هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها


صفحه اصلی انجمن ها » همه پیام ها (آگوستوس.پای)



Re: پاسخگویی به سوالات مسابقه داستان نویسی کوتاه
پیام زده شده در: ۶:۳۵ یکشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۰
#31
*آرنولد عزیز شاید ایده ها رو بشه کش رفت اما هرگز نمیشه مثل کسی که داستانش رو فرستاده و ایده مال اون بوده داستانی رو نوشت!( تنها به اولین نفر ربط نداره این موضوع برای هر داستان ارسالی میتونه پیش بیاد)

ولی در کل نگران نباش شرط اول نظر خواننده ها مطرحه و همه رای دهنده این موضوع رو در نظر می گیرند.

* تورس عزیز حتما اسم شما رو مد نظر خواهیم داشت. ممنون از همکاریتون.
-------------------

دوستان لطفا پست اطلاع رسانی شماره یک را با دقت بخوانند.


ویرایش شده توسط آگوستوس پای در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۳۰ ۶:۵۰:۳۴

When the egg breaks by an external power, a life ends. When an egg breaks by an internal power, a life begins. Great changes always begin with that internal power


Re: زندگی به سبک سیاه
پیام زده شده در: ۱۶:۵۴ شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۰
#32
- هیس هسو هسا( اینا که همشون نقاب زدن)
- بسیار خب... به ترتیب از سمت راست به چپ نقاباتونو بردارید تا دخترم اون احمقی رو که آزارش داده رو بهم نشون بده!

لرد سیاه به همراه ناجینی به انتهای سمت راست صف رفت و به نخستین مرگخوار توپید:
- نقابتو بردار!

دستان لرزان اولین مرگخوار بر روی نقابش رفت و لحظه ای بعد چهره رنگ پریده ایوان ظاهر شد.
- هیسوسوس( این نیست)
- بعدی!

نقاب ها یکی پس از دیگری از چهرهای گچی کنار میرفت تا اینکه لرد سیاه به آخرین نفر هم دستور داد تا نقابش را بالا بزند.
- شلام ارباب، به ژان شنها بشتون من دو روژه نکشیدم!
- خفه! کار این عملی نبود؟
- ارباب دیژه اغراق نکنید... آخه کژام به عملی ها شبیه؟
- کروشیو! شناخت ارباب رو زیر سوال می بری!

لرد سیاه کروشیوی نصفه نیمه ای حواله مورفین کرد.سپس به ناجینی نگاه کرد و گفت:
- خب؟
-هس هسا هسیس( هیچکدوم اینا نبود)
- یعنی چه! ببینم کی هنوز نیومده!
-
- گفتم کدوم مرگخواری هنوز نیومده! هوم... نمی خواد بگین جای سیم ظرفشویی(بلا) و ... وزیر دیگر خالیه اون دوتا کدوم گورین؟

لودو لرز لرزان جلو امد و گفت:
- سرورم بلا از دیروز عصر به اینور از اتاقش بیرون نیومده و وزیر دیگر هم تا اونجا که یادمه رفته بود تخت نارگیلی برای ناجینی بسازه... ام فکر کنم ارباب نشون سیاه روی ماگلا خوب جواب نمیده که هنوز نیومده!


When the egg breaks by an external power, a life ends. When an egg breaks by an internal power, a life begins. Great changes always begin with that internal power


Re: پروژه ی پاترمور
پیام زده شده در: ۲۱:۴۸ جمعه ۱۴ مرداد ۱۳۹۰
#33
حرفات درسته ریگولوس. این مشخصه که در یک بازه زمانی کوتاه نمیشه زبان فارسی رو به پاترمور اضافه کرد، اما میشه این ایده رو در ذهن اعضای پاترمور جا انداخت که طرفداران فارسی زبانی هم وجود دارند که مایل به شرکت در این پروژه هستند. پس دادن درخواست بهتر از ندادن و در بایکوت قرار گرفتنه!
در مورد متحد شدن اعضا و فعالیت پابه پا با پاترمور، این امر اجتناب ناپذیره ولی حواشی زیادی هم خواهد داشت. این رو اینده معلوم میکنه!

در مورد درخواست اضافه شدن زبان فارسی:

من دقیقا متنی رو که فرستادم رو حفظ نیستم و انگلیسی من هم چندان رضایت بخش نیست با این حال این متن ( که خالی از اشکال نیست) رو اینجا میزارم هرکی خواست با کمی تغییر ازش استفاده کنه.

Thanks for pottermore. It can be a nice joint. I know you really put on the ritz for us but I hope you can swing it with add persian language in pottermore.
Harry potter is of interest to me but I want to be blunt that somebody like me can not enjoy enough it when read or search in other language!
The wizarding world is in Iran,too.
look at this:
www.jadoogaran.org
So, please add (the)persian language.


ویرایش شده توسط آگوستوس پای در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۱۴ ۲۱:۵۴:۲۹

When the egg breaks by an external power, a life ends. When an egg breaks by an internal power, a life begins. Great changes always begin with that internal power


Re: پروژه ی پاترمور
پیام زده شده در: ۱۹:۱۶ جمعه ۱۴ مرداد ۱۳۹۰
#34
خیلی خوشحالم که تعدادی از ما امروز موفق شد توی پاترمور ثبت نام کنه.
اما بعنوان پیشنهاد اونایی که تونستن امروز یا روزای قبل ثبت نام کنن بیان و همون کاری رو که ریگلوس برای یک سری از بچه ها کرد رو انجام بدن.
یعنی هر کس که مایله ثبت نام بشه ولی قادر به اینکار نیست بیاد و ایمیلشو اینجا ثبت کنه تا فردا صبح که آخرین روزه به کمک اونایی که قبلا ثبت نام کردن، اسمشو ثبت کنه.

پس بیان فردا صبح ساعت 4 مثل امروز که با هم همکاری کردیم و جواب رو پیدا کردیم دوباره تلاش کنیم تا ایرانی های بیشتری رو ثبت نام کنیم!


When the egg breaks by an external power, a life ends. When an egg breaks by an internal power, a life begins. Great changes always begin with that internal power


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۱:۲۹ پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۰
#35
امتيازات جلسه سوم درس معجون ها

گريفندور:23

دابي: 26+5 (سوال يک رو بدون پاسخ گذاشته بودي.)
گودريک گريفيندور:28+5 ( در سوال اول پرسيده بودم چه تفاوتي بين طلسم و پودره نامرئي کننده هست نه پودر و شنل، بنابراين دو امتياز کم شد.)
لي جردن:29 ( که خودتو جاي استادت جا ميزني پدرسوخته! تا صبح بايد کل محوطه هاگوارتز رو جارو کني! چي کار مي کني.... گفتم جارو نه جادو )


هافلپاف: 0
بدون شرکت کننده

راونکلاو:0
بدون شرکت کننده!

اسليترين: -
بدون شرح

---------------
ليست حضور غياب شاگردان قانوني:
هافلپاف: رز ويزلي و سدريک ديگوري غايب.

راونکلاو: ليني وارنر غايب.
----------------

تصحيح امتيازات جلسه اول معجون ها( پست 1060)
گريفيندور: 32 امتياز
1. گودريک گريفندور: 28+5( با توجه به شناخت حدودي که در مورد سطح رول زنيتون دارم نمي دونم چرا حس کردم اين رول معجون سازي يک جورايي تکليف انجام دادن سرسري بود!)

2. دابي:30+5

3. جرج ويزلي:24+5

4.سيريوس بلک:30


ویرایش شده توسط آگوستوس پای در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۱۳ ۲۱:۵۸:۱۳

When the egg breaks by an external power, a life ends. When an egg breaks by an internal power, a life begins. Great changes always begin with that internal power


Re: شرح امتيازات
پیام زده شده در: ۲۱:۱۶ پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۰
#36
امتيازات جلسه سوم درس معجون ها

گريفندور:23

دابي: 26+5 (سوال يک رو بدون پاسخ گذاشته بودي.)
گودريک گريفيندور:28+5 ( در سوال اول پرسيده بودم چه تفاوتي بين طلسم و پودره نامرئي کننده هست نه پودر و شنل، بنابراين دو امتياز کم شد.)
لي جردن:29 ( که خودتو جاي استادت جا ميزني پدرسوخته! تا صبح بايد کل محوطه هاگوارتز رو جارو کني! چي کار مي کني.... گفتم جارو نه جادو )


هافلپاف: 0
بدون شرکت کننده

راونکلاو:0
بدون شرکت کننده!

اسليترين: -
بدون شرح

---------------
ليست حضور غياب شاگردان قانوني:
هافلپاف: رز ويزلي و سدريک ديگوري غايب.

راونکلاو: ليني وارنر غايب.
----------------

تصحيح امتيازات جلسه اول معجون ها( پست 1060)
گريفيندور: 32 امتياز
1. گودريک گريفندور: 28+5( با توجه به شناخت حدودي که در مورد سطح رول زنيتون دارم نمي دونم چرا حس کردم اين رول معجون سازي يک جورايي تکليف انجام دادن سرسري بود!)

2. دابي:30+5

3. جرج ويزلي:24+5

4.سيريوس بلک:30


ویرایش شده توسط آگوستوس پای در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۱۳ ۲۲:۰۵:۳۱

When the egg breaks by an external power, a life ends. When an egg breaks by an internal power, a life begins. Great changes always begin with that internal power


Re: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۲۰:۰۸ پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۰
#37
درود

استرجس عزیز پس دیگه من جلسه بعدی رو ارسال نکنم و تنها امتیازات این جلسه رو بنویسم؟


When the egg breaks by an external power, a life ends. When an egg breaks by an internal power, a life begins. Great changes always begin with that internal power


Re: ماجراهای مرموز مدرسه هاگوارتز
پیام زده شده در: ۱۷:۱۹ چهارشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۰
#38
هری زیر چشمی اطراف را پایید و وقتی مطمئن شد که هیچ کس به صحبت های آنها گوش نمی دهد رویش را به سمت رون برگرداند و آرام گفت:
- من و هرمیون تصمیم گرفتیم یه جوری وانمود کنیم که قصد داریم کلاس ها رو از اتاق نیازمندی ها به تالار اسرار منتقل کنیم تا اون وزغ پیر و دارو دستشو توی تالار گیر بندازیم.

رون با ابروهای بالارفته به ان دونگاه کرد و گفت:
- عجب نبوغی! میشه بگین چطوری می خواین اون افراد رو ترغیب کنید به جایی برن که دروازه ورود به اونجا رو فقط یه مار زبون بلده؟!
- فکر اونجا رو هم کردیم، کافیه من صدامو توی سکه های تقلبی هرمیون ذخیره کنم و به هر کدوم از بچه هایی که بهشون مشکوکیم بدیم،خب... مسلما اگه اونا جاسوس باشن این سکه ها رو میدن به امبریج و اونا سعی میکنن ما رو اونجا دستگیر کنن ولی در واقع اونجا اسیر میشن چون اون رمز فقط یکبار کار می کنه و اجازه برگشت به اونها رو نمیده!
- اما اگه سکه ها رو به افرادی بدیم که واقعا جاسوس نباشن... اونا رو هم توی تالار اسرار گیر میندازید که؟

هرمیون با سرفه ای توجه رون را به خودش جلب کرد و گفت:
- نه، این اتفاق نمیفته چون من کاری کردم که سکه فقط رمز رو در حضور بیش از یک نفر بگه....

زمان حال

هرمیون نگران و مضطرب بدنبال نیک بی سر به راه افتاد. سکوت هاگوارتز به اندازه ای بود که هرمیون را می ترساند.

نیک بی سر هرمیون را به سمت سرداب های تاریک و دورافتاده هاگوارتز هدایت می کرد. با پیش رفتن در راهروهای تاریک و دور شدن از سطح زمین کم کم هوا حالت خفه ای پیدا کرد و بوی نم و ماندگی به مشام هرمیون رسید.
پس از ده پانزده دقیقه سرانجام نیک بی سر در جلوی دری سیاه توقف کرد و گفت رسیدیم و به سرعت درون در فرو رفت. هرمیون که از سرما به لرزه در امده بود آهسته به در ضربه ای زد و وارد شد.
دهها روح نقره ای در سالن کوچکی جمع شده بودند و به موجود زنده ای که با ترس ولرز وارد شده بود نگاه کردند.

نیک بی سر به سمت بارون خون آلود رفت و گفت:
- من تونستم تنها گریفیندوری رو که به خواب نرفته بود رو پیدا کنم شما چیکار کردید؟

بارون خون الود لحظه ای به هرمیون نگاه کرد سپس با لحنی محکم و جدی گفت:
- ما هم افرادی رو پیدا کردیم، ملیندا بوبین از اسلیترین، لونا لاو گود از راونکلاو، اما دابز از هافلپاف...

روح راهب با ناراحتی گفت:
- درست مثل حادثه سال 1500، تنها یک نفر از هر گروه باقی مونده!

صدای هق هق گریه های ملیندا باعث شد هرمیون متوجه حضور سه انسان دیگر که در گوشه ی تاریک سالن کز کرده بودند بشود.

هرمیون به سمت بارون خون الود رفت و پرسید:
- منظور راهب چیه که دوباره از هر گروه یک نفر باقی مونده؟ ایا شما می دونید چه اتفاقی افتاده؟

بارون خون الود با اشاره دستش همه سه نفر دیگر را هم به نزد خود فراخواند:
- در سال 1500 طی یک حادثه چند جادوگر بزرگسال و کوچک وارد مکانی شدند که نفرین شده بود. در واقع اونا با نیرنگ و حیله وارد اون مکان اسرار آمیز شدند. زمانیکه این افراد سدهای جادویی را شکستند نفرین فعال شد و هاگوارتز و ساکنانش را در بر گرفت. با این حال چهار نفر از اهالی هاگوارتز به خواب نرفتند تا بتونند کسانی را که درون مکان اسرارامیز محبوس شده بودند را آزاد کنند، اما در این راه شکست خوردند و باعث شدند که طلسم تا دوسال باقی بمونه.
بعد از سپری شدن زمان، تمام افراد به خواب رفته بیدار شدند اما همه از لحاظ قدرت جادویی به صورت فشفشه در امده بودند!

ملیندا پرسید:
- چه برسر اون چهار نفر اومد، چرا میگید شکست خوردند، مگه باید چیکار می کردند؟!

روح نقره ای با صدای ده برابر ترسناکتر از قبل گفت:
- اونا به طرز بدی مردن... اونا وظیفه داشتند تا عامل اصلی این اتفاق رو پیدا کنند و با زمان برگردان از پیش امدن حوادث جلوگیری کنند، اما موفق نشدند!
-چی!!!

اما دابز با صدای لرزانی پرسید:
-حالا اسم این مکان ممنوعه چی بود؟
-تالار اسرار...
- تالار اسرار!!!

هرمیون خشکش زد. حادثه عینا تکرار شده بود و او عامل این اتفاق را میشناخت! در واقع باعث و بانی این حادثه خودش و هری بود!


ویرایش شده توسط آگوستوس پای در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۵ ۱۷:۳۰:۱۹

When the egg breaks by an external power, a life ends. When an egg breaks by an internal power, a life begins. Great changes always begin with that internal power


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۱:۱۹ جمعه ۳۱ تیر ۱۳۹۰
#39
جلسه سوم درس معجون ها

- آروم و بی صدا بیاید توی کلاس...جاستین!! این بار آخره که دارم بهت هشدار میدم، مری تو برو اون طرف کلاس بشین و تو جاستین همینجا جلو خودم بشین، پسره بی نزاکت!... خیلی خب چرا بقیه معطلید... زود برین سرجاهاتون بشینین!

هنگامیکه دانش اموزان سر جای خودشان قرار گرفتند، پروفسور پای به سمت جایگاه تدریس رفت تا همه دانش اموزان را به خوبی زیر نظر داشته باشد.
- بسیار خب، می خوام امروز همه حواستون رو به من بدید چون قصد دارم در این جلسه دو مبحث مهم رو بهتون یاد بدم. یکی شناخت پرکاربردترین گیاه در علم معجون سازی و دیگری آشنایی با یکی از خطرناکترین معجون های ساخته شده در دنیا!

خریق سفید؛hellebore

Herllebore در اصل برگرفته از دو کلمه در زبان یونانی است. 'elein' به معنای "آسیب رساندن" و 'bora' به معنای "غذا" و در کل بیانگر سمی بودن گیاه است. در باورهای قدیم ماگل ها این گیاه برای دفع شیاطین از دام هایی بوده که برای شکار پهن می کردند. اما از دید ما جادوگران می توان از این گیاه برای کارهای مفید زیادی استفاده کرد. مثلا در حالت خالص به مقدار بسیار بسیار کم برای درمان یبوست و گرفتگی عضلات و در شکل ترکیبی، در پودر نامرئی کننده، معجون گریگوری و...استفاده کرد.

نکته جالب در مورد این گیاه زمان استفاده از آن است. این گیاه در حالت تازه واقعا سمی و کشنده است.( برای اطلاعات بیشتر می تونید به کتاب سرگذشتهای شوم؛ بخش مرگ "ماسیوس سرئوس" مراجعه کنید.) در مورد خریق سفید اگر گیاه را به مدت 10 روز در زیر نور خورشید باقی بذارید، حجیم شده و خواص درمانگیری پیدا می کند. پس یادتون باشه که هرگز از خریق تازه استفاده نکنید!

در مورد این گیاه یک نکته دیگر هم باید اضافه کنم و اون استفاده از بخش هایی مثل گل، ساقه و برگ های درشت اونه. هرگز و تحت هیچ عنوان از ریشه خریق سفید استفاده نکنید، چون کاملا سمیه!

معجون پیچیده؛ Polyjuice Potion


همانطور که از نامش بر میاد باعث تغییر شکل انسان به انسان دیگر می شود. برای آگاهی از قدرت معجون پیچیده یا تغییر شکل، خوبه بدونید که این معجون در دسته خطرناکترین معجون ها دسته بندی می شود. در دوران سیاه از این معجون استفاده های زیادی میشد و جادوگران سیاه در پناه چهره های مختلف مرتکب جنایتهای بی شماری میشدند. هر دوز این معجون می تواند به فرد این امکان را بدهد که برای مدت یک ساعت در هیبت شخص مورد نظرش باشد و در صورت مصرف مداوم این معجون به مدت نامحدودی قادر است در قالب دیگری باقی بماند.
مدت زمان تهیه Polyjuice Potion یکماه است و مواد اولیه ان شامل 6 مورد زیر است.
1- دم کرده 21 روزه مگس قیطانی
2- زالو
3- پودر شاخ تک شاخ
4- علف تب زا(نام دیگر آن علف هرزه است)
5- پوست مار درختی
6- قطعه ای از فرد مورد نظرتان که قصد دارید به ان تبدیل شوید.
در صورتیکه معجون را خوب به عمل بیاورید باید به شکل غلیظ، کدر و گل آلود درآید. با اضافه کردن قسمتی از وجود سوژه، رنگ و طعم معجون تغییر می کند.

خب... در مورد استفاده از این معجون چند مورد را باید مد نظر گرفت:

1- با توجه به اینکه برای تغییر شکل، باید به معجون مورد نظر قسمتی از وجود فردی را که قصد تبدیل شدن به انرا داریم اضافه کنیم، فرد مورد نظر باید زنده باشد! پس اگر هنگام برداشتن فرضا مو، ناخن و... سوژه زنده باشد ما می توانیم تا مادامی که معجون حاصل از ترکیب ان اجزا را در اختیار داریم در شکل فرد مورد نظر باقی بمانیم، کما اینکه فرد مورد نظر بعد از ساخت معجون و اصافه کردن بخشی از وجود او از دنیا برود!

2. این معجون فقط و فقط برای تبدیل شدن به انسان بکار میرود بنابراین مراقب باشید که مو، پشم و یا هر جز حیوان را درون معجون نیندازید چون اثر برگشت پذیری این معجون را از بین می برد.

3. مراقب باشید که به اشتباه قسمتهایی از چند نفر را درون یک بطری معجون تغییر شکل نیندازید. این میتونه وحشتناکترین عوارض ها رو شکل بده!

پروفسور پای پس از نوشتن چند مورد دیگر از تخته فاصله گرفت، سپس رو به دانش اموزان کرد و گفت:
-بسیار خب درس امروز تا همینجا کافیه. در مورد این معجون ما فقط با تئوری معجون کار داریم و اصلا کاری با درست کردن این معجون نخواهیم داشت... خب الان وقتشه که قلم پرهاتون رو دربیارید و برای جلسه بعد به سوالاتی که اکنون می نویسم جواب بدید:

تکلیف:


1- برتری استفاده از پودر نامرئی کننده نسبت به بکار بردن طلسم های نامرئی کننده چیست؟ 3 مورد را ذکر کنید.( 3 امتیاز)
2- طرز تهیه این معجون را بنویسید؟( 7 امتیاز)
3- با توجه به موارد گفته شده در درس رولی بنویسید که در آن از معجون تغییر شکل استفاده کرده اید؟( 20 امتیاز)


تکلیف ویژه شاگردان قانونی: خواهشا بقیه به این سوال جواب ندهند تا امتیازی از اونها کم نشه!

استفاده از بخش های چند نفر درون یک بطری معجون تغییر شکل چه عوارضی رو میتونه در پی داشته باشه؟پنج مورد را بیان کنید.( 5 امتیاز)


ویرایش شده توسط آگوستوس پای در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۳۱ ۱۱:۲۳:۵۸

When the egg breaks by an external power, a life ends. When an egg breaks by an internal power, a life begins. Great changes always begin with that internal power


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۰:۵۸ جمعه ۳۱ تیر ۱۳۹۰
#40
امتیاز جلسه سوم درس معجون ها



گریفیندور: 24 امتیاز

1- گودریک گریفندور: 30+5( مردمک ققنونس و چشم چرونی به زندگی مردم!... افکار شما منو واقعا نگران میکنه! مطمئنید که شما همون گودریک گریفیندور کبیر هستید؟!)
2- پرسیوال دامبلدور: 30
3- دابی: 30(لطفا نقطه گذاری رو در همه جا رعایت کن.)

هافلپاف: 9 امتیاز

1- رز ویزلی: 30+5

راونکلاو:23 امتیاز

1- لونا لاوگود: 30 امتیاز
2- لینی وارنر:30+4 ( فرزند گولاخ جادوگران! این دوهفته چت شده؟ از کی تا حالا یونی کرن یا همون تک شاخ شده اسب که توی هر پنج مورد از اون کلمه استفاده کردی!
برای جلسه بعد دو فوت برام در مورد تفاوت اسب و تک شاخ می نویسی میاری، حق سوال کردن از استاد درس مراقبت از موجودات جادویی هم نداری! )
3- تری بوت:25 ( در مورد رولی که نوشته بودید زیادی خلاصش کرده بودید. من که آخرش نفهمیدم مشکل لینی چی بود و چطور کمکش کردی؟ در ضمن چطور تونستی چیزی رو بخوری که تنها روش نوشته شده بود خوردنی؟ سم هم میشه خورد!!! شاید اون ایده هم نشایی از توهمات اون معجون ناشناس بوده؟!
جدای از شوخی در رول نویسی اگه خواستی اسم معجون یا هر چیزه دیگه ای رو نیاری ولی می خوای از اون استفاده کنی بهتره یک سری از ویژگی های ظاهری رو برای خواننده ذکر کنی تا اون بتونه حدس بزنه که شما فرضا معجون گریگوری رو خوردی و گیج نشه)

اسلیترین:-

بدون شرح


When the egg breaks by an external power, a life ends. When an egg breaks by an internal power, a life begins. Great changes always begin with that internal power






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.