از هاگوارتز سروصداهای بلندی به گوش می رسید
در سرسرای بزرگ جشنی برپا شده بود .از هر گوشه فریادی حاکی از خوشحالی بلند می شد
.پروفسور مک گونگال با چوب جادویش سرتاسر سرسرای بزرگ را به طور شگفت انگیزی،زیبا و خارق العاده آراسته بود .
تمام افراد حاضر در آنجا با انرژی پایان ناپذیری به شادی و هلهله می پرداختند و با تمام وجود فریاد می زدند: زنده باد هری پاتر .زنده باد امید جامعه جادوگری.در این میان هری با خود می اندیشید ، ای کاش او را به حال خود وا می گذاشتند تا اوکمی استراحت کند ولی این فکر خیلی بعید به نظر می رسید

تایید شد!

خب میگیم وقتی یه گریفندوری واقعی احتیاج به کمک داره شمشیر از کلاه میاد بیرون

ولی مگه شمشیر قبلا" از کلاه بیرون نیومده بود
که دوباره بخواد بیاد؟

سلام

سوالی در مورد شمشیر گریفندور دارم:

چرا شمشیر گریفندور به کلاه برگشت ؟

چرا وقتی کلاه روی سر نویل قرار گرفت تونست شمشیر را بیرون بکشه ؟

مگه شمشیر بیرون از کلاه و پیش گریپهوک نبود؟

مگه گریپهوک نگفت که که اون قبلا" متعلق به راگنوک(یه جن) بوده و از نظر انها وقتی یه جادوگر یک وسیله ی جن ساز رو می خره مثل این می مونه که اجاره داده شده!! و سازنده ی اون مالک واقعییشه!!

یعنی گریفندور چه جوری تونسته که مالک واقعی ای شمشیر بشه؟