16. کدوم انجمنها و تاپیکهای ایفای نقش رو برای نوشتن (و خوندن) ترجیح میدی؟ با تک پست یا دنبالهدار راحتتری یا سوژههای دنبالهدار؟ کدوم بخش از سایت به بهبود ایفای نقش و قلمت کمک بیشتری کرده؟ من با اینکه محفلی ام ولی به شخصه نظرم اینکه تاپیک های خانه ریدل بد نیستن و برای فعالیت، مخصوصا جدی بیشتر از محفل ظرفیت دارن. و از اون طرف هم تاپیک تک پستی که توش میشه جدی هم زد توی محفل هست.
ولی انجمن های "آزکابان" به دلیل شدیدا جدی بودنش رو دوس دارم. خانه ریدل و همینطور کوچه دیاگون رو به خاطر پیام امروز دوس دارم.
رول تک پستی رو به این علت ترجیح می دم که میشه توش جدی زد و از اون طرف به دلیل اینکه اگر سوژه ای برای تکی زدن در کار نباشه کار کمی سخت میشه، نتیجه می گیریم تاپیک های جدیِ ادامه دار رو بسی می دوستم.
مسلما "ذره بین عقاب" و همینطور زیر نویس هایی که لیلی ایوانز روی نمایشنامه هام گذاشت و عاقای انجمن ها، انجمن ویزنگاموت ... و نقد های پربارِ مادر گرام ارباب.
17. از گریفیندور به ریونکلا.. خودت دلت با کدوم گروهه واقعا؟ خوبیها و بدیهای هر کدوم از این دو گروه به نظرت چیه؟ نظرت در مورد هافلپاف و اسلیترین چیه؟ دوست داری این تالارها رو هم تجربه کنی؟ همه ما وقتی وارد میشیم، تو جو هری پاتریم. من مدت زیادی نبود (1 سال و اینا) که فیلم و کتاب رو تموم کرده بودم. و تو جو هری پاتر بودم و از اون طرف میلم همیشه به سپید بوده تا به سیاه ولی خب تازگی همونجور که در ادامه میگم متوجه شدم خاکستری رو بیشتر از هردوتاش دوس دارم.
ولی خب، این اواخر من یک دید دیگه داشتم نسبت به هری پاتر. من بر حست شخصیتم انتخاب کردم گروهم رو. یک شخصیتِ درس خون و باهوش (تعریف از خود نیستا، حقیقت محضه جون شما) و محافظه کار که از صفات اصلی یک ریونی هست.
من ریونکلا رو خیلی خیلی بیشتر از گریف دوس دارم. صمیمیتی که تو هیچ تالاری نیست رو من در ریون تجربه کردم.
18. این ترم از اساتید هاگوارتزی .. در کل نظرت در مورد کلاسها و میزان مشارکت تالارها تو ترم زمستونی چیه؟ چه پیشنهادی برای بهبودش داری؟ خب مشارکت بچه ها خوبه ... با اینکه نسبتا به تایستون مسلما کمتره ولی باز واقعا خوبه؛ بسته به تکالیف کلاس ها دانش آموز شرکت میکنه. مثل کلاس پیشگویی که این سری با سوال 1 ـش که خیلی سخت بود، خیلی طرفدار نداشت و یا قضیه تکالیف سختِ جلسه اول طلسمات.
اما خب نظر خاصی ندارم جز اینکه این سیستم تقسیم بر سه خیلی هم بد نیست اما گاهی زحمت خراب کنه. گروهی که هر دو دانش آموزش مثلا 30 گرفته مجبوره نمره 10 رو برای اون کلاس بگیره.
ولی کلا استرجس مدیر خوبیه و خیلی خیلی توی این ترم زمستونی با گروه هایی مثل ریون و یا هافل ، راه اومد. مرسی استر!
19. محفل ققنوس اخیرا دوباره احیا شده ... این گروه چه جایگاهی برات داره و چه انتظارات و امیدهایی داری؟ حدود سه چهار ماهی هست که پروفسور دامبلدور به محفل برگشته... عملکرد پروفسور دامبلدور رو طی این مدت چطور میبینی؟ خب محفل مثل ریون می مونه. بهش وفادارم و انجمن گریمولد برام مثل یه خونه است. امید های اصلیم اینکه این انجمن به جایگاه اصلیش بین کاربرای تازه وارد برسه. سیاهی جذاب تر شده بین تازه واردا، مگر اینکه به خاطر نقششون برن به محفل که متاسفانه در این مورد هم مرلین خلاف این قضیه رو ثابت کرد و مخترع جادوی سپید به سیاهان پیوست!
اما خب امیدوارم با حضورِ پررنگ و بسیار بسیار بسیار مفید مهران، محفل دوباره روز های اوجش رو تجربه کنه. مهران به خوبی از پس مدیریت محفل دراومد؛ جدی میگم مثل ارباب که یک ولدمورت کامل هست، مهران هم یک دامبلدور بی نقصه.
وقتی باهاش صحبت میکنی انگار داری با بابابزرگ پیرت صحبت می کنی. (مهران که این اطراف نیس نه؟
دی)
20. تا حالا شده وسوسه شده باشی بری زیر سایه؟ چرا؟ چقدر شخصیت خودت ( نه فلیتویک) رو سفید یا سیاه میبینی؟ شخصیت من همونجور که یک سوال بسیار بزرگ برای همه است (این مورد رو موقع چک کردن سایت های انگلیسی درباره فلیت ویک متوجه شدم.) توی هردو گروه می تونه باشه. همه سوالشون اینکه چرا هیچ وقت هیچ جا ندیدیم و نخوندیم که فلیت ویک محفلی یا مرگخوار باشه، دقیقا چرا؟
اما خب من دارم ازش یک شخصیت سفید که باید می سازم و فلیت ویک تا زمانی که مال من باشه سفید می مونه!
21. نظرت در مورد جریان کودتا و عملکرد مورفین گانت و دلورس آمبریج چیه؟ البته خوشحالم که به موقع به جبههی حق پیوستی ولی خارج از شوخی به نظرت این این حرکات با چه هدفی شروع شده و آخرش به چی ختم میشه؟ چی شد که به راندهشدگان ملحق شدی؟پرفکت! جدی می گم؛ هماهنگی ها، سوژه ها، اخبار و مقاله ها و همه چیز بسیار بسیار حساب شده و طنز بود. با اینکه مورفین طرفدار تابستونه ولی کودتای آمبریج بر علیه اون یعنی زمستون در برابر تابستون، تونست یخِ سردِ انجمن رو توی زمستونِ کم تر فعال انجمن بشکنه.
تبریک !خب مسلما پیروزی با ما محفلی هاست که در هردو گروه اعضایی داریم و هرکدوم شکست بخوره، ما از طرف یه سریای دیگه با غنائمِ کودتایی برمیگردیم گریمولد.
ولی خب، واقعا پیروز اصلی آمبریج و مورفین بودن که با طرحشون جونی دوباره در کالبدِ بی روحِ انجمن توی زمستون دمیدن!
22. در مورد ویزنگاموت چه عقیدهای داری؟ چه پیشنهادی برای بهبودش داری؟ چطور میتونه نقش موثرتری در پیشرفت ایفای نقش داشته باشه؟
غیر از "
پرفکت" هیچ نظری ندارم.
فعالیتش در حوزه شناسایی شخصیتمون به خودمون (ایینه) و نقدِ شخصیتی که ارائه می دیم (تالار نقد) واقعا ستودنیه.
خب شاید اگر سعی کنن به اعضای تازه وارد از نظر آموزش رول نویسی سرویس بدن عالی میشه ولی نه هر تازه واردی. اونایی که مثل شصخ شصخی خودم وقتی اومدن قصد رفتن ندارن و یا همین مرلین (البته مرلین بلده) و یا آلیس (الیس هم وارده مثال زدم.).
23. فعالیت کادر مدیریت سایت جادوگران رو چطور میبینی؟ اگه بخوای یه نقد سازنده در مورد کارشون ارائه بدی، چی میتونه باشه؟ خشک، جدی و بازم خشک. اونا با این کم فعالیتیشون با وجود نظارت مداومشون از خودشون یه سری غولِ ترسناک ساختن. ایوان روزیه، خیلی خیلی خیلی خیلی مخوف تر از یه شخصیت اسکلتی هست در ذهن من.
و این به خاطر عدم فعالیتِ نزدیکِ مدیرایی مثل ایوان هست (من فقط ایوان رو میگم؛ خودت و یا آمبریج تک ـید.) ولی خب نباید از حق گذشت و فعالیت های امبریج و فلور و بقیه رو فراموش کرد. هر چند مدیرای کلی خیلی کم داره جادوگران و یا ما نمی بینیم. من فقط ایوان و عله و امبریج و پرفسور کوییرل رو می شناسم. اهان ... کوییرل هم می تونه فعالیت بیشتری داشته باشه، چه اشکال داره این مدیرای فسیل شده چند صد سالهِ سایت کنار ما تازه واردا رول بزنن.
24. دوست داری نظارت کدوم یک از انجمنهای ایفای نقش رو بر عهده داشته باشی و چرا؟ در این صورت چه برنامههایی برای اون انجمن داری؟ من حالا حالا ها قصئد نظارت ایفا رو ندارم. ولی کوچه دیاگون، هاگزمید و همینطور آزکابان رو در صورتی که ناظر کمکی باشم به همراه کسی که در طنز نویسی بسیار قدره، ممکنه بعد ها بخوام نظارت کنم
.
25. به نظرت بهترین ناظرهای حال حاضر ایفای نقش چه افرادی هستن؟ چه فعالیتی ازشون دیدی که توی ذهنت برازندهی این عنوان شدن؟
شک نکنید الکی 8 سال پیاپی ایشون بهترین نظارت رو نگرفتند؛ ارباب رو می گم بله! آلبوس، مروپی گانت با نظارت ویزن و همینطور لینی به عنوان (از نظر من) بهترین ناظر تالارهای چهارگانه و حتی کل ایفای نقش. شک ندارم دلسوز تر از لن توی کل ایفا پیدا نمیشه که اینقدر خودش رو واسه ریون به خاک و خون می کشه.
26. کوئیدیچ.. این ورزش محبوب دنیای جادوگران کجای زندگی پروفسور فلیتویک قرار داره؟ علاقه ای بهش داری؟ لیگ کوئیدیچ و صحبتهای در حال حاضر برای مسابقات هاگوارتز رو دنبال میکنی؟ کم و بیش صحبت ها رو دنبال می کنم و نظراتی هم دارم ولی خب ترجیح دادم بزرگترا بحث کنن. (نگید تو که نمی تونستی نظر بدی چرا لاف می زنی. توی ریون تاپیک رختکن برای همین صحبت ها پیرامون نحوه اجرای کوییدیج هست) ولی خب اینکه تکی باشه و پایه بر 3 باشه مهم ترین چیز هست.
من خودم ورزش دوست نیستم ولی شاید فلیت ویک بتونه یک مدافع خوب باشه. 5 بهمن مشخص میشه دقیقا در بازی کوییدیچ وضعم چطوره.
27. دوستانی که از سایت پیدا کردی رو اسم ببر و در صورت موجود بودن تاریخ تولد یکیشون رو بگو. کسی هست که خارج از نت بشناسی یا دوست داشته باشی خارج از نت باهاش در تماس باشی؟ عباس عسگری (فک کنم 19 سالش باشه.)
آرش (مرلین) هم به تازگی از دوستان خوبم شده.
ولی کلا با آنوشا (فلور) و مهران عزیز (البوس) و رون در ارتباطم و روابط خارج سایتی (در حد مسنجر) دارم.
نه کسی نیست.
28. نظرت در مورد این اعضا رو خیلی مختصر و مفید بگو:•
رون ویزلی: یه کاربرِ آینده دار و همینطور یک کاراگاه و خبرنگار عالی.
•
آلبوس دامبلدور: یک طنز نویسِ قهار و همینطور یک ناظرِ کوشا
•
لرد ولدمورت: یک شخصیت پردازیِ قوی و در خورِ شخصیتِ لرد، یک نظارتِ همیشگی و مداوم.
• جیمز سیریوس پاتر: یویو و بس ... شوخی کردم؛ من می تونم بگم شناخت کمی دارم در مقایسه با تو (چون دوتاتون عین هم ـید. نمی دونم چرا .. ) اما اگه بابای مرلین هم منقضی شد حاضرم به طنز نویسیش قسم بخورم.
• مروپی گانت: یک منتقدِ عالی، یک ناظر عالی تر و همینطور یک جدی نویس فوق العاده.
• مرلین: از اونایی هست که زود گرم می گیره ولی برعکس من اصلا احساس بدی پیدا نکردم و خیلی خوشحالم دوستی مثل آرش پیدا کردم.
• دلورس آمبریج: باز هم شخصیت پردازیِ در خور و مدیریتِ بسیار خوب و طنز نویسیِ محشر
• چارلی ویزلی: دوس داره خوب باشه ... اما متاسفانه به دلیل رول نویسیش که کمی ضعیف بوده و سعی نمی کنه بهبود ببخشه، خیلی نگاه خوبی نسبت بهش نیست. ولی کلا خیلی نمی شناسمش فقط از روی کلافگی ناظرا به خاطر بعضی کاراش ...
• جیم موریارتی: یه رول نویس خوب ... یک خبرنگارِ چی بگم؛ واقعا محشر
• تد ریموس لوپین: دیگه درباره تو چی بگم؟ آهان، طنز نویسیت محشره تد، این رو از ته ته ته قلبم می گم. البته اون قسمتی که مربوط به امور و رول و غیره هست.
29. و اما سوال آخر این بخش که باید هم از طرف پروفسور فلیتویک بهشون جواب بدی هم از طرف خودت یعنی هر مورد دو جواب داره.30.
• توی آینهی نفاق انگیز چه چیزی میبینی؟ فلیت ویک : پیروزی گروهش رو و همینطور بازگشت عزیزانش رو
خودم : موفقیت ... یک صندلیِ چرمین ِ خوشگل توی دانشگاهی که دوس دارم تدریس کنم و همینطور من، غرق در کتاب ؛ منظورم یک کتبخونه بزرگه، بزرگا، بـــزرگ ..
• هورکراکست چه شیئی ممکنه باشه؟ فلیت ویک : فلیت ویک حاضر نمی شه هورکراکس درس کنمه؛ مرگ رو به قتل یک انسان ترجیح میدهـ.
خودم : هیچ وقت حاضر نمی شم هورکراکس درس کنم؛ مرگ رو به قتل یک انسان ترجیح میدم.
• از بین یادگاران مرگ، مالکیت کدوم رو ترجیح میدی و چرا؟ فلیت ویک : به عنوان یک استاد دوئل من چوبدستی رو ترجیح میدم.
خودم : صدردصد چوبدستی رو ترجیح میدم چون چوبدستی می تونه آدم رو غیب کنه و دیگه نیازی به شنل نیست. هر چند باید ازش درست استفاده بشه.
• لولوخورخورهات چه شکلیه؟ فلیت ویک : نمی دونم ... بهش فکر نکردم و فک می کنم نمی تونم این سوال رو خوب از طرف فلیت ویک جواب بدم.
خودم : حشرات، از زنبور ها متنفرم / دبیرِ ورزش؛ از ورزش هم (شاید جز بدمینتون) متنفرم.
• سپرمدافعت به چه فرمی در میاد؟ فلیت ویک : غیر مادی ؛ هرمیون عزیز پرسیده بود که یعنی چی ؟ راستش رو بخواید من فقط چیزی که از تو سایت ویکی هری ترجمه کردم و حدس می زنم رو میگم. سپر مدافع غیر مادی در حقیقت مثل بقیه سپر ها دارای شکل یک حیوون نیست. فک می کنم فقط نور و هاله بی شکل و متغیر هست. مثل باد ... چون رولینگ اطلاعات زیادی نداده نمی تونم چیز زیادی بگم.
خودم : شاهین ها رو دوس دارم. ولی احتمالا به دلیل علاقم به اینترنت، شاید وقتی ورد اکسپکتوپاترونوم رو اجرا کنم یه ایمیل به طرفی که قراره بهش پاترونوس بفرستم ارسال میشه.
شایدم همین شاهین بود.
ادامه سوالات تا امشب ...
PDF هم کلی می ذارم امشبب.