمود کامل یه مرد ایده آله. غیر از اینکه شخصیتی به مهربونی ِ دابی تو کل داستان نیست، هر دختری هم که باهاش ازدواج کنه دیگه دغدغه ی ظرف شستن و نظافت منزل و این چیزا رو نداره
بعدشم با وجود همه ی خوبی هاش با توجه به تیپ و قیافه ی جذابی که داره هیچ وقت از این نمی ترسی که کسی عاشقش بشه و زیر سرش بلند شه و روبالشتیش ( بر وزن شلوار - کنایه از لباس جن خانگی ) دوتا بشه!


ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۸/۹/۲۲ ۳:۳۰:۰۶



Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۳:۱۴ یکشنبه ۲۲ آذر ۱۳۸۸
#38


Re: هری پاتر یک کتاب کاملا سیاسی است !؟!؟
پیام زده شده در: ۳:۰۹ یکشنبه ۲۲ آذر ۱۳۸۸
#39
با سلام!
انگار بعد از کلی وقت یه تاپیک پیدا شد که من بیام توش نظر بدم

خب اول از همه باید بگم که تعریف شما از واژه ی " سیاسی" یه چیز خیلی خفنیه که باعث می شه حتی منم که 5 ساله با این مقوله سر کار دارم ازش بترسم!

ببینید سیاسی بودن یه موضوع دلیل بد بودنش نیست! پس لازم نیست اینجوری قضیه رو تبدیل به یه درگیری بزرگ کنید.

موضوع بعدی هم اینه که مطمئناً سیاسی بودن به معنی ضد اسلام بودن، ضد شرق بودن، استعماری بودن و ... نیست.

قبل از هر چیز باید بگم به نظر من داستان هری پاتر در نگاه کلی یک نوشته ی سیاسی نیست. به این معنی از نظر قالب موضوعی به این دسته تعلق نمی گیره و از نظر ادبی یه داستان فانتزی مربوط به گروه سنی نوجوانانه.

حالا موضوع بعدی اینه که آیا می شه توی این داستان نماد ها و نشانه های مربوط به سیاست پیدا کنیم؟ جواب از نظر من مثبته.
منظور از این ادعا این نیست که هر چیزی رو مثل چشم بادومی بودن چو یا رنگ ها و حیوانات و اعداد و ... بدون استدلال به سیاست ربط بدیم.
متأسفانه یه تئوری بین ما ایرانی ها و بین بیشتر مردم جوامع توسعه نیافته رایجه به اسم "تئوری توطئه". این تئوری مبتنی بر این موضوعه که توی هر اتفاقی دست عوامل بیگانه و دشمنان فرضی رو دخیل بدونیم. ریشه ی شکل گیری این تفکر به حافظه ی تاریخی این ملت ها از تجربه ی تلخ استبداد و استعمار طولانی مدت بر می گرده. به طوری که اگه مثلاً امسال بارون نیاد و زمین های فلان روستا خشک بشه باز هم مطمئناً یه پای قضیه استعمار پیر انگلیسه.

اگه منظورتون از سیاسی بودن هری پاتر این چیزاست کاملاً مخالفم.
حالا برای بررسی علمی تئوری وجود نماد ها و فاکتورهای سیاسی در هری پاتر باید به 2 تا موضوع توجه کنیم.
1) سیر اندیشه ی سیاسی خاص در داستان
2) وجود نماد ها

در مورد اندیشه سیاسی موجود در داستان من یه تحقیق در دست انجام داشتم که متأسفانه مکتوب و منسجم نشد به خاطر کمبود وقت. نظر شخص من اینه که به خاطر بافت جامعه ای که داستان های فانتزی معاصر در اونها شکل گرفتن همه ی اونها از جمله هری پاتر پیرو مکتب سیاسی رئالیسم هستن و این پارادایم رو بین خواننده هاشون که بچه های جوامع خودشون هستن ترویج می کنن. تضاد از اونجایی شروع می شه که داستانی با درون مایه ی رئالیسم وارد سرزمین های شرقی با ریشه های ایدئالیستی می شه. ( این بحث مفصل تر از اینه که بخوام اینجا ادامه ش بدم)
فقط به این نکته اشاره می کنم که در رئالیسم عنصر اصلی سیاست رو "قدرت" تشکیل می ده. صرف نظر از اخلاقیات و ارزش ها، در نهایت کسی پیروزه که قدرتمند تره و بهتر می تونه از قدرتش استفاده کنه.

اندیشه ی بعدی موجود در هری پاتر "لیبرالیسمه". آزادی و باز هم آزادی. هری و دوستانش به عنوان نماد انسان های مطلوب هیچ وقت در گیر و بند قوانین مدرسه و جامعه خودشون رو محدود نمی کنند. هیچ تأکیدی بر مساوی بودن آدم ها نمی شه و هر کس به میزان توانایی و قدرتش از آزادی هایی که می تونه بهش دست پیدا کنه بهره مند می شه.
نماد قوی این مسئله در داستان وجود وزارت سحر و جادو به عنوان یک نهاد دولتیه. در حالیکه قدرت اصلی داستان رو عملاً جادوی قوی و ذهن خلاق دامبلدور تشکیل می ده. اینجاست که به اندیشه ی بنیادین لیبرالیسم بر می گردیم یعنی نگاه به دولت به عنوان یک "شر لازم". چیزی که ناچاریم اونو داشته باشیم درحالیکه به هیچوجه موضوع مطلوبی نیست.

موضوع بعدی که باز هم در پرتوی رئالیسم تعریف می شه حضور پررنگ "ماکیاولیسم" از دید مثبت اون در تمامی جریان داستانه. این تئوری قابل دفاعه که رولینگ در جایگاه اعاده حیثیت ماکیاولی، پدر اندیشه رئالیسم عمل می کنه و با قالب بندی شخصیت محبوبی مثل دامبلدور در چارچوب شخصیت "شهریار" ِ ماکیاولی، در واقع بدگویی های صورت گرفته نسبت به این شخصیت پر حاشیه ی تاریخ سیاست رو پاک می کنه.

2) نمادها: مطمئناً منظور از نماد چیزهایی مثل طلسم و رنگ و نور و اعداد نیست. ما باید این موضوع رو در چارچوب کلی تری بررسی کنیم. این بحث خیلی مفصله اما من به عنوان نمونه در مورد همون بخش مربوط با ماکیاول صحبت می کنم. حضور پررنگ نمادهای حیوانی در این کتاب نه بصورت جزء بلکه به طور کلی ما رو به یاد یادگیری از طبیعت می ندازه که مورد تأکید سیاست شناسان قرون قبل بوده. ماکیاول در تدریس اصول سیاست به شاهزاده ی ایتالیا، داستانی رو نقل می کنه که در اون پادشاه برای یادگرفتن اصول مملکت داری به جنگل می ره تا با سانتور ( موجود نیمه اسب - نیمه انسان) ملاقات کنه و از اون راهنمایی بگیره. پادشاه در این کتاب به بهره گرفتن از روباه صفتی و شیر صفتی به موازات هم توصیه می شه.
جالبه بدونید اسامی شخصیت های هری پاتر رو هم (با اینکه به نظر می رسه بیشتر ریشه ی یونان باستانی داشته باشند) می شه در کتاب شهریار ماکیاول پیدا کرد. از جمله اسم سوروس که این موضوع تئوری تأثیر پذیری رولینگ از ماکیاول رو پر رنگ تر می کنه.

خب فکر می کنم در همین حد کافی باشه.
موفق باشید.




Re: متروی لندن! (مقر زیرزمینی اتحاد خاکستری!)
پیام زده شده در: ۱۰:۴۷ یکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۷
#40
در همین موقع امپراطور با تیریپ کایکو میاد جلو اعلامیه رو از صورت مودی می کنه، گردن آسپ رو می گیره و فروش می کنه توی همون گوری که قبلاً برای سالازار کنده بوده.

ملت:

کریچر با اعتراض: هوووی مرتیکه (به ناظر: مرتیکه فحش نیست نشونه ی صمیمیت بین دوستانه) مثل اینکه من کایکو بودما!

امپراطور: من با تیریپ قدرت بیشتر حال می کنم

مودی: مرتیکه! (علامت صمیمیت) الان دقت کردی که سوژه ی منو کلاً ترکوندی؟ من می خواستم با مطرح کردن بحث آی پی خودمو در مرکز توجه نشون بدم. زود باش اعلامیه ی منو بچسبون رو صورتم!

امپراطور: No way! الان نوبت پست زدن منه و من هر جوری بخوام سوژه می دم.

ملت با هرج و مرج: اما تو که امپراطور نیستی که داری پستمی زنی!

امپراطور: چرا من امپراطورم و سوژه رو به هر جایی که بخوام می برم! ... می گم چیزه، یه کم فضا سازی کن

فضا سازی: قطره های آب از استالاکتیت های سقف جدا می شد و بر سطح نمناک و تاریک زیر زمین متروی متروک چکه می کرد. کرم سبز سنگ خوار که بعد از چند بار فرو خوردن و سپس بالاآوردن اعضای مختلف اتحاد خاکستری در پست های مختلف احساس در هم پیچیدگی داشت روی زمین می خزید و با درماندگی به انسانهای پیرامونش نگاه می کرد و به این می اندیشید که نفر بعدی چه کسی خواهد بود.
امپراطور با برقی از صلابت در چشمانش با گامهایی محکم به سمت بقایای آلبوس سوروس پاتر قدم برداشت و دکمه های ویرایش، حذف، و نمایشگر آی پی را در دست گرفت و آنها را با قدرت بالای سرش برد.
نوری در متروی متروک درخشید، صاعقه ای از شکافهای سقف عبور کرد، با محتویات دست امپراطور برخورد کرد و تشعشعات خیره کننده اش همه ی فضا را در بر گرفت.
امپراطور در حالیکه منوی نظارت را در دست می فشرد فریاد زد: این است آغاز قدرت ما! این است سلاح نیرومندی که در این نبرد ما را یاری خواهد داد! منوی نظارت، تکه ای از ... کـا-گـاش!

همه در حالیکه برق قدرت امپراطور چشمانشان رو کور کرده بود به او و سلاحش خیره شدند.

مری: اما کاگاش که مال درن شان بود. مگه ما رو سوژه ی وارکرافت کار نمی کردیم؟!
امپراطور: چرا. ولی مشکل اینه که من وارکرافتو نخوندم
ونوس: وارکرافت که نبود باب. ارباب حلقه ها بود!
امپراطور: اونو هم فقط فیلمشو دیدم
ملت:
به هر حال امپراطور با اعتماد به نفسی مثال زدنی روی زمین قرار گاه نشست و در حالیکه سیریوس را به خاطر اینکه در کل این پست دیالوگی نگفته بود در بغل گرفته بود و بر سرش دست نوازش می کشید رو به اعضای اتحاد گفت: همونطور که می بینید بعد از به دست آوردن یک تیکه از کاگاش اسم همه ی ما اون پایین (زیر صفحه ی انجمن) به رنگ سبز در اومده و این نشونه ی خوبیه. نقشه اینه: ما باید تیکه های دیگه ی کاگاش رو به دست بیاریم و به وسیله ی اون وزارت و چه بسا مدیریت رو فتح کنیم. اون وقت می تونیم با به دست آوردن سکه ها و خزائن کاهن ها یکی از پایه های قدرت معبد و آمون که ثروتشه رو متزلزل کنیم و اونها رو شکست بدیم و سیلو هامون رو از گندم پر کنیم و چه بسا با در آمدش یه شرکت صادرات واردات بزنیم!

ملت:


ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۲۷ ۱۱:۳۴:۵۹
ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۲۷ ۱۱:۳۹:۲۲







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.