هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۴:۵۲ پنجشنبه ۷ فروردین ۱۳۹۳
#81
رون و هری تصمیم گرفته بودند هر طور شده شب به دیدن هاگرید بروند و در مورد مسئله ای بسیار مهم از او سوال کنند . پس آماده شدند . رون شنل نامرئی کننده رو برداشت و وقتی هری رسید روی سر خودشون انداخت . رون که خیلی رشد کرده بود پاهایش از پایین شنل معلوم بود دولا شده بود و سعی می کرد دیده نشه .

به راه خودشون ادامه دادند تا به سالن عمومی رسیدند هیچ کس نبود !! هری که کمی از اضطرابش کم شده بود گفت : رون ، عجله کن . چیزی نمونده !!

رون گفت : دارم میام دیگه !!

هری به نشانه تایید سرش رو تکون داد حالا دیگه از قلعه خارج شده بودند . همه چی طبق نقشه پیش رفته بود . آنها به دیدن هاگرید رفتند و بعد از این که پاسخ سوال خودشون رو گرفتند آروم شدند . به سمت قلعه حرکت کردند . دیر وقت بود . وارد سرسرا شدند . از نظر رون دیگه ماجرا تموم شده بود حتی دیگه تلاش نمی کرد که پاهاش معلوم نباشند .

هری : رون حواست رو جمع کن !!

رون : بیخیال ما در راه سالن اجتماعات گریفندوریم .

هری : ولی اگه فلیچ مارو ببینه خیلی بد میشه !

رون : باشه بابا

هری و رون سرشان رو بالا بردند تا مسیر رو دنبال کنند که ناگهان فلیچ رو روبروی خود دیدند .

فلیچ : داشتید جایی می رفتید ؟؟

فلیچ صدای اونها رو شنیده بود . شنل رو کنار زد

فلیچ : این دفعه دیگه گیرتون آوردم . کوچولو های کثیف

هری نگاهی به رون انداخت رون همون قدر مضطرب بود که وقتی یک عنکبوت رو می دید مضطرب می شد . گوشهای رون قرمز شده بود و می لرزید . فلیچ آنها رو به سمت دخمه اسنیپ می برد . هری می دانست اسنیپ از این موضوع به راحتی نمی گذرد . حتی تصورش را هم نمی کرد که اسنیپ چه کار خواهد کرد !!

بالاخره رسیدند . اسنیپ با دیدن چهره هری و رون در حالی که ترس در چهره شان موج می زد پوزخندی زد.

اسنیپ : متشکرم آقای فلیچ . خب پاتر و ویزلی چیزی دارید که از خودتون دفاع کنید یا شروع کنم ؟؟
هری و رون چیزی نگفتند .

اسنیپ : برای نقض قوانین محدودیت زمانی 50 امتیاز از گریفندور کم می کنم . 20 امتیاز چون ویزلی و پاتر هیچی نگفتند . 20 امتیاز بخاطر اینکه پاتر اینقدر شبیه پدرش قانون شکنه کم می کنم . 10 امتیاز کم می کنم چون گرنجر باهاتون نیست که که بخاطر اون هم از گریفندور امتیاز کم کنم نظرت چیه پاتر ؟

هری نگاهی آمیخته از خشم و نفرت به او تحویل داد و اسنیپ هم همان طور .

اسنیپ : خب ، آقای فلیچ ازتون می خوام اونها رو به سالن گریفندور هدایت کنید . شب بخیر پاتر ، امیدوارم حسابت از معجون سازیت قوی تر باشه تا بتونی بفهمی چند امتیاز برای گریفندور باقی مونده !!!


تأیید شد.

اول از همه بنده یه سؤالی داشتم، چرا کل متنت رو بولد کردی؟ ما معمولاً بولد رو برای موارد تأکیدی یا نشون دادن غلیان احساسات و اینا به کار می‌بریم. بدون بولد کردن متنت هم ما می‌تونیم بخونیمش. البته مگر این که شما هم مثل بنده در حال ویرایش متن یه کاربر دیگه باشی.

در مورد علامت‌گذاری‌ها، اینطوری عرض کنم خدمتتون که به فرض وقتی می‌خوایم بگیم «نظرت چیه پاتر؟» بین " پاتر " و علامت سؤال، فاصله نمی‌ذاریم. دیالوگ آخر اسنیپ خیلی خوب بود، راضی بودم ازش.

نکته‌ی بعدی اینه که سعی کن در طول نوشته، یکدستی متن رو حفظ کنی. اصولاً توی رول‌های جدی، ما همه‌چی به جز دیالوگ‌ها رو به شکل نوشتاری می‌نویسیم. ولی اگر احیاناً تصمیم گرفتی نوشتاری بنویسی، همه‌شو نوشتاری بنویس. به قول معروف: یا رومی ِ رومی، یا زنگی زنگی!

موفق باشی.



ویرایش شده توسط ویولت بودلر در تاریخ ۱۳۹۳/۱/۹ ۱۹:۳۴:۳۵

only Hufflepuff




پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۴:۴۷ پنجشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۲
#82
ببخشید چرا هر چی عکس تو گالری بارگزاری می کنم ، نمی گذارید ؟؟؟؟ :vay:

برای بررسی و تایید هر عکس باید چقدر صبر کنم ؟؟؟ چند روز ؟؟ :vay:



only Hufflepuff




پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۴:۳۲ پنجشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۲
#83
من میخوام گروه بندی بشم !!

باید چه کار کنم ؟؟؟


only Hufflepuff








هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.