هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها


صفحه اصلی انجمن ها » همه پیام ها (وین.هاپکینز)



پاسخ به: اتاق شکنجه(نقد پست های انجمن آزکابان)
پیام زده شده در: ۲۰:۴۰ شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۸
#61
سلام بر ماموران ازکابان!
می شه اینرو نقد بکنید؟
چون از نظر نگارشی ریسک کرده بودم، اوردم نقدش بکنید!
تشکر!


See the dark it moves
With every breath of the breeze


پاسخ به: دعواهای زندانيان
پیام زده شده در: ۱۰:۳۲ پنجشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۸
#62
_پس سریعتر من رو ببر اونجا تا قهر نکردم.
_چشم.

از انجایی که شپش نماینده از قهر لیسا حساب می برد، به همه ی شپش ها دستور داد تا به سمت انبار ریش دامبلدور حرکت بکنند.
پس از مدتی لیسا از راه رفتن خسته شد و با غرغر های فراوان به نماینده شپش ها نگاه کرد.
_زود باش بیا اینجا تا باهات قهر نکردم.
_اومدم.

لیسا روی شپش نماینده نشست و به او دستور حرکت داد؛ تا اینکه شپش نماینده شش پای بند مانندش را روی زمین گذاشت و گفت:
_بانو، اجازه بدید کمی استراحت...
_منظورت چیه؟ قهر می خوای؟

شپش بیچاره با ترس به دیگر شپش ها دستور داد تا با نهایت سرعتشان حرکت بکنند. شپش های دیگر هم از ترس لیسا دوان دوان حرکت کردند .
طولی نکشید که شپش ها و لیسا به انبار ریش رسیدند. شپش نماینده گفت:
_به شکل پله در بیایید تا بانو وارد انبار شود.
_اطاعت میشه، قربان!

شپش ها به شکل پله در امدند تا لیسا از ان ها بالا برود؛ اما با هر بار قدم گذاشتن لیسا روی شپش ها، یک شپش به مرلین می پیوست!

_بفرمایید داخل، بانو!

لیسا به ارامی در را باز کرد تا وارد انبار شود.



ویرایش شده توسط وین هاپکینز در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۱۴ ۱۰:۴۴:۴۴
ویرایش شده توسط وین هاپکینز در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۱۴ ۱۰:۴۸:۳۷
ویرایش شده توسط وین هاپکینز در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۱۴ ۱۴:۵۹:۴۹

See the dark it moves
With every breath of the breeze


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۹:۱۴ سه شنبه ۱۲ شهریور ۱۳۹۸
#63
سلام.
لطفا این پست رو نقد بکنید.
(لطفا اگه نکته مثبتی هم داشت بگین خب. )


See the dark it moves
With every breath of the breeze


پاسخ به: اتاق خون!
پیام زده شده در: ۸:۲۰ سه شنبه ۱۲ شهریور ۱۳۹۸
#64
_خب اون که راحته! دامبلدور رو قانع می کنیم تا این جن رو بکشه!
_نه، هاگرید! پروف انقدر مریضه که نمی تونه از سر جاش بلند شه!
_کریچر با شما میاد تا دامبلدور تیکه پاره اش بکنه!
_اه، کریچر! پروف اصلا هوشیاری نداره!

پس از مدتی، ماتیلدا، کریچر و هاگرید تصمیم گرفتند که گوشه ای ساکت بنشینند و به این فکر کنند که چکار می توانند بکنند. بعد از یک ساعت ، ماتیلدا خسته شد و گفت:
_کاشکی پروف یه ریونی هم به کمکمون می فرستاد!
_یکم دیگه فکر کن، ماتیلدا!

ماتیلدا که بیشتر از همه غرق تفکر بود و فکرش هم بهتر از ان دو کار می کرد، ناگهان از سر جایش بلند شد.
_من فهمیدم! باید هکتور رو از خونه ی ریدل ها بدزدیم و مجبورش کنیم تا برای پروف معجون هوشیاری درست بکنه!
_ماتیلدا، دقت به محل زندگی هکتور کردی؟
_کریچر می گه هکتور روی شونه های اریانا زندگی می کنه!
_پس باید همزمان دو نفر رو بدزدیم!
_پس فقط یک سوال می مونه، ماتیلدا!
_چه سوالی؟
_چه جوری به خونه ی ریدل ها برویم؟
_چه می دونم؟ برای این یکی دیگه واقعا یه ریونی لازمه!
_کریچر می تونه به سالن ریونکلاو اپارات کنه!
_پس اپارات بکن، کریچر!

کریچر دست ان دو را گرفت تا به تالار خصوصی ریونکلاو اپارات بکنند؛ اما ناگهان سر از شهربازی ویزاردلند سر دراوردند! ماتیلدا گفت:
_کریچر!
_کریچر اشتباه اپارات کرد.

ماتیلدا به کریچر شک کرده بود. نگاه معنی داری به هاگرید و سپس به کریچر کرد. احتمال اینکه کریچر بخواهد انها را فریب بدهد هم وجود داشت.



ویرایش شده توسط وین هاپکینز در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۱۲ ۸:۳۲:۱۰
ویرایش شده توسط وین هاپکینز در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۱۲ ۸:۳۵:۰۵
ویرایش شده توسط وین هاپکینز در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۱۲ ۲۱:۱۵:۰۴
ویرایش شده توسط وین هاپکینز در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۱۲ ۲۱:۱۶:۳۶
ویرایش شده توسط وین هاپکینز در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۱۲ ۲۱:۳۲:۱۴

See the dark it moves
With every breath of the breeze


پاسخ به: مشورت با آلبوس دامبلدور
پیام زده شده در: ۱۷:۰۰ دوشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۸
#65
سلام پروف!
یه سوال برام پیش اومد:
وقتی داخل رول می خواهیم اینتر بزنیم، برای مکالمه هایی که بدون گفت نوشته می شن هم باید یک اینتر بزنیم؟ چند بار که پست های بقیه رو خونه بودم، بعضی وقت ها یک اینتر برای بدون گفت ها می زنن، بععضی وقت ها هم دو تا اینتر.
چه کار بکنم اخر؟
پ.ن:ببخشید متن هم یکم پیچیده بود.


See the dark it moves
With every breath of the breeze


پاسخ به: اعلام جرم
پیام زده شده در: ۱۴:۲۱ دوشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۸
#66
سلام اقای وزیر!
عذاب وجدان گرفتم که از ارنی شکایت کردم.
اصلا این دیوانه ساز زشت کنار این گورکن خوشکل چی می گه؟
ما(من و هافل) مهر ازادی رو زدیم. شما هم لطفا با اکسپکتو پاترونوم این دیوانه ساز زشت رو از بین ببرید و مهر ازادی را برای ارنی بزنید!


See the dark it moves
With every breath of the breeze


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۸:۱۰ پنجشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۸
#67
سلام!
من مدیر نیستم اما گفتم شاید بتوانم کمکی بکنم
برایت دو تا رمزتاز گذاشتم که می توانی با کلیک بر روی انها، دو تا از مدیر های سایت رو ببینی و به انها پیام شخصی بدهی تا راهنماییت بکنند!
رمزتاز اولرمزتاز دوم


See the dark it moves
With every breath of the breeze


پاسخ به: اعلام جرم
پیام زده شده در: ۱۱:۳۴ پنجشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۸
#68
اعلام جرم!

کریس در اتاق وزارت نشسته بود و به پرونده ی زندانیان رسیدگی می کرد. او از نوشتن پیاپی خسته شده بود و ارزو می کرد که از نوشتن خلاص شود؛ ناگهان پسر کوتاه قدی که ردای هافلپاف به تن داشت، با عصبانیت وارد شد. گورکن از دست پسر پرید و روی میز کریس نشست. وین که بسیار عصبانی شده بود، گفت:
_سلام اقای وزیر! من شاکی هستم!
_اولا که وزارتخانه جای شما نیست. دوما به چه دلیل؟
_من خیلی ناراحت هستم! چرا اعضای بقیه گروه ها همیشه اسمشان در صدر تاپیک ها است؟ چرا اسم یک هافلپافی بالا نمی اید؟
_از همه ی اعضای گروه های دیگر شکایت داری؟ از اینجا برو تا نگفته ام زندانی ات بکنند!
_نه! اصلا نظارت نیست! چرا او یک برنامه برای فعالیت بیشتر هافلپافی ها نمی گذارد؟ من خیلی نگران هستم که هافلپاف، گروهی که بهش عشق می ورزم شکست بخورد!
_خووررر خووور!
_این چه می گوید؟
_می گوید حرفم را خلاصه بکنم جناب وزیر!
_موافق هستیم. حالا از چه کسی شاکی هستید؟
_راستش من از شما می خواهم که ان فرد خیلی مجازات نشود؛ بنابراین لطفا جرم او را دسته سوم قبول بکنید.
_از چه کسی شکایت داری؟
_ازایشان!


ویرایش شده توسط وین هاپکینز در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۷ ۱۱:۴۳:۵۸
ویرایش شده توسط وین هاپکینز در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۷ ۱۱:۴۴:۰۱
ویرایش شده توسط وین هاپکینز در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۷ ۱۱:۴۹:۱۲
ویرایش شده توسط وین هاپکینز در تاریخ ۱۳۹۸/۶/۸ ۸:۴۹:۴۲

See the dark it moves
With every breath of the breeze


پاسخ به: دفترچه خاطرات هاگوارتز
پیام زده شده در: ۱۰:۴۷ پنجشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۸
#69
دفترچه خاطرات عزیزم!

هفته ی پیش بدترین هفته ای بود که در کل عمرم گذرانده بودم. جغدم را گرفته بودند و نمی توانستم با هیچکس ارتباط برقرار بکنم. مثل این بود که یک هفته را در زندان آزکابان به سر برده باشم؛ یا حتی مثل این بود که یک دیوانه ساز به من بوسه زده باشد و من شادی ام را از دست بدهم. حتی نتوانستم در ماموریت محفل ققنوس هم شرکت بکنم. برایم بسیار دردناک بود که حتی نتوانستم کوچکترین کمکی به همرزمانم بکنم. تمام این هفت روز برایم مثل یک کابوس گذشت؛ کابوسی که از درون ازارم می داد و ناراحتم می کرد. از همه بدتر، دلتنگی بود. دلم برای همگروهی هایم و همرزمانم خیلی تنگ شده بود؛ حتی یک روز ندیدن گل های تالار خصوصی هافلپاف هم برایم دیوانه کننده بود. حالا هم برگشتم تا همه ی انها را جبران کنم و نمی دانی چقدر خوشحال هستم که همگروهی هایم را می بینم! چقدر دلم برای تالار هافلپاف تنگ شده بود! وین فلفلی، برگشته است!


See the dark it moves
With every breath of the breeze


پاسخ به: مهاجرت: نسخه جدید سایت جادوگران
پیام زده شده در: ۱۱:۰۱ دوشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۸
#70
سلام.
من رای منفی دادم چون همان طور که دیگران گفتند، دیگه جذابیت ایفای نقش از بین می ره و این ناراحت کننده است که این همه رول از بین بروند.
ممنون از زحماتتان


See the dark it moves
With every breath of the breeze






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.