هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۳:۴۰ جمعه ۲۷ دی ۱۳۹۲
#71
فلیچ ناراحتر از همیشه هری پاتر و رونالد ویزلی رو پیش پروفسور اسنیپ برد . سوروس همین که اون دو تا رو دید با قیافه ای بسیار خشن با همان سبک حرف زدن آرامش گفت:
-ای احمق ها بخاطر این که دیروز شما رو به علت تقلب کردن تو امتحان تنبیه کردم اومدین تمام مواد کمیابم بالاخص مواد اولیه چهل گیاه رو دزدین ؟ خودتون رو لایق چه تنبیهی می دونــــید؟ و صد البته می بینم که خانم گرنجر همرا شما نیست. اگر بفهمم اون مشغول ساختن معجون با مــــواد منه ، عاقبت خیلی بدی در انتظارتونه.
فلیچ: نمی دونم چرا هر وقت یه اتفاقی میوفته پای این سه تا در میونه.
رون: باور کنید یا نکنید آفای فلیچ چهار ساله که دارم این سوالو از خودم میپرسم .
سورس: دروغ گفتن بســـه ویزلی ، اعترافـــــ کنید.
هری : ولی پروفسور باور کنید کار ما نبوده.
سورس: منو مجبور کردید قانون رو زیر پا بذارم. آرگـوس!
فلیچ: بله قربان.
سورس: اون معجون صداقت رو از اون صندوقچه بده به من.
فلیچ: چشــــم پروفسور.
سورس یک قطره از معجونو توی دهن هر کدوم ریخت و گفت :
-دیروز چه اتفاقی تو آزمیشگاهم افتاد؟
اون دو تا دستشونو به سمت فلیچ نشانه رفتنو مثل غول ها گفتن :
-آرگوس فلیچ بعد از شام دیشب با یه جعبه ای که ازش صدای برخورد شیشه میومد از آزمایشگاه شما بیرون اومد.
سورس جریانو از آرگوس جویا شد و اون اعتراف کرد که گربش مریض شده بود و اینم بخاطر دوا درمون اون ، اونا رو برده بود که معجون درست کنه که موفق نشده بود و قرار بود بعد از ظهر موادو بزاره سر جاش. سورس که به نیت فلیچ پی برده بود اونو بخشید و جریان به خوشی تموم شد غافل از اونکه پروفسور معجون خنثی کننده رو بهشون نداد و هرمیون تا فردای اون روز هری و رون رو سوال پیچ کرده و از زیر و بم زندیگیشون آگاه شد.


تأیید شد.
پست کوتاه و خوبی بود. چند تا غلط تایپی داشتی که با رنگ قرمز مشخص کردم. امیدوارم باز هم دقتت رو توی نوشتن بیشتر کنی.
موفق باشی.


ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۳۰ ۳:۰۳:۵۶

پارسال ایفای نقش هرماینی گرنجر بودم!! بیکارم کردن !!بـــــــیکار!!
(البته از بروبچ جادوگران متشکرم چون واقعا زمان برای ایفای نقش نداشتم، رول نباید بیکار بمونه)

تصویر کوچک شده


به توئیترم هم سری بزنید!!
https://twitter.com/hamed__n


پاسخ به: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۰:۲۲ جمعه ۲۷ دی ۱۳۹۲
#72
مخمصه، کارمند، دودکش، ناگهان، خسته، وزارتخانه، صبح، سنگفرش، پیکار، نهایت.
گرگ و میش بود...هری نتونسته بود اون شب راحت بخوابه... داشت تو خیابونا قدم می زد در حالی که مریدان مرلین داشتن سر گاز زدن سنگفرش های کوچه ها پیکار میکردن !!تو بدجور مخمصه ای گیر کرده بود.فشار هزینه های زندگی باعث آزار بزرگترین جادوگر دوران یعنی هری پاتر شده بودن. با خودش میگفت الان ناسلامتی من آئورم ... کارمند رسمی وزارتخونم ...متاهلم... انتخاب شدم .... دنیا رو نجات دادم، بعدش به آدم چندرغاز حقوق نمی دن، بعد میگن جوونا چرا بیکار میمونن؟ آخه اصن به این میگن زندگی.. از جیبش اسمارتفون جادویشو در آورد. آهنگ O Children «آهنگ رقص هری و هرمیون تو چادر » رو پخش کرد ... از فرط خستگی روح و بی حوصلگی تا صبح ول گشت ولی انگار به قول آهنگ « در این جریان زدودگی» غرق شده بود ....نهایت غم وجودشو فرا گرفته بود...ناگهان یاد دوستان و گذشته ها و اون رقص شیرین افتاد ، به جینی پیامک فرستاد صبح نمیاد خونه و قدم زنان به سمت خونه ی رون و هرمیون راه افتاد بدون جادو جمبل و دودکشِ تله پورت..

تأیید شد.
ولی باید روی علائم نگارشی خیلی بیشتر کار کنی.
موفق باشی


ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۲۷ ۱:۲۹:۵۵

پارسال ایفای نقش هرماینی گرنجر بودم!! بیکارم کردن !!بـــــــیکار!!
(البته از بروبچ جادوگران متشکرم چون واقعا زمان برای ایفای نقش نداشتم، رول نباید بیکار بمونه)

تصویر کوچک شده


به توئیترم هم سری بزنید!!
https://twitter.com/hamed__n


پاسخ به: اگر قرار بود با يكي از شخصيت هاي كتاب ازدواج ميكرديد ، آن شخصيت چه كسي بود ؟ چرا؟
پیام زده شده در: ۱۷:۰۹ پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۲
#73
هرماینی...بی برو برگرد... با اخلاق ، باهوش ، وفادار ، مثل سایرین خیار تشریف نداره ، روح لطیف و تیز و البته مقاوم ، زیبا (اینو از روی اما میگم) ... هیچی دیگه از لحاظ بسیاری شبیه خودمه ( البته از لحاظ تدیین نمیدونم ؟؟!؟؟ ) ... و هزار و یک دلیل دیگه


پارسال ایفای نقش هرماینی گرنجر بودم!! بیکارم کردن !!بـــــــیکار!!
(البته از بروبچ جادوگران متشکرم چون واقعا زمان برای ایفای نقش نداشتم، رول نباید بیکار بمونه)

تصویر کوچک شده


به توئیترم هم سری بزنید!!
https://twitter.com/hamed__n


پاسخ به: اگر جای فلان شخصیت بودم ....
پیام زده شده در: ۱۶:۵۸ پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۲
#74
مرلین جان حرف دلمو زدی!!!


پارسال ایفای نقش هرماینی گرنجر بودم!! بیکارم کردن !!بـــــــیکار!!
(البته از بروبچ جادوگران متشکرم چون واقعا زمان برای ایفای نقش نداشتم، رول نباید بیکار بمونه)

تصویر کوچک شده


به توئیترم هم سری بزنید!!
https://twitter.com/hamed__n


پاسخ به: چگونه با سایت جادوگران آشنا شدید؟
پیام زده شده در: ۱۶:۵۷ پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۲
#75
از طریق سایت دمنتور که اونم تو گوگل پیدا کردم


پارسال ایفای نقش هرماینی گرنجر بودم!! بیکارم کردن !!بـــــــیکار!!
(البته از بروبچ جادوگران متشکرم چون واقعا زمان برای ایفای نقش نداشتم، رول نباید بیکار بمونه)

تصویر کوچک شده


به توئیترم هم سری بزنید!!
https://twitter.com/hamed__n


پاسخ به: از کدام شخصیت کتاب بیشتر خوشتان می آید؟ چرا؟
پیام زده شده در: ۱۲:۳۷ پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۲
#76
اول...هرمیون گرنجر ،کلا کپ خودمه البته بغیر از موارد جنسیت و سلیقه ی انتخاب همسر ( کشته منو با اون رونالد)... بعـــــــد هری... بعدش سورس و مک کوناگال و دامبلدور.


پارسال ایفای نقش هرماینی گرنجر بودم!! بیکارم کردن !!بـــــــیکار!!
(البته از بروبچ جادوگران متشکرم چون واقعا زمان برای ایفای نقش نداشتم، رول نباید بیکار بمونه)

تصویر کوچک شده


به توئیترم هم سری بزنید!!
https://twitter.com/hamed__n


پاسخ به: اعضاي سایت خودشونو معرفی کنن
پیام زده شده در: ۱۲:۲۰ پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۲
#77
حامد هستم. 15 ساله . شهر مرند (آذربایحان شرقی) .. سمپادی.. اول دبیرستان .. طرفدار پروپاقرص هری، هرمیون و اسنیپ ...
تمام
:kiss: :ball:


پارسال ایفای نقش هرماینی گرنجر بودم!! بیکارم کردن !!بـــــــیکار!!
(البته از بروبچ جادوگران متشکرم چون واقعا زمان برای ایفای نقش نداشتم، رول نباید بیکار بمونه)

تصویر کوچک شده


به توئیترم هم سری بزنید!!
https://twitter.com/hamed__n


پاسخ به: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۲۱:۱۴ چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۲
#78
مخمصه، کارمند، دودکش، ناگهان، خسته، وزارتخانه، صبح، سنگفرش، پیکار، نهایت.
گرگ و میش بود...هری امشبو نتونسته بود اون شب راحت بخوابه... داشت تو خیابونای ول ول می گشت در حالی که مریدان مرلین داشتن سر گاز زدنسنگفرش های کوجه ها پیکار میکردن !!تو بدجور مخمصه ای گیر کرده بود. با خودش میگفت الان ناسلامتی من آئورم ... کارمند رسمی وزارتخونم ... انتخاب شده ام .... دنیا رو نجات دادم، بعدش به آدم چندغاز حقوق نمی دن، بعد میگن جونا چرا بیکار میمونن؟ آخه اصن به این میگن حقوق.. از جیبش اسمارتفون جادویشو در آورد. آهنگ O Children ((آهنگ رقص هری و هرمیون تو چادر )) رو پخش کرد ... از فرط خستگی روح و بی حوصلگی تا صبح ول قدم زد ولی انگار به قول آهنگ تو (( در این جریان زدودگی)) غرق شده بود ....نهایت غم وجودشو فرا گرفته بود... یاد دوستاشو کرده بود ، به جینی پیامک فرستاد صبح نمیاد خونه و آروم آروم به سمت خونه ی رون و هرمیون راه افتاد بدون جادو جمبل و دودکش تله پورت..

کلیت سوژه به ویژه آخرش خوب بود. ولی خییلییی ایراد داشتی توی پستت.
برای نمونه چندتا از جملات و کلمات اشتباه رو با رنگ قرمز مشخص کردم برات.
علاوه بر قسمت های قرمز رنگ، چند نکته دیگه هم باید رعایت کنی:
به جای 2 تا پرانتز باید گیومه بذاری. شیفت + حروف L و K اینجوری: «»
قبل از علائم نگارشی نیازه به فاصله نیست اما بعدش باید فاصله بذاری.
با رعایت نکات بالا پست رو ویرایش و دوباره ارسال کن.

موفق باشی


تأیید نشد.


ویرایش شده توسط AS53 در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۲۵ ۲۱:۲۰:۱۲
ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۲۶ ۲۲:۴۸:۳۳

پارسال ایفای نقش هرماینی گرنجر بودم!! بیکارم کردن !!بـــــــیکار!!
(البته از بروبچ جادوگران متشکرم چون واقعا زمان برای ایفای نقش نداشتم، رول نباید بیکار بمونه)

تصویر کوچک شده


به توئیترم هم سری بزنید!!
https://twitter.com/hamed__n


پاسخ به: جاذبه های هری پاتر
پیام زده شده در: ۲۳:۱۷ یکشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۲
#79
جذاب ترین مرگ --> دامبلدور
جذاب ترین پیروزی --> هری از دراکو
جذاب ترین شکست --> شکست باسیلیسک از هری
جذاب ترین بخش --> قسمت هفت ، توی چادر ، رقص
جذاب ترین مورد احساسی--> بغول کردن هرمیون توسط هری
جذاب ترین ایده --> ایده ی جلب اعتماد اسنیپ
جذاب ترین شخصیت --> هرمیون
جذاب ترین نکته --> به درد بخور بودن رون
جذاب ترین ترفند --> قایم کردن جان پیچه تو جام
جذاب ترین جمله --> Hermione: You are my best friend harry


پارسال ایفای نقش هرماینی گرنجر بودم!! بیکارم کردن !!بـــــــیکار!!
(البته از بروبچ جادوگران متشکرم چون واقعا زمان برای ایفای نقش نداشتم، رول نباید بیکار بمونه)

تصویر کوچک شده


به توئیترم هم سری بزنید!!
https://twitter.com/hamed__n


پاسخ به: قوی ترین محفلی کیه؟
پیام زده شده در: ۲۳:۰۵ یکشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۲
#80
صد در صد دامبلدور و اسنیپ


پارسال ایفای نقش هرماینی گرنجر بودم!! بیکارم کردن !!بـــــــیکار!!
(البته از بروبچ جادوگران متشکرم چون واقعا زمان برای ایفای نقش نداشتم، رول نباید بیکار بمونه)

تصویر کوچک شده


به توئیترم هم سری بزنید!!
https://twitter.com/hamed__n






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.