لرد پفک پیگمی لبخندی شیطانی زد .
- مرگخواران ما . متــــنــفـــــــــر باشــــیـــد!
مرگخواران چشم هایشان را برهم زدند و لرد پفک پیگمی آب دهانش را قورت داد سپس دستورش را برعکس کرد.
-یاران ما ! عاشــق باشید!
مرگخواران نگاه های به یکدیگر انداختند . لینی به به رز نگاه کرد، رز به لیسا ، لیسا با حالت قهر قهر تا روز قیامت به بلاتریکس نگاه کرد ، بلاتریکس هم چشم غره ای به رودولف رفت، رودولف هم برای ریتا چشم چرونی کرد و ابرو بالا انداخت ، ریتا به لودو نگاه کرد ، لودو به ادوارد ، ادوارد به الکتو ، الکتو به آرسینوس . و آرسینوس هم نگاهی پر مفهوم و عمیق به لینی انداخت. اما لینی به رز خیره شده بود ، و رز به لیسا و لیسا به بلاتریکس و بلاتریکس به....
درنتیجه همه زیر سنگینی بار نگاه آرسینوس سقوط کردند . حتی خود ارسینوس هم زیر بار نگاه خودش خم شد . چون الکتو به او نگاه کرده بود.
-
مرگخواران لرزه ای بر اندامشان حس کردند. سپس زیر بار نگاه های سنگین و عصبانی لرد خودشان را جمع و جور کرده و شروع به سوال پرسیدن کردند.
- ارباب عشق؟
- ارباب روح ما با سیاهی گره خورده.
- ارباب.. بیاین از این حرفای ترسناک نزنیم.
- ارباب معجون مرگخوار عاشق کن بدم؟
لرد با آرامش لبخند خبیثانه ای زد.
- یاران من ! تسترال با تسترال/ هیپوگریف با هیپوگریف / کند هم جنس با هم جنس پرواز!
ولی شما که یاری نداشتین؟
با کسی کاری نداشتین!
یارو با سه تا حروفش یه گوشه ای کنار گذاشتین !
ا ـــی یـــار ا ــــی یــــار ..ای یار بیداد!
اهم اهم .. پس ، در نتیجه بروید و هم جنس خود را بیابید .