و اما در مورد توهین های من من اگه قصد غرض ورزی نمی دیدم محال ممکن بود که توهین کنم چون همون دوست عزیز که تو صفحه ی قبل تشکر کرده بود 3 ماه حتی سر به سایت نزده بود چه برسه پست رول و مشابه هاشم تو پست های بلیز و سیریوس بود که کم هم نبودند .
مینروا اگه منظورت من بودم خوب خودت هم میگی من ماها به سایت سر نزده بودم وقتی هم دیدم من رو از ایفای نقش خارج کردن تعجب نکردم حتی خیلی وقت با اینکه هر دو سه روز سر میزدم بازم از ایفای نقش خارج شده بودم حتی شناسه من رو به کسی دادن دوستان حتما یادشون هست حتی 1 ماه صبر کردم تا شناسه لوسیوس دوباره آزاد بشه همین چند روز پیش هم بعد از دیدن نداشتن ایفای نقش مثل همیشه دوباره درخواست دادم و خیلی زود هم همه چیز درست شد... و نیازی هم نبود که بیام تو گفتگو با مدیران بگم اوووووووووووووووی کودوم فلون فلون شده ای جرات کرده من را از ایفای نقش خارج کنه؟ من خیلی گولاخم هیچکی نمی تونه من را از ایفای نقش خارج کنه شما خودتون دنبال حاشیه بودید یا شاید فکر می کردید ایقدر تاثیر گذارید که مدیری به خودش فکر گرفتن دسنرسی شما از ایفای نقش را نمیده...؟
من پست های شما را بررسی کردم و دیدم مدت هاست که پستی در ایفای نقش نزدید... من هم قبلا دوبار به همین دلیل از ایفای نقش خارج شدم اما هیچ وقت موقع برگشت اینجوری برخورد نکردم در آخر از اینکه به ایفای نقش برگشتید خوشحالم امیدوارم که ارزش این همه جدل را داشته باشه هر چند فکر کنم اگه در آخر تشکری از دالاهوف می کردید بد نبوده چون من مطمئنم از روی عمد نبوده و مسائل خاص نبوده بلکه یک اقدام فراگیر که شامل من و شما و خیلی های دیگه هم بوده فقط شما نبودید که خارج شدید...
از همه سپاس گذارم همینجا از آلبوس عزیز به خاطر زحمتی که برای بخش های سایت میکشه تشکر میکنم... یه روز خوب میاد....
در جهنم. لردسیاه زیر سایه بید نوازش کن در حال استراحت بود... بید نوازش کن برگهای لطیفش را روی سر بی موی لرد میکشید.
لردسیاه: چه احساس خوبی من هرگز اینجا را به همین راحتی به دست دامبل مفت خور نمیدم... لرد سیاه جامی در دست داشت آن را بالا گرفت فرشته کوچکی که بالای لرد بال بال میزد و کوزه ای در دست داشت باز هم برای لرد سیاه نوشیدنی شهد گلهای بهشتی و عسلی ریخت... :pint: مرگخواران که همگی در حال تمرین یکی یکی طلسم ها بودن تا شاید بتوانند طلسم پیچیده ای که رز پیدا کرده بود را اجرا کنند.. تیکه پاره و کلافه شده بودن... صورت رز حالا علاوه بر زخم های مشت های لرد دچار سوختگی طلسم ها هم شده بود... یکی از مرگخواران به طرف لردسیاه رفت گفت:
-لردسیاه این طلسم خیلی پیچیده است ما هر چی می پیچیم باز طلسم هم میپیچه... شما که اجرای این طلسم برایتان آنجور که میگید خیلی راحت هست چرا به ما مرگخواران هم یاد نمی دهید... شما که بزرگنرین جادوگر هستید...
لرد سیاه که کمی مظترب شده بود: چی من؟! آه آره این طلسم ها برای من مثل آب خوردن ولی من میخوام شما یاد بگیرید تا همه شما بتونه در بهشت بمونه پس برید بازم سعی کنید هر وقت موفق شدید برگردید تا ببینم خوب یاد گرفتید یا نه ... لرد سیاه که حالا دروغ گفته بودکه این طلسم را بلد هست تا مرگخواران را وادار به اجرای آن کند تحت یک جادوی کهن بهشت قرار گرفت.... دماغ لرد سیاه لحظه به لحظه از کله کچلش فاصله می گرفت و کش می امد... مرگخواران: لرد سیاه:
لرد سیاه که حالا یه مشکل دیگه هم پیدا کرده بود به یکی از فرشته ها گفت این چه بلای هست؟
فرشته: این یک طلسم کهن بهشت است که اگر کسی در بهشت درغ بگوید اینجوری می شود.
مرگخواران: که تو بلدی این طلسم را اجرا کنی حالا چه خاکی توی سرمون برزیم؟
ویرایش شده توسط لوسیوس مالفوی در تاریخ ۱۳۹۰/۱/۵ ۱۱:۳۹:۴۲
نام:لوسیوس نام خانوادگی: مالفوی گروه:اسلیترین کبیر تاریخ تولد:1954 اطلاعات مربوط به خانواده: اصلیت: خالص، اصیل، نجیب زاده، Pure-blood مسکن: قصر( خانه اشرافی) مالفوی واقع در ويلتشاير، در جنوبغرب انگلستان.. همسر: نارسیسا مالفوی (بلک) فرزند: دراکو مالفوی حیوان خانگی: عقاب ظاهر:رنگ چشم: سرد خاکستری. رنگ مو: بور رنگ پريده. از كتابها: " او همان صورت تيز رنگ پريده را داشت و چشمهاى خاكسترى سرد يكسان."( گزينش تراشه 4) هاگوارتز: سال ورود: 1965 گروه: اسلیترین چوب جادو : نامشخص بسیار گران قیمت سازمانها و تعيين نسبها: مرگ خواران ، عضو هیئت حاکم هاگوارتز تا سال 1993 . خصوصیات: خیال انگیز, طرح ریز و تمدید گر, نفوذ پذیر, Imperius Curse,تهدید کردن ماگل ها . زندانی شده: 24 ژوئن 1995 در نبرد دپارتمان معماها گيرافتاده و در (آزکابان) او را زندانى كردند[1] بخش از اقدامات لوسیوس مالفوی لوسیوس مالفوی یک مرگ خوار بود، او به لردولدمورت برای ایجاد حکومت وحشت کمک میکرد و یکی از خادمان لردسیاه بود. لوسیوس با تهدیدات خود و نفوذ موفق شد دامبلدور را یک مدیر ضعیف نشان دهد و موفق شد مقام حاکمیت هاگواتز را از او بگیرد برای مدت موقتی. لوسیوس یک چن خانگی داشت که نامش دابی بود، این جن میبایست تا ابد به خانواده مالفوی خدمت میکرد ، اما هری با کلک زدن به لوسیوس دابی را آزاد کرد. پس از پس گرفتن جايش به عنوان يك مرگ خوار در 24 ژوئن 1995، لوسيوس در حمله به هرى در قبرستان (ليتل Hangleton) شركت كرد.
لوسيوس مرگ خواران را در نبرد در دپارتمان معماها رهبرى مى کرد، اما نتوانست پيشگويى را به دست بياورد. و گیر افتاد و به آزکابان فرستاده شد، پس از دستگيرى لوسيوس، خانه اشرافى [مالفوی] دومرتبه به وسيله كارمندان وزارتى را مورد حمله واقعشده بود؛ لرد سیاه از گزارش های که از دپارتمان معماها آمده بود خشمگین شد و طرحی داد که از پسر لوسیوس برای کشتن دامبلدور استفاده میکند. هری فکر میکرد که با رفتن پدر دراکو مالفوی او جای پدرش جانشین شده با این که فقط 16 سال داشت.
تایید شد! مجددا به ایفای نقش خوش آمدید.
ویرایش شده توسط لوسیوس مالفوی در تاریخ ۱۳۹۰/۱/۴ ۱:۰۷:۵۱ ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۹۰/۱/۴ ۱:۵۱:۰۴
من هم باز گشایی و رفع مسدودی را به جامعه هری پاتریست کشور تبریک می گویم باشد سر آغازی بر دورانی جدید و روز هایی گرم و شاد پر جنب و جوش در سایت کبیر جادوگران.
با احترام فراوان و خسته نباشید ایول دار به مدیران به خصوص علی نیلی.
پست سیریوس عزیز در آزکابان فکر کنم یه مشکلاتی داشت:
1. روفوس فکر کنم چوب دستی نداشت اگه اشتباه نکرده باشم. 2.سیریوس خیلی آنی و الف دالی وارد داستان شد... 3. هیچی دیگه فکر کنم سوژه را در کل مورد شهادت قرار دادند...
جا داره محفلی ها یه کم منطقی تر در مقابل ارتش کبیر تاریکی قرار گیرند تا حداقل فرقی بین محفل و الف دال و... باشه... با تشکر مسئول برگذاری هفته کل کل.
ویرایش شده توسط لوسیوس مالفوی در تاریخ ۱۳۸۹/۳/۱ ۲۳:۰۳:۴۶
هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.