هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۸:۱۰ دوشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۳
#1
نام:هری
نام خانوادگی:پاتر
جنسیت:مذکر
گروه:گریفیندور
تحصیلات:6 سال هاگوارتز
چوبدستی:31 سانتی متر/انعطاف ناپذیر/چوب سرخدار با پر ققنوس
سپر مدافع:گوزن شاخدار
توانایی ها:مار زبان/شکست ولدمورت
توضیحات:تنها کسیم که لرد ولدمورت نتونست از پا در بیاره و با حمله به من خودش ضعیف و ناپدید شد


این شخصیت به اعضایی که سابقه کافی فعالیت در ایفای نقش داشته باشند داده میشود. لطفا شخصیت دیگری انتخاب کنید.

تایید نشد!


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۳/۶/۱۱ ۴:۰۲:۴۸


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۶:۰۱ پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۵
#2
مقاله ای در مورد ابولهول ها بنویسید(15 امتیاز)
ابولهول مصری جانوری با سر آدم و بدن شیر است.بیش از هزار سال است که جادوگران و ساحره ها از این جانور برای نگهبانی از اشیای قیمتی و مخفیگاه ها بهره می جویند.ابولهول جانوری بسیار هوشمند است و از طرح چیستان و معما لذت میبرد.معمولا" فقط در زمانی خطرناک می شود که از آنچه پاسداری می کند در معرض خطر قرار گیرد.

ابولهول در اساطیر یونان غولی نیمه شیر و نیمه زن است که معمایی برای رهگذران طرح می کند و کسی را که نتواند به آن پاسخ دهد از هم می درد.
برخي معتقدند که ابولهول مظهر خداي خورشيد«رع هراخت»است برخي نيز آن را مظهر خدا و فرعون مي­دانند در اساطير يونان باستان ابولهول دختر خداي طوفان است او در حومه­ي شهر طبس در يونان پرسه ميزد و از رهگذران معمايي مي­پرسيد و کساني را که نميتوانستند به معما پاسخ دهند آزار و اذيت ميکرد. معماي معروف ابولهول اين بود«آن چيست که صبح روي چهار پا ميان روز روي دوپا و غروب روي سه پا راه مي­رود»سرانجام اوديپوس جواب معما را پيدا کرد وگفت اين انسان است که در کودکي چهار دست و پا پس از آن روي دوپا و در زمان پيري با عصا يا همان پاي سوم راه مي­رود از آن زمان ابولهول مانند يک مجسمه بي­حرکت مي­ماند و اوپيدوس فرمانرواي شهر طبس شد.
ادیپوس شهريار با پاسخ دادن به سوال يک ابوالهول،شهری رو از مصيبت نجات ميده و به پادشاهی ميرسه.
پاسخ دادن به سوالهای ابولهول کار چندان اسانی نيست و حتی غير ممکن هست.ابولهول با پنجه غول پيکرش راه رو بر تو ميبنده و از تو میپرسه:اگر يک مرد بگويد من دروغ ميگويم،ايا باز هم دروغ ميگويد؟! ..پاسخ مثبت يا منفی به اين سوال بی فايده است.اگر ابولهول چنين سوالی از شما پرسيد بهتر است که سکوت کنید و خود را برای مرگ آماده کنید.
معماهای بی جواب ابولهول ها به ((خرمن)) معروف هستند چرا که معمای خرمن لاینحل ترین سوال ابولهول ها به حساب می آید:
ابولهول:آیا یک دانه گندم می تواند به تنهایی خرمنی بسازد؟! دو دانه گندم چه طور؟! سه دانه گندم؟!
ابولهول اين سوالهای سلسله وار رو از تو ميپرسه و پاسخ تو به هر كدوم از اونها يك نه قاطع خواهد بود.احتمالا يك شبانه روزی ميگذره و تو وقتی به خودت میای كه اون ميپرسه:ايا ده هزار دانه گندم خرمنی تشكيل ميدهد؟!اون وقت هست كه تو بازی رو باختی بی اون كه مرز تبديل دانه به خرمن رو دونسته باشي....

فرض كنيد كه در اخرين لحظه جرات ميکنی و به ابولهول ميگی بله ،ده هزار گندم يك خرمن است.در اين صورت ابولهول سوالاتش رو اينگونه پی ميگيره:اگر ده هزار دانه گندم خرمنی بسازد،پس نه هزار و نهصد و نود و نه گندم هم خرمنی ميسازد......اون اعداد رو يكی يكی پايين مياد تا به صفر برسه و اون وقت هست كه تو ميتونی اون اعداد رو شمارش معكوس زندگیت به حساب بياری!معماهای ابولهول به تو نشون ميدن ساده ترين مفاهيمی كه فكر ميكنی به اونها اگاهی داري،در واقع تاريك ترين نقاط فكر تو هستن.همه ما ادعا ميكنيم تفاوت يك دانه گندم و خرمن رو ميدانيم اما ابولهول ها به ما ثابت ميكنن كه ما هيچ نميدانيم.



Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۲۰:۵۰ دوشنبه ۹ مرداد ۱۳۸۵
#3
دو جانور هوشمند به غیر از ابولهول نام ببرید(8 امتیاز)
آکرومانتیولا:نوعی عنکبوت هشت چشم غول آساست که از قدرت بیان انسانها برخوردار است.زادگاه این جانور جنگل های انبوه بورنئوست.ویزگی خاص این جانور بدین قرار است: تمام بدن این جانور را موهای ضخیم و سیاهی فرا گرفته است طول پاهایش ممکن است به 4 متر و نیم برسد این جانور هنگام خشم یا هیجان با به هم زدن چنگک هایش صدای تق تق خاصی ایجاد میکند و بالاخره ماده ی زهر آگینی ترشح میکند.اکرومانتیولا گوشتخوار است و شکار های بزرگ را ترجیح میدهد.جنس ماده ی این جانور بزرگ تر از نر هاست و در تخم گذاری میتواند حدود صد تخم بر جا بگذارد.آکرومانتیولا با وجود هوشمندی نزدیکی که به انسان دارد تربیت پذیر نبوده و برای جادوگران و مشنگ ها به یک اندازه خطرناک است.

سانتور:سانتور سر نیم تنه و دست هایی شبیه به انسان دارد با بدنی همچون بدن اسب که در رنگ های مختلف یافت میشود.سانتور موجودی هوشمند است و دارای قدرت تکلم است و به همین دلیل نباید در گروه جانوران جای بگیرد اما وزارت سحر و جادو بنا به درخواست شخصی سانتور ها آن ها را در گروه جانوران طبقه بندی کرده است.سانتور ها در جنگل زندگی میکنند. گمان می رود زادگاه اصلی سانتور ها یونان باشد اما امروزه جوامع سانتور ها در بسیاری از نواحی اروپا یافت می شود.مقامات جادوگری نواحی سانتور نشین مناطقی را به سانتور ها اختصاص دادهاند تا مشنگ ها موجب آزار و اذیت آن ها نشوند. با این حال سانتور ها نیازی به حمایت جادو گران ندارند زیرا روش های ویژه ای برای مخفی ماندن از دید انسان ها دارند.روش های استتار سانتور ها در پرده ای از ابهام باقی مانده است.آن ها عموما" نسبت به جادوگران نیز به اندازه ی مشنگ ها بی اعتمادند و ظاهرا" هیچ تفاوتی میان مشنگ ها و جادوگرها قایل نیستند. آنها به صورت قبیله ای زندگی می کنند و تعداد افراد قبیله بین ده تا پنجاه نفر است مهارت و استادی سانتور ها در زمینه ی شفای سحرآمیز،پیشگویی،تیر اندازی با تیر و کمان و نجوم زبان زد خاص و عام است.



Re: **ثبت نام الف.دال**
پیام زده شده در: ۱۹:۰۱ دوشنبه ۹ مرداد ۱۳۸۵
#4
دین توی حیاط سفید از برف هاگوارتز نشسته بود.
روی درخت ها رو برف پوشونده بود و اونا رو کاملا"سفید کرده بود دین که کاری نداشت بکنه داشت با خودش فکر میکرد:
دین:اه...حوصله ام سر رفت بس که توی این حیاط نشستم بازم باید اون قدر این ور اون ور پرسه بزنم تا شب بشه و برم به خوابگاه و بخوابم منو باش که با خودم گفتم تعطیلات برم خونه چیکار او جا که نمیتونم جادو کنم این جا ممیمونم و با بچه ها برف ها رو جادو میکنیم و با هم بازی میکنیم اما حالا این جا تنها نشستم و هیچ کاری ندارم که بکنم.
در همین افکار بو دکه ناگهان:
دنیل:چیه دین چرا این قدر پکری؟
دین:ولی انگار تو خیلی خوشحالی.
دنیل:خب چرا نباشم؟
دین:میشه بگی چرا این قدر خوشحالی؟
دنیل:اول تو بگو چت تا بعد من بهت بگم.
دین:هیچی بابا حوصله ام سررفته!
دنیل:حوصلت سر رفتههههههه! آره!
دنیل:خب این که قصه خوردن نداره چرا زود تر نیومدی به من نگفتی جناب.
دین:مثلا"تو میخواستی چیکار کنی؟
دنیل:بیا بریم تا بهت بگم.
دنیل پله ها رو دو تا یکی بالا میرفت دین هم مجبور بود همین کارو بکنه چون دستش تو دست دنیل بود.
بعد از کلی دوییدن بالآخره به راهروی طبقه ی هفتم رسیده بودن.
دین که پهلو هاش درد گرفته بود دستش گذاشت رو پهلوهاشو با عصبانیت گفت:
دین: من که این جا چیزی نمی بینم تا باهاش مشغول بشم.
دنیل:حالا چرا عصبانی میشی! یه لحظه وایسا الآن میبینی!
بعد دنیل پیش یه دیوار رفت رو به دین کرد وگفت:پس منتظر چی هستی بیا این جا راه برو به اتاق الف دال فکر کن.
با این که از نظر دین کار مسخره ای بود نه نگفت همون کاری رو کرد که دنیل داشت میکرد یهو یه در رو به روشون ظاهر شد!
دنیل دست دین که تعجب کرده بود کشید و با هم رفتن تو اتاق.
در کل اتاق با حالی بود کفش پر از کوسن های رنگ و رنگ بود. پیش یه میز چند تا صندلی چرم مشکی چیده بودن.
دنیل به کاغذی اشاره کرد دین اونو گرفت و خوند:
(( به نام خدا
ثبت نام اعضای الف دال :
اگر مایل هستید که عضو گروه الف دال شوید اسم خود را پایین اسم های دیگر بنویسید و مقابل آن را امضا کنید توجه داشته باشید که بعد از ثبت نام دیگر نمیتوانید تغییر عقیده داده و از گروه خارج شوید.
رئیس گروه:آنیتا دامبلدور.))



Re: مغازه ورزشي كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۴:۲۰ یکشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۵
#5
سلاممرلین جون ببین میخوام وسایلی رو که سفارش میدم زود برام آماده کنی آخه خیلی بیشون احتیاج دارم:
1_یه جاروی آذرخش توپس
2_یه دست لباس کامل کوئیدیچ گریفیندوری
دستت درد نکنه مرلین جون زود تر واسم بیارشون



Re: مغازه ورزشي كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۴:۲۰ یکشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۵
#6
سلاممرلین جون ببین میخوام وسایلی رو که سفارش میدم زود برام آماده کنی آخه خیلی بیشون احتیاج دارم:
1_یه جاروی آذرخش توپس
2_یه دست لباس کامل کوئیدیچ گریفیندوری
دستت درد نکنه مرلین جون زود تر واسم بیارشون



Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۱۰ چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۵
#7
نام:دین توماس
سن:16سال
محل زندگی:درسال تحصیلی هاگوارتز و تابستان ها میرم خونمون
جنسیت:مرد
سال:ششم
گروه:گریفیندور
مو:موهای قهوه ای و صافی دارم که تقریبا"بلند هستش
رنگ چشم:قهوهای تقریبا"روشن
ظاهر کلی:قد بلند هستم و بیشتر مواقع چهره ای شاد دارم
کوئیدیچ:بعد از برادران ویزلی مدافع شدم
چوب جادو:31 سانتی متر و از جنس چوب جنگلیه با موی تک شاخ
دسته ی جارو: نیمبوس دو هزار
علاقه ها:تعطیلی,گذراندن اوقات فراغت در سالن عمومی گریفیندور در کنار آتش همراه با سیموس رون هری و نویل و فوتبال رو هم قبلا" دوست داشتم اما الآن دیگه زیاد نه
توانایی ها:توانایی خاصی ندارم اما کوئیدیچم خوبه
معرفی:والدین من مشنگند و من هم از مشکلاتی که در هاگوارتز پیش میاد براشون نمی گم چون میترسم دیگه نذارن اون جا بمونم من با هری رون سیموس و نویل در یک خوابگاه هستم و همشون رو هم از صمیم قلب دوست دارم وقتی فهمیدم جادوگرم خیلی خوشحال شدم

تایید شد!


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۵/۳/۳۱ ۱۷:۲۷:۰۰


Re: جمله های جذاب
پیام زده شده در: ۱۸:۰۴ چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۵
#8
اگه فصلی مونده بگین تا منم بفرستم



Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۲۰:۳۶ دوشنبه ۷ فروردین ۱۳۸۵
#9
1_به فروش رسیدن انواع پوشاک با انواع عکس های هری پاتر همراه آرم گروه ها
2_به فروش رسیدن فیلم های هری پاتر از یک تا چهار(دوبله شده و دوبله نشده)البته فکر کنم اکثریت بروبچس فیلم ها را داشته باشند اما مثلا"خود من دوبله شده اش را ندارم



Re: هفت سين جادويي
پیام زده شده در: ۲۱:۱۵ دوشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۸۴
#10
1_سرخ گون
2_ستارهی دنباله دار(جارو)
3_سی کل
4_سیب زمینی سرخ کرده
5_سوپ پیاز
6_ساعت زمان برگردان
7_سانتور سنگی(مجسمه)







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.