یک رسم دیگر را شبیه همین رسم هایی که من گفتم تعریف کنید مثلاً چمیدونم رسم عاشقی ، رسم درس خواندن ، رسم های دیگر ، تکراری هم بود رسم ها مهم نیست ، مهم این است که متن تعریف کردنتان فرق بکنه!
رسم درس خواندن:
مواد لازم برای درس خواند در گذشته:
یک عدد آدم(از نوع مظلومش)
دفتر و کتاب (با صفحات هرچه بیشتر)
کتابهای کمک آموزشی
وجود کاظم قلمچی برای ایجاد آرامش در هنگام درس خواندن
و یک عدد مداد!
فرد مورد نظر به دفتر و وسایل نزدیک میشد و خود را در میان تمام آنان همچون کسی که در میان باتلاق ناخواسته خفه می شود خفه و غرق میکند! و در مراسم باستانی کنکور موفق به کسب رتبه ی صد رقمی میشود و از این اتفاق افسردگی میگیرد و خودش را میکشد و نسلش منقرض میشود! مصدوم آماده ست!
----
مواد لازم برای درس خواندن در زمان حال:
کامپیوتر
یک عدد آدم
کتابهای متفرقه!
مجلاتی روی آنها تصویر بازیگران وجود دارد
کتابهای گاج که از راه دور آموزش را برعهده دارند ،به دلیل رنگارنگ بودن و زیبایی قفسه!
انواع سی دی به وزن ده تن!
فرد مورد نظر پای کام مینشیند و فورا کانکت شده و برای به دست آوردن اطمینان بیشتر از درسها آنها را پاره میکند! سپس در یاهو مسنجر خوش را غرق میکند و ماکزیمم میشود!در آخر با تلفن مشغول صحبت با دوستان در مورد افکت بازیگر دوست داشتنی اش در شماره ی صد و بیست و شش هزار از مجله ی بوقان می شود که این بحثها موجب از بین رفتن انرژی او میشود ،پس میخوابد و صبح برای کنکور راهی مکان میشود، کنکور را به خوبی پشت سر میگذارد و رتبه ی دو را میگیرد و از اینکه با این همه تلاش نتوانسه رتبه ی اول را کسب کند افسرده میگردد اما به اصرار خانواده وارد دانشگاه شده و عشق و حال میکند!