هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۴۷ چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱
سلام
من اسکورپیوس مالفوی هستم و مدتی هست که در سایت نبودم
الآن برگشتم

سلام
متاسفانه تو این مدتی که نبودید شخصیت اسکورپیوس مالفوی توسط شخص دیگری گرفته شده.
لطفا شخصیت دیگری رو از لیست شخصیت ها انتخاب کنید و معرفی شخصیت رو اینجا بفرستید تا دسترسی تون به ایفای نقش دوباره داده بشه.


ویرایش شده توسط ملانی استانفورد در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۱۹ ۱۱:۴۲:۴۱

هری پاتر


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۰:۵۶ دوشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۱
سلام.حساب قبلیم لیلی.لونا. بوده.برای تغییر شخصیت با حساب جدید پست کردم.

نام و نام خانوادگی
ویکتوریا ویزلی

جنسیت:
مونث

گروه :
اسلایترین

نژاد :
نیمه انسان[نیمه پری]

پاترونوس:
خرگوش

خانواده:
بیل ویزلی (پدر)، فلور دلاکور (مادر)، لویی ویزلی(برادر کوچک) ، دومینیک ویزلی(خواهر کوچک) و هزاران ویزلی دیگه

ویژگی های ظاهری
ویکتوریا مو های زرد (بلوند) تقریبا بلندی داره،تقریبا میشه گفت آدمه،چون نیمه پریه. قد تقریبا بلندی داره.

ویژگی های فردی:
بخاطر اینکه روز تولدش رو پیروزی هاگوارتر بود،اسمش رو ویکتوریا، که به فرانسوی به معنی پیروزییه، گذاشتن. همیشه دلش میخواد برنده باشه و از همه جلو باشه.خودش رو از همه نظر، خاص و برتر می‌دونه. دوست داره همیشه سربه سر بقیه بزاره.

به خاطر تعداد زیاد بچه ویزلی ها، عذاب زیادی برای خوردن ندارن، اما چون نوه اوله، مالی و آرتور همیشه براش پارتی دارن. برای همین غذای بقیه رو میدن این بخوره. خیلی مغروره.

تفریحات:
نگاه کردن به آینه، تعریف از خود،کتک زدن کسی که چپ بهش نگاه کنه یا ازش جلو بزنه، خرید کردن.

تایید شد.
خوش برگشتی


ویرایش شده توسط ملانی استانفورد در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۹ ۷:۴۸:۴۱

کی از همه قشنگ تره؟

تصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۱۰ یکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱
نام: پیکت

گونه: بوتراکل (Bowtruckle)

جنسیت: نامعلوم!

گروه: بوتراکلا مدرسه نمیرن!

ویژگیهای ظاهری:
همچنان که در تصویر می‌بینید، یک عدد گیاه بی آزار که انگشتان درازی دارد، که از آنها برای باز کردن قفل ها استفاده میکند. بدن باریکی که به کمک آن، به آسانی فرار میکند و چهره ای بامزه که از آن برای تسترال کردن ملت استفاده میکند. دو عدد برگ نیز روی سرش دارد که با کمک آن هلیکوپتر میشود آن کار خاصی نمیکند! پاهای دراز و باریکش نیز برای چسبیدن به سطوح و الیاف به کار میروند.

ویژگیهای رفتاری:
بسیار خجالتی ست، اما این بدین معنا نیست که مطیع و سر به زیر باشد. در واقع، شما میتوانید انتظار هر نوع پنهان کاری را از او داشته باشید! به شدت زیرک و آب زیر کاه است. به سختی اعتماد می‌کند ولی وقتی اعتمادش را جلب کنید، وفادار می‌ماند.

علاقه خاصی به درختان دارد و مانند هر بوتراکل دیگر، بعد از پیدا کردن درخت مورد علاقه اش، به ندرت مهاجرت می‌کند.


وفاداری ها: بوتراکلِ نیوت اسکمندر است و در مأموریت های زیادی همراه او بوده است.

تایید شد.
خوش برگشتی پیکت.


ویرایش شده توسط ملانی استانفورد در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۹ ۷:۵۴:۴۴

یه بوتراکلِ جذاب




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۰۳ یکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱
تیکت برای تغییر گروه فرستادم.کار دیگه ای باید بکنم؟


باید برم کلاه گروه بندی؟


ویرایش شده توسط لیلی. لونا. در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۸ ۲۱:۰۷:۴۹


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۴۲ یکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱
نام و نام خانوادگی:
ویکتوریا ویزلی

جنسیت:
مونث

گروه :
اسلایترین

نژاد :
نیمه انسان[نیمه پری]

پاترونوس:
خرگوش

خانواده:
بیل ویزلی (پدر)، فلور دلاکور (مادر)، لویی ویزلی(برادر کوچک) ، دومینیک ویزلی(خواهر کوچک) و هزاران ویزلی دیگه

ویژگی های ظاهری
ویکتوریا مو های زرد (بلوند) تقریبا بلندی داره،تقریبا میشه گفت آدمه،چون نیمه پریه. قد تقریبا بلندی داره.

ویژگی های فردی:
بخاطر اینکه روز تولدش رو پیروزی هاگوارتر بود،اسمش رو ویکتوریا، که به فرانسوی به معنی پیروزییه، گذاشتن. همیشه دلش میخواد برنده باشه و از همه جلو باشه.خودش رو از همه نظر، خاص و برتر می‌دونه. دوست داره همیشه سربه سر بقیه بزاره.

به خاطر تعداد زیاد بچه ویزلی ها، عذاب زیادی برای خوردن ندارن، اما چون نوه اوله، مالی و آرتور همیشه براش پارتی دارن. برای همین غذای بقیه رو میدن این بخوره. خیلی مغروره.

تفریحات:
نگاه کردن به آینه، تعریف از خود،کتک زدن کسی که چپ بهش نگاه کنه یا ازش جلو بزنه، خرید کردن.

خوش برگشتی.
متاسفانه شخصیتی که انتخاب کردی جزو اعضای گروه اسلیترینه و نمیتونم تاییدش کنم.
چون تو سابقا عضو گروه گریفیندور بودی باید یا از لیست شخصیت هایی که توی سری هری پاتر گریفیندوری بودن یا از لیست پایین تر که بدون گروه هستن شخصیت انتخاب کنی.
در این صورت شخصیتت تایید میشه.

راه دیگه هم اینه که بخوای گروهت رو عوض کنی و با این شخصیت به گروه اسلیترین بری.

تایید نشد


ویرایش شده توسط ملانی استانفورد در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۸ ۲۰:۵۱:۰۴


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۸:۳۲ پنجشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۱
نام:آندریا کگورت
گروه:ریونکلاوو
چوبدستی:چوب درخت افرا با هسته موی تکشاخ و پر ققنوس قدرتمند
پاترنوس :گربه
ویژگی های ظاهری: موهای خرمایی کوتاه کمی موج دار،چشمای عسلی ، قد ۱۶۵ سانتی متر
استایل:بیشتر مواقع همراه ردای هاگوارتز و یک چیزی که همیشه توی استایلش هست این گرنبنده

ویژگی های اخلاقی: خیلی کنجکاو ،باهوش و خیال پرداز،همیشه میخواد به بقیه کمک کنه ، گربش و کتاباش بهترین دوستشن :)

زندگی: آندریا در لندن در یک خانواده جادوگر بدنیا امد و یک خواهر کوچکتر از خود دارد مادر او یک معجون ساز حرفه ای و پدرش در وزارت سحر و جادو یک کاراگاه بود پدر و مادرش از همان سنین کم به اندریا دروس جادویی را یاد میدادند به همین دلیل اندریا وقتی در سن ۱۱ سالگی به هاگوارتز رفت درس ها برایش بسیار اسان بود همچنین به دلیل معجون ساز بودن مادرش و مهارت های دفاع در برابر جادوی سیاه پدرش اندریا هم در این دروس استعداد و مهارت زیادی داشت .
کار مورد علاقه اندریا در دنیا کتاب خواندن است و بیشتر اوقات میتوانید اورا در کتابخانه یا در اتاقش در حال کتاب خواندن پیدا کنید:))
اندریا یک گربه خاکستری رنگ به اسم توایلایت هم دارد که اورا حتی از کتاب هایش هم بیشتر دوست دارد؛)
خواهر کوچکتر اندریا یعنی اماندا هم در هاگوارتز و در گروه ریونکلاو است و اندریا همیشه به او در درس ها کمک میکند و مراقبش است.

به ایفای نقش خوش اومدی آندریا.
تایید شد.


ویرایش شده توسط ملانی استانفورد در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۶ ۹:۳۳:۰۴


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۱:۴۵ پنجشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۱
نام : لیلی لونا پاتر
گروه : گریفیندور
پاترونوس : وال
رده ی خونی: اصیل زاده
جبهه : فعلا مشخص نیست
حیوان خانگی : جغد(با نام ویکتور)
ویژگی های ظاهری و اخلاقی :
"موهای موج دار قهوه ای تیره
چشمای مشکی مایل به قهوه ای/صورتی گرد/بدن نسبتا لاغر کشیده
همیشه کتاب دستشه/گاهی اوقات عینک میزنه
موهاش معمولا بازه ولی تو مواقع حساس میبندتشون
بشدت مهربون/شجاع و جسورکمی پر رو/از تنها شدن می‌ترسه
از شرمنده شدن.عذر خواستن.زیر منت کسی بودن نفرت داره"
خلاصه ی کوتاه:
یک سال اولیه شیطون و تمام عیار~
تمام وسایل آلبوس پاتر رو از اتاق زیر شیروانی به به راه پله منتقل کرد و اونجا رو تصاحب کرد!
شبا تا صبح کتاب میخونه
همیشه به کلاسا دیر میرسه و مورد توبیخ پروفسور مک گوناگال قرار میگیره
چند بار از مادرش خواهش کرده تا توی مسابقات کویید ویچ شرکت کنه ولی مادرش به شدت مخالفت کرده
برخلاف توصیه های جیمز با مالفوی دوستی میکنه
با < سرپرست وزارت سحر و جادو> هرماینی گرنجر بسیار رابطه ی خوبی داره
به دلیل رابطه ی خوی ویزلی ها و پاتر ها بیشتر وقتش رو با رز ویزلی میگذرونه
بخاطر موفقیت های پر افتخار جیمز برادرش احساس سرخوردگی میکنه
عادت داره شمع روشن کنه
از تقدیر شدن/تشویق شدن/اهمیت داده شدن لذتی میبره
از دروغ نیرنگ به شدت متنفره.
از جادوی سیاه خوشش نمیاد
سعی میکنه بیشتر وقتش رو توی اتاقش بگذرونه
و سعی میکنه به همه کمک کنه

..

به ایفای نقش خوش اومدی پاتر.
تایید شد.


ویرایش شده توسط Aysu در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۵ ۲۲:۲۶:۰۱
ویرایش شده توسط ملانی استانفورد در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۶ ۹:۳۶:۰۶

◟·˚ᨳ 𝗍𝗁𝖾 𝗆𝗈𝗈𝗇 𝗂𝗌 𝖻𝖾𝖺𝗎𝗍𝗂𝖿𝗎𝗅, 𝗂𝗌𝗇'𝗍 𝗂𝗍


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۲۳:۲۸ چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱
سلام کلاه
اومیدوارم خوب باشی
گروه مد نظرم گریفیندوره
وحقیقتا دوست دارم تو گریفیندور باشم
شخصیتم : شجاع مهربون شیطون قابل وفادار
به کتاب و فیلم علاقه ی خاصی دارم
هیجان خیلی چیز ارزشمندیه تو زندگیم
میتونم مثل ی احمق ساعت ها شاد باشم
و مثل یک نابغه همه رو مجذوب کنم نه کاملا ولی آره..
به مودم ربط داره
انی وی
درسم تقریبا خوبه
جدا از اون امیدوارم زمانی که اینجام نویسندگیم بهتر بشه*
خب
به شخصه از اسلیترین زیاد خوشم نمیاد ولی
در زمان جنگ سعی میکنم باهاشون متحد بشم و از افراد قابلشون بهره بگیرم
با هافپاف مهربونی میکنم
ریونکلاو رو به دوستی میطلبم
و میخوام با شجاعت تمام بگم
"من گریفیندوری هستم"
با تشکر">
آیسو:

گریفیندور

مرحله بعد: انتخاب یک شخصیت از لیست شخصیت های گرفته نشده و معرفی آن در تاپیک معرفی شخصیت.



ویرایش شده توسط Aysu در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۵ ۰:۰۰:۴۲
ویرایش شده توسط Aysu در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۵ ۰:۰۴:۳۸
ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۵ ۱۰:۲۶:۲۹

◟·˚ᨳ 𝗍𝗁𝖾 𝗆𝗈𝗈𝗇 𝗂𝗌 𝖻𝖾𝖺𝗎𝗍𝗂𝖿𝗎𝗅, 𝗂𝗌𝗇'𝗍 𝗂𝗍


پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۲۲:۴۸ چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱
تصویر شماره ی 6 کارگاه نویسندگی

مرسی بابت اینکه اشکلاتم رو گفتی">
امیدوارم این بهتر باشه
.
.
به قیافه ی غمگین پدرم خیره بودم
+میدونم درکش برات سخته ولی..اون فدا شد..یا بهتره بگم اون با شجاعت مرد
درکش برام سخته؟..
دستش رو روی شونه م قرار داد
+البته شاید برای پسری مثل تو مهم نباشه که..
دستش رو به شدت پس زدم
-مهم نباشه؟..
+من فقط
اون چطور میتونست انقدر ریلکس راجب این موضوع حرف بزنه؟
عصبی از کاراش فریاد کشیدم
-کاش به جای اون تو میمردی.
ازش فاصله گرفتم به سمت راهرو دویدم پشت سرم صداش رو میشنیدم
کلاهم رو روی سرم گذاشتم و از خدا متشکر بودم که اون کلاه کل صورتم رو میپوشونه
انگشت هایی که نشونم میدادن رو میدیدم
دستم رو جلوی چشمام نگه داشتم
سرعتم رو بیشتر کردم تا اینکه محکم به یکی از بچه ها برخورد کردم
سرم رو بالا آوردم با دیدن عینکش و چشمای ابیش حدس اینکه اون هریه برام سخت نبود
به آیسو و رون کنارش نگاه کردم
عجیب بود که هرمیون نیومده بود البته میشد فهمید که اون الان داره سعی میکنه ورد جدیدی یاد بگیره تا روی رون اجرا کنه..
هری با چشمای متعجب دستم رو گرفت و بلندم کرد
+هی..خوبی؟
دستم رو از بین دستاش بیرون کشیدم و زیر لب زمزمه کردم
-به تو ربطی نداره پاتر
سریع ازش فاصله گرفتم
صدای غرولند رون کاملا شنیده میشد..
شاید منم به همچین دوستایی نیاز داشتم..؟
صدای آیسو رو از پشت سرم میشنیدم
تقلا میکرد تا بهم برسه
نه..
نباید وایسم
نباید بهم برسه
به سمت دستشویی رفتم
به لبه های روشویی چنگ زدم اشک هایم روی گونه هام جاری بود
مزه ی شوری اشک هام رو زیر لبم حس میکردم
مشت محکمی به روشویی زدم
-من لعنتی نمیخواستم اینجوری بشه..
به آینه نگاه کردم
چنگ محکمی به موهام زدم
نفسم به سختی بالا میومد
به سینم مشت میزنم تا بتونم درست نفس بکشم
از خودم متنفرم از وجود داشتنم از زنذگی کردنم از..تمام دنیا متنفرم
+چی شده مالفوی..
با شنیدن صدای لرزان دختری سرم رو برگردوندم
دخترک اشکش رو از گوشه ی چشمش پاک کرد و متعجب به دراکو خیره شد
با ناراحتی از لبه ی دیوار سر خوردم و روی زمین نشستم
زیر لب غریدم
-همیشه از روح ها متنفر بودم
+چی شده که مالفوی مغرور حاظر شده رو همچین جای کثیفی بشینه؟
دخترک گفت چشم غره ای نثار دراکو کرد
پاهامو جمع کردم و در آغوش گرفتم
با صدای لرزان لب زدم:
-حوصله ندارم میرتل
مرتل نفس بریده ای کشید گفت :
+فکر کردی من دوست دارم بیای تو حریم شخصی من و..
با صدای در جملش نصفه موند
+هی دراکو..اونجایی؟
از صداش میشد فهمید آیسوئه
لبخند دردناکی زدم گفتم:
-تنهام بزار
صدای تقه کوچیکی بهم فهموند اونم روی زمین نشست
+قضیه ی مادرتو شنیدم..و شاید بتونیم
با خشم فریاد زدم
-بزرگترین کمکی که میتونی بهم بکنی اینه که تنهام بزاری
آیسو آهی از سر ناراحتی کشید و سرشو به در تکیه داد
+مادرت زن خوبی بود..و من ایمان دارم پسرش هم پسر خوبیه
با بهت سرم رو بالا آوردم
انگار یه چیزی توی قلبم تکون خورده بود..

.
.
.
_ادامه دارد_


سلام فرزندم به کارگاه داستان نویسی خوش برگشتی!
خوشحالم که می‌بینم به حرفام گوش کردی و نکاتی که گفتم رو داری تلاش می‌کنی رعایت کنی.
اما با این حال مشکلاتی داری که با ورود به ایفای نقش و نقد گرفتن حل میشن.
پس!

تایید شد.

مرحله بعد: گروهبندی


ویرایش شده توسط Aysu در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۴ ۲۲:۵۲:۰۶
ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۴ ۲۳:۱۱:۱۸

◟·˚ᨳ 𝗍𝗁𝖾 𝗆𝗈𝗈𝗇 𝗂𝗌 𝖻𝖾𝖺𝗎𝗍𝗂𝖿𝗎𝗅, 𝗂𝗌𝗇'𝗍 𝗂𝗍


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۰:۱۶ چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱
نام:لیلی لونا پاتر
گروه:گریفیندور
ویژگی های ظاهری:
"موهای موج دار قهوه ای تیره
چشمای مشکی مایل به قهوه ای.عادت به زیاد جلوی آینه ایستادن نداره.صورتی گرد.بدن نسبتا لاغر کشیده
همیشه کتاب دستشه.بعضی اوقات عینک میزنه
دامن علاقه خاصی داره
موهاش معمولا بازه ولی تو مواقع حساس میبندتشون
ویژگی اخلاقی:
بشدت مهربون.زود به همه دل میبنده.شجاع.جسور.پر رو.با بردار هاش مشکل داره .درسش نسبتا ضعیفه.از تنها شدن می‌ترسه
از شرمنده شدن.عذر خواستن.زیر منت کسی بودن متنفره
پدرش الگوشه. برای همین حس کم بودن میکنه
از کم بودن می‌ترسه
پر انرژی خوش ذوق
منطقی و زیبا
شبا تا صبح کتاب میخونه
همیشه به کلاسا دیر میرسه
با برادراش مهربونه ولی بخاطر رفتارشون تو مدرسه حتی ی کلمه هم باهاشون حرف نمیزنه
عادت داره شمع روشن کنه
از سوال پرسیدن لذت میبره
از تقدیر شدن.تشویق شدن.اهمیت داده شدن لذتی میبره
به بیشتر آدما احترام میزاره
توانایی کتک زدنه تمام دشمنان رو داره
خب دختر هری پاتر دیگه:))انتظار کمتر از این نمیشه داشت

_اگه این رول رو برداشتید واقعا متاسفم من رفتم توی اون بخش این اسم سیاه بود..انی وی اومیدوارم خوب باشه._

هنوز توی کارگاه تایید نشدی و گروهبندیتم انجام نشده. پس لطفا صبر کن و مراحلو به ترتیب زیر طی کن:

1. خواندن قوانین ورود به ایفای نقش.
2. شرکت در تاپیک کارگاه داستان نویسی. (مرتبط با یکی از تصاویر کارگاه)
3. مطالعه‌ی بیوگرافی گروه‌های چهارگانه هاگوارتز و مراجعه به تاپیک گروهبندی.
4. انتخاب یک شخصیت از لیست شخصیت های گرفته نشده و معرفی در تاپیک معرفی شخصیت.

در ضمن سعی کن یکم بیشتر راجع بهش توضیح بدی.

تایید نشد.


ویرایش شده توسط اسکورپیوس مالفوی در تاریخ ۱۴۰۱/۳/۴ ۵:۳۷:۱۸

◟·˚ᨳ 𝗍𝗁𝖾 𝗆𝗈𝗈𝗇 𝗂𝗌 𝖻𝖾𝖺𝗎𝗍𝗂𝖿𝗎𝗅, 𝗂𝗌𝗇'𝗍 𝗂𝗍






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.