هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: اگه ميتونستي از يه ورد استفاده كني اون چي بود؟
پیام زده شده در: ۱:۵۸ جمعه ۲ خرداد ۱۳۹۹
#41
اکسیو .....له وی کورپوس.....اکسپلیارموس
کل کارای روزانه آدمو راه میندازن
اکسیو که معلومه
له وی کورپوس وقتی از یکی لجت گرفت عالیه
اکسپلیارموس هم برای وقتایی که یه نفر یکی از وسایلتو بر میداره و باید کلی برای پس گرفتنش دنبال طرف بدویی


ویرایش شده توسط شیلا بروکس در تاریخ ۱۳۹۹/۳/۲ ۲:۰۸:۱۲

هیچکس حق نداره ازم دورش کنه!

"ONLY RAVEN"


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۷:۱۶ پنجشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۹
#42
کی؟
شیلا بروکس


هیچکس حق نداره ازم دورش کنه!

"ONLY RAVEN"


پاسخ به: بعد از دامبلدور و لرد سیاه کی قوی ترین جادوگره؟چرا؟
پیام زده شده در: ۲:۰۷ پنجشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۹
#43
نارسیسا گانت(اینکه نمیشناسیش مشکل من نیست )


هیچکس حق نداره ازم دورش کنه!

"ONLY RAVEN"


پاسخ به: الگوی شما کدام شخصیت هری پاتر است؟ چرا؟
پیام زده شده در: ۰:۳۷ پنجشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۹
#44
هرمیون

هر کاری که هرمیون میکرد من برعکسشو میکنم اون کلی تمرین میکرد من مادر زادی همه چی رو از برم
اون درس میخوند من میخوابم
اون استرس میکشید برای امتحان من رلکس یه کمی درس میخونم بعد میرم برای خودم
آخه الگو برداری تا چه حد


هیچکس حق نداره ازم دورش کنه!

"ONLY RAVEN"


پاسخ به: سپر مدافعت چه شکلیه؟
پیام زده شده در: ۲۱:۲۰ چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
#45
مار


هیچکس حق نداره ازم دورش کنه!

"ONLY RAVEN"


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۰:۲۱ چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
#46
نام :شیلا بروکس
نام مستعار: نارسیسا
رده خونی : اصیل زاده(در خفا نواده اسلیترین)
چوبدستی: چوب درخت سرخدار و ریسه قلب اژدها 28 سانتی متر
گروه هاگوارتز :ریونکلا
وفاداری : مرگخوار (فقط به دلایلی که کسی جز خودش خبر نداره)
مشخصات ظاهری:
رنگ چشم:سبز تیره
رنگ مو : مشکی
مدل مو :لخت (معمولا دم اسبی میبنده که توی دست و پاش نباشه)
توانایی ویژه : جادودم , دستبند جادویی قدرتمند که از جدش سالازار اسلیترین بهش رسیده , مارزبان
شرح زندگی:از بچگی همه فکر میکردن که یه فشفشست خواهر دوقلوش تینا هنگام11سالگی نامه هاگوارتز را دریافت کرد اما در آن زمان شیلا جادویی در وجودش نداشت و همه اعضای خانواده براش ناراحت بودن تا این که پس از یک سال بعد از شروع تحصیل خواهرش در هاگوارتز متوجه شدن که شیلا جدیداً کار های عجیبی میکنه و خواهرش تینا یک بار متوجه شد که شیلا در حال حرف زدن بایک ماره همان موقع یک جغد برای پروفسور دامبلدور فرستاد و پروفسور به خانه شیلا و خانواده اش آمد و تایید کرد که شیلا یک جادودم (کسی که هنگام تولد هیچ قدرت جادویی ندارد و پس از چند سال این قدرت ها به او اهدا میشود و معمولا فرد شباهت زیادی بایکی از اجدادش پیدا میکند) است و باید از سال بعد همراه با تینا در هاگوارتز تحصیل کند
تابستان گذشت و شیلا به هاگوارتز رفت ولی با آنکه نواده اسلیترین بود به خاطر هوش سرشارش در ریونکلاو افتاد پس از جشن شروع سال متوجه شد که باید در یک سال دو سال تحصیلی رو بگزراند تا در سال بعد با همسن و سال های خودش به سال سوم برود برای به او اطلاع داده شد که علاوه بر کلاس دوم که به صورت عادی میگزراند کلاس های سال اول راهم به صورت خصوصی از پروفسور اسنیپ و پروفسور فلیت ویک خواند و چون یک جادودم بود و استعداد فراوانی داشت اصلا برایش سخت نبود و به راحتی این دوره را پشت سر گزاشت و در تمام این سال علاوه بر درس هایش از مارزبانی خود استفاده کرد و 10مار را به طور همزمان پرورش داد و اونها رو توی یه چمدون که با افسون بزرگ کردن غیر قابل تشخیص نگه داری کرد و هر سال 10 تای دیگر را پرورش میداد و به آنها اضافه میکرد او پس از اتمام 14 سالگی خود به مرگخواران پیوست اما تا آخر عمرش حتی یک بار ولدمورت را سرورم یا ارباب خطاب نکرد(همیشه از نام تام استفاده میکرد)


----

تایید شد!


ویرایش شده توسط Amitis1386 در تاریخ ۱۳۹۹/۲/۳۱ ۰:۳۵:۲۲
ویرایش شده توسط حسن مصطفی در تاریخ ۱۳۹۹/۲/۳۱ ۰:۵۹:۲۰
ویرایش شده توسط شیلا بروکس در تاریخ ۱۳۹۹/۲/۳۱ ۱:۵۹:۳۲

هیچکس حق نداره ازم دورش کنه!

"ONLY RAVEN"


پاسخ به: هدف دراکو چه بود ؟ کشتن دامبلدور يا ورود مرگخواران ؟
پیام زده شده در: ۱۷:۴۹ سه شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
#47
دراکو از ولدمورت می ترسید و فکر میکرد اگه کاری که میخواد رو نکنه ممکنه خودش و خونوادش کشته بشن و نگران باباش هم بود که ولدمورت هنوز اونو بخاطر اینکه نتونست اون گوی رو بدست بیاره نبخشیده بود



پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۷:۲۸ سه شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
#48
سلام خسته نباشید

من
مغرورم
خودخواهم
یه کمی بدجنسم
اعتماد به نفس بالایی دارم
اولویت هام به ترتیب ایناست
1)اسلیترین
2)اسلیترین
3)اسلیترین
4)اسلیترین

به جز اسلیترین از بقیه گروه ها خوشم نمیاد
ممنون میشم اگه بزارینم توی اسلیترین
(اگه نرم اسلیترین کلی از برنامه ریزی هام به هم میخوره)

جواب بده دیگه کلاه جان



-----
ریونکلاو

مرحله بعد: انتخاب یک شخصیت از لیست شخصیت های گرفته نشده و معرفی آن در تاپیک معرفی شخصیت.


ویرایش شده توسط Amitis1386 در تاریخ ۱۳۹۹/۲/۳۰ ۱۹:۵۹:۲۶
ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۹/۲/۳۰ ۲۲:۰۳:۰۷


پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۱۶:۰۲ سه شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
#49
تصویر شماره 4


پروفسور مک گونگال وارد سالن شد رو به ما گفت :
شما قبل از شروع جشن باید گروهبندی بشین تا وقتی که توی هاگوارتز درس میخونید گروهتون حکم خانوادتون رو داره هر فعالیت باعث کسر امتیاز یا افزایش امتیاز گروهتون میشه و در آخر سال این امتیاز ها مقایسه میشه و ...

صداش توی گوشم محو اصلا حوصله نداشتم به حرفاش گوش کنم همه رو قبلا از آنیسا و مامانم شنیده بودم . اوه راه افتادیم !
چرا بقیه انقدر استرس دارن ؟! مگه نمیدونن فقط باید یه کلاه رو بزاریم روی سرمون!

_کالین کریوی

وا آخه چرا انقدر با ترس و لرز راه میره!

_گریفیندور
_جینی ویزلی
_گریفیندور
_نارسیسا گانت

وای نه ! چرا به این زودی اسم منو صدا زد ؟! ولی چی شد ؟!چرا یهو همه ساکت شدن؟!
آنیسا کاش کنارم بودی ! خواهری!
ولی الان فقط یه نگاه میتونم بهت بکنم

به سمت میز هافلپاف برگشت و نگاهش به نگاه خواهر دوقلوش گره خورد آنیسا به او چشمک زد و با دست علامت پیروزی نشانش داد تا به او دلگرمی بدهد
کمی آرام شد

ممنون آنیسا ! من نباید مثل بقیه لرزون لرزون راه برم من یه جادودمم یه جادودم و از بقیه یه سال بزرگ ترم

پس با قدم های آروم ولی محکم راه افتاد و کلاه رو روی سرش گذاشت وتا پایین چشمانش پایین آمد بلافاصله بعد از قرار گیری کلاه روی سرش فریاد زد: _اسلیترین

دست و صوت اسلیترین ها بلند شد اونا هم شنیده بودن که من جادودمم باورم نمیشه چطور ممکنه آنیسا خواهر دوقلوی من توی هافلپافه و من توی اسلیترین این غیر ممکنه البته مامانم بهم گفته بود که پدرمون نواده اسلیترینه و من و آنیسا هم هستیم اما تا الان فکر نمیکردم اهمیت زیادی داشته باشه اه پس کی این جشن بی مزه تموم میشه میخوام با آنیسا حرف بزنم



آخیش تموم شد
_آنیسا آنیسا
_اسلیترین ها با من بیاین سال اولیا

اه چی میگی من میخوام با خواهرم حرف بزنم پس نمیام
_آنیسا صبر کن
_بله چی شده نارسیسا
_به من بگو چطور ممکنه توی دوتا گروه مختلف بیوفتیم آخه ما دوقلوییم
_نارسیسا عزیزم ما دوقلوهای نا همسانیم و همه چیزمون با هم فرق داره و در بعضی مواقع کاملا برعکس همیم
_اما ...
_نارسیسا گانت

سرش رو برگردوند یکی از اسلیترینی های بزرگ تر پشتش بود

_بله
_پروفسور اسنیپ گفتن بری به دفترشون
_کی؟ من؟! برای چی؟!
_من نمیدونم فقط گفتن که باید بری
_من حتی نمیدونم این پروفسور...اسمش چی بود؟!
_پروفسور اسنیپ
_بله همون نمیدونم کی هست یا دفترش کجاست یا اصلا چی درس میده
_الان باید به همه سوالات جواب بدم؟!

آنیسا وارد بحث شد :
_نه. من راهنماییش میکنم
_خوبه

آخیش رفت
_خب آنیسا حالا بگو این پروفسور نمیدونم چی چی کیه
_پروفسور اسنیپ استاد درس معجون هاست و استاد گروه توئه
_یعنی فقط اون به گروه من درس میده ؟!
_نه یعنی سرپرستی گروهت با اونه اگه مشکل انضباطی یا هر چیز دیگه ازت ببینن اون تایین میکنه مجازات یا جاییزت چی باشه
_مجازات؟!
_بله
_چجور مجازاتی ؟
_مثلا باید بری یه جایی از قلعه همراه فیلچ که سرایدار قلعه ست اونجا رو تمیز کنی
_وای نه
_فک نمیکنم کارت به اونجا ها بکشه
_هر چیزی ممکنه !خب حالا بنظرت با من چیکار داره
_فک کنم چون تو یه جادودمی میخواد خودش بهت درس بده
_یعنی چی ؟!
_یعنی اینکه چون تو یه سال از هم سن و سال های خودت توی درس ها عقب تری باید برات کلاس فشرده بزاره و کل سال دو سالو بهت یاد بده تا سال بعد همراه با بقیه بری کلاس سوم
_آخجون
_دیگه داریم میرسیم
_اینجا کجاست منو آوردی خیلی بد قیافست
_دفتر پروفسور اسنیپ توی یکی از دخمه هاست
_اه نگو
_مگه چه اشکالی داره
_خب اگه چیزایی که گفتی درست باشه من باید هر روز اینجا رو تحمل کنم
_آهان آره خب
_فعلا بای آنیسا
_موفق باشی

آروم به در کوبید
_بیا تو ...



پ.ن: توی معرفی شخصیت توضیح میدم جادودم یعنی چی
***

پاسخ:
خوش اومدی به کارگاه نمایشنامه نویسی نویسی. نمایشنامه جدیدی بود، یعنی خلاقیتت توش دیده میشد و این که سعی نکردی صرفا رونوشتی از کتاب یا فیلم های هری پاتر باشه خیلی خوبه. قبل از اینکه درمورد محتوای پستت نظر بدم، چنتا نکته درمورد ظاهر پستت میگم.

نقل قول:
دست و صوت اسلیترین ها بلند شد اونا هم شنیده بودن که من جادودمم باورم نمیشه چطور ممکنه آنیسا خواهر دوقلوی من توی هافلپافه و من توی اسلیترین این غیر ممکنه البته مامانم بهم گفته بود که پدرمون نواده اسلیترینه و من و آنیسا هم هستیم اما تا الان فکر نمیکردم اهمیت زیادی داشته باشه اه پس کی این جشن بی مزه تموم میشه میخوام با آنیسا حرف بزنم



آخیش تموم شد
_آنیسا آنیسا
_اسلیترین ها با من بیاین سال اولیا

اه چی میگی من میخوام با خواهرم حرف بزنم پس نمیام
_آنیسا صبر کن
_بله چی شده نارسیسا


"دست و سوت اسلیترین ها بلند شد. اونا هم شنیده بودن که من جادودمم؛ باورم نمیشه! چطور ممکنه آنیسا خواهر دوقلوی من توی هافلپافه و من توی اسلیترین؟ این غیر ممکنه. البته مامانم بهم گفته بود که پدرمون نواده اسلیترینه و من و آنیسا هم هستیم، اما تا الان فکر نمیکردم اهمیت زیادی داشته باشه. اه. پس کی این جشن بی مزه تموم میشه میخوام با آنیسا حرف بزنم.
آخیش تموم شد.
_آنیسا! آنیسا!
_اسلیترین ها با من بیاین، سال اولیا!

اه چی میگی؟ من میخوام با خواهرم حرف بزنم پس نمیام.
_آنیسا صبر کن!
_بله، چی شده نارسیسا؟ "


نکته ای که می‌خواستم بگم درمورد علامت های نگارشی بود، که جاشون توی پستت خالی بود و وجودشون الزامیه چون هم به روون شدن پستت کمک می‌کنه، هم زیبایی ظاهری پست رو بیشتر می‌کنه. نکته دوم هم در رابطه با شکلک بین توصیفه، که البته یه مورد سلیقه ایه، ولی نیازی به استفاده ش توی این پست نبود. یسری جاها هم غلط املایی و جا گذاشتن حروف دیده میشد که با چک کردن پستت قبل ارسال می‌تونی به راحتی حلش کنی.
درکل، پست خوبی بود، مشخصه نکات ابتدایی و مهم درمورد نوشتن رو بلدی و ایرادات کوچیکت هم توی ایفای نقش درست میشن، پس بیشتر از این منتظرت نمی‌ذارم...


تائید شد!
مرحله بعدی: گروهبندی!


ویرایش شده توسط Amitis1386 در تاریخ ۱۳۹۹/۲/۳۰ ۱۶:۲۰:۱۸
ویرایش شده توسط Amitis1386 در تاریخ ۱۳۹۹/۲/۳۰ ۱۶:۴۰:۳۴
ویرایش شده توسط تام جاگسن در تاریخ ۱۳۹۹/۲/۳۰ ۱۷:۰۱:۵۹
ویرایش شده توسط شیلا بروکس در تاریخ ۱۳۹۹/۲/۳۱ ۲:۰۱:۵۶

هیچکس حق نداره ازم دورش کنه!

"ONLY RAVEN"


پاسخ به: دوست داري جاي كدوم يكي از بازيگر هاي هري پاتر باشي؟
پیام زده شده در: ۳:۵۴ سه شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
#50
فقط و فقط "نارسیسا گونت"
( اگه نمیشناسینش یکم دقیق تر کتابا رو بخونین !
.
.
.
.
.
.
.
.
اونوقت می فهمین که معمولا با کسی جز خواهر دو قلوش ( آنیسا گونت )نمیگرده پس معلومه که رولینگ نمیشناختتش )


ویرایش شده توسط شیلا بروکس در تاریخ ۱۳۹۹/۲/۳۱ ۱:۵۶:۰۳

هیچکس حق نداره ازم دورش کنه!

"ONLY RAVEN"






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.