هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها


صفحه اصلی انجمن ها » همه پیام ها (روفوس.اسکریم.جیور)



Re: ثبت نام کاندیدای وزارت
پیام زده شده در: ۲۰:۵۲ شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۱
#31
من تو دهن سایر رقبا میزنم !

ما سر دمبل بر سنگ ندامت میزنیم ! با ندای لرد ، فریاد وزارت میزنیم !
چنگ بر پشمک سرای محفلی ها میزنیم ! ما به استنصار لرد لبیک یاری داده ایم !
جان به کف در انتخابات و جهاد آماده ایــــــــــم !


نام: چیزه ! من به همه شما علاقه دارم ! ننه جان منم میدونه ! (چهارمیه تکه کلام نداش خو ! ) روفوس قاقی اسکریم جیور


مدت زمان عضویت در ایفای نقش : زیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــات ! من از همه سابقه ام بیشتره ! هم این عملی میدونه هم این توجیه گر !

برنامه های خود : بازگشت ابهت گذشته وزارت ! بولد کنید لطفا !

سوابق در وزارت سحر و جادو: بنده با سابقه 22 روز عضویت و 10 پست اداره کاراگاهانی رو راه انداختم که در عرض 20 روز 100 رول زد ! گروهی ساختیم بس خفن ! کورمک مک لاگن بود توش سیریوس بود مارکوس فلینت بود ترورس ناموس پرست بود . اینا بودن ! بعد هممون رفتیم از کاراگاهی مرگخوار شدیم ! بعد رفتیم سازمان ملل وزارتخونه رو دست گرفتیم اومدیم جا بان کی مون ! اونم 120 تایی رول خورد تو 1 ماه !
اگه وقت داریم یه نکته ای رو بگم ! آقا این مورفین که معتاده ! بنده تقاضا دارم تایید نکنید اینو ! چون میخواد جوانان پاک این مرز و بوم رو به انحطاط و بیراهه و فساد بکشه ! این پرسی هم همه میدونن ! مورد اخلاقی داره ! از استخر برزیل بگیر تا اتاق توجیه ! اینم تایید نکید لطفا ! :pashmak: همین دیگه !


خدا ایشالا به ما خدمت بده به شما توفیق کنیم ...


پاسخ به: نام های کاربری در پاترمور
پیام زده شده در: ۱۶:۴۹ دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۱
#32
CatFrog13891 هستم !



پاسخ به: دارالمجانین لندن
پیام زده شده در: ۱۴:۴۱ جمعه ۹ تیر ۱۳۹۱
#33
نیم ساعت بعد ...
رستوران نان داغ ، کباب چاغ


سه مرگخوار گمشده و گرسنه پس از دزدیدن پول از صندوق و کمی جستجو توانستند رستوران نسبتا خلوتی را در حاشیه شهر پیدا کنند و وارد آنجا شوند ...

- میتونم کمکتون کنم ؟ شما چی میل دارین ؟

و باز هم مثل دفعه ی قبل خود گارسون بدون آنکه اجازه ی حرف زدن به مرگخواران بدهد ، گفت : غذای مخصوص سرآشپزما ، امروز خوراک دم مارمولک به همراه خون عنکبوته . بیارم واستون ؟

لینی نگاهی به گارسون انداخت و گفت : عذرمیخوام آقا ! من و همراهام علاقه ی زیادی به قورمه سبزی داریم . ممکنه که برامون قورمه سبزی بیارید ؟ :pretty:

گارسون که تا آنموقع چشمش به لینی نیفتاده بود ، با دیدن لینی ماتش برد . تنها به لینی خیره شده بود و اصلا تکان نمیخورد .

- این چرا اینجوری به لینی نگاه میکنه ؟

- لابد بهش شک کرده . میگم یه وقت نره زنگ بزنه اون آبی قرمزیه بیان اینجا

و همچنان گارسون به لینی و لینی به گارسون زل زده بودند . به نظر میرسید که عشق در نگاه اول کار خودش را کرده بود ...


پنج دقیقه بعد ...

بشقاب های قورمه سبزی بر روی میزی که سه مرگخوار دور آن نشسته بودند ، دیده میشد . لودو و روفوس با اشتیاق فراوان مشغول پرکردن شکم هایشان بودند ولی لینی تنها با ظرف غذایش بازی میکرد .

- لینی ، چت شده ؟ چرا غذاتو نمیخوری ؟
- چیز خاصی نیست . اشتها ندارم .

روفوس که هنوز هم گرسنه به نظر میرسید ، با دهانی پر به لینی گفت : پس اگه غذاتو نمیخوری بده من بخورم .

ده دقیقه بعد ...

روفوس و لودو بدون توجه به لینی که در حال فکر کردن بود ، مشغول خواندن اسامی غذاهای درون فهرست بودند و با هم در مورد مزه ی غذاهایی که تابه حال نخورده بودند ، بحث میکردند .

در همین لحظه بود که یک گارسون زن از در پشتی رستوران وارد شد و به سمت میز مرگخواران جهت جمع کردن بشقاب های خالی ، به راه افتاد .

- امیدوارم که از غذاتون لذت برده باشین . :pretty:

همین که روفوس سرش را از لیست غذاها برداشت ، با دیدن چهره ی گارسون خشکش زد ! به نظر میرسید که عشق در نگاه اول در مورد روفوس و گارسون زن هم مصداق داشت .

مرگخواران هنوز درون رستوران بودند و دو نفر از آنها عاشق شده بودند . هنوز هم شانس برای عاشق شدن لودو وجود داشت !


خدا ایشالا به ما خدمت بده به شما توفیق کنیم ...


پاسخ به: دژ مرگ(شکنجه گاه جادوگران سفید)
پیام زده شده در: ۱۲:۰۸ سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۱
#34
- روووووووفووووووس ولش کن ! :vay:

روفوس نگاهی به مرگخواران کرد و عاجزانه گفت : من قول میدم این مالی ویزلیه . این خودشو مرد جا زده . اجازه بدید من اینو ثابت کنم . :d:

مرگخواران :

لینی که تا آن موقع سکوت کرده بود ، گفت : من یه فکری دارم . فقط خیلی خطرناکه و ممکنه به قیمت از دست دادن زندانی تموم بشه .

- این زنه ، مرد نیست . فقط بزارید من به شیوه ی خودم اینو اثبات میکنم شمام میبینید :d:

لودو پس از آنکه نگاهی عاقل اندرصفیه به روفوس انداخت ، با کنجکاوی از لینی در مورد نقشه اش توضیح خواست . لینی شروع کرد به توضیح دادن ...


عصرهمان روز ...

دم در خانه شماره دوازده گریمولد

ماری و لونا به آرامی و بدون جلب توجه ، زندانی را که دست ، پا و دهانش بسته بود را به سمت خانه شماره دوازده هدایت کردند .

ماری به آرامی در گوش او زندانی شروع کرد به حرف زدن ...

- کافیه دست از پا خطا کنی یا حرکتی ازت سر بزنه ، بلافاصله این 20000 کیلو تی ان تی ماگولی رو که بت وصل کردم ، منفجر میکنم . یادت باشه . اینو فراموش نکن !

سپس زندانی را به جلوی خانه هل دادند . در همین لحظه ناگهان در خانه باز شد و دختری که لباس ها و موهایش خیس بودند ، با عجله از خانه خارج شد و بلافاصله بعد از او هم فرد ویزلی از خانه خارج شد ولی او برخلاف دختر ، زندانی را دید .

مرگخواران منتظر بودند تا بلافاصله بعد از شناسایی زندانی توسط محفلی ها ، اورا از آنجا غیب کنند ...



خدا ایشالا به ما خدمت بده به شما توفیق کنیم ...


پاسخ به: جادوگر ماه
پیام زده شده در: ۲۱:۰۹ یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۱
#35
لرد ولدمورت ...


خدا ایشالا به ما خدمت بده به شما توفیق کنیم ...


Re: جادوگر سال
پیام زده شده در: ۲۱:۲۹ پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۰
#36
لرد ولدمورت ...


خدا ایشالا به ما خدمت بده به شما توفیق کنیم ...


Re: بهترین ایده سال (زننده بهترین تاپیک)
پیام زده شده در: ۲۱:۲۸ پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۰
#37
آلبوس دامبلدور بابت انجمن گروشام گرینچ ...


خدا ایشالا به ما خدمت بده به شما توفیق کنیم ...


Re: ناظر سال
پیام زده شده در: ۲۱:۲۸ پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۰
#38
لرد ولدمورت ...


خدا ایشالا به ما خدمت بده به شما توفیق کنیم ...


Re: خبرگزاري سياه
پیام زده شده در: ۱۴:۴۴ پنجشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۰
#39
عكس هايي جديد از فساد اخلاقي دامبلدور !

تصویر کوچک شده


خدا ایشالا به ما خدمت بده به شما توفیق کنیم ...


Re: خبرگزاري سياه
پیام زده شده در: ۲۰:۵۸ سه شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۰
#40
دامبلدور و فساد اخلاقی ...

تصویر کوچک شده




با انتشار این عکس بار دیگر انگشت اتهامات به سوی آلبوس پرسیوال والفریک برایان دامبلدور گرفته شد . برای اولین بار نیست که موضوع فساد اخلاقی دامبلدور مطرح میشود و هربار هم او منکر این موضوع شده است . حال باید منتظر ماند و دید که واکنش او در قبال انتشار این عکس چیست !


خدا ایشالا به ما خدمت بده به شما توفیق کنیم ...






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.