انوار طلايی رنگ و درخشان خورشيد، از شيشه های گلخونهی شمارهی 10 توی گلخونه میتابيدن و گرمای خفيف اما دلپذيری رو به كينگزلی و دانش آموزان هديه میدادن. كينگزلی، يه گلدون خاك گرفتهی سفالی اما بزرگ رو توی دست هاش گرفته بود و اون رو با احتياط روی ميز بزرگ قرمز رنگی كه جلوی دانش آموزان قرار گرفته بود، گذاشت.
- ببخشيد استاد، اون گياه توی گلدون چيه؟
- روح خرفت! وقتی درس رو شروع كنم میفهمی اين چيه! فهميدی؟
- بله استاد!
كينگزلی با عصبانيت پيوز رو از نظر گذروند كه كنار آنتونين توی هوا معلق بود و كنجكاوانه به گياهی خيره شده بود كه كينگزلی اون رو روی ميز گذاشته بود، گرچه كينگزلی خوب میدونست كه در پشت اون قيافهی كنجكاو، چه شخصيت بیشعور و پليد و خبيثی مخفی شده
.
- خوب، بچه ها! فكر میكنم معلم ها اون قدر در ترم های قبل با شما كار كرده باشن كه بتونيم از اين ترم كارمون رو در گلخونهی شمارهی 10 شروع كنيم... گلخونهای كه تقريبا" همهی گياهانش فوقالعاده خطرناكن. قبل از اينكه اسم اين گياه و كاربردهاش رو بهتون بگم، از پيوز میخوام كه خودش بياد كنار گياه واسته
.
پيوز در حالی كه كاملا" از پيشنهاد كينگزلی راضی به نظر میرسيد، زيرزيركی با خودكارش خطی رو روی آستين آنتونين كشيد و به طرف گياه مورد نظر حركت كرد و كنارش واستاد و شروع به حرف زدن كرد:
- من میدونستم كه جناب استاد كينگزلی قابليت تشخيص اين مسئله رو دارن كه من از همهی اين دانش آموزای بوقی بهترم و به همين خاطر من رو برای اين كار انتخاب كردن...
كينگز:
- ببخشين پروفسور، الآن من وظيفه ام چيه؟ بايد با اين گياه چی كار كنم؟
كينگزلی در حالی كه پوزخندی میزد، با حالتی تمسخر آميز و به آرومی گفت:
- الآن خودت میفهمی!
در همين لحظه صدايی از سوی گياه بلند شد و دهانهی جلويی اش هم اندازه با قطر دهانهی دهن گوريل انگوری باز شد (
) و پيوز رو در يك لحظه بلعيد و دوباره آروم گرفت. كينگزلی در حالی كه به شدت خوشحال به نظر میرسيد، رو به دانش آموزان گفت:
- نيازی نيس خوشحالیتون رو مخفی كنيد! يك دقيقه به همهتون اجازه میدم خوشحالی كنين
!
ملت بلافاصله از جاشون بلند شدن و هورا گويان جيغ كشيدن، بشكن زدن، همديگرو بغل كردن، با هم رقصيدن و بقيهاش رو با اجازه سانسور میكنيم
!
كمی بعد:كينگزلی رو به روی دانش آموزان ايستاده بود و در حالی كه لبخندی به لب داشت، شروع به حرف زدن كرد:
- اسم اين گياه
ماگما است كه به زبان كنگويی يعنی آدمخوار. اما اين گياه همه چيز میخوره، يعنی به جز آدم، حيوون میخوره، گياه های ديگه رو میخوره و همون طور كه ديدين روح هم میخوره! انواع كباب ها و پيتزاها و حتی كثافت كاری هم میخوره
!
- ببخشين استاد، چرا اسم اين گياه به زبان كنگوييه؟
- آفرين هاگريد! سوال خوبی پرسيدی. 10 امتياز برای هافلپاف...
- اما استاد، من عضو گريفيندورم!
- باشه، پس ده امتياز از گريفيندور كم ميشه. ديگه هم ور نزن، من هر وقت دلم بخواد به هافلپاف امتياز میدم
!
كينگزلی سرفه ای كرد و بیاعتنا به چهره های خشمگين گريفيندوری ها ادامه داد:
- داشتم جواب سوال هاگريد رو میدادم. اين گياه در كنگو كشف شده و به همين دليل اسمش هم كنگوئيه. جادوگران آفريقايی معمولا" از اين گياه برای مبارزه استفاده میكنن و معمولا" موفق میشن دشمنانشون رو طعمهی اين گياه بكنن. در قرن پونزدهم، در جنگی كه بين جادوگران اروپايی و آفريقايی انجام گرفت، اروپايی ها به خاطر اينكه اصلا" با اين گياه آشنايی نداشتن، متحمل شكست سنگينی شدن.
در همين لحظه رز دستش رو بالا برد و پرسيد:
- ببخشين استاد، چرا اين ماگما همه چيز رو نخورد؟ مگه شما نگفتين هر چی ببينه میخوره؟
كينگزلی:
- اين يه ماگمائه كه هر روحی رو ببينه در جا میخوره، اما شكم كوچيكی داره و به همين خاطر چون تازه غذا خورده تا يه ساعت ديگه خطری كسی رو تهديد نمیكنه و مطمئنا" به خاطر شكم كوچيكش ما رو نمیخوره! خيالتون راحت!
كينگزلی بعد از اتمام جملهاش و در حالی كه مخفيانه بيست امتياز ديگه به هافلپاف میداد (
)، چوبدستیاش رو به طرف ريشهی ماگما گرفت. طلسم بنفش رنگی از نوك چوبدستی كينگزلی خارج شد و باعث شد تا ماگما با ريشه اش از خاك كنده بشه و محكم روی زمين بيفته.
- همون طور كه ديدين ماگما رو ميشه از بين برد. شما بايد ورد « ماگمائيوس » رو به طرف ساقهی اين گياه نشونه بگيرين. اگه طلسم به ساقه اصابت كنه گياه درجا از بين ميره، اما معمولا" گياه های پيشرفته تر كه تو آفريقا پيدا میشن، ساقه هاشون به خوبی در مقابل طلسم جاخالی میدن و نابود كردنشون سخته.
كينگزلی لبخندی زد و از كلاس خارج شد و به دنبالش تكاليف روی هوا نقش بستن و بعد از چند لحظه كه دانش آموزان از تكاليفشون مطلع شدن، نوشته ها محو شدن.
تكاليف:
1. برای از دست رفتن روح پيوز
، يك صلوات يا فاتحه توی دلتون بفرستين تا اين يه نمره رو بگيرين! ( 1 نمره ! )
2. يك رول در مورد مبارزهی خودتون با يه جادوگر آفريقايی بنويسيد. اگه مردين خدا رو شكر، اگه زنده موندين به درك!
( 29 نمره ! )