1) در مورد این سوال که چرا ما در ایران هری پاتر نداریم !
آیا منظور نداشتن یک شاهکار جهانیه که برای ما شهرت و افتخار رو به همراه داشته باشه یا منظور اثر فانتزیه!???
2) درباره ی علت رشد نکردن ما در حوضه ی ادبیات البته اگر واقعا اینگونه باشه!:
نقل قول:
1.سطح سواد:
2.سطح مطالعه
3.قدمت داستان نويسي
4.تخيل گرايي
5.غير واقعي بودن آثار تخيلي فارسي
.ساختار آموزشي و پرورشي كشور
نکاتی که ریگولس عزیز به آن اشاره کرد کاملا درسته.بی سوادی،
اهل مطالعه نبودن،نداشتن اطلاعات،سانسور،قیچی و ده ها دلیل دیگر!!!
ولی هیچ کدام از اینها دلیل نداشتن اثر ادبی نیست! چون اگر این دلایل را جواب مناسب بدانیم عملا معتقدیم که ادبیات کاملا بی بهاست و کاری است که هر آدم کوچه و برزنی باید از عهده ی آن بر آید!!!صنایع نفت ، پتروشیمی ، پزشکی و ... همه ی این رشته ها نیازمند متخصص هستند.حالا عوام می خواهد این رشته ها را بفهمد می خواهد نفهمد!اصلا لزومی ندارد که آدم عادی سر در بیاورد!و البته ادبیات هم شامل این قاعده است!مردم زمانه ی
حضرت مولانا،شیج اجل،حافظ و حکیم شاهنامه ؛ مردم فاضل و اندیشمندی نبوده اند(البته همه)!!!!!!! ولی فردوسی می گوید عجم زنده کردم بدین پارسی!!!
پس یک شاهکار در دل جامعه ی بسته و راکد هم می تواند شکل بگیرد و چه امروزه به علت گسترش روابط انسانی سطح فکر مردم ما بالاتر رفته!(البته از عصر خودمان عقب هستیم!قبول!!!)ولی از اعصار گذشته چه طور؟ آیا عجم بی سواد امروز سزاوار داشتن شاهنامه های نو نیست؟مسلما هست!!!!!!
3) و امـــــــــا :
نقل قول:
در ایران جمعیت داستان و رمان خون خیلی کمه اگر کسی هم کتاب زیاد بخونه معمولا علمی و درسی اکثر
داستان خونهای مملکت ما خانم های خانه دار هستن خانم هایی که برای پر کردن اوقات فراقتشون نه از
دلخاه بلکه به نا چار کتاب میخونن تمام نویسندگان ایرانی هم از این موضوع استفاده کرده و انگشت به روی نقطه ضعف
خانم های خانه دار میزارن.و اون نقطه ضعف چیه؟ کتابهای عاشقانه که آخرش هندی تموم بشه اونا این رو فهمیدن و
چون تنها فکر منفعت مالی هستن نه این که یه داستان ماندنی مثل هری پاتر باشه اونو چاپ میکنن خانم های
خانه دار هم گر و گر میخرن و میخونن ونمیفهمن اگر پولشون رو آتیش بزنن بهتر از خوندن این کتابهاست .
جوانی کجایی که یادت بخیر!!!
خانم های خانه دار این روز ها اینقدر دلمشغولی های پوچ و روزمره دارند که آدم آرزو می کند ای کاش دو جلد کتاب هر سال بخونند!حتی همون کتابهای به سبک هندی!
و البته خانم های تحصیل کرده و شاغل(در نگاه بزرگتر همه ی افراد جامعه که نه فقط یک قشر خاص) هم وضعیت بهتری ندارند!که این برمی گرده به وضعیت کنونی ما!!! که آدم هایش روز به روز دچار سیر نزولی فکری هستند!!! که بحث در حیطه ی این مسئله به جامعه شناسی بر می گرده و من نه سنم اجازه می ده و نه معلوماتم کافیه!
4) اما نظر من درباره ی نداشتن اثری مثل هری پاتر:
مسلما همه می دانید در دانشگاه رشته ی خاصی تحت عنوان زبان و ادبیات تدریس می شود؛فارسی،انگلیسی،فرانسه....... و البته وظیفه ی اصلی این رشته ها علاوه بر اینکه دانشجویان را با ادبیات و زبان های مختلف آشنا می کند این هست که
نویسنده به دنیا تحویل دهند!
در دنیا هر اثری که نوشته می شود دارای یک سبک خاص هست! یعنی امکان نداره کسی تو هوا کتاب بنویسه و کتابش رو در چارچوب آن سبک می نویسه! و بعد از انتشار اون کتاب همه ی منتقدین ادبی با توجه به سبک نویسنده حتی قبل از خواندن اثر قادر به توصیف کتاب
،چارچوب آن،حالت ها،شخصیت ها و زمان هایی که خلق شده هستند! اینکه چرا ما هری پاتر نداریم ؟ چون آن شاخه های ادبی که در ادبیات مدرن وجود دارد در دانشگاه های ما خوب پرداخت نشده،تدریس نشده!!!!!!!
?not good or bad...?only trained or untrained
ما فاقد آموزش کافی در این زمینه هستیم!!!! رولینگ با خلق هری پاتر اعجاز نکرده!زیرا سبک ادبی کتاب جدید نیست!بلکه با هوش خودش، سوار بر مرکب رسانه ها شد و البته اگر مخاطب خود را به گونه ای دیگر انتخاب کرده بود (که مطمئنا با با یک انتخاب متفاوت باید کتابی متفاوت می نوشت! )شاید این اقبال نصیبش نمی شد!در هر حال پشتوانه ی رولینگ تخیل قوی و هوش و ذکاوت او و البته نیروی امید بزرگی بود که تحت عنوان انتظار میلیون ها خواننده در طول خلق کتاب همراهش بوده است.جز این است که بزرگترین حامی رولینگ خوانندگان کودک و نوجوان ( و البته گروه های سنی بالاتر را هم شامل می شود! ) او بودند؟؟؟!!!! فکر کنید میل به کتاب خواندن در دوره ی زمانی خاص که هری پاتر نوشته شد وجود نداشت!!!! آیا از رسانه ها کاری بر می آمد؟بلــــــه!!!
ولی آیا یک نویسنده صرفا برای پول و شهرت و اعتبار می نویسد؟( چیزی که رسانه به همراه دارد!) مسلمــــــــا نـــــــــه........
این نکته غیر قابل انکار هست که بستر فکری جامعه در حال رشد کودک و نوجوان آمادگی ظهور این کتاب را داشت!چون نویسندگان زیادی را تاریخ به خود دیده است که تنها به آینده تعلق گرفته اند و از طرف مردم زمانشان نا دیده گرفته شدند!......
در هر حال از اینکه دیدم دوستانم خیلی عالی موضوع را بررسی می کنند و برای بدست آمردن پاسخ تبادل فکر می کنند خیلی خوشحالمو امیدوارم به حرفهای من هم فکر کنید!
در ضمن زشت نیست که برای خلق اثر جهانی مثل هری پاتر بخواهیم سوژه ی جادو را تکرار کنیم؟ و البته حضور خدا مانع ترقی فکری یک نویسنده نخواهد شد....نویسندگان ما باید به دنبال سوژه های فکری جدید و البته به دنبال بهانه های جدید باشند.