هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: دفتر مرکزی جوخه بازرسی
پیام زده شده در: ۹:۴۲ جمعه ۲۴ تیر ۱۳۹۰
روفس هنوز زنده ای؟ یا فسیل شدی؟


تصویر کوچک شده


Re: كلبه سپيد (ماجراهاي دامبلدور و خانواده)
پیام زده شده در: ۱۰:۱۳ شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۰
در این لحظه یک نفر با خشم گفت:
- هوی بی چیز بی ناموس! سرتو بنداز پایین! دهه!

لرد سرش را برگرداند و با چهره عصبانی سیریوس مواجه شد.
- (در فکر ارباب: شانس آوردی که به خاطر ماموریت مخفی نمی تونم جوابتو بدم پسره پر رو) سلام سیریوس جان! ارباب بهت تبریک میگه. واقعا" مادر بسیار مهربانی داری!

- خیله خب. احوال پرسی هاتو کردی؟ یالا برو تو!

- خفه شو پسره پررو! با لرد سیاه که اینوری صحبت نمی کنن. من ازتون معذرت میخوام.

- آه مادام! شما خودتونو ناراحت نکنین. لینی؟

- بله ارباب؟

- هدایا رو بیارین.

دامبلدور که تحت تاثیر قرار گرفته بود گفت:
- بابا شرمنده کردین. راضی به زحمت نبودیم. حالا بفرمایید تو.

مرگخواران به همراه ارباب در جلو و لینی در پشت سر آنها که کوهی از هدایا را به وسیله چوبدستی و معلق در هوا حمل می کرد وارد خانه شدند.

در خانه گریمولد - ارباب در حال پخش کادو ها

محفلیون دور تا دور اتاق نشیمن را صندلی های راحتی به رنگ سرخ آتشین و طرح ققنوس برجسته قرار داده بودند. یک چلچراغ بزرگ از سقف آویزان شده بود که به احترام مرگخواران نور سبز و سرخ از آن تابیده می شد و مجسمه های کوچک و بلوری افعی و ققنوس در لا به لای چراغ ها خود نمایی می کرد.
ولدمورت و دامبلدور در صدر مجلس، کنار یکدیگر نشسته بودند و مرگخواران و محفلیان دور تا دور اتاق.
لرد یکی یکی کادو ها را بر می داشت و با مهربانی اسم صاحب آن را صدا می زد.
- جیمز سیریوس پاتر.

جیمز:
- جیــــــــــــــــــــــــــــــغ

رز:
جیــــــــــــــــــــــــــــــــغ

جیمز:
- بچه تو جیغ نزن! این شکلکو برای من طراحی کردن

رز:
- عمو دامبل ببین جیمز منو دعوا می کنه!

- جیمز احترام مهمون رو نگهدار! رزی جان تو هم ناراحت نباش به کوییرل می گم یه شکلک مخصوص هم واسه تو بسازه. :mama:

لرد:
- بیا جیمز جان. بیا کادوتو بگیر.

جیمز:
- دستت درد نکنه عمو ولدی! وااااااااااااای! یویو با رنگ صورتی متالیک!

آلبوس:
- جیمز، کادوتم که گرفتی. حالا با رز برین توی اتاق بازی کنین.

لرد: این هدیه هم برای توئه دامبلدور.

در این هنگام لرد و دامبل از جایشان برخاستند و یکدیگر را در آغوش کشیدند و لرد بدون اینکه کسی بفهمه دست در جیب دامبل می کنه و سنگ زندگی مجدد و ابر چوبدستی رو بر میداره و میذاره توی جیبش و هیچ کس هم نمی فهمه و خواننده هم اصلا" شک نمی کنه که چرا سنگ زندگی مجدد در ملاء عام توی جیب دامبله!

پس از تمام شدن اهدا کادو ها و خوردن شام و دسر صحبت بعد از غذا، وقت رفتن فرا می رسه اما...

- هیچ کس حق نداره بره بیرون مگر اینکه از این شیر آب شناسایی رد بشه! یویوی من گم شده و تا پیدا نشه هیچ کس حق ورود و خروج نداره

-------------------------

آیا لرد شناسایی میشه؟ آیا هدف شومش مشخص میشه؟ ابر چوبدستی و سنگ زندگی مجدد به چه درد لرد میخوره؟ آیا عشق او به مادر سیریوس یک عشق دروغینه و فریب دختران جوانه؟



Re: کی, کِی, کجا؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۸:۳۱ جمعه ۱۷ تیر ۱۳۹۰
باراک اوباما وقتی از دستشویی اومد بیرون وسط پیام شخصی های بلیز زابینی با نوه عمه گلرت بندری می رقصیدند!!

هاء؟



Re: دفتر فرماندهی کاراگاهان!
پیام زده شده در: ۱۲:۲۴ جمعه ۱۷ تیر ۱۳۹۰
گودریک گریفندور، تایید شد

خوش آمدی گودریک جان!

به خاطر تاخیر معذرت میخوام. اینترنتم تموم شده بود. در مورد رییس دفتر هم صحبت می کنیم



Re: دفتر فرماندهی کاراگاهان!
پیام زده شده در: ۱۸:۳۶ چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۰
آقای الیواندر تایید شد!

امیدواریم فعالیت خفن شما را در این دفتر شاهد باشیم.

با تشکر
سیریوس بلک
کاراگاه ارشد



Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۸:۲۸ چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۰
(در وسط صفحه تلوزیون این جمله ها یکی پس از دیگری همراه با موسیقی (آهنگ کبری 11) ظاهر شد)


دفتر فرماندهی کاراگاهان بازگشایی شد!

.
.
.

دفتر فرماندهی با فرم عضویت جذاب و جدید عضو گیری می کند!

( در این لحظه صحنه های در گیری کاراگاهان غیور با جنایتکاران و مرگخواران نشان داده می شود و در همین حین یک صدای خفن شروع به صحبت می کند.)

وزارت سحر و جادو...

دفتر فرماندهی کاراگاهان...

مبارزه با مرگخواران و جنایتکاران...

در سطح کل کشور...

هشدار برای کاراگاهان...

هدفشان دستگیری سارقین، قاتلین و جنایتکاران اند که راه را بر مردم می بندند...

سیریوس بلک... لی جردن... الستور مودی... سر نیکلاس... فينیاس نايجلوس بلک... پروفسور سینیسترا... رونالد ویزلی...

هــــــــــشــــــــدار بــــــــرای دفـــتـــــــر کـــــاراگــــــاهـــــان...


------------------------

دفتر فرماندهی کاراگاهان

فرم عضویت


ویرایش شده توسط سيريوس بلك در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۱۵ ۱۸:۳۱:۲۹


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۹:۰۳ دوشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۰
1. رولی بنويسيد كه مربوط به تست دروازه بانی شما در كلاس كه در آخر تدريس مطرح شد باشه. اندازه، طنز يا جدی بودنش به عهده‌ خودتون. ( 15 نمره )

سیریوس، با نشاط و اعتماد به نفسی قوی کنار زمین ایستاده بود تا نوبتش شود. بعد از مدت 10 دقیقه لی جردن سوار بر جارو از کنار دروازه ها پایین آمد.
- سیریوس نوبت توئه.

سیریوس سوار بر جاروی خودش شد و به سرعت بالا رفت. ابتدا یک دور به افتخار بچه های گریف بدون دست (همون دست ولی ) دور زمین را پیمود و سپس نزد پروفسور رفت.
کینگزلی:
- بچه دفعه آخرت باشه جلوی استادت حرکات نمایشی اجرا می کنی ها!

سیریوس:
- پروفسور من فقط می خواستم به بقیه روحیه بدم!

- خیله خب دیگه! برو جلوی دروازه ها وایسا. پنج پنالتی زده میشه. چهار تاشو بگیری قبولی.

سیریوس به سمت حلقه های دروازه حرکت کرد و مقابل حلقه وسطی قرار گرفت. کینگزلی اولین پنالتی را اوت زد دومین ضربه او کبوتری را که در فاصله ده متری از بالای میله وسطی در حال عبور بود سرنگون کرد سومین ضربه را به سمت حلقه سمت چپی (چپ خودش) پرتاب کرد. سیریوس با سرعت به سمت حلقه رفت و با یک حرکت، با دم جارو سرخگون رو برگشت داد.
در چهارمین ضربه پروفسور شکلبوت توپ را با چرخش بیرون دست به سمت حلقه سمت راستی (راست سیریوس) پرتاب کرد. ابتدا سیریوس فکر کرد که توپ با این قوسی که برداشته عمرا" وارد دروازه شود ولی ناگهان توپ در هوا تغییر مسیر داد (مثل ضربه ایستگاهی کارلوس به فرانسه ) و در نهات حیرت سیریوس وارد دروازه شد.
آخرین و پنجمین ضربه. پروفسور این بار سرخگون را به چرخش داخل دست به سمت حلقه وسط پرتاب کرد. سیریوس که جلوی حلقه سمت چپ ایستاده بود و می دانست اگر این ضربه را نگیرد رد می شود، با سرعت به سمت حلقه حرکت کرد... اما سرعت سرخگون بیشتر از او بود. در این لحظه سیریوس جارو را رها کرد و با یک شیرجه بلند سرخگون را در هوا در نوردید... در همین حین با دست آزادش سوت زد و جارویش به سمت او آمد و او با یک حرکت مایکل جکسونی سوار بر جارو شد!

این بار دهان مبارک پروفسور باز مانده بود و به طور مداوم کف تولید می کرد!

2. چرا يك دوازه‌بان بايد از لحاظ روحی فردی قوی باشه؟ ( 5 نمره )

زیرا اگر دروازه بانی از لحاظ روحی و روانی در سطح پایینی باشد، ممکن است با دیدن جمعیت زیاد و شعار های ضد و نقیض تماشاگران، همان ابتدای کار خود را ببازد؛ و یا ممکن است با تشویق آن ها مغرور شده و از شدت هیجان به بازی گند بزند.

3. بيوگرافی يك دوازه بان كوييديچ رو بنويسيد. ( 10 نمره )

خانواده

نام کامل: رونالد بیلیوس ویزلی

تاریخ تولد: 1 مارس 1980

تبار: خون خالص

مادر: مالی پریوت ویزلی

پدر: آرتور ویزلی، رییس اداره سواستفاده از اشیا مشنگی، وزارت سحر و جادو.

هم نژادها: بیل، چارلی، پرسی، فرد، جرج و جینی.

کودکی: بزرگ شده توسط والدینی بامحبت و مراقب.

محل زندگی کودکی: پناهگاه.

شکل ظاهری

رنگ چشم: آبی

رنگ مو: قرمز آتشین

قد بلند

هاگوارتز

سال اول: 1991

گروه: گریفیندور

کوییدیچ: دروازه بان کوییدیچ گریفیندور

جارو: یک جاروی قدیمی شوتینگ استار تا اواخر 1995، سپس یک پاک جاروی 11 در سال 1995

مشخصات عمومی رون ویزلی (مختصر)

رونالد بیلیوس ویزلی ششمین پسر مالی و آرتور است. او در حال حاضر در هاگوارتز به سر می برد که در آنجا بهترین دوست هری پاتر است. رون یک دورنمای عمومی مثبت از زندگی دارد ولی با احساس زندگی کردن مثل پنج برادر دیگرش که در هاگوارتز نمره هایشان را به طرق مختلف گرفتند مبارزه می کند.

همچنین رون به دلیل فقر ناامید است. او وقتی که با ردای دومش که روی آن یراق دوزی داشت روبرو شد یا وقتی که صاحب جغد دیوانه ای شد که روی غذای بقیه جغدها خرابکاری می کرد، با تعجب فریاد زد: «چرا هر چیزی که من صاحبش می شوم آشغال است؟»


ویرایش شده توسط سيريوس بلك در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۱۳ ۹:۰۹:۴۷

تصویر کوچک شده


Re: دفتر فرماندهی کاراگاهان!
پیام زده شده در: ۱۸:۲۷ یکشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۰
الستور مودی

زحمت کشیدین فرم رو پر کردین اگر میشه یک بار دیگه فرم رو به صورت خوانا و اگر ناراحت نمیشید به تمام 10 سوال پاسخ دهید.



Re: دفتر فرماندهی کاراگاهان!
پیام زده شده در: ۱۹:۲۰ شنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۰
لی جردن تایید شد!

لطفا" رینک زیر رو به عنوان نشان کاراگاهان در امضای خود قرار دهید:

http://hazhir73.persiangig.com/image/Jadoo/karagahan.gif

لطفا" هر کی دوست داره عضو دفتر بشه فرم رو پر کنه و بفرسته. کسانی هم که اینجا عضو هستن بیان اینجا اعلام آمادگی کنن. از پذیرفتن مرگخواران نیز معذوریم!

فرم جدید (طراحی فرم از پرسیوال دامبلدور) :

فرم درخواست عضویت در هیئت کارآگاهان وزارت سحر و جادو

1-نام ،نام خانوادگی و سن خود را بیان کنید.

2-انگیزه ی شما برای ورود به این شغل.

3-فعالیت های عمومی یک کاراگاه و منزلت او در جامعه ی جادوگری را بنگارید.

4-ورود هرگونه مرگخوار به اداره ی کارآگاهان ممنوع است و متقلب تحت پیگرد قرار خواهد گرفت پس اگر در گروهک های دیگر سایت هم عضو بوده یا هستید کاملا مرقوم بفرمایید.

5-در شرح مأموریت های کارآگاهان آمده است:
منحرف سازی نامحسوس سوژه های مرگخواران به منظور ضربه زدن به اعتبار آنها و یافتن سرنخ برای دستگیریشان.
این مأموریت را گسترده تعریف کنید و در صورت امکان یک مورد انجام دهید.

6-جرم های زیر را بر اساس اولویت پیگیری مرتب کنید(از کم به زیاد):

الف-قتل و کشتار زنجیره ای
ب-دزدی و غارت
ج-شورش بر علیه وزیر
د-ارعاب و تهدید جامعه در ملاء عام(یعنی فعالیت های اوباش و اراذل در خیابان و کوچه ها)
ه- شوراندن موجودات اهریمنی نظیر دیوانه سازان و غول ها علیه جامعه ی جادوگری

7-از چه چیزی در زندگیتان می ترسید؟از چه چیزی وحشت دارید؟

8-اداره ی کارآگاهان در کدام طبقه از ساختمان وزارت واقع شده است؟

9- شب‎ ‎تاريكيست و ترس و توهم در وجود شما رخنه كرده ! هوا مه گرفته است و شما را‎ ‎به دنبال يك ‏ماموريت پيچيده فرستادند ، دقت كنيد كه ارزش معنوي اين‎ ‎ماموريت بسيار بالاست ، پس شما فرار نمي كنيد ‏‏! بلكه به راه خود ادامه مي‎ ‎دهيد و به برج صد طبقه اي كه مقصد شماست مي رسيد ، پيرزن همسايه دم در‏‎ ‎منتظر شماست و هدف هم در باند هلي كوپتر ايستاده است !چگونگي نجات گربه‎ ‎پيرزن همسايه از دست ‏عروس وي را روي باند هلي كوپتر شرح دهيد !(هدف، سطح‎ ‎رول و كيفيت طنزنويسي در عين حال جدي ‏نويسي است.با دقت تمام بنویسید.

10-هرگونه انتقاد یا پیشنهاد را در همین جا اعلام نمایید.

((از حسن نیت شما برای انتخاب این شغل خطیر ممنونیم))



Re: دفتر نظارت انجمن
پیام زده شده در: ۱۴:۵۱ جمعه ۱۰ تیر ۱۳۹۰
نقل قول:
ویکتور الان چند روزه داد می زنه می گه که هیچ کس اعلام آمادگی نکرده و افراد برای لیگ کم هستن و بعدش شما می گین که یه تیم بیاد ورزشگاه رزرو کنه؟!


من نگفتم همین الان تیم بیاد رزرو کنه. شما یه بار دیگه با دقت متن نوشته منو بخون:

نقل قول:
اونجا ملت بیان در مورد کوییدیچ هر چقدر دلشون می خواد تک پستی رول بزنن و اگر خواستن درخواست نقد بدن. یا مثلا" یک تیم کوییدیچ بیاد یک هفته زمینو رزرو کنه و اونجا با اعضاش بیاد رول ادامه دار بزنه.







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.