هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها


صفحه اصلی انجمن ها » همه پیام ها (آبرفورث.دامبلدور)



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۹:۴۹ چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹
#1
آبرفورث دامبلدور
برادر کوچکتر آلبوس دامبلدور بزرگ
دومین فرزند پرسیوال و کندرا
از اعضای اولیه محفل ققنوس
او دارای قامتی متوسط و ریش و موهای بلند و سفید بود.
گروه : گریفیندور

آبرفورث در سال 1883 متولد شد و دوران تحصیل خود در هاگوارتز را در سال 1895 آغاز کرد.
در نخستین جنگ جادوگری در کنار دیگر اعضای محفل ققنوس به مبارزه پرداخت. سال ها بعد در دومین جنگ جادوگری هم حضور داشت و نقش مهمی در رساندن هری، رون و هرمیون به درون قلعه، در زمان مدیریت اسنیپ ایفا کرد.

آبرفورث صاحب کافه هاگزهد در دهکده هاگزمید بود. جایی که همراه با بزهایش زندگی میکرد.
او رابطه خوب و علاقه وافری به خواهرش آریانا داشت. و مهم ترین دلیل اختلاف و شاید نفرتش از آلبوس نیز، نقش احتمالی او در کشته شدن آریانا بود.

بنظر میرسد توانایی های او در زمینه ورد ها شگفت انگیز باشد. او توانست در نبرد هاگوارتز سپر های مدافع متعددی بسازد که از حمله وسیع دیوانه ساز ها جلوگیری کردند.

بر خلاف برادر بزرگترش، آبرفورث اهل مطالعه و منطق و مذاکره نبود. او بیشتر ترجیح میداد مشکلاتش را از طریق دوئل و جدال حل کند. بنابراین ممکن است توانایی های زیادی در دوئل نیز داشته باشد.

---
تایید شد. خوش برگشتید.


ویرایش شده توسط تام جاگسن در تاریخ ۱۳۹۹/۱۰/۱۷ ۲۰:۳۰:۲۱

seems it never ends... the magic of the wizards :)


پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۱۹:۲۴ دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹
#2
تصویر شماره 3


پرده مندرس روی آینه را کنار زد. مثل همیشه اولین تصویری که آینه نشان میداد خودش بود. اینبار اما پیرتر، خسته تر و نا امید تر.
ذره ذره تصویر خودش محو میشد و جای آن را هاله ای از تصاویر میگرفت. تعجب کرده بود. عادت داشت همیشه یک تصویر ببیند. همان تصویر قدیمی که سالها برای دیدنش به این آینه خیره میشد. همان تصویری که تمام حواسش را در هم می آمیخت. تصویری که بو داشت، صدا داشت، میتوانست آن را لمس کند. نه با دستانش، با قلبش.

زنی که تمام زندگی اش بود، در آغوشش، خیره به دستان در هم گره شده شان، در رویای تا ابد کنار هم بودن.

اما اینبار هیچ نشانی از لیلی نبود. دامبلدور با لبخندی معنادار وسط تصویر ایستاده بود، هری با چشمانی بهت زده و سر و صورتی زخمی در سوی دیگر، دراکو و بلاتریکس و گری بک دور پیرمرد بلند قامت را گرفته بودند. خودش اما دقیقا در مقابل او.
تلاقی تصاویر را نمیفهمید، حضور این آدمها کنار هم منطقی نبود. دامبلدور چرا می خندید؟ مثل همیشه خونسردی پیرمرد آزارش میداد. بلاتریکس و گری بک آنجا چه میکردند؟ بهت هری چه دلیلی داشت؟
نمیفهمید و این نفهمیدن برایش کابوس بود. برای شاهزاده دورگه، دانش آموز همیشه ممتاز مدرسه، نفهمیدن تعریف نشده بود. به علاوه اینکه همیشه نفهمیدن باعث ترسش میشد. پرده خاک گرفته را با اضطراب روی آینه کشید و با گام هایی سریع به سمت دخمه ها رفت.

پله اول، پله دوم، پله سوم...
- سوروس!
به عقب برگشت، مدیر مدرسه را دید که با ردای یاسی رنگ و کلاه مخصوصش بالای پله ها ایستاده بود.
- باید در مورد موضوع مهمی صحبت کنیم. دراکو از طرف لرد ولدمورت دستوراتی داره.
- دستورات؟
- نیمه شب بیا به برج نجوم. اونجا برات توضیح میدم.

پیرمرد به سرعت دور شد. چه شب عجیبی. همه چیز مبهم. حس میکرد قرار است اتفاق بدی بیافتد. شاید معنای تصویری که در آینه دید را دامبلدور امشب بر فراز برج نجوم برایش روشن میکرد. شاید...



شما قبلا توی ایفای نقش فعالیت داشتی، برای همین نیازی به تایید مجدد در کارگاه یا گروهبندی نداری. اگه قصد داری با شخصیت آبرفورث و گروه گریفیندور برگردی، فقط کافیه معرفی شخصیت کنی تا دسترسی‌هاتو بگیری. اما اگه می‌خوای شخصیت یا گروه دیگه‌ای انتخاب کنی، لطفا اول بلیت بفرست و درخواستت رو اونجا مطرح کن.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۹/۱۰/۱۵ ۲۰:۴۱:۲۶

seems it never ends... the magic of the wizards :)


پاسخ به: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۲۱:۵۴ یکشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۴
#3
تریلر اول

تریلر دوم :

دامبلدور پیکچرز پرزنت...


"هلی شات"

پیرمردی در حال رفتن به سمت عمارتی سنگی و بلند در میان دشتی سبز است.

"رَوند شات"

دوربین دور سر پیرمرد میچرخد
پوست چروک افتاده اش زیر نور آفتاب، لکه های بازمانده از زخم ها را نمایان میکند...


"بَک شات"

در سنگی عمارت را با فشاری باز میکند و وارد می شود.
نور از پنجره مثلثی شکل آن سوی عمارت به داخل میتابد، پرتو نور مستقیماً روی میز چوبی خاک گرفته ای افتاده.


"دور بین همراه پیرمرد جلو میرود"

جلد چرمی یک دفتر خاکستری رنگ نمایان می شود

"کلوز شات روی جلد دفتر"


داستان روزگاری خوب...


پیرمرد با دستان خسته و فرتوتش کتاب را بر میدارد، روی آن دست میکشد و گرد و خاک ها را میتکاند...

"فور شات"
پیرمرد کتاب را باز میکند، قرچ قرچ ناشی از چسبیدن برگه ها به گوش میرسد...

تصویر سیاه میشود، بوق ممتد....



بی نام... و غیر قابل انتقال به غیر

بزودی در هالی ویزارد



seems it never ends... the magic of the wizards :)


پاسخ به: هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۲۳:۳۱ یکشنبه ۱ دی ۱۳۹۲
#4
صفحه سیاه، وسط تصویر:

دامبلدور پیکچرز پرزنت


موزیک حماسی با ضرباهنگ یک نواخت در حال پخشه.

کلوز شات - پیرمرد با دستان لرزانش، در چوبی بزرگ را هل میدهد.
سالن بزرگ با کف مرمرین، میز های طویل، آتشدان هایی که یکی در میان اندک نوری میپراکندند نمایان می شوند.


صفحه سیاه، وسط تصویر :

فیلمی از آبرفورث دامبلدور


پیرمرد پای میز بزرگی ایستاده، قلم پر خاک گرفته را از روی میز برمیدارد، در حالی که ب را بر انداز میکند نگاهی هم به تابلوی های قدیمی روی دیوار میاندازد، که عموما با پرده هایی پوشانده شدند...

تصویر سیاه می شود، کلوز شات روی پرده یکی از تابلو ها

پیرمرد پرده را از روی تابلو می کشد، با دیدن تابلو، حسرت و غم در چهره اش پدیدار می شود.

دوربین روی چهره آبرفورث فول زوم شده، رفته رفته عقب می آید، چهره افراد حاضر در عکس یکی یکی نمایان میشود...

تصویر سیاه میشود، تمپوی آهنگ سریع تر می شود

پیرمرد دیوانه وار، وحشیانه پرده های روی دیگر تابلو ها را می اندازد، آخرین را میاندازد، چند قدم عقب میرود، روی زانو می افتد و فریاد میزند...

تصویر سیاه میشود

داستان یک روزگار خوب...

تصویر در سکوت سیاه میشود، همزمان با نمایان شدن صحنه بعد، آهنگ ملایم حزن انگیز پخش می شود!

دوربین از چشم پیر مرد، پرتره های درون تابلو ها را نشان میدهد... چهره های اینیگو ایماگو، جسیکا پاتر، تد ریموس لوپین، برتا جورکینز ، جیمز سیریوس پاتر، آلبوس دامبلدور، لرد ولدمورت، ریموس لوپین، پرسی ویزلی، ... و از دو طرف تابلو های دیگر که تصویر آنها قابل تشخیص نیست...


صفحه سیاه، وسط تصویر :

بی نام... و غیر قابل انتقال به غیر

بزودی در هالی ویزارد






seems it never ends... the magic of the wizards :)


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۳:۴۵ دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۲
#5
سلام روز بخیر
یه تعدادی از این پیام های اطلاع رسانی خبر جدید در اینباکس من هست اولا پاک نمیشن ثانیا توی پروفایل زدم که دیگه ارسال نشه این پیام ها برام اما هنوز هم میاد!



ویرایش بعد از پست کوییرل : سپاسگذارم درست شد


ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۲/۹/۱۲ ۱۲:۲۱:۰۱

seems it never ends... the magic of the wizards :)


پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۱۳:۳۲ پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۱
#6
سلام

برای ترم آینده بعد از تصمیم گیری مدیران سایت از طریق تابلوی اعلانات مدرسه اطلاع رسانی خواهد شد.




seems it never ends... the magic of the wizards :)


Re: تابلوي شني امتيازات
پیام زده شده در: ۱:۲۸ جمعه ۲۶ اسفند ۱۳۹۰
#7
امتیازات ترم دوازدهم



گریفیندور : 280


ریونکلا : 348


اسلیترین : 155


هافلپاف : 20-
( به دلیل دو جلسه عدم تدریس پروفسور بگمن و تاخیر در ارسال امتیازات و غیره، با مسامحه بسیار زیاد 20 امتیاز کسر شد )




پایان ترم*


seems it never ends... the magic of the wizards :)


Re: تالار یادبود ها و افتخارات هاگوارتز
پیام زده شده در: ۱:۲۰ جمعه ۲۶ اسفند ۱۳۹۰
#8
ترم :دوازدهم ,زمستانی


مدیریت : آبرفورث دامبلدور

مدرسه

قهرمان : راونکلاو

اساتید :
لونا لاوگود
جسیکا پاتر
ریگولوس بلک
آگوستوس پای
لودو بگمن
آندرومدا بلک

بروز کننده امتیازات مدرسه : آبرفورث دامبلدور

توضیحات :
- به دلیل مشکلات بسیار در طول برگذاری ترم، مجالی برای انتخاب استاد و دانش آموز برتر نبود.

- ترم با 6 کلاس آغاز شد که در ادامه با توجه به عدم استقبال از درس مرقبت از موجودات جادویی کلاس فوق منحل گردید.

- در این ترم امتحان برگذار نشد.

- از مدیریت سایت عمیقا و شدیدا بابت رسیدگی بی وقفه!!! و اینکه 3بار سایت به مدت دو روز و بیشتر بسته شد در وسط ترم تشکر میکنیم.


ویرایش شده توسط استرجس پادمور در تاریخ ۱۳۹۲/۷/۵ ۸:۵۶:۳۶

seems it never ends... the magic of the wizards :)


Re: تابلوی اعلانات
پیام زده شده در: ۱:۱۳ جمعه ۲۶ اسفند ۱۳۹۰
#9
اطلاعیه هفتم


پایان ترم


با وجود تمام موانع بر سر راه ترمی که گذشت از قبیل شرکت نکردن گروه هافلپاف و عدم حضور اعضای اسلیترین، همچنین مشکلات پی در پی و طولانی سایت، ترم به پایان رسید.

از همه دوستانی که در این ترم شرکت کردند کمال تشکر رو دارم بویژه اعضای گروه های گریفیندور و راونکلا.


از گروه اسلیترین، از دوست خوبمون لیلی لونا پاتر
تشکر میکنم که با وجود اینکه دید کسی از اسلیترین شرکت نمیکنه در برخی کلاس ها شرکت کرد و برای گروهش امتیاز کسب کرد. به همین دلیل با استفاده از اختیارات مدیر، 100 امتیاز به گروه اسلیتری اضافه شد.


[spoiler=...] به یاد دارم پیش از شروع ترم، اعضای هافل، قدیمی های این گروه و ناظر تالار، بسیار مانور دادند که ما شرکت نمی کنیم در ترم که تالارمون رو فعال کنیم. پیشنهاد میکنم کمی به میزان فعالیت! تالارشون در طورل ترم تا حالا بندازند و از ناظرشون خواهش کنند تا پیام شخصی های بنده رو بزارن توی تالار تا ببینند که همون موقع هم قاطعانه گفتم که این کار رو نکنید هم تالارتون غیر فعال میمونه هم ترم رو از دست میدید و البته دیگران هم آسیب میبینند از نبود یک گروه.[/spoiler]



به هر تقدیر باز هم کمال تشکر رو از همه عزیزان دارم.
پرونده این ترم همینجا بسته خواهد شد.


سپاسگذار
مدیر ترم
آبرفورث دامبلدور


ویرایش شده توسط آبرفورث دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۰/۱۲/۲۶ ۱:۲۵:۴۶

seems it never ends... the magic of the wizards :)


Re: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۲۱:۴۵ سه شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۰
#10
الفیاس :

دوست من الان هنوز عید هم نشده! و ترم بعدی هم عموما تابستونی بوده تا بحال. کمی زود هست برای تصمیم گیری. مضاف بر این ها در این مورد مدیران سایت تصمیم میگیرند.


seems it never ends... the magic of the wizards :)






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.