لودو یه کاغذ میاره و شروع به نوشتن میکنه . آخرشم زیر مجوزو امضا میکنه بعد یهو از وسط جرش میده.
ارباب : چه غلطی کردی ؟
لودو : من نمیتونم . وجدان کاریم بهم اجازه نمیده.
ارباب : آها .بلا میای بازی ؟
بلا : چه بازی ؟
ارباب : بازی خونه سازی (
)
نیم ساعت بعد ارباب لودو رو تبدیل به هزاران قطعه ی لوگو کردن و با هم دارن خونه میسازن نجینی هم که گرهش شل شده
واسه تلافی هروق ارباب خونه می سازن قبل از اینکخ تموم بشه با دمش خونهه رو خراب میکنه
اون طرف بلا سرانجام خونه ی بلندی می سازه که به لطف دوستان خراب میشه
ارباب : خب بسه بعد همه ی قطعه ها رو میچسبونه به هم و لودو تشکیل میشه