هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: بهترین ایده پرداز
پیام زده شده در: ۱۶:۵۵ جمعه ۹ آبان ۱۳۹۳
#31
من به مورفین گانت به خاطر ایده ی قورباغه ی شکلاتیش رای میدم که واقعاً فوق العاده بود!


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: پایگاه مرکزی ارزشی های خودگردان دوستدار ماهی مرکب
پیام زده شده در: ۳:۱۲ جمعه ۹ آبان ۱۳۹۳
#32
هوا بس ناجوانمردانه به حدی سرد بود که حتی در بوشهر ماگلی (؟!) هم برف شروع به باریدن کرده بود!

تلوزیون اخبار 20:30 جادویی را نشان میداد که ناگهان همه جا تاریک شد.سکوت همه جا را فرا گرفته بود کهصدا بال زدن موجود نا معلومی سکوت پایگاه را مختل کرد؛ صدای بال زدن های موجود نامعلومی که در فضای پایگاه ارزشی ها به پرواز در آمده بود، ترسی را بر حاظرین حکم فرما کرد که بعد از به گوش رسیدن چند تن از ممدها به اوج خود رسید!

پس از چند لحظه جادوگران و ساحران ارزشی (به همراه یک ماگل که معلوم نبود آنجا چه میخواهد،) به هر زحمتی که بود بر اعصاب خود تسلطی نصبی به دست آورده و در دستان هر شخص چیزی روشن شد.

پس از لحظه ای مقر با نور چوبدستی دو جین ممد روشن شده بود اما هنوز چیزی به چشم نمیخورد.. ولی صداها همچنان به گوش میرسیدند!

وقتی یک ممد دیگر در کنار تام ریدلی که چراق قوه ی جواهر نشانی مزین شده به عکس یک خانم رقاصه با لباسهایی که صد بار اسلام را به خطر می انداختند، در دستانش می فشرد بر زمین افتاد، ناگهان صدایی از ناکجا آباد بر آمد که :"کافیست!"

تام ریدل که انتظار شنیدن صدای فردی از سمت در ورودی را نداشت، چراق قوه ی عزیزش را با تمام توانی که در بازوهایش داشت به سمت صدا پرتاب کرده که پس به گوش رسیدن صدای دوشوب به مشخص شد که با ملاج فرد نامریی برخورد کرده است.

- هووی بوقی! مگه کوری؟! ندیدی که من جونتو نجات دادم؟ سمت من صلاح سرد پرت میکنی؟ بیام اونجا کروشیو کُشِت کنم؟!

در مکانی که صدا از آنجا صدا می آمد، قامت پیرمردی سوار بر دوچرخه ی ویولت بودلر (!) پدیدار شد. پیرمرد عصبانی که صورتش ورم کرده بود، پس از انداختن نگاه دقیقی بر عکس روی آنچه به سمتش پرت شده بود، چراغ قوه را در جیب گذاشته و پس از گذاشتن شئ-موجود نامریی که صدای بالهایش هنوز به گوش میرسید، بر ترک زین دوچرخه اش (!)، کاغذی را با نام "ارزشی خواب آلود" بر روی میز ستاد گذاشت.
--------------------------------------------------------

حاج سیریوس، نظرت در مورد رول و لقب چیه؟


ویرایش شده توسط گلرت گریندل والد در تاریخ ۱۳۹۳/۸/۹ ۳:۱۸:۴۳
ویرایش شده توسط گلرت گریندل والد در تاریخ ۱۳۹۳/۸/۹ ۳:۴۰:۱۱

هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: مدیریت جلسات حضوری سایت | تهران (غیر رسمی)
پیام زده شده در: ۱۳:۱۹ یکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۳
#33
من خیلی دوست دارم بیام ولی به دلیل دور بودن بیش از حد بوشهر از تهران نمیتونم...

چرا میتینگ رو تو بوشهر برگذار نمیکنین؟ اگه میاید، ساحلی در خدمتتونیم!


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: آزمایشگاه سرّی
پیام زده شده در: ۱۴:۰۶ پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۳
#34
- 35000 گالیون؟

- و 100 سیکل!

- پول خیلی زیادیه.. به نظرتون چجوری این همه پول رو بدست بیاریم؟!

" 35000 گالیون و 100 سیکل؟" گلرت این حرف را در حالی که دست چپش را به چانه ی راست اش می کشید بر زبان آورد و سپس دستی در جیب فرو برده و به سختی به دنبال چیزی در اعماق جیب شلوارش گشت. ریونی ها یکه خورده از عمل گلرت از یکدیگر پرسیدند:

- یعنی گلرت زمانی که امپراتور بوده، جایی گنجی چیزی مخفی کرده؟

- یعنی یه حساب مخفی تو گرینگوتز داره؟

- نکنه میخواد نورمنگارد رو بذاره واسه فروش؟!

- مگه قرار نبود واسه تولد n+1 سالگیش همه ی ما رو دعوت کنه اونجا؟!

- آخه مگه نورمنگارد تو جیبشه که تو جیبش دنبالش بگرده؟

- یعنی دنبال نورمنگارد نمیگرده؟ آخه گلرته دیگه.. شاید کار سن و سال باشه...

گلرت با فریاد 'اورکا اورکا!' دستانش را از جیب خارج کرده و سکه ای را در کف دستان پنه لوپه قرار داد و با چهره ای بشاش رو به هم گروهی ها ی خود گفت: "این 100 سیکل سهم من! بلاخره ما همه ریونی هستیم و هرکس هر کاری از دستش بر میاد باید برای تحقق بخشیدن به آرمان های امام گروه انجام بده.. تا من میرم یه چرت بزنم شما هم 35000 گالیون باقی مونده رو جمع کنید.

ریونی ها که با استفاده از هوش سرشارشون متوجه شده بودند که گلرت داره کلاه سرشون میذاره و باز هم میخواد از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنه، دستان پرتوانشان را بر گردن گلرت حلقه زده و پیرمرد را حسابی مورد لطف قرار دادند.

دافنه که به دلیل نداشتن دست از انجام کار فوق عاجز بود، بر روی جسم نیمه جان گلرت مشغول قل خوردن شد که نویسنده درخواست تایم اوت کرد!

پیرمرد پس از گفتن شعار انتخاباتی مرلین مبنی بر "The country for old men" از پیرمرد نماینده درخواست کمک نمود که پس از اطلاع یافتن از کناره گیری نماینده ی مذکور، داشت آماده می شد که خود را آماده ی موج حمله ی بعدی ریونکلاوی ها کند که ناگهان چیزی به یادش افتاد.

"صبر کنید!" گلرت با گفتن این جمله، ریونکلاوی ها را که از فکر دستگاه گالیون ساز خارج شده و به فکر انجام تفریح جدیدشان (ضرب و شتم گلرت تا آنجا که جا داشت!) بودند، در جای خود میخکوب کرد. پیرمرد n ساله در حالی که بادمجان های پای چشمانش را مالش میداد، رو به همگروهی هایش گفت: "مگه ما اینجا اشک اژدها رو به دست نیاوردیم؟ پس چرا میخوایم پول جمع کنیم؟"

ملت ریونی نگاه متعجبی را با هم رد و بدل کرده، سپس نگاهشان بر آشا و دم سبز رنگش ثابت ماند.


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۶:۲۸ شنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۳
#35
آلبوس، لطفاً این پست من رو هم نقدش کن.

البته خودم حس میکنم که طنزش اصلاً اونجور که باید باشه نیست ولی هر کار کردم نتونستم طنز تر از این بکنمش.


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: زندگی به سبک سیاه
پیام زده شده در: ۶:۱۱ شنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۳
#36
خارج از رول: هرکی از گُل کمتر به پسرم بگه از وسط دو نصفش میکنم؛ حتی شما دوست عزیز!
-----------------------------------------------------

تد ریموس لوپین برای لحظه ای وارد آشپزخانه شد که ناگهان جیمز سیریوس پاتر دستانش را کشیده و او را به بیرون آشپزخانه برد.

مرگخواران که کمی شکّه شده بودند لینی را فرستادند که سر و گوشی آب بدهد.

خارج از آشپزخانه

- تدی! بازی بعدی بین گیلبرت و پروفسور دامبلدوره؛ تو واقعاً میخوای دیدن او بازی رو از دست بدی؟! گیلبرت تا همین الان به جز پروفسور، و ویولت که تازه داره باهاش بازی میکنه، تمام محفلی های توی مقر رو شکست داده...!

- میدونم جیمز.. ولی این فرصت دیگه پیش نمیاد؛ میدونی مشاوره ساعتی چنده؟! تازه با اون دوچرخه ی الکتریکی که ویولت جدیداً خریده، بودجه ی محفل تقریباً ته کشیده؛ اگه الان نَرَم ...

- راستش ما تصمیم گرفتیم که برای یه مدت به خودمون استراحت بدیم و.. گفتین کی همه ی محفلی ها رو توی چی شکست داده؟!

(لودو که از شنیدن حرف های لینی شکّه شده بود، آمده بود که خود از زبان جیمز و تد بشنود.)

- راستش تو صف ایستاده بودیم که گیلبرت یهو چشمش به شطرنج جادوگران افتاد.. نمیدونم چی شد که عمو رونالد و گیلبرت رفتن پشت صفحه نشستن و شروع کردن به بازی.. همه چیز عادی بود که گیلبرت با وزیر زد توی پیاده ی عمو رونالد و کیش داد؛ وقتی عمو وزیر رو با پیاده گرفت، فیل گیلبرت از جناح دیگه شاه عمو رونالد رو مات کرد!

با فریاد شادی محفلیون، مسابقه ی بین ویولت و گیلبرت هم با یک مات مختنق به پایان رسید و دامبلدور از آن دور، با شرت و لباس ورزشی، همراه با کفش استوک دار وارد صحنه شد و گیلبرت با قیافه ی متفکری کاملاً دور از گیلبرت چند ساعت پیش، پشت صفحه ی شطرنج، منتظر مسابقه ی بعدی نشسته بود.

لینی به آرامی به سمت لودو رفته و در گوش او گفت: "مثل این که گیلبرت دچار چند شخصیتیه.. به نظرت چجوری از وسط این همه محفلی بدزدیمش؟"

لودو نگاهی به منوی مدیریتیش انداخته و پس از جست و جو میان گزینه های ممکن، منو را به جیبش بازگردانده و گفت: "نظرت در مورد بهانه ی پیشنهاد وزارت یا نظارت چیه؟" :sharti:

لینی:

مسابقه ی هیجان انگیز آلبوس دامبلدور و گیلبرت گریندلوالد آغاز شد و گیلبرت بازی را به قصد انجام سبک حمله ی دیوار سنگی شروع کرد.
-----------------------------------------------------
پ.ن: سبک حمله ی دیوار سنگی یکی از وحشتناک ترین شروع بازی های شطرنجه که در عین به وجود آوردن یه دیوار مستحکم محافظ، یک خط حمله ی قدرتمند رو هم به سفید هدیه میکنه.

تصویر کوچک شده

سفید در حرکت پنجم...

پ.ن2: توی این بازی سفید به شدت حساب شده و بی رحم بازی میکنه.
خواستم اینجوری یه سر نخی از شخصیت متفکر و استراتژیست گیلبرت که پشت اون شخصیت های دیگش اسیر شده رو نشون بدم.


ویرایش شده توسط گلرت گریندل والد در تاریخ ۱۳۹۳/۷/۲۷ ۴:۵۶:۱۴

هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: نقدستان محفل ققنوس
پیام زده شده در: ۲۲:۴۵ یکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۳
#37
آلبوس، اگه میشه اینو برای من نقدش کن.

راستش این روا اصلاً نمیتونم طنز بنویسم؛ یکم روحیه ام ضعیف شده... امیدوارم این که برای نقد آوردم رول قابل قبولی باشه.


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: خاطرات یاران ققنوس
پیام زده شده در: ۲۲:۳۹ یکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۳
#38
- ارباب! نگاهم کنید لطفاًً!

-(گلرت سرش را به سمت راست خود چرخاند و نگاه بی فروغش را به چشمان شخص دوخت.) همم؟

- چشمان شما از نگاه کردن زیاد به آتش قرمز شدند... چرا با خودتون اینکار رو میکنید؟

- آریث هم مرد... کریس... میفهمی؟! اونم مثل تو و بقیه مرد! اون آخرین نفر از شما بود...

- ارباب، مرگ برای همه اتفاق میوفته ولی شما باید قوی باشید...

- برای کی قوی باشم کریستوفر؟ برای کی؟!

- ... (کریستوفر دست راستش را بر روی بازوی چپش گذاشت و دلشکسته سرش را پایین انداخت.)

- دیدی؟! (گلرت سرش را به سمت شومینه چرخاند و دوباره چشمانش را به آتش شومینه دوخت.)

- ارباب! این جور که شما خودتون رو عذاب میدید باعث میشید که ما هم توی اون دنیا عذاب بکشیم... لطفاً ارباب... به خاطر همه ی ما! ( کریستوفر که پانزده سال بیشتر نداشت ملتمسانه و زجه وار این سخنان را ادا کرد.)

- (روح قرمز پوشی که مو های بلند مشکی رنگ و هیکل تنومندی داشت، ظاهر شد.) ارباب خواهش میکنیم قوی باشید-قربان؛ شما نمیتونید اینجوری با خودتون رفتار کنید-قربان...

- کریس، باردا، من دیگه پیر شدم... خسته ام! تنها خواسته ام مرگه... فقط مرگ! من ... متأسفم...

(روح آبی پوشی که اندام زنانه و قد بلندی داشت، در حالی که دست راستش بر روی شانه ی چپ کریس بود ظاهر شد و نگاه مضطربش را به گلرت دوخت.)

- آریث تو هم اومدی؟! متأسفم که نتونستم هیچکدومتون رو نجات بدم... شما همه مُردید و من هنوز زنده ام... این شرم آورترین چیز برای یه فرماندست...

- (آریث دستش را از روی شانه ی کریس برداشت و نزدیکتر آمد.) ارباب؛ شاید مسیری که انتخواب کرده بودیم مسیر درستی نبود ولی... ( آریث رُبانی که نشان یادگاران مرگ بر آن دیده میشد را از بازوی چپش باز کرده و در حالی که آن را در مشت میفشرد، رو به گلرت آن را نشان داد.) ما افتخار میکنیم که به شما خدمت میکردیم... شما خیلی چیزها به ما یاد دادید و همواره خطرها رو به جون می خریدید ارباب!

- (گلرت چشمانش را از شعله ی آتش برگرفت و درحالی که سرش را به زیر گرفته بود، قطرات اشک بر روی گونه های چرویده اش سُر خوردند.) آریث، کریس، باردا ...

- گلرت، پاشو بریم... تو کافه ریون با کمک بچه ها کله پاچه بار گذاشتیم؛ گوشت گوسفندی هم شخصاً به سیخ کشیدم واسه کباب.

- باشه لودو، تو برو منم میام... فکر کنم داشتم خواب میدیدم...

پیرمرد سرش را به جایی که آن سه ایستاده بودد چرخاند که نگاهش با نگاه داکسی در حالی چند روبان یک شکل به دست داشت تلاقی کرد.


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۴:۳۶ پنجشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۳
#39
ارشد ریونکلاو!

1-پست تدریس نمونه یک پست سردستی درب و داغون سرشار از غلط می باشه. در حدی که جادوکاران ویزنگاموت نویسنده ش رو از سردر کلاس آویزون خواهند کرد. چرا اونوخ؟ (با توجه به هوش سرشار عده ای از شاگردان، ترجمه سوال اینه که لطف بفرمایید ایراد های پست رو تشریح نمایید!)
---------------------------------------------
* شما به جای فضاسازی، بخش اعظم پستتون رو به دیالوگ ها اختصاص دادین که کار اصلاً درستی نیست!
---------------------------------------------
** به اینجا دقت کن:

نقل قول:
-یوهان کریسُستُُموس ولفگانگوس تئوفیلوس موتسارت استاد


به قول جیمز: "شکلک جای علامت آخر جمله رو نمیگیره!" و اینجا به یه علامت تعجب نیاز داشت.
------------------------------------------------------
*** استفاده ی بی رویه از شکلک ها: مثلاً در اینجا:

نقل قول:
ادامه تدریس از سر گرفته شد.


اینجا:

نقل قول:
-مشنگ ها از دیرباز با جادوگر ها ارتباط داشتن، بدون اینکه خودشون بدونن چطور!


اینجاها اصلاً به شکلک احتیاجی نداشتن و این شکلک ها صرفاً سرعت خونده شدن پست شما رو کم میکنن و میتونستید به جای استفاده از (-) با کمی توصیف شروع کنی و بعد به حرف الا بپردازی.
-----------------------------------------------------
**** استفاده ی نا درست از علامت (!) در اینجا:

نقل قول:
خیلی از پیشرفت های دنیای مشنگی با کمک جادوگر های خائنی مثل همین بودلر!!!! صورت گرفته.


اینجا اصلاً نیاز به علامت تعجب نداشت؛ چه برسه به چهار تا علامت تعجب!

برای اینکه تاکید گوینده رو روی بودلر مشخص کنی میتونی از بولد استفاده کنی و جملاتی که یه جورایی دارای احساس هستن (هرگونه حسی مانند خشم، عشق و...) به (!) ختم میشن تا بتونن حسی که در بر دارن رو به خوبی به خواننده منتقل کنن.

من به شخصه اگه جای شما بودم، جمله ی بالا رو اینجوری مینوشتم:

نقل قول:
خیلی از پیشرفت های دنیای مشنگی با کمک جادوگر های خائنی مثل همین بودلر صورت گرفته!

---------------------------------------------------------
***** شکلک وسط جمله؟! اونم شکلک بی ربط؟!

نقل قول:
دانش آموز ها مطیعانه به رادیویی که جلوی استاد توی هوا ظاهر شده بود نگاه کردن.


من یه سوال دارم! اون شکلک () اون وسط چکار میکنه؟!

اولندش که شکلک باید همیشه آخر جمله بیاد، ولی در مواقع خاص که نویسنده میخواد احساسات خودش در مورد یک کلمه رو به تصویر بکشه، میتونه شکلک رو درون پرانتز بعد از کلمه ی مورد نظرش به این شکل استفاده کنه:

نقل قول:
آلبوس دامبلدور در حالی که برای تفکر بهتر، ریش های نازنینش را از تنبان مُد روزش () خارج میکرد رو به تدی گفت: "راستش درست نمیدونم..."


البته متن بالا رو به شکل زیر هم میشه نوشت:

نقل قول:
آلبوس دامبلدور در حالی که برای تفکر بهتر، ریش های نازنینش را از تنبان مُد روزش (!) خارج میکرد رو به تدی گفت: "راستش شماها رو نمیدونم..."

-------------------------------------------------
****** نقطه بعد از شکلک؟!

نقل قول:
رادیوی مشنگ ها به شکل احمقانه ای تعدادی موج رادیویی با امواج مشخص رو که توی هوا جریان دارن میگیره و به صورت اصوات قابل شنیدن پخش میکنه .


اینجا دوتا مشکل وجود داره:
1. نقطه بعد از شکلک! همیشه علامت های دستوری مثل (؟!.) قبل از شکلک قار دارن و وقتی جمله ای تموم میشه اول باید حداقل یکی از این علامت های دستوری قرار داده بشه و بعد اگر لازم دونستی و خواستی شکلک!
2. این شکلک اینجا به چه معنیه؟! یعنی خسته شدی؟ یعنی از نوشتن حوصلت سر رفته؟! راستش این اون حسیه که این شکلک به من به عنوان یه خواننده میده... اگر هم منظورت از این شکلک، حالت الا یا شاگرداشه (که اصلاً معلوم نیست کدوم یکی منظورت بوده!)، میتونستی به جای شکلک توصیف کنی صحنه رو!
--------------------------------------
نقل قول:
تکلیفی که ایزلا داده بود انجام داده بودن، و همه شون توسط الا به عصر ژوراسیک تبعید شده بودن


*******اینجا (،) لازم نداشت.
-------------------------------------------
نقل قول:
- با توجه به استقبال شدید کلاس از ارتباط با خون لجنی ها و موجودات پستی مثل مشنگ ها، تکلیف این دفعه غیرعملیه!


********استفاده ی بی رویه از شکلکها!
---------------------------------------
2-شرح اختراع شدن یکی از فناوری های مشنگی، با دخالت یک جادوگر(که لزوما خودتون نیستید!) رو شرح بدید. بابت تک تک ایراد های پست تدریس، که توی پست شما مشاهده بشه، دوبرابر نمره کم می کنم

گراهام بل با چشمانی گشوده از تعجب به تردستی توماس نگاه میکرد و به دیده ی تحسین او را مینگریست. مدتی طول کشید تا از شک خارج شده و دهان خود را که هنوز باز مانده بود، ببندد. توماس چرخی به دور اختراع جدید واتسون زد و رو به او گفت: "ما انجامش دادیم توماس! ما تونستیم! توماس آگستوس واتسون، تو یه نابغه ای!"

"راستش در واقع قرار نیست که من نقش نابغه رو بازی کنم؛ من این نقش رو برای تو کنار گذاشتم! " توماس واتسون در حالیکه لبخند مرموزی بر لب داشت، این سخن را بر زبان آورد و ادامه داد:"من میخوام که تو این اختراع رو به نام خودت ثبت کنی و اسمت برای همیشه در تاریخ جاودانه بشه!"

"تو چرا باید بخوای که من جاودانه بشم؟!" الکساندر گراهام بل که گیج شده بود، این سوال را پرسید ولی به سرعت از گفته ی خود پشیمان شد و سخن خود را اینگونه اصلاح کرد:"مـ-منـ-منظورم اینه که چه کار باید بکنم که این افتخار نصیبم بشه؟!"

"بسیار ساده! فقط به خبرنگارها بگو که خودت ساختیش و برای این که مشکلی پیش نیاد، من میتونم به عنوان دستیارت اونجا باشم تا اشتباهی رخ نده..." پس از گفتن این جمله لبخند واتسون بر روی صورتش پهن تر شد و زمانی که از اتاق مطالعه ی الکساندر گراهام بل که آیندگان او را مخترع تلفن نامیدند خارج شد، به سمت محل خلوتی در حاشیه ی جنگل به راه افتاد.

توماس در جنگل نشسته بود و دستان خود را با آتش آبی رنگی که "زنگوله ی آبی" نام داشت و به هیچ سوختی برای روشن ماندن نیاز نداشت، گرم میکرد که با صدای "پاق" شخص رداپوشی در آن محل حاظر شد.
-----------------------------------------------------------------
پ.ن: آتش زنگوله ی آبی (Blue bell fire) نام آتشی است که به وسیله ی طلسمی به همین نام به وجود می آید.


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده


پاسخ به: جانوران شگفت انگیز و زیستگاه آنها - فیلمی جدید از رولینگ
پیام زده شده در: ۱۰:۳۸ دوشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۳
#40
من مطمئنم توی این فیلم از گلرت گریندلوالد خیلی بیشتر میشنویم تا توی هری پاتر و شاید حتی یه جا با ارتش گلرت هم رو به رو بشه! من بی صبرانه منتظر پرده برداری ازش هستم!


هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

Elder با نام علمی Sambucus از خانواده Adoxaceae به معنای درخت آقطی است؛ در حالی که یاس کبود جزو خانواده ی Oleaceae (زیتونیان) میباشد؛ کلمه ی Elder در Elder wand به جنس چوب اشاره میکند و صرفا بدین معنا نیست که این چوب قدیمی ترین چوب باشد.

تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.