هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها


صفحه اصلی انجمن ها » همه پیام ها (لایتینا.فاست)



پاسخ به: موزه‌ی تاریخ سیاسی-اجتماعی جادوگران
پیام زده شده در: ۲۱:۵۷ دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۷
#61
چند مرگخوار سر هری و چندمرگخوار دیگر پای اونو گرفتن و مثل چوب از زمین بلندش کردن. لرد هم بعدش از این که یه دور چرخید تا رداش تو هوا به صورت خیلی باشکوهی پرواز کنه و گرد و خاک هاش تکونده بشه، به سمت شکم هری پاتر رفت و روی اون نشست.
- خب بریم تا سینوس ملعون رو به سزای اعمالش برسونیم.

با این حرف لرد مرگخواران انگیزه زیادی گرفتن، فریاد زدن و شمشیرها و سپرهای نداشته‌شونو بالا بردن...

- اهم ببخشید... اصلا کجا میخوایم بریم؟

با این حرف بانز مرگخوارا ساکت شدن. اول میخواستن به خاطر این که سکانس حماسیشونو خراب کرده بود، مجازاتش کنن اما بعد متوجه شدن حتی نمیدونن بانز کجاست؛ پس تصمیم گرفتن به جواب سوال بانز فکر کنن.

- بریم که آرسینوس رو به سزای اعمالش برسونیم؟
- خب کجا؟
- سوال خوبیه.

مرگخواران به هم نگاه کردن. لینی به رز نگاه کرد. رز به هکتور، هکتور به ادوارد، ادوارد به تاتسویا، تاتسویا به دروئلا، دروئلا رودولف، رودولف هم اطرافشو نگاه کرد و وقتی دید فقط بلاتریکس مونده که بهش نگاه کنه، ترجیح داد قمه هاشو جمع کنه و از جمع متواری شه.

- حرکت کنین دیگه. این کله زخمی فقط سوپ پیاز خورده شکشمش زیاد نرم و راحت نیستا.
- ارباب ما نمیدونیم آرسینوس رو از کجا پیدا...

- من میدونم.

همه به سمت صدا برگشتن و با لایتینایی مواجه شدن که از ناکجا آباد پیدا شده بود.

- خائن! وقتی با سیم هدفونت دارت زدیم و موقع مرگت آهنگ سنتی برات پخش کردیم میبینی که نباید به اربابت خیانت کنی.

لایتینا با ترس آب دهانش رو قورت داد و به سقف و در و دیوار نگاه کرد تا به چشم های لرد نگاه نکنه.
- ارباب... ارباب ببخشین منو. ارباب... ارباب براتون هرچی بخواین میارم. ارباب این آرسینوس منو دق مرگ کرد، ارباب داشتم جوون ناکام میشدم. ارباب من میدونم آرسینوس کجاستا.

درواقع لایتینا وقتی از دستورات و امر و نهی های آرسینوس به ستوه اومد تصمیم گرفت فرار کنه و بعدش با مرگخواران و لرد مواجه شد. چون دنبال راهی بود که دوباره مرگخوار شه فکر کرد که راهی پیدا کنه اعتماد لرد رو دوباره جذب کنه و بگه میدونه آرسینوس کجاست.
اما آخرین باری که آرسینوس رو دیده بود، چند روز پیش بود که داشت از مرلینگاه میومد بیرون و دستاش رو با کراواتش خشک میکرد.

- هووووم لایتینا چون ارباب بخشنده ای هستیم یه بار دیگه بهت فرصت میدیم. آرسینوس کجاست؟


ویرایش شده توسط لایتینا فاست در تاریخ ۱۳۹۷/۳/۲۹ ۲:۳۲:۵۵

The MUSIC is making me growing
The only thing that keeps me awake is me knowing
There's no one here to break me or bring me down

Onlyتصویر کوچک شدهaven


پاسخ به: آزکابان
پیام زده شده در: ۰:۰۱ دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۷
#62
پست پایانی

- حالا دیگه از اونموقع که این اتفاقات افتاد، زمان زیادی گذشته نوه‌ی گلم. هیچوقت معلوم نشد که سر مورگانا لی فای چی اومد، اما میدونم که مرده. آریانا هم دیگه بعد از اون قضیه خبری ازش نشد.

پیرمردی که پسربچه ای جلویش نشسته بود، دفترچه ای قدیمی رو بست و به پسربچه ای که جلوش نشسته بود نگاه کرد.
- الان دوباره شاه سینوس برگشته سرکار و آرامش رو از دنیای جادوگری گرفـــ... برگردونده.

پیرمرد نگاه نگرانی به اطرافش انداخت، انگار که انتظار داشت همان موقع مسئولان وزارت بیایند و او را به خاطر حرفش مجازات کنند.

- اما پدر بزرگ... من هنوز میخوام درمورد گذشته بدونم. این که چه اتفاقی افتاد.

پسربچه با چشم های گرد شده به پدربزرگش نگاه کرد. التماس در مردمک های پسرک موج میزد و باعث میشد پیرمرد دلش بخواهد نوه‌ش را در آغوش بگیرد و تمام داستان هایی که از گذشته میداند را برایش تعریف کند. اما او اجازه این کار را نداشت.
- نمیتونم... بقیه چیزایی که میدونم درباره چیزه دیگه... همون...
- کی؟

پسرک با کنجکاوی سرش را به یک طرف خم کرد. پیرمرد آب دهانش را قورت داد و با قاطعیت سرش را به چپ و راست تکان داد تا مخالفتش را نشان دهد.
- نه من اجازه ندارم چیزی اش بگم...
- خواهش میکنم.

پسربچه انگشتانش را در هم قفل کرد و بعد به چشمان پدربزرگش زل زد. پیرمرد صدایش را در حد نجوا پایین آورد و بعد سرش را خم کرد تا بتواند چیزی را درگوش نوه‌اش بگوید:
- مدیریت زوپس... چقدر آدمای درست و عاقلی هستن برعکس این شاه سینوس...

در همین موقع چندین نفر چوبدستی به دست در را شکستند و به زور وارد خونه شدند.

- شما به علت صحبت و تشویق جامعه بر علیه شاه سینوس دستگیر هستید.

× پایان ×


The MUSIC is making me growing
The only thing that keeps me awake is me knowing
There's no one here to break me or bring me down

Onlyتصویر کوچک شدهaven


پاسخ به: آزکابان
پیام زده شده در: ۲۳:۲۶ یکشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۷
#63
رزرو!
تصویر کوچک شده


The MUSIC is making me growing
The only thing that keeps me awake is me knowing
There's no one here to break me or bring me down

Onlyتصویر کوچک شدهaven


پاسخ به: بنیاد مورخان
پیام زده شده در: ۰:۰۲ سه شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۷
#64
نتایج 45 امین دوره‌ی ترین‌های تالار خصوصی ریونکلاو (فروردین و اردیبهشت 97)

بهترین نویسنده: ادوارد بونز
فعال‌ترین عضو: لایتینا فاست
بهترین عضو تازه وارد: -


• پست اعلام نتایج!


The MUSIC is making me growing
The only thing that keeps me awake is me knowing
There's no one here to break me or bring me down

Onlyتصویر کوچک شدهaven


پاسخ به: كارخانه دستمال سازي اسكاور
پیام زده شده در: ۱۸:۴۸ یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۷
#65
دانش آموزا به همدیگه نگاهی انداختن. بعدش به آرسینوسی نگاه کردن که در حال خوابوندن نقاب بود. بعد از اون هم به لایتینا نگاه کردن که مشغول کردن نون و ماست در حلق هرکسی که جلو چشمش میومد بود.
نون و ماست به محض این که از گلوی هرکس پایین میرفت اثرات مختلفی رو روی فرد میذاشت. بعضی ها رو باد میکرد و بعد منفجرشون میکرد، بعضی های دیگه رو تبخیر میکرد.
اما طولی نکشید که نون و ماست لایتینا هم ته کشید و بعد از این که لایتینا مطمئن شد تا جایی که تونسته به ملت نون و ماست داده سوت زنان برگشت و کنار آرسینوس روی جعبه نشست.

- حالا چی؟
- چی حالا چی؟

آرسینوس نقاب رو که تازه خوابیده بود رو یواش روی جعبه گذاشت و بعد به یکی از دانش آموزا که با چشم یکی دیگه از بچه‌ها یه قل دو قل بازی میکرد نگاه کرد.

- چی حالا چی؟ چی؟
-

آرسینوس از این حجم از شنیدن صدای چی متانت و رسالت خونسردیشو از دست داد و یکی از جعبه‌ها رو به سمت دانش آموزی که شدیدا درگیر مسئله‌ی "چی‌" بود پرت کرد.
- خب... اهم اهم.
- اینا همه‌ش صحنه سازی بود که ما آدرنالین خونمون بره بالا و الان میخواین این دکور قلابی رو عوض کنین و ما رو وارد مدرسه واقعی کنین؟
- نه.

دانش آموز امیدوار:

دانش آموز امیدوار نا امید شد و چمدانش را جمع کرد و میخواست شکست امیدی بخوره و در افقی دور ناپدید شه. اما بعد متوجه شد که آرسینوس درس بزرگی به اون داده که هیچ وقت نباید امیدشو حفظ کنه. پس به پاس سپاس گزاری از آرسینوس همونجا نشست.

- به شما بازمانده ها تبریک میگم. شما الان جزو دانش آموزای رسمی مدرسه ما محسوب میشید. حتی الان مفتخر هم هستین بابت این مسئله.

آرسینوس انتظار داشت که دانش آموزا تشویقش کنن اما همچین اتفاقی نیفتاد پس برا این ضایع نشه لگدی به لایتینا زد و لایتینا هم با این حرکت آرسینوس شروع به کف زدن کرد.

- خب حالا نوبت گروهبندیه. اینجا چهار گروه داریم... دسشویی شورا، دستمال پیچا، طی کشا و یا نون و ماست خورا! تک تک به صف میشین میاین اینجا، دونه دونه نقاب فهمیده مونو روی صورتتون میذاریم و بعدش اون میگه که به چه گروهی تعلق دارین.
- ععوووم؟
- البته فقط ما چون گوش بصیرت داریم میفهمیم چی میگه.


The MUSIC is making me growing
The only thing that keeps me awake is me knowing
There's no one here to break me or bring me down

Onlyتصویر کوچک شدهaven


پاسخ به: قلم پر تندنویس
پیام زده شده در: ۱۸:۰۴ پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۷
#66
سلام.

از هر لحاظ خیلی مصاحبه‌ی کمر شکنی بود اما تموم شد.
اگه سوتی ای غلطی چیزی هم دیدین به بزرگواری خودتون ببخشین. یه کوچولو، یه ریزه میزه سوالاش زیاد بود وقت نشد درست حسابی چکش کنم.


ویرایش شده توسط لایتینا فاست در تاریخ ۱۳۹۷/۲/۱۳ ۱۸:۰۸:۰۶

The MUSIC is making me growing
The only thing that keeps me awake is me knowing
There's no one here to break me or bring me down

Onlyتصویر کوچک شدهaven


پاسخ به: باجه تلفن وزارتخانه (ارتباط با مسئولان)
پیام زده شده در: ۳:۳۳ چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۷
#67
درود پادشاه دنیای جادوگری.

اومدم تا اعلام وفاداری‌مو به شما و جانشین‌تون نقاب اعلام کنم. باشد که پایدار باشین.


The MUSIC is making me growing
The only thing that keeps me awake is me knowing
There's no one here to break me or bring me down

Onlyتصویر کوچک شدهaven


پاسخ به: مهد کودک دیاگون
پیام زده شده در: ۲۳:۴۰ سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
#68
سوژه جدید!


- مرگخواران ما جمع شید باهاتون کار داریم.

مرگخوارا همیشه آدم های گوش به صدای اربابی بودن، پس درحالی که گلبرگ و معجون‌ها و حتی رژلب های همدیگه رو میشکستن خودشونو به لرد رسوندن.

- ارباب معجون کار داشتن می‌خواین؟
- یه دهن بخونم براتون ارباب؟
- ارباب موهاتون نیاز به اصلاح ندارن؟

اگرچه با این حرف ادوارد، کل مرگخوارا به سمتش برگشتن و ادوارد هم چون دید ممکنه زیر بار نگاه‌های بقیه، تیغه‌های قیچیش خم شن، محو شد.

- مرگخواران ما امر مهمی هست...
- مطمئنم اینه که پرنسستون سو تغذیه داره.

نجینی از روی شونه لرد بالا خزید و فس فس کنان خودشو کنار سر لرد رسوند.

- ما که همین امروز نصف مرگخوارا رو دادیم خوردی.
- برای من کافی نیست پاپا.
- باشه خب دوجین مرگخوار دیگه هم میدیم بخوری.

نجینی فس فسی کرد که نشونه‌ی رضایتش بود و بعد از روی شونه لرد پایین اومد.

- مرگخواران ما... یه بار دیگه کسی حرفمونو قطع کنه به هزار قطعه مساوی تقسیمش میکنیم.
- ولی ارباب چجوری تقسیم...

لرد در یک حرکت چوبدستی شو در آورد و مرگخواری که میخواست حرف بزنه رو به هزارتا قسمت مساوی تقسیم کرد.

هرکدوم از تیکه‌های مرگخوار:

- خب می‌گفتیم. از اونجایی که ما ارباب آینده نگری هستیم به فکر تربیت نسل بعدی مرگخوارا از خردسالی هستیم. توی کوچه دیاگونم تازه یه مهدکودک باز شده. ماموریتتون اینه که هرکدوم از شما برین اونجا و به یکی از بچه‌ها سیاه بودن رو یاد بدین.


ویرایش شده توسط لایتینا فاست در تاریخ ۱۳۹۷/۲/۱۲ ۱۶:۰۷:۳۳

The MUSIC is making me growing
The only thing that keeps me awake is me knowing
There's no one here to break me or bring me down

Onlyتصویر کوچک شدهaven


پاسخ به: سالن ورزشي دياگون
پیام زده شده در: ۲۲:۵۶ دوشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷
#69
ریونــسلی

کیگانوس بلک و لایتینا فاست
لایــکیگ


تالار عمومی ریونکلاو

- اولین میتینگ حضوری سوپرگروپ همه‌ باهوشا! معرفی کنید.

ریونیکلاوی‌ها در گوشه گوشه‌ی تالار نشسته بودن. بعضی از دخترای ریونکلاو موهاشون رو از ته تراشیده بودن و یه سیگار صورتی هم دستشون بود، غافل از این که برعکس دستشون گرفتن. و بعضی از پسرا هم موهاشون رو بلند کرده بودن و با الگو قرار دادن کراب، رژ لب زده بود و آرایش کرده بودن.

- با اجازه‌ی ادمین، پرنسس سیاه هستم.
- خخخخخ.
- دو نقطه دی در خدمت شما.
- خخخخخ.
- الفِ تنهای شب.
- خخخخخ.

- ای درد تسترال و خـ... اصلا چجوری میتونی اونو بگی.

یک ریونی که صورتش معلوم نبود و کلاه شنلشو تا شکمش پایین کشیده بود، درحالی که از عصبانیت دود از شنلش بلند می‌شد قیام کرد تا فردی که با هر حرفی زیادی صدای اره برقی از خودش درمیاره رو به سزای اعمال بد و ناسپندش برسونه.

- دارم میخندم خب.
- اجالتا به چی میخندین بزرگوار؟
- به دنیایی بدین تاریکی که مرا در برابر تنهایی لمس کرده.
-

فرد شنل پوش که تحمل جمله به این سنگینی رو نداشت، کمرش شکست و قطع نخاع شد و همونجا دار فانی رو وداع گفت.

- اینجا چه خبره؟

لایتینا که تازه وارد تالار شده بود با تعجب به افراد داخل تالار و دکوراسیون جدید تالار عمومی نگاه کرد. در و دیوار تالار سیاه شده بود و جملات انگلیسی با اسپری روی دیوار نوشته شده بودن. عکس اسکلت رو هرجای تالار می‌شد دید. حتی رو بعضی دیوارها عکس عقابی که سیگاری رو با نوکش گرفته بود چسبونده شده بود.

- فکر کنم تالارو اشتباه اومدم. 🚶

لایتینا خواست راهشو بگیره و بره که یادش افتاد هفته‌ی پیش یکی از اعضای ماگل‌زاده‌ی ریونکلاو، بقیه‌ی همگروهی‌هاشو با گوشی موبایل مشنگی و فضای مجازی آشنا کرده بود.


The MUSIC is making me growing
The only thing that keeps me awake is me knowing
There's no one here to break me or bring me down

Onlyتصویر کوچک شدهaven


پاسخ به: سالن ورزشي دياگون
پیام زده شده در: ۲۳:۵۷ سه شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۷
#70
شروع فعالیت مشترک ریونــسلی


شروع دور اول مسابقه‌ی اسم فامیل!
گروه‌های اول می بایست تا ساعت 23:59:59 امروز یعنی چهارشنبه، رول‌هشون که برای تعیین حرف هست رو در همین تاپیک ارسال کنن.
گروه‌های دوم هم، دقیقا تا 72 ساعت بعد از ارسال رول گروه رقیبشون فرصت دارن رول اسم فامیل رو در همین تاپیک بفرستن.

• اگر دوتا گروه، یه حرف رو مد نظر قرار بدن اشکالی نداره.
• برای رول‌های دوم هم میشه از اسامی، خوراکی، حیوانات و... جادویی نام برده بشه. مثل تسترال و یا هر چیز دیگه‌ای.

موفق باشین!



The MUSIC is making me growing
The only thing that keeps me awake is me knowing
There's no one here to break me or bring me down

Onlyتصویر کوچک شدهaven






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.