هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۵۹ یکشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۷
#31
نام : لاورن
فامیلی : د مونتمورنسی
گروه هاگوارتز : ریونکلاو
گروه ایلورمونی : مرغ تندر
چوبدستی : هورن بیم (ممرز) - مغز موی تک شاخ - 12 اینچ - انعطاف پذیر
نژاد : دورگه
پدر : لئونارد د مونتمورنسی (جادوگر)
مادر : الی کارترز (ماگل)
محل زندگی : دهکره بلک ورن (دهکده آلوچه جنگلی)
بوگارت : مرگ خانواده
پاترونوس : بای استالیون (نوعی نژاد اسب)
جارو : نیمبوس 2000
حیوان دست آموز : جغد برفی
استعداد ها :
- نامرئی شدن
- ساخت معجون ها و اجرای طلسم های خیلی سخت
- جانور نمایی (پلنگ)
-معجون عشق ساختنl
سرگرمی ها :
- مطالعه
- رفتن به کتابخانه
- برنامه ریزی
- تشکیل و رهبری انجمن ها


شعار : see it , then be it

_______

لاورن عزیز، معرفی‌تون کوتاهه. فعلا تاییدش می کنم. لطفا به زودی با ذکر ویژگی های ظاهری، شخصیتت رو کامل کن.

تایید شد


ویرایش شده توسط tiamyers در تاریخ ۱۳۹۷/۹/۲۵ ۱۸:۰۹:۰۹
ویرایش شده توسط tiamyers در تاریخ ۱۳۹۷/۹/۲۶ ۱۷:۰۴:۴۳
ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۷/۹/۲۷ ۱۸:۰۰:۳۹

We all have both light and dark inside us . What matters is the part we decide to act on . That is what we really are ... S.B

تصویر کوچک شده



پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۷:۴۰ یکشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۷
#32
کلاه عزیز سلام
خیلی خوشحالم که حالا عضوی از خانواده بزرگ ریونکلاو هستم و از این بابت ممنونم !


اما ، منظورت اینه که من نمیتونم شخصیتی که خودم ساختم داشته باشم ؟
البته تیا داخل فیلم بود ولی مایرز نبود فامیلیش ...
امکانش هست بهم توضیح بدی ؟


We all have both light and dark inside us . What matters is the part we decide to act on . That is what we really are ... S.B

تصویر کوچک شده



پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۶:۱۳ یکشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۷
#33
سلام کلاه عزیز ...
خصوصیاتم رو صادقانه برات مینویسم و امیدوارم مثل همیشه تصمیم درستو بگیری ...
تیا مایرز یک دختر دورگه هستم .
چوبدستیم از چوب هورن بیم (ممرز) با مغز موی تک شاخ ، 12 اینچ و انعطاف ئذیره .
از بچگی عاشق کشف و ساخت چیزای جدید بودم !
عاشق یادگیری ورد ها و ساخت معجون ها هستم .
مکان مورد علاقم کتابخونه است .
من تحلیل گر خوبی هستم و میتونم خودمو به خوبی با تو شرایط سخت وفق بدم و اوضاع رو سریع به دست میگیرم .
همیشه تو کارهای گروهی رهبر هستم و سعی میکنم بهترینمو ارائه کنم .
پشتکار بالایی دارم ، سنت شکنم و حد مرز برای خودم تعیین نمیکنم .
کمی مغرورم و اعتماد به نفسم بالاست .
همیشه دنبال یادگیریم .


و ازت میخوام لطف کنی و اگه اشکالی نداره بندازیم تو ریونکلاو ولی بازم به تصمیمت احترام میگذارم ...


ویرایش شده توسط tiamyers در تاریخ ۱۳۹۷/۹/۲۵ ۱۷:۴۱:۲۴

We all have both light and dark inside us . What matters is the part we decide to act on . That is what we really are ... S.B

تصویر کوچک شده



پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۲۰:۴۰ شنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۷
#34
عکس انتخابی من : مراسم گروهبندی


در میان انبوهی از دانش آموزان پر سر و صدایی که همگی منتظر سخنرانی خانم مک گوناگال هستند ، دخترکی ظریف اندام با چشمانی تاریک تر از شب ایستاده و به سن خیره شده . در حالی که پرفسور مک گوناگال ، متوجه نگاه تحسین آمیز دخترک شده است ، با متانت و وقار پا پشت میز سخنرانی میگذارد :
- سلام سال اولی ها ! به هاگوارتز خوش اومدین ! قبل از اینکه بخوام مراسمو به نحو شایسته برگزار کنم ، ازتون میخوام منتظر اعلام نتایج گروهبندی ها بمونید . هر یک از دانش آموزان هاگوارتز در یکی از چهار گروه گریفیندور ، ریونکلاو ، هافلپاف و اسلیترین گروهبندی میشن که مطمئنم باهاشون آشنا هستین . حین حضورتون در هاگوارتز اعضای گروهتون مثل خانوادتون هستن . با کارهای خوب برای گروه ها امتیاز ثبت میشه و بالعکس کار های ناشایست موجب کسر امتیاز از گروه خواهند بود !
دخترک به کلاه قهوه ای چروکیده گروهبندی که در دستان پرفسور مگ گوناگال خودنمایی میکند ، خیره میشود .
پرفسور درحالی که کلاه را مثل گنجینه ای با ارزش آماده قرارگیری رو ی سر اولین دانش آموز میکند ، میگوید :
- خب ، شروع میکنیم ! خانم تیا مایرز ! تشریف بیارین و اینجا بنشینید .
همه بچه ها سر بر میگردانند تا دخترک خوش شانسی که اولین نفریست که گروهبندی میشود را پیدا کنند ، در حالیکه که تیا با ردایی که مانند یک لباس سلطنتی توی تنش میدرخشد ، قدم روی سن میگذارد و روی صندلی مینشیند .
کلاه که به آرامی روی سر تیا قرار میگیرد ، با صدای بلند شروع به صحبت میکند :
- سالهاست یکی مثل اینو ندیدم ! اومممم ! این بانوی جوان رو کجا بندازم ؟
چند دقیقه میگذرد و کم کم زمزمه های بچه ها از جای جای سالن به گوش میرسد :
- اون یه متاخر کلاهه ! یعنی کجا میفته ...
- من تو قطاردیدمش ! بهش نمیومد انقدر آدم پیچیده ای باشه !
- شنیدم متاخر های کلاه آدمای خاصین ! کم پیش میاد کلاه نتونه راحت تصمیم بگیره !
- ...
پس از 6 دقیقه کلاه دست از کج و کوله کردن چین و چروکهایش میکشد و بالاخره میگوید :
- بلند پروازی یه اسلیترین ، شجاعت یک گریفیندور ، وفاداری یک هافلپاف ، بیشتر از همه توانایی تحلیل و هوش بالای یک ریونکلاو رو داره ! این واقعا سخته ! بیاین ببینیم خودش چی فکر میکنه !
دخترک که از حرفهای کلاه متعجب و کمی خجالتزده شده ، آرام زیر لب میگوید : خب من ... من ریونکلاو رو خیلی دوست دارم !
کلاه که انگار از این پیروزی خوشحال است فریاد میزند : خب ، خب ! متوجهم ! تصمیم گرفته شده ! ریونکلاو !
تیا با چهره ای که از هیجان برق میزند از سکو پایین می آید . فقط چند نفری میشنوند که کلاه زیر لب میگویند :
- اون یک نام آور میشه و روزی خواهد میدرخشه ... من میدونم ...


توصیفاتی که توی داستانت آوردی خیلی خوب بود!
پس حرفی نمی‌مونه جز این که علائم نگارشی به کلمه قبل از خودشون می‌چسبن و با یه space از کلمه بعدیشون فاصله می‌گیرن. مثلا:
- اون یه متاخر کلاهه! یعنی کجا میفته...

تایید شد.

مرحله بعد: کلاه گروهبندی


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۷/۹/۲۴ ۲۱:۳۵:۵۲

We all have both light and dark inside us . What matters is the part we decide to act on . That is what we really are ... S.B

تصویر کوچک شده







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.