هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: یک سوال مطرح شده، متناسب با هر یک از گروههای هاگوارتز به آن جواب دهید
پیام زده شده در: ۲۱:۲۸ سه شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۷
#51
.به کدام یک از خصوصیات خودتان افتخار میکنید:
الف)اصالتتون
ب)خوشبینی تون
ج)هوش و ذکاوتتون
د)مهربانیتون

۲.در صورت تکرار قصه ی سه برادر کدام یک را انتخاب می کردید:
الف)سنگ زندگانی
ب)شنل نامرئی
ج)ابرچوبدستی
د)دانش پس از مرگ

۳.از بین اشیا صندوق جادویی کدام را برمیدارید:
الف)کلید طلایی
ب)بطری زیبا و خالی
ج)کتاب نقره ای
د)شمیشر جواهر نشان

۴.هنگام عبور از پل با دوستان صمیمیتون غولی اجازه ی عبور نمیدهد آنگاه شما چه میکنید:
الف)تسلیم شدن و تعظیم کردن بدون هیچ جنگ و خونریزی
ب)پاسخ به معمای غول برای عبور
ج)داوطلب شدن برای مبارزه
د)عبور از پل دیگر که پس از عبور شما خواهد شکست(کم ظرفیت)

۵.از جادو برای چه استفاده میکنید:
الف)به دست آوردن قدرت
ب)در راه پیشرفت
ج)راحتی و آسایش
د)محبت و کمک به دیگران

۶.در برابر چه چیزی کمترین مقاومت را دارید:
الف)جهالت
ب)خواری
ج)گرسنگی
د)تنهایی

۷.از چهار جام کدام را مینوشید:
الف)جام پر از مایع خونی رنگ
ب)جام پر از مایع نقره ای رنگ
ج)جام پر از مایع شفاف یا بیرنگ
د)جام پر از مایع طلایی رنگ

۸.کدام مورد را دوست دارید قبل از بقیه مطالعه کنید:
الف)غول
ب)سانتور
ج)دیوانه ساز
د)انسان

۹.به کدام جادو علاقه خاصی دارید:
الف)جادوی سفید
ب)جادوی خاکستری
ج)جادوی سیاه
د)همه ی موارد

۱۰.از چه حادثه ای بیشتر می ترسید:
الف)از بین رفتن گنجینه ی دانشتان
ب)شکستن چوبدستیتان
ج)از بین رفتن کل زحماتتان
د)مرگ یکی از دوستانتان


تا حالا کسی با گیتار زده تو سرت!؟


پاسخ به: قلم پر تندنویس
پیام زده شده در: ۲۱:۰۶ سه شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۷
#52
نقل قول:
شخصیت پردازی های اینجا هم... قصد توهین ندارم ها ، ولی راستشو بخوای زیاد تعریفی نداره و تو داشتن یک تیکه کلام خاص یا یک وسیله ی خاص با دو سه تا ویژگی اخلاقی خلاصه میشه.


در این مورد به نظر من (توهین نباشه) ولی تو محفل همتون یه سری ادم کامل ساختید همه شجاع مهربون,...
به نظر من اینکه فقط یه تیکه کلام داشته باشی بهتر از اینه که یه شخصیت تمام کمال داشته باش توهین نباشته ولی همین ادر کانلی , من شخصیت بد یا رفتار اشتباهی ازش ندیدم نمی دونم خودم در این مورد جه مقدار موفق بودم ولی سعی کردم اشلی یه سری اخلاق بد هم داشته باشه. این یکی از اصلی ترین دلایلیه که ما تازه واردا علاقمون تو سایت به جبه ی سفید کم میشه ولی اگه شخصیت مرگخورا رو دیده باشی متوجه میشی هر کدوم یه چندتا اخلاق بد دارن


تا حالا کسی با گیتار زده تو سرت!؟


پاسخ به: آواداکداورا در دنیای واقعی!!!
پیام زده شده در: ۲۰:۵۴ سه شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۷
#53
_اودراکاداورا!

این اولیش تقدیم به تمام هیتر های عشقم زیر گل برن همشون!

دومیش تقدیم به تمام پاچه خواران

و سومیش تقدیم به همه ی کسایی که ناجوانمردانه در بازی زندگی پیروز شدن


تا حالا کسی با گیتار زده تو سرت!؟


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲۰:۱۱ سه شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۷
#54
سلام
اول از همه متشکرم که نقدها رو انقدر خوب انجام میدید و متاسفم که اینقدر نقد می خوام ولی لطفا مقدور بوداین هم نقد کنید.


سلام

اشکالی نداره. برای تازه واردا سخت نمی گیریم تا زودتر اشکالاتشونو پیدا کنن و خودشونو بشناسن.

نقد پست شما ارسال شد!


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۷/۸/۲۹ ۲۲:۳۲:۱۶

تا حالا کسی با گیتار زده تو سرت!؟


پاسخ به: باغ وحش هاگزميد
پیام زده شده در: ۲۰:۰۷ سه شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۷
#55
- هکتور! تو نمی خواد پاچه خواری اربابو بکنی!

اما حیف که کار از کار گذشته بود, هکتور روی زرافه معجون کوچک کننده ریخته بود! دریغ که فقط زرافه کوچک نشده بود بلکه لرد هم همراه او کوچک شده بود. لرد کوچک تقریبا قد کف دست بود و زرافه کمی از او بلند تر, مرگخواران سعی کردند لبخند ملیحی بزنند اما چون تا به حال نخندیده بودند صورت هایشان در حال ترک خوردن بود.
_ اخی, لرد چه ناز شدی!
_ تو با اجازه ی کی به ما میگی ناز!؟ چه کسی ما رو این شکلی کرده!؟ نگین دوباره هکتور از اون معجونهاش استفاده کرده؟
-استفاده کرده.
-کاش استفاده نکرده بودم. منو بزنین بکشین!

هکتور به سمت لرد امد و او را بلند کرد, لرد اماده شد تا اوادراکاداورا را با چوب دست یک سانتی خود اجرا کند که یک ققنوس بزرگ از بالای سر انها گذشت و صدا های عجیبی از خود تولید کرد, بعد کمی ارتفاعش را کم کرد و با پنجه هایش لرد سیاه را بلند کرد, احتمالا کله ی او را با دانه ای چیزی اشتباه گرفته بود.

-خاک تو اون سر بی مغزت کنن هکتور! برای چی به لرد دست میزنی؟ الان اون ققنوس لرد رو میده محفلیا بدن ویزلیا بخورن.
- مگه ویزلیا لرد سیاهم می خورن؟
- به اونا باشه گاو زنده زنده هم می خورن.
- فعلا خورد و خوراک ویزلیارو ول کنین, لردمونو بردن!


ویرایش شده توسط اشلی ساندرز در تاریخ ۱۳۹۷/۸/۲۹ ۲۱:۴۴:۲۷

تا حالا کسی با گیتار زده تو سرت!؟


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۹:۰۲ جمعه ۲۵ آبان ۱۳۹۷
#56
این پست رو نقد کنید احساس می کنم خیلی سریع پیش رفته.


تا حالا کسی با گیتار زده تو سرت!؟


پاسخ به: زندگی به سبک سیاه
پیام زده شده در: ۸:۵۵ جمعه ۲۵ آبان ۱۳۹۷
#57
-نخبه این شیر نه! اون شیری که از گاو می گیرن!از بقالی می تونی بخری!


دیانا که به نظر می اومد به کشف بزرگی رسیده; بدو از اتاق خارج شد.


-تا دیانا نیست شما ها رز بیارین! اونم تو دستوره. فکر کنم تو باغچه ی خونه ی گریمولد یه چندتایی دیدم.
- به نظرت یه مشت مرگخوار بریزن تو خونه ی گریمولد چه فکری می کنن؟ یکی رو پیدا کنید مرگخوار نباشه.
- تو خونه ی ریدل مگه غیر مرگخوار هم پیدا میشه؟ اون کله ی پوکتو یه مقدار استفاده کنی مشکلی پیش نمیاد.


صدای اشلی از اون سر دراومد و معلوم بود بهش برخورده.

-اوی! اوی! اوی! من اینجا کشکم؟
-خوبه دیگه، اشلیو می فرستیم بره گل بچینه.
-من همون کشک می مونم، خودتون برید.


اشلی که فهمیده بود چه گندی زده شروع به جمع کردن گندش کرد.
- می گم دیانا نیومد کجاست؟

همان موقع دیانا با یک گاو وارد شد.
- بقالی سر کوچه نداشت! تا مزرعه رفتم، مرده گفت بندازین تو دیگ شیرش در میاد.
-ماااا،ماااا
-احمق اصلا از گاو نر شیر درنمیاد، اشلی فکر نکن حواسم بهت نیست!
-اصلا چرا من برم؟ کریس چمبرز هم بی کاره.


تا حالا کسی با گیتار زده تو سرت!؟


پاسخ به: خانه ی جغد ها
پیام زده شده در: ۱۸:۰۳ سه شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۷
#58
اشلی مثل هر بعد از ظهری که بیکار بود، یا از کلاس های درس جیم شده بود روی تختش ولو بود و آهنگ گوش می داد. جغدی هم کنار پنجره زور می زد تا صدا پایش بلندتر از صدا موسیقی باشد؛اما حیف که بی فایده بود.
- شتلق... ترق... ترق...
اشلی: همراهی با اهنگ.

جغد که دیگر اعصابش خورد شده بود، کله اش را به شیشه کوبوند و آن را شکست.

_ هوی! چته جغد لعنتی! خوب ببرم کوچه دیاگون بفروشم! ؟

جغد سری تکان داد، نامه را جلو پای اشلی انداخت و به سرعت جیم َشد.
اشلی خم شد و نامه را برداشت.نقل قول:
شلی عزیز ، اشلی عزیز‌.
ما از همه یک چیزی قاپیدیم گفتیم از تو هم به چیزی بقاپیم هدفون مورد علاقت دم دست بود، برداشتیم، خب اگه می خوای دوباره هدفونتو ببینی ساعت ۸ تو جنگل ممنوعه می بینیمت؛ یادت باشه تنها بیا.


اشلی نامه را بر روی میز پرت کرد و به سمت جنگل راه افتاد؛ در راه بود که متوجه شد تعداد زیادی افراد از گروه های مختلف به سمت جنگل می روند: دیانا کارتر ، کریس چنبرز، آلکتو کرو و حتی هیلاری.
یکی می خواست اونا رو به جنگل ممنوعه بکشه؛ ولی کی؟


تا حالا کسی با گیتار زده تو سرت!؟


پاسخ به: زندگی به سبک سیاه
پیام زده شده در: ۹:۲۳ شنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۷
#59
الکتو که عجله ى زيادى براى پختن غذا داشت؛ چوب بيسبالش را در مى اورد و به صورت هکتور مى کوبد تا بهوش ايد؛ او نه تنها در بهوش اوردن هکتور موفق بود بلکه توانسته بود دندان هاى او را نابود کند.

- نزن، اى! پول ارتودنسيمو تو ميدى!؟
- وقتى مى خواى خورده شى ارتودنسي مى خواى چى کار؟

الکتو فرصتى به هکتور نداد و با غلتک مشغول ورز دادن هکتور شد.

- بنى بشر! کدوم باهوشى اين دستورو تهيه کرده!؟

الکتو که حس کرد به مادربزرگش بى احترامى شده؛ غلتک را کوبوند تو صورت هکتور.
- فک کنم ديگه خوبه.لينى عينکو بده.
- بگير بابا.

لينى عينک را به سمت المتو پرت کرد.

- خب مرحله سوم! هکتورو بندازيد تو ديگ روش هم اب بريزيد، براى طعم دهى هم اون ماسماسکى که دست اشليه به همراه گوجه بندازيد توش.

اشلى که تا به حال اهميت چندانى به ماجرا نمى داد و مشغول استفاده از موبايلش بود؛ حالا که فهميده بود موبايلش در خطر است سعى کرد فرار کند اما در قفل بود.


تا حالا کسی با گیتار زده تو سرت!؟


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۸:۵۲ پنجشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۷
#60
نام: اشلى
نام خانوادگى: ساندرز
اصالت: دورگه
سن:14
ويژگى هاى ظاهرى: چشم هاى ابى تيله اى وقتى به دنيا اومد موهاش قهوه اى بود و تا سال اول هاگوارتز به کمرش مى رسيد اما بعد از سال اول موهاشو کمى پايين تر از شونه هاش کوتاه کرد و به رنگ بلوند در اورد، لبخند ها جذابى داره.

اشلى در زمانى که وارد دنياى جادوگرى شد گرايش زيادى به محفل ققنوس داشت اما بعد از چند شکستى که در عشق، فهميد بايد به لرد سياه بپيونده. بعد از اون به قول خودش گفت اون اشلى سفيد مرده و حالا اشلى جديدى متولد شده. او با اين حال هنوز با بعضى پسرا مى پلکه. ولى نه مثل قبل. شوخ طبعه و بعضى حرفاش مى تونه خيلى کنايه دار باشه. نمره هاش تو ازمونا بالاست که باعث ميشه رو اعصاب معلما باشه. به شدت شجاعه و از کسى نمى ترسه. و به شدت به دوستاش پايبنده و براشون هر کارى مى کنه.

ويژگى هاى اخلاقى: به شدت عجول، پايبند به دوستاش.شوخ طبع و تيکه هاى سنگينى ميندازه، پاش برسه خيلى فحاش ميشه، با دقت و با رفقاش مهربون، اگه بخواد مى تونه شاخ بازى در بياره.خشن اگه عصبى باشه.

عاشق موسيقى تو سبک پاپ...

زندگى نامه: او در يک خانواده ى ماگل به دنيا اومد وقتى کودک بود گهواره اش خود به خود حرکت مى کرد. يه برادر بزرگتر داشت که او هم ماگل بود بين خانواده اش فقط او و پسر عمو هايش جادوگر بودند. در پنج سالگى او کارهاى عجيبى انجام مى داد . مثلا عروسک هايش خود به خود حرکت مى کرد. در ده سالگى نامه ى هاگوارتزش را دريافت کرد و به هاگوارتز رفت.

استعداد ها: در جودو بسيار با استعداد، ساحره ى خبره ايه و در اجرا جادو هاى سياه موفق بوده

و در معجون سازى يه ابله.


جایگزین شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۷/۸/۱۰ ۱۰:۵۱:۰۱

تا حالا کسی با گیتار زده تو سرت!؟






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.