من تو گوگل سرچ كردم گوگل ممنونم
اون زمان تو سايت هاگوارتز مشغول بودم تابستون هم هيچ مديري نبودو منو تاييد نكرد تا بلاخره الان اينجام در حضور شما

مايل اگر هستيد يه فصل بديد من تايپ كنم
دست به تايپم عاليه
ادريان

خداي من باورتون ميشه مرلين كبير به جمع تيم ما پيوست
بله درست شنيديد مرلين كبير شايد باورتون نشه چون خودمم باورم نميشه

خوب با اين حال اعضاي تيم ما اين شدند

مرلين كبير*ستاره تيم در نقش جستجوگر
ايگور كاركاروف(مهاجم)
دنيس كريوي(دروازه بان)
ارشام(مهاجم)
ماركوس(مهاجم)
ادريان(مدافع)

اعضاي مجازي

دي جي ممد_مدافع

اقا تيم مارم اسمشو بكن اجاس ممنون

كاپيتان: ادريان پيوسي
_________________
حالا ما مرلينو داريم

.برداشت شخصيتون از دوئل چيه؟

چيز جالبيه هر چي اسلايتريني از اين روش خوشش مياد بكش بكش توش خيلي زياده و همينه كه همه را سر حال مياره در البته حال ميده هر دو طرف حرفه اي باشن بايد اضافه كنم كه دوئل مصارف بسيار زيادي هم داره

.دوئل از كجا بوجود امد ؟!

از اونجا كه دو نفر عاشق يه زن ميشن بعد برا اينكه بهش برسن با هم دوئل ميكنن يعني ميگن تو يه زمان به هم نفرين ميزنيم اين چنينه كه دوئل كردن رايج ميشه و به وجود مياد به همين راحتي و سادگي..برا اطلاعات بيشتر به كتاب عشق سر رشته وردها رجوع كنيد

.سكوي دوئل از كجا بوجود امد؟!

از اونجا كه افراد ترسو و بيلياقت همواره در فكر فرار كردن بودند كميته ملي دوئل تصميم گرفت يه جايي خاصي را براي اين افراد در نظر بگبره كه بعدن به سكوي دوئل معروف گشت

مصارفشم:

سبزي خورد كردن
نشستن
واليبال بازي كردن
مشق نوشتن
جشن گرفتن
و دوئل ايم مورد كم اتفاق ميفته
برا طولاني تر كردن پستم مفيده..بله

من اگه به صورت زيبا با يه نشاسه كاملا جديد شخصيت باب اسفنجي را توصيف كنم ميتونم برم به گروه مورد علاقه ام يعني راوانكلا


کلا شناسه های داستان ها و کارتون ها و فیلمها تائید نمیشن چه کایوت باشه چه باب اسفنجی

هرميون با چشماني خيس جلوي اسنيپ كه روي زمين افتاده بود ايستاده بود داشت ارزو ميكرد كاش هرگز با هري و رون به انجا نيومده بود
(((((((((((((((((((((((((((((برگشت به عقب))))))))))))))))))))))))))
هري در كنار رون و هرميون ايستاده و مشغول صحبت كردن در باره ي كلاس تغيير شكل بود و اينكه تكاليف خيلي زياد است و هرميون در نوشتن ان بايد به هري كمك كند كلاس بعدي دفاع در برابر جادوي سياه بود كه اسنيپ ان را تدريس ميكرد هري اهي كشيد و از اينكه اسنيپ به ارزوي ديرينه ي خود يعني تدريس اين درس رسيده بود ناراحت و نگران بود.
وارد كلاس شدند عكسهايي كه اسنيپ با ان كلاس را تزيين كرده بود با تاريكي كلاس اميخته و ترس را در دل هر شجاع دلي جاي ميكردند
باز هم مثله هميشه صحبتهاي اسنيپ هري را كسل كرد هري فقط در كلاس هرميون را پيدا كرد كه با دقت به صحبتهاي اسنيپ گوش ميداد حتي دراكو هم ديگر در جاي خود ارامو و قرار نداشت
هري كه حال رون را بهتر از خود نيافت با او مشغول صحبت در مورد كوئيديچ و تكاليف تغيير شكل شد
اسنيپ نگاه گزنده اي به انها نگاه كرد و با نجوا گفت:
جناب هري پاتر ميتونيد در مورد نفرين اكسونوس براي ما توضيح بديد اخه در مجلات خوندم خيلي خوب در مورد نفرينهاي سياه ميدونيد
هري با همان جسارت قبل بلند شد و با نجوا گفت:پروفسور جواب اين سوال رو نميدونم
اسنيپ نگاه معني داري به او كرد و سريع نگاهش را از او به كلاسي كه در حال خنديدن بود انداخت خنده كلاس دوام زيادي نداشت و زود قطع شد
اسنيپ با لبخندي به گوشه لب كفت:10 امتياز از گريفندور كم
و بلافاصله اضافه كرد:مثله پدرت استعداد زيادي داري در كم كردن امتياز از گروهت شايد همينا باعث شده كه گريف الان گروه چهارم باشه جناب پاتر
دوباره كلاس منفجر شد.!
اما اين دفعه بيشتر دانش اموزان اسلايتريني و كساني كه گرايشي به نيروي سياه و بد داشتند خنديدند.
هرميون با نگراني دست هري را گرفته بود تا كاري كه فكر ميكرد ميخواهد انجام بده را انجام نده.!
هري نشست و ساكت ماند و كمي بعد دوباره با رون و هرميون در مورد رفتار اسنيپ با عصبانيت شروع به سخن گفتن كرد
اين دفعه اتفاق بدي افتاد وقتي هري سر بلند كرد اسنيپ را ديد
10 امتياز ديگر هم از گيريفندور كم شد.!!
در اخر كلاس وقتي همه خارج شدند اسنيپ گفت:جناب پاتر درست مثله پدرت ابله هستي و جاي هيچ چيزي را نميدوني.!!
اين حرف اسنيپ همچون اب يخي بر پيكره داغ او بود
اسنيپ با ارامش از كنار او گذشت هري چوبدستييش را به سمت او گرفت و گفت:كروشيو
اسنيپ كمي به خود پيچيد!!
هري درد نفرين را پس از مدتي شكنجه از اسنيپپ دريغ كرد .!اسنيپ بيهوش روي زمين افتاده بود و هرميون از اتفاق افتاده داشت گريه ميكرد . هرميون با چشماني خيس جلوي اسنيپ كه روي زمين افتاده بود ايستاده بود داشت ارزو ميكرد كاش هرگز با هري و رون به انجا نيومده بود بلاخره اهل مدرسه جمع شدند هيچ كس نميتوانست بعد را پيش بيني كند

سلام من ميخوام گروهم رو عوض كنم . مي خوام به گروه ريونكلاو برم . لطفا رسيدگي كنيد .
با تشكر
ادريان

آدریان پیوستی در کتاب در گروه اسلایترین قرار گرفته پس در سایت هم در همین گروه میمونه طبق قانون ایفای نقش در ضمن بخاطر مدرسه گروها رو عوض نمیکنم چون من بیکار نیستم هر روز لیست رو تغییر بدم.شما میتونید یه شخصیت دیگه انتخاب کنی که در راون باشه ولی با اون دیگه نمیتونی در مدرسه شرکت کنی.

سرژ بلاخره به من گفت بيام اينجا مطابق فرم درخواست بدم و من هم ميدم تاييدم كنيد ديگه ققي جون سرژ گفت

شرایط عضویت

2-معرفی ساده...
بنده استعداد مدير كشتن دارم در كل مديران اين قدر از دست من هرس و جوش ميخورن كه سكته ميكنن در ضمن من از جوانان اجاسي و كاپيتان تيم جوات ويزاردم هستم


3-پاسخ به سوالات زیر...(سوال 8 تاثیر زیادی تو عضویتتون داره ها)جدی گفتما 8 باید جواب درست داشه باشه اونو جواب ندید عضویتتون ممتنع بید
------------------------------------------------------------------------
1-آیا مدیران را در هر شرایطی شاید می زنید؟!
الف)بله
ب)شاید
ج)در موردش فکر می کنم
د)خواهم زد

2-اگر یک مدیر پول هنگفتی به شما دهد چه می کنید...
الف)برای ادای احترام پول رو می گیرم و وقتی از جلو چشش دور شدم می ندازم تو جوب
ب)نگرفته می زنم تو گوشش
ج)پولا رو دو دستی می زنم تو سرش
د)نگاهش خواهم کرد اینطوری

3-اگر در جایی با یک مدیر تنها شوید و از پشت جوری به او نزدیک شوید که نفهمد چه می کنید...
الف)قطعا از روش برادر حمید استفاده خواهم کرد
ب)شاید از روش برادر حمید استفاده کنم...
ج)کتاب شگردهای قزوینی نوشته برادر حمید را مطالعه خواهم کرد
د)با برادر حمید تماس خواهم گرفت

4-اگر مدیری به یکی از اعضای حذب توهین کند چه می کنید
الف)مثل اسب او را خواهم زد
ب)مثل سگ او را خواهم زد
ج)مثل خر او را خواهم زد
د)مثل یک انسان خواهم زد زیر گوشش

5-کوییرل را در چه می بینید
الف)نمی بینم
ب)ریز می بینم
ج)کوییرل کیست؟!
د)همه موارد

سوالات فیزیک ریاضی شیمی زیست

6-سن ریموس نصف سن کریچر هست...در حالی که قد کرام دو برابر کوییرل است...وزن عله را بدست آورید
الف)دو سال دیگر بیست کیلو
ب)معادله غ ق ق است
ج)چون کریچ سنی ندارد معادله بی نهایت جواب دارد
د)معادله دارای ریشه مضاعف است پس جواب دارد

7-اگر پرهای باک بیک را بچینند حساب کنید وزن او را...
الف)1
ب)2
ج)3
د)6

8-کرام را در ارتفاع 5 متری با مخ ول می کنیم اگر نیروی اصتحکاک 2 برابر جرم کرام باشد و در راه کریچر با او بر خورد کن و این حرکات در شرایط خلع انجام شود و کرام بمیرد...چه می شود(پاسخ تشریحی)
اخه ققي جان نيروي اصتكاك چه ربطي به خلع داره اما الان بهتون ميكم ببينيد كرام وقتي از 5 متري بيفته پايين و كريچ بهش برخورد كنه در ابتدا كرام نميميره به چه علت چون دماغ كريچ خودش 5 متره اما در همين حين كريچ عطسه اش ميگيره بعد از عطسه محتوياتي از دماغش خارج ميشه كه راه تنفس كرام را در خلع ميبنده

9-زاخی ساحره بود
الف)true ب)false

10-باک بیکی را به وزن 6 کیلو گرم در آب 60 درجه انداختیم اگه آب 20 درجه افزایش یابد دمای آب را بدست آورید
الف)70 درجه
ب)79/999
ج)به 80 درجه نمی رسد...
د)همان 60 در جهِ

ج.يك
يكي از مفيد ترين جانداران جادويي جغد هستند كه وظيفه ارتباطاط دنيايه جادوگري به كلي بر عهده اونهاست و ديگري كه من ميتونم اشاره كنم جنهاي خونگي هستند كه اونها هم وظيفه كمك به انسان را پيشه خود قرار داده اند


ج.دو

ببينيد قطعا همه جانداران از اسيب ديدن هم نوع خود ناراحت ميشوند دانشمندان ان زمان به نقل كتابها و داستانها رفتار بدي با اين مانتيكور دشاته اند مانتيكورها بر خلاف ظاهرشان ارام و بدون خطر هستند

ج.سه

همه جانداران خطر ناكند حتي جغد ها اگر ازشان بد استفاده كنيم
اما از جمله خطرناك ترين و سود اور ترينشان يك اژدها ها كه در ساخت انواع صنايع به معادن و به خصوص يكي از وراوردهاي مهم يعني ساخت چوبدست از انها استفاده ميشود

و موجود بعدي كه ميتوان اشاره كرد هيپوگراف است

ج.1
چوب جادو را روي زمين ميگذاريم و ميگوييم پسر بد دوباره لطفا يادت رفت تا مرلين كلمه لطفا را ذكر كرد بلند كلمه up را فرياد ميزنيم ان وقت چوب جادو درست در دستان ما قرار ميگيرد

ج.2
كمربند ايمني را ميبنديم از جچراغ قرمز عبور نميكنيم در تقاطع ها حق تقدم را رعايت ميكنيم در صورتن امكان با جاروي خود مرلين را زير ميگريم و بعد هم به صورت نمايشي فرود ماييم
(اين قسمت مخصوص پسرها)در جايي كه دخترها اجتماع كرده اند ميرويم و حركات نمايشي انجام ميدهيم تا دل انها را بتوانيم به دست بياوريم

ج.3
با تمام شجاعت پا را به زمين ميكوبم بلند كه شد دادو هوار و جيغ راه مياندازم و ميگويم ... مرلين كمك ...مرليم كمك كنترل جارو را از دست خواهم داد اين قدر ول ميخورم كه از ته جارو سر ميخورم و به طرف زمين روانه ميشوم و بعد هم شپلخ ميشوم

نمايشنامه(ج.4)
با همه حواسم به اسمان نگاه ميكردم مخيواستم جلوي دخترها خودي نشان بدهم و دل انها را به دست اورم استرجس كه رفت بعد نوبت من شد من با تمام قدرت پا به زمين كوبيدم و به هوا رفتم در حالي كه داشتم اوج ميگرفتم بر عكس ظاهرم داشتم از ترس ميمردمدر ارتفاع 10000 پايي به يه سيگار پرنده يعني يه كامت دو شصت در حال پرواز بودم از ان زير همه را ريز ميديدم البته وقتي هم رو زمينم همه را ريز ميبينم ..تازه دشاتم كيف ميكردم كه ديدم مرلين داره ميگه مواظب باش مواظب باش به نهايت لذت به اون نگاه كردم بعد همه به جلو نگاه كردم...واي خداي من دخت بيد سيلي زن بود....نهههههههههههههههههههههههه
بنگ بونگ دينگ سونگ دينگون وانگون

و بعد چشم كه باز كردم در بيماستان بودم به همين سادگي