به نظر من دراكو اونقدرها كه نشون ميده بد ذات نيست و حتما در آينده در كنار اسنيپ ميتونه كمكهاي زيادي به هري بكنه.
چون دامبلدور مطمئن بود كه دراكو اين كارو نمي كنه و دراكو هم از اين تصميم منصرف شده بود. حتي دامبلدور گفت من ترتيبي ميدم كه جان خانوداه ات در امان باشه. و اگر اسنيپ نيومده بود دراكو منصرف شده بود.
و اين رو هم يادتون باشه كه علي رغم تمام اين مسائل دراكو يك مرگ خوار شده بود. (آرم روي ساعد دستش توي مغازه !!)
كمك به هري با وجود مرگ خوار بودن ميتونه مرگ يا شكنجه رو در پي داشته باشه.
( من نمي دونم چرا همه اصرار دارن كه دامبلدور زنده است؟)
خوب مسئله اينه كه اونها بنيانگذاران هاگوارتز بودن و نه مدير. شايد اون موقع كسي تابلوهاي اونها را نگه نمي داشته . ولي اينكه گفته شده اثري از بقيه اونها وجود نداره درست نيست. مثل اينكه يادتون رفته ولدمورت داره اونها را جانپيچ ميكنه (فنجون هاقلپاف رو كه يادتون هست؟؟)
من ملكه سانتورهاي جنگل ممنوع هستم يا بهتر بگم بودم.
بعد از اينكه فايرنز از جنگل رفت ، تصميم گرفتم بيام دنبالش...
آخه ميدونين كه فايرنز چقدر زيبا و مهربونه و من نمي تونم دوريش رو تحمل كنم.
با اينكه ما سانتورها نبايد عضو هيچ گروه جادوگري باشيم ولي ترجيح ميدم به عضويت گروه گريفندور در بيام و اون هم به احترام آلبوس دامبلدور بزرگ.
معرفیت کوتاهه و در ضمن این شخصیت تایید نمیشه لطفا از لیست شخصیتها یه شخصیت دیگه رو انتخاب کن
ویرایش شده توسط سانتور در تاریخ ۱۳۸۵/۳/۹ ۱۴:۱۹:۱۲
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۵/۳/۹ ۱۷:۴۴:۰۴
به نظر من تمام بخشهاي كتابهاي هري پاتر زيبا و باشكوهند ولي جاي كه واقعا دلم خنك شد و كلي كيف كردم بخشي بود كه سانتورها آمبريج رو با خودشون بردند و حسابي انتقام هري رو گرفتن. خيلي خوب بود.
مرگ دامبلدور خيلي دردناك بود و نمي تونم بگم زيباترين بود.
خوب بايد بگم كه من سانتور هستم و تازه به جمع جادوگران اين سايت اومدم. البته همانطور كه ميدونيم سانتورها هميشه سعي كرده اند كه از جوامع جادوگري دور بمونند ولي من نتونستم هيچ سايت سانتوري در اينترنت پيدا كنم. پس فعلا من را پذيرا باشين تا بعد ...
ستاره ها در آسمان اين سايت نشانه هاي خوبي درست كرده اند و بزودي به همه شما خبر خوبي خواهد رسيد.