هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: تابلوی اعلانات
پیام زده شده در: ۸:۳۶ یکشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۹
#81
نتیجه‌ی مسابقه‌ی کوییدیچ بین هافلپاف و ریونکلا



امتیازات مروپ گانت:

هافلپاف: 59.6

برایان سیندر فورد: 83
اگلانتاین پافت: 82
زاخاریاس اسمیت: 68
گابریل ترومن 34
آیرین دنهولم: 31

ریونکلا: 50.2 *

لینی وارنر: 95
تام جاگسن: 90
ریموند: 66


امتیازات ماروولو گانت:

هافلپاف: 60.2

برایان سیندر فورد: 92
زاخاریاس اسمیت: 78
اگلانتاین پافت: 76
گابریل ترومن: 35
آیرین دنهولم: 20

ریونکلا: 48.2 *

لینی وارنر: 94
تام جاگسن: 81
ریموند: 66


نتیجه: برد هافلپاف



* با توجه به این که حداقل تعداد پست‌ها برای یک مسابقه 5 نفر است، میانگین امتیازات ریونکلا با تقسیم بر 5 محاسبه شده.


ویرایش شده توسط ماروولو گانت در تاریخ ۱۳۹۹/۷/۶ ۲۲:۵۲:۲۹
ویرایش شده توسط ماروولو گانت در تاریخ ۱۳۹۹/۷/۶ ۲۲:۵۷:۱۱
ویرایش شده توسط ماروولو گانت در تاریخ ۱۳۹۹/۷/۶ ۲۲:۵۷:۳۸


پاسخ به: شرح امتيازات
پیام زده شده در: ۳:۴۹ شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۹
#82
نمرات جلسه دوم کلاس‌ها


کلاس‌های عمومی:

اسلیترین: 36.583~
ریونکلا: 37.5
گریفیندور: 37.8
هافلپاف: 34.3523809~~~~~~

کلاس‌های اختصاصی:

اسلیترین: 41
ریونکلا: 42.3~
گریفیندور: 68
هافلپاف: 59


ریز نمرات دروس عمومی


کلاس پرواز و کوییدیچ:

اسلیترین: 8.3~
ریونکلا: 9
گریفیندور: 10
هافلپاف: 7.6

کلاس مراقبت از موجودات جادویی:

اسلیترین: 9
ریونکلا: 10
گریفیندور: 9
هافلپاف: 8.6~

کلاس گیاهشناسی:

اسلیترین: 9.25
ریونکلا: 10
گریفیندور: 10
هافلپاف: 8.285714~~~~~~

کلاس طلسم‌های باستانی:

اسلیترین: 10
ریونکلا: 8.5
گریفیندور: 8.8
هافلپاف: 9.8


ریز نمرات دروس اختصاصی


کلاس تاریخ جادوگری:

اسلیترین: 6
ریونکلا: 6.3~
گریفیندور: 18
هافلپاف: 11.3~

کلاس ماگل شناسی:

اسلیترین: 11.6~
ریونکلا: 19.3~
گریفیندور: 8
هافلپاف: 17.3~

کلاس اصول تغذیه و سلامت جادویی:

اسلیترین: 14.6~
ریونکلا: 11.3~
گریفیندور: 25
هافلپاف: 15.6~

کلاس معجون سازی:

اسلیترین: 14.6~
ریونکلا:5.3~
گریفیندور: 17
هافلپاف: 14.6~



پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۱:۴۷ پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۹
#83
زاخار!

شرمنده ... کار مسافر بعد از شما ... یعنی دانش‌آموز بعدیو که راه انداختم، کار شما از قلم افتاد! به هر حال همین شکلی که توی پایگاه دیدی امتیاز می‌گیرین!


سدریک!

شمام که رسیدی به مقصدت و ... کرایه ... یعنی کمک به مدرسه‌ی ما رو هوتوتو!


آقای بلک!

نوکریَم آقا پلاکس! کاری بود که از دستمون برمیومد. اون امتیازه هم دقیقا همونجایی که دیدی، نشته شده پیرو این اطلاعیه! روی این اطلاعیه که بزنی، اطلاعیه هه باز می‌شه و توش به طور کامل شرح داده شده. حالا شما فعلا نگران اون کسر امتیاز نباش و کلاس اختصاصیاتو شرکت کن، شاید به حرمت اعتقادات به جایی که در مورد مغز مشنگ‌ها داری با هم راه اومدیم.


ما نباشیم، کی باشه؟!


پاسخ به: تابلوی اعلانات
پیام زده شده در: ۴:۲۶ چهارشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۹۹
#84
تبصره + تذکر + یادآوری





× اساتید محترم دروس اختصاصی! ظاهرا دانش‌آموز آرتیمیسا لافکین، بند مربوط به دانش‌آموز ارشد و تازه‌وارد رو به طور دقیق مطالعه نکردن و با وجود این که ارشد محسوب می‌شن، توی کلاس‌های اختصاصی شرکت کردن. در صورتی که در دو جلسه‌ی اول کلاس شما به ایشون امتیاز داده شده، این مورد رو اطلاع بدید. از خود ایشون هم تقاضا داریم به این مورد توجه داشته باشن و از شرکت در این کلاس‌ها خودداری کنن.



× یکی از دانش‌آموزان اعتراضی داشتن مبنی بر این که به شرکت در دوئل دعوت شدن اما از قانون مربوطه (هر دانش‌آموز سال اولی درطول ترم می‌تواند یک بار در کلوپ دوئل شرکت کند) اطلاع نداشتن و حالا فرصت یک بار دوئلشون از دست رفته. برای پیشگیری از تکرار چنین موردی، مراحل شرکت در کلوپ دوئل هاگوارتز به این شکل تغییر می‌کنه:

1. یکی از دانش‌آموران، در دفتر دوئل، از حریف خود (پس از هماهنگ کردن با وی) دعوت به عمل می‌آورد.
2. دانش‌آموز دوم از طریق پیام شخصی به مسئول باشگاه دوئل، آمادگی خود برای شرکت در دوئل و همچنین اطلاع خود از قوانین دوئل هاگوارتز را تایید می‌کند.
3. پس از پایان دوئل، دانش‌آموز برنده، لینک پست نتیجه را در پایگاه بسیج دانش‌آموزی هاگوارتز قرار می‌دهد تا امتیازش محاسبه شود.

ضمنا برای جلوگیری از ضایع شدن حق کسانی که پیش از این در کلوپ دوئل هاگوارتز شرکت کردن، دانش‌آموزان مدعو (کسی که خودش درخواست دوئل را ارسال نکرده باشد) در صورت شکست در دوئل قبلی، می‌توانند یک بار دیگر در کلوپ دوئل هاگوارتز شرکت کنند.

نکته: دوئل کردن در باشگاه دوئل خانه‌ی ریدل برای همه‌ی اعضای ایفای نقش به تعداد دلخواه آزاد است. اما فقط دوئل‌هایی که شرایط ذکر شده در قوانین هاگوارتز را دارند می‌توانند برای گروه شما امتیاز به ارمغان بیاورند.



× جهت یادآوری به اساتید دروس اختصاصی: اساتید می‌توانند به هر دانش‌آموز امتیاز اضافه ای بین 1 تا 3 اختصاص دهند؛ این امتیاز به معنی پیشرفت دانش آموز نسبت به جلسات قبل و اعمال نقدهای انجام شده برای وی می‌باشد و مستقیما به امتیازات اصلی گروه اضافه می‌شود.



× دفتر مدیریت هاگوارتز پذیرای هرگونه انتقاد و پیشنهاد در مورد قوانین مدرسه و حتا چرایی آن ها و نحوه‌ی اجرایشان است. قطعا این امر باعث رفع نواقص احتمالی می‌شود. ضمنا تمامی کاربران می‌توانند هرگونه مغایرت در بین امتیازات اساتید، شرح امتیازات و مجموع آن‌ها را نیز در دفتر گزارش کنند.


ویرایش شده توسط ماروولو گانت در تاریخ ۱۳۹۹/۶/۱۲ ۴:۳۷:۲۳


پاسخ به: شرح امتيازات
پیام زده شده در: ۲:۳۲ چهارشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۹۹
#85
امتیازات کسب شده توسط گروه‌ها در اولین دوره‌ی ماموریت بسیج دانش‌آموزی هاگوارتز



اسلیترین: 34
ریونکلا: 20
گریفیندور: 39
هافلپاف: 21



پاسخ به: پایگاه بسیج دانش‌آموزی هاگوارتز
پیام زده شده در: ۲:۲۸ سه شنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۹
#86
کار خودشونه! هرچی می‌کشیم از مدیریت قبلی می‌کشیم! این رژیم مشنگ‌پرست خودشون تولید می‌کنن، خودشون پخش می‌کنن دست جوونای جادوگر، خودشون ممنوعش می‌کنن، تهشم خودشون میان جوونای مارو می‌گیرن و به بند می‌کشن ...شما فکر کردی زمان سالازار چیز نبود؟ بود! بهترین جنس! مثل چیزای الان سیاه نبود که! انقدر روشن بود رنگش به طلایی می‌زد! جوون سمتش نمی‌رفت. چون شغل داشت. زن و بچه داشت. الان هرچی می‌کشیم از بی‌کاریه. نه درآمدی نه خانواده‌ای ... فقط پیرمرد و پیرزنش می‌کشیدن، کلیم مفید بود. ضرراش همه مال آشغالاییه که خودشون قاطیش می‌کنن.

می‌دونی چرا؟ می‌دونی چرا؟ می‌خوان جوونا مفنگی و توهمی باشن ... نبینن جنایتاشونو! نتونن جلوشون واسن! ما نیاز به جوونای سرحال و سالمی داریم که اول این مشنگ‌پرستا رو سرنگون کنن و بعد برن سراغ تک تک مشنگا.

برید. برید ببینید کار کیه. معرفیش کنید. کسی که بفهمه کی پشت این ماجراست، به عنوان مژدگونی از پرداخت کمک به مدرسه معافه. شده باهاشون بشینید پای معامله تا شناساییشون کنید. فقط امیدوارم تحریک نشید خودتون امتحانش کنید!

ضمنا! شنفتم بعضیا غرغر می‌کنن که مدیریت جدید سخت می‌گیره و امکانات مدرسه کمه و این‌جوره و اون‌جوره ... هرکی هر انتقادی از وضعیتش توی مدرسه داره، بنویسه روی یه برگه، برگه رو بذاره لای ... دفترچه خاطراتش! والا! شماها لیاقتتون همون مدیریت قبلیه که کم مونده بود چهار روز دیگه دو تا مشنگم بیاره به عنوان استاد هاگوارتز! تف!


تصویر کوچک شده



* امتیازات ماموریت‌های قبلی به زودی به تابلوی شنی اضافه می‌شه.
* سعی بر اینه که این بار مدت شرکت در ماموریت‌ها خیلی کوتاه‌تر از بار قبل باشه. فرصت رو از دست ندید!
* اگر کسی مایله که پست ماموریتش نقد بشه، زیر پست گزارشش قید کنه.
* در مورد سوژه‌ی ادامه دار، نیازی نیست به توضیحات رنگی شده در این پست دقت کنید. فقط سوژه رو ادامه بدید. از پیش بردن داستان نترسید. کافیه گره اصلی سوژه که کشف فروشنده‌ی مواد هست باز نشه. اگر هم شک دارید که ممکنه چیزی رو خراب کنید، می‌تونید تجربه‌ی وسوسه شدن خودتون و امتحان کردن مواد رو بنویسید. دقت کنید که سوژه جدیه و از دایره‌ی منطق خارج نمی‌شه. اما این منطق، منطق حاکم بر دنیای جادوییه و نه دنیای واقعی!
* بعضی‌ها توی کلوپ دوئل شرکت کردن اما گزارشش رو ثبت نکردن. هنوز فرصت هست اما اگر گزارش ندید امتیازتون منظور نمی‌شه.
* همون‌طور که در قوانین اومده، شما فقط یک بار می‌تونید برای امتیاز آوردن توی هاگوارتز در کلوپ دوئل شرکت کنید. باقی دفعات خارج از هاگوارتز محسوب می‌شه. پس اگر بار اول پیروز شدید، گزارشش رو ارسال کنید. و با هر نتیجه‌ای، در درخواست‌های بعدی ننویسید هاگوارتزی!



پاسخ به: خوابگاه مديران !
پیام زده شده در: ۲:۴۹ جمعه ۷ شهریور ۱۳۹۹
#87
- شما ذوقمو کور کردید! شما جلوی رشد و ترقیمو ...

- شما؟

روح مودی وسط حرف زاخاریاس پرید. مشخص نبود روح قاتل مدیران، بین ارواح مدیران چه می‌کرد! آیا او همیشه از خودشان بود و مدام به پروپایشان می‌پیچید که مردم خیال کنند آزادی بیان وجود دارد؟ آیا او از آن اپوزیسیون‌نماها بود که در بیت زوپس مشفول بخور بخور هستند و بعد به عنوان نفوذی می‌فرستندشان آزکابان و آن جا هم به بهانه‌ی «آقا رو می‌خوایم ببریم دیوانه‌سازا ببوسنش!» می‌بردند گوشه‌ای و یَک پرس چلوکباب سلطانی می‌گذاشتند جلویش؟

- این جا فقط من سوال می‌پرسم.

- آره! ولی به شرط این که تو خود زاخاریاس باشی. از کجا معلوم؟ شاید خودتو زاخاریاس جا زدی تا از حلالیت ما سوء استفاده کنی! بذاری تو رزومت واسه مدیریت و نظارتای بیشتر!

لینی با تایید حرف مودی افزود: «راست می‌گه! ممکنه! مثلا بروسلی و پسرش هم یک‌جور کشته شدن! »

- باید احراز هویت بشی. حسن؟ از آقا یه سوالی بپرس که جوابشو فقط خودش بدونه!

- ها! تو برای گرفتن نظارت بهم گفتی حاضری برام چی بشی؟

- دلقک خیاری!

لینی با حیرت پرسید: «تو واقعا جنین پیشنهادی به حسن دادی؟ باورم نمی‌شه! تازه بروسلی و پسرش هم یک‌جور کشته شدن! »

- هاااااااا داد! لِه لِهُم کرد!

- به من می‌خندین؟ حالا که این‌جوریه همتون باید دلقک خیاری من بشید تا حلالتون کنم!

- نه نمی‌خندوم له له هستوم!

لینی باور نمی‌کرد برای یک حلالیت به این خفت بیفتد! تازه این اولین نفر بود ...

- چطور دلت میاد یه پیکسی به این ظرافت رو به دلقک خیاری تبدیل کنی؟ اونم وقتی بروسلی و پسرش یک‌جور کشته شدن؟



پاسخ به: تابلوی اعلانات
پیام زده شده در: ۱:۴۰ دوشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۹
#88
نتیجه‌ی مسابقه‌ی کوییدیچ بین گریفیندور و هافلپاف



امتیازات مروپ گانت:

هافلپاف: 66 *

حسن مصطفی: 98
برایان سیندر فورد: 84
زاخاریاس اسمیت: 77
پومانا اسپروات: 71

گریفیندور: 80.5

مرگ: 94
هاگرید: 87
اما دابز: 79 **
فلور دلاکور: 77
ادوارد: 76
الکساندرا ایوانوا: 75
لاوندر براون: 74


امتیازات ماروولو گانت:

هافلپاف: 66.8 *

برایان سیندر فورد: 95
حسن مصطفی: 93
پومانا اسپروات: 75
زاخاریاس اسمیت: 71

گریفیندور: 75.6

الکساندرا ایوانوا: 89
ادوارد: 85
هاگرید: 80
لاوندر براون: 73
فلور دلاکور: 70
مرگ: 57


نتیجه: برد گریفیندور



* با توجه به این که حداقل تعداد پست‌ها برای یک مسابقه 5 نفر است، میانگین امتیازات هافلپاف با تقسیم بر 5 محاسبه شده.
** با توجه به این که خود این بازیکن پستی ارسال نکرده، پست ایشان محسوب نشده و امتیاز داور اول صرفا جهت اطلاع شخصی درج شده.


ویرایش شده توسط ماروولو گانت در تاریخ ۱۳۹۹/۶/۳ ۹:۲۳:۴۳

ما نباشیم، کی باشه؟!


پاسخ به: سالن ورزش های ماگلی
پیام زده شده در: ۶:۴۲ جمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۹
#89
خلاصه:
لرد ولدمورت دست و پاش شکسته و بیمار شده. مرگخوارها تصمیم می گیرن که برای اربابشون سوپ پیاز درست کنن. ولی بلد نیستن. برای همین تصمیم می گیرن از مالی ویزلی کمک بگیرن. مالی توصیه می‌کنه که به سوپ، مرگخوار اضافه کنن. بلاتریکس تام و آگلانتاین رو به پاتیل اضافه می‌کنه.

تصویر کوچک شده



ضیافت باشکوهی در خانه‌ی ریدل به راه افتاد. دم لینی را با فندک به یادگار مانده از آگلانتاین روشن کردند و صدها کلون از او را در محیط خانه به پرواز درآوردند. چند تایی جن خانگی سر بریدند و هر کدام از سرها را بالای یکی از درها آویزان کردند. نوشیدنی‌های کره‌ای لایت نوشیدند، به موسیقی اصیل جادویی گوش دادند و به حرکات موزون پرداختند.

بالاخره وقت غذا رسید. در تمام این مدت تام و آگلانتاین هم جوشیدند و جوشیدند تا بالاخره جا افتادند. مروپ، مالی را به شستن ظرف‌ها گماشت و خودش چون یک بانوی متشخص درباری، با پاتیل اشرافی سبز جواهرنشان سوپ که نقش مار دور تا دور آن خودنمایی می‌کرد، به سمت میز ناهار خوری آمد. فنریر با بزاق آویزان از لب و لوچه اش به مروپ خیره شد. مروپ درست در هنگامی که از زیر سرِ بریده‌ی یک جن خانگی عبور می‌کرد، در پاسخ به فنریر چشم غره رفت و موسیقی «سوسماس» که بر روی این چشم غره پخش شد، به فنریر فهماند که «نه هلوی پرپشم مامان! امروزم مثل روزای قبل و حتا بعد، غذای گیاهی داریم. حیواناتِ مامان هم حق حیات دارن. پس تا وقتی مامان اینجا باشم همه‌ی مرگخوارهایِ مامان وِگَن خواهند بود. »

مطابق معمول لرد پیش از همه غذا را کشید و در مقابل چشمان متعجب مارولو که هر لحظه گردتر از قبل می‌شد شروع به خوردن ...

- چی کار می‌کنی؟

- خوب معلوم است! غذایمان را میل می کنیم.

- این‌جوری؟

لرد داشت از راه دادن پدربزرگی که مقابل مرگخوارانش، گستاخانه روی کارهای او چرا می‌آورد، به خانه‌ی ریدل، پشیمان می‌شد.

- چجوری؟

- خودتو دست کم نگیر مرد! تو وارث جد بزرگ مایی! چشم امید همه اصیل‌زاده‌هایی! همین‌جوری هورت می‌کشی بره؟ اگه یکی بخواد مسمومت کنه؟

- درباره‌ی جایگاه ما کلامتان بسیار متین است! اما این غذا را مادرمان ...

- اولا که این دخترو من بزرگ کردم ... تو زمینه‌ی چیزخور کردن سوء سابقه داره! دوما که به هیچ ضعیفه‌ای اعتماد کن حتا ننت! اینا عقلشون به دو تا هورمون بنده! سوما که گیریم مروپ مریم مقدس! خدم و حشمی که تو مطبخ زیر دستش بودن چی؟ باهاس یه پیشمرگ واسه خودت دست و پا کنی.

در حین صحبت‌های مارولو، چند مرگخوارممد پیکر نیمه‌جان مروپ را به پشت صحنه بردند تا با ماساژ قلبی و تنفس مصنوعی او را احیاء کنند.
لرد دقیقا نمی‌دانست پیشمرگ چیست، اما از اسمش خوشش آمد.

- مرگخواران ما! برای پیشمرگی ما پیشقدم شوید.

همانطور که همه مرگخواران مطابق عادت، در برابر اعلام نیاز به داوطلب، داشتند یک گام به عقب می‌رفتند، یکی از آن‌ها زیر لب پرسید:

- اصلا پیشمرگ چه کوفتیه؟

- فکر نکن صداتو نشنفتم! پیشمرگ کسیه که پیش از اربابش، غذای ایشون رو می‌خوره تا مبادا ...

هنوز جمله‌ی مارولو منعقد نشده بود که الکساندر ایوانوا در کسری از ثانیه پاتیل را با تام و آگلانتاین داخلش لاجرعه سر کشید. غافل از این که تام و اگلانتاین هر دو سردی بوده و بلغم را زیاد می‌کنند!


ما نباشیم، کی باشه؟!


پاسخ به: سالن ورزش های ماگلی
پیام زده شده در: ۲۰:۲۳ پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۹
#90
زمان سالازار ... مرلین بیامرزتش ... کسی رزرو ‌نمی‌کرد!


ما نباشیم، کی باشه؟!






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.