از نظر من لاکهارت بود چون در اجرای جادو ها خیلی ضعیف بود اون
حتی نمیتونست افسون بازدارنده برای اون جن ها که آورده بود تو
کلاس اجرا کنه و شرط میبندم اون طلسم فراموشی رو هم شانسی میزد
قدم قدم تا روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!
برای عشق !!!!
برای گریفیندور .
تلاش، کوشش و فعالیت برای داشتن وزارتی بهترچوبدستی یاس کبود / بدبختی و فقر و رکود
شاه بلوط پر حرف باشد،قیس بد گویی کند / چوب ون لجبازی و فندق شکایت ها کند
کجا: وقتی داشت از لرد سیاه تعریف میکرد
قدم قدم تا روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!
برای عشق !!!!
برای گریفیندور .
تلاش، کوشش و فعالیت برای داشتن وزارتی بهترچوبدستی یاس کبود / بدبختی و فقر و رکود
شاه بلوط پر حرف باشد،قیس بد گویی کند / چوب ون لجبازی و فندق شکایت ها کند
بچه ها من افتادم تو ریونکلا هرکی تو ریونکلا هست یه پی ام بده
که من به عنوان دوست اددش کنم
ضمنا اطلاعات بنده به شرح زیر میباشد:
نام:SickleMirror11447
چوبدستی:13اینچ با چوب گردوی سیاه و مغز ریسه ی قلب اژدها و بدون انعطاف پذیری کلا
با تشکر
ویرایش شده توسط آرسینوس.ج در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۲ ۱۸:۰۷:۳۷
قدم قدم تا روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!
برای عشق !!!!
برای گریفیندور .
تلاش، کوشش و فعالیت برای داشتن وزارتی بهترچوبدستی یاس کبود / بدبختی و فقر و رکود
شاه بلوط پر حرف باشد،قیس بد گویی کند / چوب ون لجبازی و فندق شکایت ها کند
سلام
ببخشید من هی مزاحم وقت شریفتون میشم فقط میشه راهنماییم کنید تو معجون سازی چجوری معجون رو طلسم کنم؟؟
با تشکر
پ.ن
بازم میگم ببخشید هی مزاحمتون میشم
راستی نام کاربریRainSkull7878 برای کسی از شما نیست؟
اگر برای شماست جواب بدید بشناسمتون
ویرایش شده توسط آرسینوس.ج در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۲ ۱۲:۵۶:۵۹
قدم قدم تا روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!
برای عشق !!!!
برای گریفیندور .
تلاش، کوشش و فعالیت برای داشتن وزارتی بهترچوبدستی یاس کبود / بدبختی و فقر و رکود
شاه بلوط پر حرف باشد،قیس بد گویی کند / چوب ون لجبازی و فندق شکایت ها کند
سلام
بچه ها من سال اول رو تموم کردم حالا چجوری باید برم سال دوم؟؟
راستی چجوری میتونم به دوستام یا به کسایی که میشناسمشون پیام بدم؟
لطفا راهنمایی کنید
با تشکر
ویرایش شده توسط آرسینوس.ج در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۱ ۱۸:۱۷:۵۳
قدم قدم تا روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!
برای عشق !!!!
برای گریفیندور .
تلاش، کوشش و فعالیت برای داشتن وزارتی بهترچوبدستی یاس کبود / بدبختی و فقر و رکود
شاه بلوط پر حرف باشد،قیس بد گویی کند / چوب ون لجبازی و فندق شکایت ها کند
سلام
بچه ها لطفا یکم منو تو پاتر مور راهنمایی کنید من تو قسمت
number four privet drive گیر کردم لطفا کمکم کنید
نام کاربریم هست :SickleMirror11447
با تشکر
قدم قدم تا روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!
برای عشق !!!!
برای گریفیندور .
تلاش، کوشش و فعالیت برای داشتن وزارتی بهترچوبدستی یاس کبود / بدبختی و فقر و رکود
شاه بلوط پر حرف باشد،قیس بد گویی کند / چوب ون لجبازی و فندق شکایت ها کند
با سلام
1-نام: آرسینوس
2-نام خانوادگی: جیگر
3-سن:40
4-جنسیت:مرد
5-سال:فارق التحصیل مدرسه ی علوم و فنون جادوگری هاگوارتز
6-رنگ چشم:قهوه ای سوخته
7:گروه:گریفیندور
8:مو: مرتب و تقریباکوتاه به رنگ قهوه ای روشن
9:ظاهر و اخلاق:قد متوسط خوش اخلاق و نرم خو وبسیار شوخ
10-کوییدیچ:سررشته ی چندای ندارم ولی در سال سوم مدرسه به عنوان دروازه بان بازی میکردم
11-نوع بازی در کوییدیچ:در ال سوم در هاگوارتز دروازه بان بودم
12:چوب جادو:21 سانتیمتر انعطاف پذیر و مناسب برای تغییر شکل
13-دسته جارو:تازه یدونه آذرخش خریدم
14-علاقه مندیها:ساخت و اختراع انواع معجون ها
15:توانمندی:انواع طلسم های جنگی و دفاعی و ساخت ظریف ترین و سخت تریم معجون ها[quote]
با تشکر
تایید شد.
ویرایش شده توسط ایوان روزیه در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۶ ۹:۵۱:۰۸
با سلام
بنده به عنوان یکی از اعضا به هوگو ویزلی رای میدم چون ایشون از
زیر و زبر پاتر مور با خبرن
با تشکر
قدم قدم تا روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!
برای عشق !!!!
برای گریفیندور .
تلاش، کوشش و فعالیت برای داشتن وزارتی بهترچوبدستی یاس کبود / بدبختی و فقر و رکود
شاه بلوط پر حرف باشد،قیس بد گویی کند / چوب ون لجبازی و فندق شکایت ها کند
با سلام
روز هالووین بود همه دور هم بودند هری ، رون ، هرمیون ، جینی،
آلبوس سوروس، رز ، هوگو و تد آنها قرار گذاشتند تا هر کس دور
یک داستان ترسناک تعریف کند ولی ناگهان در همین لحظه زنگ
خانه به صدا در آمد هری بلند شد و در را باز کرد و چند کودک را دید
که با لباس های هالووین برای جمع کردن شیرینی و شکلات آمده
اند یکی از انها لباس هیولا دیگری زامبی و کوچکترینشان هم لباس
اسکلت پوشیده بود هری با لبخندی چند آب نبات برتی بات به آنها
داد وقتی آنها رفتند هری مدتی ایستاد و به بیرون نگاه کرد هوا
تاریک بود و درختان ههمچون هیولاهایی ایستاده بودند و هوا سوز
سردی داشت سپس هری در را بست و پیش بقیه رفت و گفت
خوب حالا نوبت کیه قصه تعریف کنه؟؟
آلبوس سوروس سریعا گفت نوبت منه و شروع کرد به گفتن تازه
به جاهای ترسناک داستان رسیده بود که ناگهان چراغ ها خاموش
و آتش شعله ور و آرامش بخش بخاری دیواری خاموش شد خانه
بسیار سرد شد سرمایی که هری آن را بسیار خوب می شناخت
ولی امیدوار بود اشتباه کرده باشد سریعا هری ، رون ، جینی و
هرمیون چوبدستی هایشان را در آوردند و ناگهان در اتاق به شدت
باز شد و آنها موجودی شنل دار سیاه و بلند قد را دیدن رز ، آلبوس
سوروس ، تد و هوگو وحشت زده فریاد زدند ولی هری سریعا فریاد
زد اکسپکتو پاترونوم و موجود فرار کرد دوباره همه چیز به حالت اول
باز گشت رز وحشت زده پرسید اون چی بود؟؟ رون گفت یه دیوانه
ساز بود اونا...ولی هری حرفش را قطع کرد و گفت اونا هنوز خیلی
برای این چیزا کوچیکن ، بچه ها دیگه وقت خوابه.
اگر خیلی مسخره و چرند شد ببخشید دیگه چون من تازه کارم و
زیاد کارم خوب نیست.
با تشکر
دوست عزیز برای نوشتن مطلبتون لازم نیست اینقدر از دکمه اینتر استفاده کنین. حالت فعلی پست شما به قالب شعر نزدیکه. حتما پست های اعضای دیگه رو بخونین که براتون مفیده. هم به قالب پست ها و هم متن و نوع نوشته ها توجه کنین.
تایید شد.
ویرایش شده توسط آرسینوس.ج در تاریخ ۱۳۹۱/۲/۳۱ ۱۲:۱۲:۵۱
ویرایش شده توسط ایوان روزیه در تاریخ ۱۳۹۱/۲/۳۱ ۱۹:۳۸:۴۷
قدم قدم تا روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!
برای عشق !!!!
برای گریفیندور .
تلاش، کوشش و فعالیت برای داشتن وزارتی بهترچوبدستی یاس کبود / بدبختی و فقر و رکود
شاه بلوط پر حرف باشد،قیس بد گویی کند / چوب ون لجبازی و فندق شکایت ها کند
با سلام
آتش - جارو - جن - طلسم - پری - ردا - بانک - سرعت - شب - آب
(شبی) آرام و مهتابی بود و سایه ی ماه در (آب) دریاچه مشخص
بود ولی ناگهان صدایی این آرامش را بر هم زد حدود 4 جادوگر در
حالی که (ردا) های مشکیشان بر اثر (سرعت) (جارو ) های پرنده
شان در میان آسمان مواج شده بود از دشت عبور میکردند . آن ها
یکی از (جن) های (بانک) گرینگوتز را نیز با خود میبردند وقتی که
دیدند یک موجود دیگر هم دارم پرواز کنان ازشان دور میشود سریعا
یکی از آنها نعره زد آواداکاداورا (طلسم) کار خود را کرد و موجود بی
جان به زمین افتاد آنها به سمتش رفتند و فهمیدند که او فقط یک
(پری) بوده و شاید همین نعره بود که باعث شد 5 کاراگاهی که در
آن اطراف مخفیانه دور (آتشی) نشسته بودند توجهشان جلب شود
و به جنگ با آن 4 نفر بپردازند پس از چند ساعت تعقیب و گریز در
حالی که آنها بر اثر طلسم ها می افتادند آخرین نفرشان در حای که
خون از سینه اش فوران میکرد فقط یک چیز را گفت : زنده باد لرد
سیاه.
امیدوارم خوب باشه .
با تشکر
با اینکه جای کار بیشتری داشت اما برای شروع بد نبود.
تایید شد.
موفق باشید.
ویرایش شده توسط آرسینوس.ج در تاریخ ۱۳۹۱/۲/۳۰ ۱۲:۴۷:۰۲
ویرایش شده توسط ایوان روزیه در تاریخ ۱۳۹۱/۲/۳۱ ۷:۵۷:۵۴
قدم قدم تا روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!
برای عشق !!!!
برای گریفیندور .
تلاش، کوشش و فعالیت برای داشتن وزارتی بهترچوبدستی یاس کبود / بدبختی و فقر و رکود
شاه بلوط پر حرف باشد،قیس بد گویی کند / چوب ون لجبازی و فندق شکایت ها کند