هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: فرهنگستان ريدل
پیام زده شده در: ۷:۴۷ شنبه ۵ تیر ۱۳۹۵
#31
بعد از پایین آمدن پرده‌ی نمایش، گروه میک‌آپ سریعا دور لرد جمع شدند و دماغ و سایر اعضای منصوعی بدنش را دوباره به حالت عادی تنظیم کردند..
- خب ارباب این صحنه رو که یادتون هست؟
- رودولفوی بوقی یعنی میگی سناریویی که خودمون توش شرکت داشتیم رو نمی تونیم دوباره اجرا کنیم؟
- ارباب اینجا شما باید در کشتن هری پاتر شکست بخورید. البته لازمم نیست خیلی بزرگ به نظر بیادا، سریع جمع و جورش می کنیم.
- یعنی داری میگی من با این عظمت باید جلوی این حضار شکست بخورم؟ بزنم تخم مرغ هاتو نیمرو کنم؟

در میان این بحث و جدل ها، ممد پرده الدینی که مسئول پرده های سالن تئاتر فرهنگستان بود، مدام دقایق باقی مانده برای نمایش صحنه ی بعد را اعلام میکرد..
- دو مین دیگه!

حضرت لرد نگاهی اندر سفیه (اون قدیما نوشتن این کلمه مُد بود!) به رودل خان انداخت و فرمود:
- چندتا مین روی صحنه کار گذاشتی بیشعور؟ مگه صحنه ی دفاع مقدس داری طراحی میکنی؟ بهت بگما..

و در همین میان پرده ها بالا رفت و لرد به شکل سیامک انصاری‌طور به حضار خیره شد!




پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۱۹:۱۸ سه شنبه ۱ تیر ۱۳۹۵
#32
نقل قول:

رودولف لسترنج نوشته:
عزیزم!:استایلی فریال:

یک اینجا جاش نیس اگه قصد داری به قول خودت به "قضیه هاگ نیس" اعتراض کنی...همون نحوه خوب بود!
اگه به این پست من یا هرچی دیگه هم جواب داری،همون نحوه پست بزنیم...نظرت؟!

در مورد مدیریت فلان و بیسار،خب جاش گفتگو با مدیرانه...اینجا تصادفا مدیر هاگ،مدیر سایت هم هس،مشکلات مدیریت کلی رو نیارین وسط هاگ!
مسئله ات نبود دموکراسی و بسته شدن سایت و ایناس،دلفی اینجاس...برو یقه اش رو بگیر...پاچه بقیه رو چرا میگیری؟!

شما عله اصلا،موسس سایت...خوار قدمت اقا...ولی باز این حق رو بهت نمیده ولی که توانایی چنین کاری رو داشته باشی..میگی نه؟!برو به همون پستای گفتگو با مدیران و پست مورف و جیمز و اینا مراجعه کن!

یه نکته دیگهنقل قول:
مردم مومن خودت توی چهار دوره‌ی هاگ بیشتر نبودی، حالا میای انتخاب بهترین دوره از میون 20 ترم راه می‌اندازی؟ منم حقیقتا سوادم به هاگواترز و اینجور چرت و پرتا نمیرسه. یعنی فوق فوقش برای دو دوره تدریس میکردم اونم به شکل کاملا شیری

دقیقاواسه همین شیری بودن اون هاگا بوده که رویه اش عوض شده...احتمالا به خاطر حضور مستمر طی این 13 سال اطلاع نداری که هاگ با سیستم جدید،کلا دو دوره اس کار کرده و من دو دوره اش رو بودم..دوره ای که دانگ داشت بهتر از دوره پیش بود،یحتمل بهتر از هر دوره ی دیگه در اینده،اونم به خاطر استاداش!

تکرار میکنم...به تمامی افراد هر دو لیست...عه!چیز...ببخشید...خواستم بگم تکرار میکنم،حق مدیر هاگ اینه که استادا رو انتخاب کنه،چه با ثبتنام،چه بی ثبتنام!


ویرایش:سوتی بدیم؟!من؟!ما؟!کیا؟!
عه...چجوری شکلکا رو توی نقل قول گذاشتی؟


اینقدر یک‌ و دو کردی که پهلوون پرورش اندام شدی! هیکل تام رو نیگا.. مدیونی فکر کنی عکس پروفایلم با فتوشاپ وزن کم کرده! اعتراض کجا بوده؟ نحوه قضیه‌ش طرز رفتار جناب مدیره. اینجا قضیه‌ش جواب سربسته دادن به ملتیه که میخوان به هر طریقی اعلام وجود کنن! والا بخدا اگه مبدونستم اینجور بحث های شر و ور اینقدر توی جو بچه ها تاثیر میذاره، زودتر دست به کار میشدم.

یکمی مشکوک میزنیا! انگاری اینا خودشون پشت پرده قایم شدن، تورو شیر کردن فرستادن جلو. وگرنه تا الان بعد از 100 بار سین شدن این تاپیک توسط بروبچ ادمین، باید یه شات آپی چیزی اعلام میکردن. آخه میدونی شی شیه؟ کارشون همینه داداچ! اینجا مگه دفتر مدیریت هاگواترز نیست؟ الان قضیه هاگوارتز و مدیرش به جایی غیر اینجا ربط داره؟ تو چشای من نیگا کن بگو! اگه هم تا الان من اشتباه کردم، ننگ نیست برام که بگم اشتباهی از جانب من رخ داده.. ولی وقتی اشتباهی از جانب مدیرا پیش میاد، چرا قضیه ننگ و عار میشه؟

قدمت کیلو چنده؟ بزار دمِ کوزه آبشو بخور.در مورد هاگ هم باس بگم که اون شیری نبوده، من به تدریس خودم اشاره کردم والا. چرا شایعه درست میکنی؟ 13 سال کیه،چیه؟ اصلا تصورت رو بنا بر این بزار که من همین امروز عضو شدم. امیرالسترنج چرا سعی میکنی از کاه، کوه بسازی؟ البته چنین حرکتیو منم تا حدودی زدم ولی همینطوری شیری نه! حق مدیر هاگ رو اعضا انتخاب میکن رودولف ژون، نه من و تو!

چیز کن.. شورِ قضیه دراومد یجورایی! خدارو شکر ملت یکمی اکتیو شدن ببینن قضیه از چه قراره بعدش دوباره توی خواب زمستونی‌شون فرو برن. اگه قرار بود جواب بگیریم، تا صبحم اینجا برات بحث میکردم اما چون قضیه کاملا یه طرفه‌س و مدیرا خودشونو کنار کشیدن تا آبا از آسیاب بیوفته، اگه حرف و حدیثی مونده به راه های ارتباطی انتقالش بده.

به دل نگیریا یه وخ!

پی.نوشت: اعصاب شمیم رو هم خورد کردید توی معرفی شخصیت! آهان! اون پایین پست‌هاهم یه شکل نقل‌قول طور هستش! اونو کلیک کنی کل پست رو مثِ هلو میاره توی نقل قول واست!




پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۱۸:۱۱ سه شنبه ۱ تیر ۱۳۹۵
#33
نقل قول:

رودولف لسترنج نوشته:
سلام!
حوصله تلاوت به عنوان مقدمه رو ندارم!

اولا خوندم گفته شده که قبلا رسم بر این بوده استر میومد تاپیک نام نویسی از اساتید رو باز میکرد و الی اخر!
یک...اگه به قول شما رسم بوده،رسم بوده...قانون که نبوده...آستر هم مدیر نیست!
دو...این پست رو بخونید...بهترین هاگوارتزی که برگزار شده (از نظر من) هاگ سال 93 بود و میبیند که دانگ خودش اساتید رو قبلا از طریق پخ و مسنجر و اینا انتخاب کرده،و ازشون روز تدریس خواسته!پس این امر مسبوق به سابقه اس و نتیجه خیلی خیلی مثبتی هم داده!

دوما دموکراسی برای اداره یک کشور و جامعه و ایناس...نه برای یه مدرسه که!
مدیر مدرسه شما،میاد ازتون میپرسه،گلای باغ دانش،دوس دارین معلمتون کی باشه؟!
خب من دانش اموز بودم میخواستم که برندی لاو معلمم باشه،توی یه فیلم خاکبرسری هم دیده بودم نقش معلم بازی کنم!
ولی مدیر نمیتونس بره برندی لاو رو بیاره که...چون برندی لاو کارش یه چی دیگه اس،شاید بتونه بیاد معلم بشه،ولی آخرش به ** میرفت خودش و میداد البته مدرسه رو!
القصه...سال پیش همین حرکت ثبتنام انجام شد،نتیجه اش هم این شد که نصف استادا وسط کار رفتن،چون تعهد نداشتن...و مدیریت هاگ هم مجبور بود اونا رو انتخاب کنه،چون گزینه غیر اونا نداشت،یعنی بقیه ثبت نام نکردن!

این حق مدیر هست که معلماش رو خودش انتخاب کنه،بدونه نسبت به مسئولیتشون تعهد دارن و توانایی اموزش رو دارن!

اینکه چرا این اساتید،دلیل بیارین چرا این اساتید نه؟!

در مورد تعداد و اینا من هم نظر شخصیم اینه که دوتا کلاس دیگه باید میبود،اما نظر من مهم نیس،اینو میدونم!

الکی نق نزنید!
خدافس!


رودولف ژون به قول رضا روحانی، شما روی یه جایی دست گذاشتی که نقطه ضعف ما مرداس!چی چیو دانگ و دونگ راه انداختی؟ مرد مومن خودت توی چهار دوره‌ی هاگ بیشتر نبودی، حالا میای انتخاب بهترین دوره از میون 20 ترم راه می‌اندازی؟ منم حقیقتا سوادم به هاگواترز و اینجور چرت و پرتا نمیرسه. یعنی فوق فوقش برای دو دوره تدریس میکردم اونم به شکل کاملا شیری!

استرجس کیه مرد مومن؟ الان استرم میومد چنین حرکتی میزد، یقشو میگرفتم.مگه من دارم سنگ استر رو به سینه میزنم؟ دموکراسی کشکِ کیه؟ برو کشک‌تو بساب! جدا فکر کردی الان هدف چیه؟ اینکه یکی مدیر بشه، چهار نفر بیان پست بزنن، یکی اعتراض کنه، یکی بلاک کنه، یکی بیاد بزنه تو سر یکی دیگه! هدف تفریحه.. حالا اینکه عده‌ای بخوان چیزای دیگه ای رو به رخ بکشن، جنبه ی دیگه ای داره.

الان من اومدم گفتم چرا هاگ رو به داک عظما دادین، یکمیم حالا لحنم تند بود. اصلا به عنوان یک عضو که خیلی هم خودخواهه و ارث آقاشو از سایت میخواد، توانایی چنین کاریو هم دارم. این وظیفه مدیراس که در کمال آرامش جواب بدن. اما دیدی چی شد؟ دِ ندیدی دیگه! وگرنه اینجا نمیومدی رزرو کنی. مدیری که اینچنین بخواد من رو تهدید کنه و بعد هم چنین جواب سرپوشیده ای بده، کاملا تکلیفش مشخصه!

و اینکه بعله! اون کسی که توانایی مشخص کردن تکلیف مدیران رو داره امثاله منه.. اعضای سایت هستن که میتونن تصمیم بگیرن باید چه اتفاقی بیوفته. ما یه عمر حالمون از مدرسه و مدیرش بهم میخورد. تورو خدا اونجارو به جادوگران ربط نده! یک مکان رسمی که کارش تحویل گرفتن فرزندان مردم و روانه کردن عده‌ای اوباش تو خیابونه، با اینجا خیلی فرق داره. مدیر مدرسه کیلوی چند؟

الان قضیه هاگ نیست داداش من.تیرِ من کمونه کرده به هاگ هم برخورد کرده اما قضیه فراتر از اینهاست. الان قضیه همونیه که باعث شده توی امضات بنویسی "این شناسه متعلق به شیری ترین کاربر تاریخ جادوگران بوده...لطفا ندید بگیرینش!"

از اینایی که میان ادعای بی طرفی میکنن و یه چیز خیلی واضح و مسخره رو توضیح میدن، خیلی بدم میاد.اینا همون زارت و زورت کنایی هستن که حرفشون رو میزدم! مدیرا هم الان دارن پشت پرده کلی گفتگو میکنن که آیا جواب نحوه برخورد رو بدیم یا نه، ولی عزیزان قبل از اینکه وارد عملی بشید بگم که این تو بمیری، از اون تو بمیری ها نیست! منتظر بودم سوتی بدید، حالا حالاها هم ول کن نیستم..


ویرایش شده توسط تام ریدل در تاریخ ۱۳۹۵/۴/۱ ۱۸:۱۵:۵۹



پاسخ به: دفتر اساتيد
پیام زده شده در: ۱:۵۳ سه شنبه ۱ تیر ۱۳۹۵
#34
وا کنید اون دفتر مدیریت رو بینم!

از قدیم ندیم ملت برای تدریس درخواست میدادن، بعدش مدیر هاگ که معمولا هم استر بود، اساتید رو انتخاب و تایید میکرد. الان واس خودتون همه چیو بریدید رو دوختید یه آبم روش؟ جون شوما اگه اجازه بدم دیگه این طرز خودکفایی در مدیریت اینطوری ادامه پیدا کنه. خلاصه اینکه قبلا هم گفتم، جهت قدرت همیشه به سمت اعضا بوده و اگه من راضی نشم، شوما گاوچرونی بیش نیستید. هیشکی هیچی نمیگه، اینام کار خودشونو میکنن..

سیبیلام مستدام!




پاسخ به: کافه تفريحات سياه!
پیام زده شده در: ۸:۲۶ پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۵
#35
برای سالیان دراز و طویلی فرمول چیز نزد مورفین گانت محفوظ مانده بود. دانشمندان بسیاری تلاش کرده بودند تا از اسرار چیز با خبر بشوند اما بعد از مدتی به آن دچار شدند و برای همیشه این آرزو را گور بردند. برای مبارزه با این مواد خارق العاده ناشناخته، بیلبورد های "چیز ، چیزتان را به فنا می دهد!" در تمام شهر های جادویی و غیرجادویی نصب شده بود تا از همه گیر شدن این مواد خطرناک در احاد جامعه جلوگیری کنند.

برای مصرف چیز روش های مختلفی وجود دارد. شاید استعمال آن معمول ترین روش در میان سایر روش‌ها باشد اما حل کردن آن در مجعون،چایی و هرگونه نوشیدنی دیگری، تاثیر خارق العاده‌ای دارد. شاید فرد استفاده کننده تا مدت یک ساعت متوجه هیچگونه تاثیری از چیز روی خودش نشود. اما هنگامی که کم کم سم آن در بدن شما پخش شود، تاثیر دیوانه وارش را خواهید دید! و تا ساعت ها باقی خواهد ماند.

تاثیرات آن در دو مرحله‌ی کاملا مجزا و متفاوت انجام میشود. ابتدا شما به این شکل در میایید و از شدت سبکی و حسِ پرواز، خشتک می درید! اما بعد از گذشت ساعات اولیه، حال شما شبیه به این خواهد شد!

در اینجاست که شما خواهان استفاده دوباره از چیز هستید و حاضرید برای بدست آوردن دوباره آن، دوست و آشنای خود را فدا کنید. محفلی یا مرگخوار بودن دیگر برایتان معنا ندارد! هیچکس و هیچ‌چیزی نمی‌شناسید و فقط چیز است که از درون شما را فرا می خواند!

در این لحظه، محفلی ها کم کم داشتند لذت های مرحله‌ی اولیه چیز را احساس می‌کردند.دامبلدور به صورت هلیکوپتری در کف کافه می چرخید و هاگرید با شکم گنده‌‌ش مشغول زدن تنبک به سبک 6/8 بود..

- دامبول، جون طو اگه نمی اومدیم و دعوت تام و مورف رو رد می کردیم، نصف عمرمون به فنا بود!:banana:
- هاگر کم حرف بزن، فقط کمرو قــــــرش بده .. شیـــش و هشـــــت خوشگلش بده :banana:

به همین ترتیب وسط کافه مدام شلوغ تر میشد و یـــواش یــواش عرصه ی بانوان نیز در این میدان نفس‌گیر باز شد .. بی خبر از آنکه چه نقشه‌ای برایشان کشیده شده و قرار است چه بلایی بر سرشان بیاید!




پاسخ به: كنفرانس هاي شبانه سايت
پیام زده شده در: ۲:۳۷ یکشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۵
#36
صرف‌نظر از پیام قبلی من در خطاب به شریف خان () و کلا اینجور حرکات ارزشی، همانطور که اکثرا خبر دارید، در تاریخ 15 مرداد یعنی کمتر از 2 ماه دیگه، یاهو مسنجر به صورت کامل از دسترس خارج میشه و به احتمال زیاد تمام اطلاعات و هیستوری های موجود قابل بازیابی نخواهند بود.

اعضای جادوگران شاید بیشتر از هر ابزار پیام رسان دیگه ای با یاهو مسنجر خاطرات زیادی داشته باشن و خیلی از آشنایی ها و گفتگوهای خاطره انگیزشون در این مسنجر براشون اتفاق افتاده باشه. از دوران جاهلیت و ابتدای عضویت گرفته تا دورانی که دیگه هرکس برای خودش ادعای پهلوون بودن میکنه

به عنوان وداع با یاهو مسنجر دوست داشتنی (و حالا اینگونه حرفهای تراژدی) قراره که یک کنفرانس با تمام قوای موجود برگزار بشه تا به عنوان آخرین گفتگوی دست جمعی مون، با این مسنجر خداحافظی کرده باشیم.

هنوز تاریخ و زمان مشخصی در نظر گرفته نشده اما از تمامی دوستان خواهشمندم که اگه توانایی شرکت در این کنفرانس رو دارن، دریغ نکنن و توی همین تاپیک اعلام آمادگی بکنن. حتی یک کلمه! و قول میدم به هیچ وجه من الوجوه هم ارزشی بازی محسوب نشه

اگر هم دوست ندارید ایدی یاهوتون به صورت عمومی به اشتراک گذاشته بشه، میتونید توی پیام شخصی ارسالش کنید تا در این مورد هم مشکلی وجود نداشته باشه.

ali_nasa70
عزت زیاد!


ویرایش شده توسط تام ریدل در تاریخ ۱۳۹۵/۳/۲۳ ۲:۴۱:۰۷



پاسخ به: گزارشات روند تکمیل فرهنگنامه!
پیام زده شده در: ۱:۴۹ پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵
#37
تدی جان!

من همین الان متوجه شدم صفحه ای که زحمت کشیدی و ترجمه کردی، هنوز قرار نگرفته. صفحه رو به صورت کامل قرار دادم، اما بزودی براساس تصاویر و فرم Wikia تکمیلش میکنم. فکر کنم صفحه جدید رو هم برات توی پیام شخصی ارسال نکردم؟ اگه هنوزم تمایل داری، حتما بهم پیام بده.


عزت زیاد!




پاسخ به: کافه تفريحات سياه!
پیام زده شده در: ۲۰:۵۶ چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۵
#38
#سوژه_جدید


با فرا رسیدن ماه رمضان، وضعیت مالی کافه تفریحات سیاه بسیار بهم ریخته بود. البته همیشه تصورتان این بوده که مرگخواران خبیث و خالی از هرگونه ایمان،تقوا و عمل صالح که هرگز روزه نمی گیرند اما به وفاداریشان به لرد سیاه که شک ندارید؟

لرد سیاه برای صرف جویی در هزینه های خانه ی ریدل مرگخواران را مجبور به روزه داری کرده.قوانین هم بسیار ساده هستند! مرگخواران فقط اجازه دارند در هنگام اذان مرلین به افق لیتل هنگلتون و به مدت چهار ساعت، هرگونه غذا و آشامیدنی را میل کنند. همچنین روزه خواری در ملا عام ، 80 کروشیو از جانب لردسیاه جریمه دارد!

متصدی وقت کافه تفریحات سیاه، مورفین گانت که از مگس پراندن به تنگ آمده بود، سعی کرد خودش را از تنگی در بیاورد و کمی گشاد کند! منقل را از زیر صندوق کافه درآورد و در گوشه ای اتراق کرد. گوشی 1100 چراغ قوه دارش را از جیب گونی مانندش بیرون کشید و مشغول شماره گرفتن شد..
- الو؟ دوماد ژون؟ پاشو بیا برات یه شوپرایژ دارم.داری میای قربون دشتت شایی با نبات یادت نره!

#اندکی_بعد

- ای ژوووونم! باریکلا پدرشوخته، حشابی راه افتادیا
- ما چیزتیم داداش! دارکوبی هم میتونم بکشم تازه!
- تو چیژ منم نیشتی دوماد! ژیــــگری...ژیگـــر!
-
- ...

و همینطور که گل میگفتند و گل می شنیدند و گل می کشیدند، ناگهان مورفین جرقه ای در ذهنش زده شد که هرچی کشیده بود، پرید.
- دوماد ژون یافتم! حالا که مرگخوارا تو ایام روژه داری هشتن، محفلی هارو میاریم. تاژه میتونیم چیژ خورشونم بکنیم. هم مشتری میشن، هم دشمن رو اژ بنیان نابود کردیم. در واقع با یه تیر دو نشون ژدیم! فقط یه بی طرف لاژمه که اونم تویی..
- شیرم دهنت! گفتم تو مجانی به ما چیز بده نیستیا




پاسخ به: گاهنامه ی فعال و رسمی جادوگران
پیام زده شده در: ۱۹:۱۱ شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۵
#39
ممنون از محبت تمام دوستانی که توی نظرسنجی شرکت کردن!خب از اونجایی که این اولین شماره از گاهنامه بود ، انتظار هرنوع واکنشی رو داشتیم! ولی دوستان اکثرا لطف داشتن و تعریف هاشون باعث شد تا انگیزه ی بیشتری بگیریم. فراخوان دعوت به همکاری برای شماره ی بعدی بزودی ارسال خواهد شد. و اما بریم سراغ بهترین نویسنده ی این شماره از گاهنامه :

*هورکراکس ها (تد ریموس لوپین) : 6 رای

*برگی از تاریخ جادوگران (مورفین گانت و تام ریدل) : 2 رای

*از ایفای نقش چه خبر؟ (ویولت بودلر) : 1 رای

ضمن تشکر از تمام نویسندگان و همکاران این شماره ی ، عنوان بهترین نویسنده اولین شماره ی گاهنامه جادوگران به "تد ریموس لوپین" عزیز تقدیم میشه.

فعلن ..!




پاسخ به: گاهنامه ی فعال و رسمی جادوگران
پیام زده شده در: ۱۸:۵۹ یکشنبه ۱ فروردین ۱۳۹۵
#40
درود!
اولین شماره ی گاهنامه ی جادوگران در روز اول فروردین - 1395 و به مناسبت عید نوروز منتشر خواهد شد.امکان عضویت تا روزِ انتشار "گاهنامه ی شماره یک" بسته شد.لطفا تا زمان بازگشایی مجددا تاپیک (پس از انتشار اولین شماره) از طریق پیام شخصی با من ارتباط برقرار کنید.

مخصلیم ..

ویرایش اول :

ضمن تبریک پیشاپیش عید نوروز ، از تمام دوستان و وبسایتهای ادبی که نشریه را به طور همزمان منتشر خواهند کرد ، کمال تشکر را دارم.

رونمایی از طرح روی جلد نشریه :

تصویر کوچک شده
(برای دیدن تصویر درسایز واقعی ، لینک تصویر را در صفحه ای جداگانه باز کنید.)

تاریخ انتشار : 1395/1/1
تعداد صفحات : 39 صفحه با طراحی های کاملا مجزا
تعداد مقالات ارائه شده در این شماره : 13 مقاله

همکاران این شماره:
ویلبرت اسلینکرد
لینی وارنر
تراورز
آرسینوس جیگر
ویولت بودلر
تد ریموس لوپین
کلاوس بودلر

ویرایش دوم :

اولین شماره از گاهنامه ی رسمی جادوگران منتشر شد!

از تمام دوستان بزرگوار خواهشمندم که قدم روی چشم ما بزارن و در نظرسنجی زیر شرکت کنند تا با تلاش هرچه بیشتر تیم نشریه ، در شماره های بعدی بتونیم کیفیت لازم رو بدست بیاریم.

* کدام یک از مقالات زیر را به عنوان بهترین مقاله در این شماره از گاهنامه ، انتخاب می کنید :
1- مروری بر زندگی آلن ریکمن (تام ریدل)
2- گزارش تولد 12 سالگی جادوگران (ویلبرت اسلینکرد)
3- به دنبال ردپای گریفندورسالاری (تام ریدل)
4- از ایفای نقش چه خبر؟ (ویولت بودلر)
5- برگی از تاریخ جادوگران (مورفین گانت و تام ریدل)
6- کودک نفرین شده (کلاوس بودلر)
7- هورکراس ها (تد ریموس لوپین)
8- جادوی آمریکای شمالی (کلاوس بودلر)
9- کارنامه ی وزارت آرسینوس جیگر (آرسینوس جیگر و ویلبرت اسلینکرد)
10- تحولات اخیر فرهنگنامه (تام ریدل)
11- جانوران شگفت انگیز و زیستگاه آنان (کلاوس بودلر)
12- کلاه گروهبندی (به گردآوری لینی وارنر)
13- بلای خانمان سوز (تراورز)

به بهترین مقاله نویس در این شماره ، یک رنک به صورت افتخاری اهداء می شود.

* صفحه آرایی نشریه را چگونه ارزیابی می کنید؟
1- عالی
2- خوب
3- متوسط
4- ضعیف

* سطح کلی مقالات تهیه شده را چگونه ارزیابی می کنید؟
1- عالی
2- خوب
3- متوسط
4- ضغیف

* در پایان خوانای توصیه ها و پیشنهادات شما جهت بهبود گاهنامه هستیم.


تصویر کوچک شده

نوروز جادویی ـتان ، پیروز باد!








هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.