هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: تالار عمومی هافلپاف !!
پیام زده شده در: ۱۷:۰۰ یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۵
#1
درون تالار (نیم ساعت قبل از شنیده شدن صدا توسط زاخی )
آناکین : باید یه کاری کنم ! این جوری نمیشه ! باید بفهمم! چرا نیک رو برد ؟
در همین حال ادوارد که خواب از سرش کاملا پریده بود نزدیک آناکین شد
ادوارد : کی این دیوونه رو پهلوی من فرستاد ؟ این عاقل نیست ! میپرسم چه کاری بودی میگه جاسوس ! اسم خودشو هم گذاشته سرهنگ !!
آناکین : جاسوس !!
آناکین رو به ادوارد کرد و نقشه خود را با او در میان گذاشت
5 دقیقه بعد
ادوارد وارد خوابگاه شد . سرهنگ به خواب عمیقی فرو رفته بود
ادوارد فریاد زد : جاسوس رو بگیرین
سرهنگ با این فریاد از خواب پرید و محکم خودشو به زمین پرتاب کرد و زیر تخت قایم شد !!
ادوارد : هههه هههه ههههه سرکاری !!! بیا بیرون !!
سرهنگ با عصبانیت از زیر تخت بیرون آمد
سرهنگ : این رسم ادب نیست آقا ! شما باید ملاحظه من را می کردید من خواب بودم
ادوارد : بی خیال ! یه ماموریت برات دارم تو مایه های جاسوسی فقط از دست خودت بر میاد آخه تو جاسوسی ما که نیستیم (مخ زنی )
سرهنگ نیشش باز شد و تعظیمی کرد
سرهنگ: برای خدمت گذاری آماده ام
ادوارد با خودش فکر کرد : چه زود خر میشه !! یه جایی بفرستیمت !
ادوارد : بهتره بریم پایین اناکین منتظر شماست
5 دقیقه بعد
آناکین : فهمیدی سرهنگ ؟ ماموریت جا افتاد ؟
سرهنگ : بله ! ولی علت اینکه شما نمی آیید را نمی فهمم ! همیشه دو نفر بهتر از یک نفر است !
آناکین : زاخی مارو میشناسسه و ما هم جاسوس نیستیم ! تو لباس یه مرگ خوار رو بپوش و بگو فرستاده ی لردی !
20 دقیقه بعد
زاخی ناگهان صدایی شنید ! یک نفر درست به سمت او می امد . سیاه پوش و نقاب مرگ خواران را هم زده بود
مرد : زاخی ؟
زاخی :
ادامه دارد ...


ما منتظر شما هستیم


Re: كلاس تغير شكل
پیام زده شده در: ۲:۱۲ پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۵
#2
سئوال 1
برای اجرایی کردن طلسم مورد نظر نییاز دارید کارهای زیر را انجام بدهید
1- خونسردی خود را حفظ کنید
2- جسم را انتخاب کنید (سعی کنید جسم زیاد سنگین و یا زیاد سبک نباشد ! دلیلش را خودتان وقتی اجرا کردید می فهمید)
3- بر روی شئی تمرکز کنید و چوب دستی خود را به طرف جسم مورد نظر بگیرید
4- احساس مورد نظر را از همه جای بدنتان جمع آوری کنید ! ( این مرحله مشکل ترین مرحله است یعی کنید عمقی تمرکز کنید !)
5- حال با قدرت مغز خود تصور کنید که احساساتتان را به سوی نوک چوب دستی میبرید .
6- حال از بن جیگر فریاد زنید " سنسز کاتر"
نکته : فریادتان زیاد هم بلند نباشد چون ممکن اتفاقاتی نا خوشایند برای خودتان از حمله پاره شدن بعضی از اعضای بدن رخ دهد )
در کل میتوان گفت اگر احساسی را که میخواهید بیرون بدهید خوب بشناسید و تمرکز خوبی هم داشته باشید این طلسم به راحتی اجرا می شود
سئوال 2
کاربرد ها :
1- در زمینه مخ زنی: نشان دادن عشق خود به معشوقه
2- تهدید به مرگ و نشان دادن نفرت خود به شخصی
3- خالی نمودن احساسات قبل از آن که کار به دست جادوگر دهند
4- تغییر شکل در محیط و اماده سازی آن برای ایجاد محیط های شاد و خوف برانگیز
5- تحلیل احساسات و برسی آن : با اجرای این طلسم و مشاهده جسم میتوانیم تاثیر احساس را بر روی خودمان نیز بفهمیم
تغییرات :
خرد شدن اجسام : در حالتی که خشم بسیار باشد
ازدواج : در حالتی که مخ زنی به صورت بسیار خوب انجام شده باشد
سئوال 3
روح کسالت در کلاس دمیده شده بود و من نیز با خود می اندیشیدم چه کاری از دستم بر می آید . ناگهان فکری به ذهنم خطور کرد : چه احساسی جالب تر از این که وقتی
که دیوانه ساز باشید و بخواهید کسی را ببوسید
ناگهان محیط سرد
پسرها دیوانه ساز شده بودند
صدای جیغ های پیاپی ای شندیده میشد :
خودت ناموس نداری !!!
بی شرف !!
ناگهان بازرس مدرسه وارد شد !!
ایدی به سوی یکی از دختر های کلاس رفته بود و داشت ...
بازرس: اینجا چه خبره همتون رو اخراج میکنم
من نیز دور از چشم بقیه از کلاس خارج شدم
پرفسور من تازه عضو شدم ! پست قبلیتو دیدم اینت پست رو زدم حالا هم شما خودتنون مختارید امتیاز بدین یا ندین


ویرایش شده توسط جرج براون در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۱۲ ۲:۱۷:۱۶


Re: تالار عمومی هافلپاف !!
پیام زده شده در: ۱:۱۳ پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۵
#3
اناکین بعد از رفتن راخی با عصبانیت رو به بچه ها کرد و گفت :
شما نمیتوین یه خورده سرعت عمل داشته باشین !!!
سه چهار تا از بچه ها از این حرف او ناراحت شدند و از او دور شدند در همین حال در تالار زده شد !!
اناکین : این دیگه کدوم ... که وقتی میخواد بیاد تو تالار در میزنه !! حذف شناسش میکنم!!
باز هم در زده شد البته باشدت بیشتر و به صورت متداوم !!
ادوارد با قیافه خواب آلودی از خوابگاهش بیرون دوید و باعصبانیت فریاد زد :
یکی اینو خفش کنه !! و گر نه میکشمش!!
اناکین به سوی در ورودی رفت و اونو باز کرد
مردی با لباس مردم صده ی هشتاد وارد شد و بلافاصله تعظیمی کرد و دست خود را به سوی اناکین گرفت و گفت
سرهنگ براون هستم . از اعضای تازه وارد ! بانویی در راه رو پشتی گفتند : تالار هافلپاف همین است . رسم ادب دیدم اول در را بزنم سپس وارد شوم !
اناکین در دل خود گفت : هرچی آدم عتیقه است میفرستن این ور !!
بروان : چیزی گفتید آقا ؟
اناکین : نه ! ولی دفعه دیگه خواستی بیای در نزن !
براون رو به جلو حرکت کرد و ناگهان فریاد زد :
چه با شکوه !! دریاچه زیبایست !! همانطور که در ذهن پرورانده بودم ! بسیار زیباست
در همین حال لنگه کفشی از بالا به طرف او پرتاب شد !
ادوارد : مرتیکه تو بودی این قدر در میزدی ؟ حالا که اومدی داخل هوار میکشی !!
براون : چه استقبال گرمی !
اناکین : خوابگات کدوم شمارست ؟
براون : 24
اناکین : همونی رو که دیدی لنگ کفش پرتاب کرد برو همونجایی که اون رفت بعد کنار همونجایی که اون خوابیده یه تخت هست.
براون : متشکرم اسم دوست گرامی را میتوانم داشته باشم ؟
اناکین : اناکین
براون : متشکرم
براون وارد اتاق شد ادوارد را دید که سرش را زیر بالشتی قرار داده و به خواب رفته
براون با صدایی بلند : سلام آقا !
ادوارد تکان عجیبی خورد و از تخت افتاد
ادوارد : میکشمت !!
براون که اوضاع را وخیم شروع به دویدن به سوی در اصلی کرد و ادوارد هم به دنبال او میدوید تا اینکه به در اصلی رسیدند و نگهان زاخی وارد شد
ادامشو بنوسین ...



Re: كلاس نجوم و اختر فيزيك
پیام زده شده در: ۱:۴۸ سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۵
#4
سئوال اول
سیاره مریخ بر خلاف تصور زمینیان ماگلی سرزمینی آباد و گیاه اندود است که به وسیله ی انواع طلسم های جادویی به شکل سرزمینی عجیب درآمده که حیاتی بر روی آن وجود ندارد در این سیاره خوف برانگیز که بعد سیاره زمین وزهره کمترین فاصله را با خورشید دارد موجوداتی بس شایسته وجود دارند که با عقل و اندیشه خود سرزمینی زیبا را برای خود به وجود آورده و خود را شر از ماگلیان فضول نجات داده اند
نکته : کاری که ما نیز باید انجام دهیم!
نکته 2: البته در حال حاظر ماگلیان کمی مشکوک شده اند و به بهانه ی اب بر روی به به تحقیق و تفحص می پردازند اما زهی خیال باطل هرگز واقعیت را نخواهند دید
نکته قابل توجه در این سیاره متوسط قدی پایین مردمان آن می باشد که به گفته کارشناسان آن مربوط به زاویه تابش خورشید و بعضی از حرکات نابخردانه ای که این سیاره انجام می دهد مربوط میشود
نکته : بعضی مواقع به صورت زیک زاکی رفتار می کند پس اگر سفر می کنید به شدت مواظب باشید که بی ناموسی مرتکب نشوید
برخلاف مردمان کوتاه قد و قدرمتند آن گیاهان بلند منظره ای در این سایت وجود دارد که طراوت و زیبایی خاصی به این سیاره داده اند
در کل میتوان گفت جایی خوبی برای مسافرت و تفریح است
سئوال 2
اصولا مریخ به این علت باعث خود خواهی مردمان میشود که مردمان فکر می کنند از آن همه چیز می دانند ! البته باید به بعد روانشانسی رنگ نیز اشاره کنم که که رگ قرمز باعث خودخواهی می شود البته تاثیر مریخ در خود خواهی بسیار کم است و میتوان آن را نوعی تلقین نیز به شمارآورد و البته راهی برای فرار که تا چیزی شد بگویید" تقصیر مریخ بود که خود خواه شدم " . من از همین جا بگویم من هرگز چنین عذری را نخواهم پذیرفت
البته در مورد سفر به این سیاره قضیه فرق می کند زیرا برای برگشتن خود خواه خواهید بود زیرا چیزهایی میدانید که بقیه نمی دانند ولی چون به شدت آن راه بازگو می کنید معمولا بعد از یکی دو روز این تاثیر خودخواهی کم می شود
سئوال 3
به آرامی وارد جو اصلی سیاره شدم و مانند همیشه از تکان های شدیدش به وجد آمدم . جادوگری مریخی به من نزدیک شد و در حالی قدش تا ناف اینجانب هم نمیرسید با کمال وقاحت میله ی دستی (سلاح مریخیان) را به سمت من گرفت و با زبان مخصوص خود جملاتی را به زبان آورد که تشخیص من فحش بودن آنها بود! متعجب شدم ! این مردک تا هفته پیش از سایه من نیز میترسید حال چگونه این طور به من بی احترامی میکند ؟! هنوز این فکر از مغز من خروج پیدا نکرده بود که هوای سردی در وجودم رسوخ کرد پشت سر خود را نگاه کردم ناگهان هیکل کبیره ی دیوانه سازی را در جلوی خود مشاهده کردم که باعث شد موهای تنم به شدت بسیخد !!
او خود را آماده بی ناموسی کرده بود من نیز خود را خون سرد نشان دادم زیرا می دانستم جلو که آمد و قیافه مرا که دید خود پشیمان خواهد شد و پا به فرار خواهد گذاشت !
اندکی نزدیک تر شد دهان خود را نزدیک کرد ناگهان ترس همه ی وجودم را فرا گرفت ! یادم آمد که قیافه در اینجا تغییر پیدا خواهد کرد در همان حال و به سرعت آینه ای از جیب خود در آورده و خود را در آن نگریستم !
خود را زنی زیبا دریافتم ! تنها روزی بود که آرزو داشتم زیبا نباشم !
دهان دیوانه سار نزدیک و نزدیک تر میشد و من نیز در فکر چاره ! خودم را کمی لوس نشان دادم و مشتاق بی ناموسی اون نیز خوشش آمد و مرا آرام تر گرفت و همین کار او باعث شد خود را به عقب بکشم و از دست او خلاص کنم ! این بار عصبانی شد و به طور وحشیانه ای به سمت من آمد ولی من آماده بودم چوب دستی را بیرون کشیدم و فریاد زدم :
جلو نیا و گار نه طلسمی را به سمتت روانه خواهم ساخت که از سر تا ماتحت بخشکد !
او که صدای مردانه و زمتخ مرا شنید اندکی وحشت کرد اما باز به قیافه ام که نگاه کرد خود را مشتاق نشان داد دیدم فایده ای ندارد دارد همین طور نزدیک تر بشود تا حالا نمی خواستم او را اذیت کنم !! ولی وقتی دیدم فایده ای ندارد چوب دستی را به سمت صورت خود گرفته و با روانه ساختن طلسمی خود را به شکل اصلی در آوردم او در 30 سانتی من بود همین که قیافه مرا دید چنان وحشتی کرد با چنان سرعتی از من دور شد که باور کردنی نبود و برای من نیز جدید زیرا تا حالا دیوانه سازی به خود اجازه نداده بود به 30 سانتی من بیاید
در پایان بگویم که واژه انگلیسی مریخ به معنی خدای جنگ نیز می باشد
سئوال 4
عکس از مریخ با کیفیت بالا 2400 در 3000


ویرایش شده توسط جرج براون در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۱۰ ۱:۵۵:۳۳


Re: كلاس گياهشناسي
پیام زده شده در: ۱۳:۴۲ دوشنبه ۹ مرداد ۱۳۸۵
#5
سئوال اول
برای این که مشکلات در ساخته شده از دیبا بپردازیم نخست باید به چند خصوصیات اخلاقی و بعضاً غیراخلاقی این گیاه بپردازیم . نخست خصوصیات اخلاقی :
1- این گیاه به پرورش دهنده خود بسیار وفادار است (مانند سگ)
2- این گیاه عمدتا خوش اخلاق می باشد و کمتر پیش می آید که حالت بدخلقی داشته باشد .
3- برای احترام ارزش فراوانی قائل است
4- و مواردی دیگر که به علت مسائلی همچون بلاک شدن شناسه از گفتن آن ها معذورم
خصوصیات غیر اخلاقی :
1- بسیار نازپروده می باشد کافیست بگویید بالای شاخت برگی قرار دارد!
2- بسیار پرخور است و آب فراوان می نوشد !
3- به علت بالا با پیشنهاد کمی آب میتوان به او رشوه داد
حال با توجه به این خصوصیات به اشکالات در ساخته شده از دیبا می پردازیم
1- به علت وفاداری به صاحب خود اگر صاحب خود را بشاند و در حالی که نباید در را به روی او باز کند اما می کند
2- با کمی احترام میتوان او را گول زد و در را باز کرد
3- به علت نازپروردگی ممکن است بعضی جاها لوس بازی در آورده و در را باز نکند
4- به علت آب خوری فراوان ممکن آن قدر بخورد تا بترکد !
5- با کمی آب میتوان در را باز کرد
سئوال دوم
1-با توجه به استفاده این گیاه در لوازم آرایشی دور کردن آن از هر چی جنس مونث مهم ترین اصل در نگه داری این گیاه به شمار می آید زیرا با دیدن جنس مونث خصوصا از نوع آرایش کرده انتهای زندگی خود را دیده و به شدت افسرده می شود
2- باید به آن توجه کرد احساساتی بودن فوق العاده این گیاه است و همین امر هم باعث شده خانم ها از آن استفاده کنند و به همین دلیل جنس مذکر در حضور دست به هر نوع تمجید و تعریف زده تا به خوبی رشد کند و در غیر این صورت رشدش کم شده و به خوبی رسیده نمی شود
3- نیاز به رطوبت چندانی ندارد پس بی خود آن به آن آب ندهید
4- متاسفانه این گیاه بسیاری از خصوصیاتش را از زنان گرفته به همین علت در حضور او به کسی بی احترامی نکنید که به او بر میخورد
5- کود او باید از نوع مرغوب باشد و خصوصا باید نوع کود او از نوع کودی که به گیاه همسایه او می دهید بهتر باشد !!
در کل میتوان گفت اگر قصد نگه داری او را دارید حتما روزی یک ربع به رفتار زنان و دختران نگاه کنید
سئوال سوم
همانطور که خودتان ملتفت هستید علاوه بر موی تک شاخ در چوب دستی انواع و اقلام جنس های زیر به کار می رود که این گیاه در چسباندن آنها نقش ویژه ای را عهده دار می باشد :
1- پرز معده اژدها : این پرژها بسیاز لزج می باشد و برای چسباندن آن ها به چوب تنها یک راه وجود دارد آن هم گیاه شرار است
2- پر ققنوس : پر ققنوس اگر از بدن ققنوس جدا شود به و در مجاورت چوب قرار گیرد به زودی زود اکسید می شود و با توجه به پیشرفت علم جادوگری هنوز راهی برای اکسید نشدن آن پیدا نکرده اند به جز این که آن را به وسیله گیاه شرار به چوب بچسبانند
نکته : پر ققنوس را میتوان با چیزهای دیگر هم چسباند اما بعد از دو روز نابود می شود
3- این گیاه در چوب دستی نقش نویز گیر را هم اعمال می کند و باعث میشود که مغز چوب دستی به خوبی چسبیده و کمترین استباهی نداشته باشد
در صنعت جارو سازی از چند قرن پیش تا به حال از این گیاه استفاده می شود و اوج استفاده آن را میتوان در آذرخش دید که این گیاه نقش های زیر را در آن اجرا
می کند:
1- کنترل آسان: به وسیله این گیاه که باعث چسبیده شدن بهتر دم جارو به دسته جارو شده و انعطاف خوبی هم به آن میدهد راحت تر میتوان جارو را کنترل کرد (مانند فرمان هیدرولیک در اتوموبیل ماگلی)
2- در ترمز ها نقش ویژه ای را دارا می باشد خصوصا در هواهای طوفانی که دم جارو به شدت نوسان دارد ( دریک مثال کوچک میتوان به نقش ترمز ای بی اس در اتوموبیل ماگلی اشاره کرد )
3- نویز گیری آن : با نویز گیری ها بسیاری که انجام می دهد باعث افزایش سرعت جارو می شود
و مواردی دیگر که از حوصله ی این مقاله خارج است



Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۰:۳۸ دوشنبه ۹ مرداد ۱۳۸۵
#6
سئوال اول
سئوال کننده(استاد مربوطه ) در این سئوال مقصود خود را به خوبی مطرح نکرده است منظور او موجود هوشمند معمولی و یا جادویی ؟زیرا در عالم جادوگری نیز موجودات معمولی دنیای ماگلی وجود دارند !!
خوب ما به سراغ جنبه جادویی می ریم :
1- جغد : حیواناتی بسیار هوشمند و فکر کنم هوشمند تر از خود جادوگرها ! نامه را ه میگیرند و به مقصد و به دست شخص مربوطه می رساند و اگر به آن ها بگویید منتظر جواب هستید تا جواب نگیرند بر نمیگردند ! اینها دلایلی است که آنها هوشمند هستند
2- گربه : شاید تعجب کنید ولی حقیقت دارد همان گونه که خودتان نیز می دانید نوعی نژاد گربه که مورد استفاده خانم گرنجر می باشد در کتاب 3 با هوشمندی تمام سگ را شناخت (بلک) و سبک و سنگین کرد و با هوشیاری فوق العاده خود موجبات دیدار هری و بلک را فراهم کرد
سئوال دوم
این حیوانات را میتوان در دو شرایط احوالی عادی و غیر عادی مورد تحیقیق و برسی قرار داد :
عادی :
با این بلاهایی که جادوگر نما ها بر سر موجودات جادویی می اورند اگر حمله نکند نشانه بی عقلی آن هاست . پس میتوان گفت این حمله ها نشانه عقل آن هاست زیرا اگر این کار را نکند بلایی بر سرشان خواهیم آورد که بیا و تماشان کن . نمونه ای از آن را برای شما بازگو می کنم
چند شپ در حالی که با خستگی راه خانه را می پیمودم ، بچه جادوگری را دیدم که با استفاده از ورد "قلعنیوس" پای گربه ای را قلع اندود کرده و آن بیچاره را خار و ذلیل نموده اگر او اندکی وحشی بود آن بچه صغیره به خود اجازه نزدیک شدن به او را نمی داد .
شرایط غیر عادی:
در واقع این شرایطی هست که نباید به گربه هم نزدیک شد :
1-بعد از صرف مشروبات الکلی توسط انسان :
متاسفانه در این شرایط نباید به هیچ حیوانی و ترجیحا هیچ جادوگری نزدیک شد چون مغز جادوگر پر از چیزاهایی که نباید باشد و به همین دلیل حیوان هوشمند که خود را در خطر جدی میبیند مجبور به حمله می شود .
2- عقل از کف دادن حیوان
اصولا این مورد فقط برای جانور های هوشمند است زیرا بعضی از بزرگان گفته اند : اگرموجودی در مواقعی عقل از کف ندهد عقلی ندارد که از دست بدهد . خاطر نشان میکنم در این لحظه نزدیک شدن به موش هم خطرناک است زیرا عقل از کف داده و چیزهایی در مغز اوست که نباید باشد
این بحث را در همین جا رها میکنیم
سئوال 3
در مورد این حیوان طناز و سخنگو بسیار گفته و بسیار شنیده اید و ما هم نیز برای کسب امتیاز چیزهایی را به آن می افزاییم :
ابولهول موجودی با رگ و ریشه مصری است و سری به شکل انسان از نوع مونث و بدنی به شکل شیر از جنث مذکر است زیرا یکی از محققان او را دارای یال و کوپال خوانده و یال کوپال نیز مخصوص شیر مذکر است .
این جانور علاقه زیادی به طرح معما دارد و این دامنه ای معما گویی او تا بازی های سه جادوگر کشیده شد .
این جانور استعداد شاعری نیز دارد و در طرح معماهایش از آن استفاده می کند. جانور فوق الذکر معمولا برای حفاظت از چیزی که در نزد اوست اقدام به طرح معما میکند . هرگز گول نمیخورد (البته شاید بشود ولی به امتحانش نمی ارزد ) . فکر دزیدن شئی را از مغز خود بیرون کنید زیرا در این صورت قیافه روبروی شما دیگر آن قیافه لطیف و مهربانانه زنانه نمی باشد و شما را به جایی میفرستد که لرد خواهد فرستاد ( من مرگ خوار نیستم )



Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۷:۰۴ یکشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۵
#7
سئوال اول
جواب این سئوال در نگاه اول بسیار پیچیده می نمود زیرا سئوال کننده با زیرکی خاصی به جای واژه منحوس "کیست" واژه نامنوحس و نا متعارف چیست را بکار برده و باعث پریشانی تفکرات عاقلانه شده و عده ای را به سوی نا کجا آباد کشاند
اما خواننده با خواندن ادامه سئوال که سئوال کننده در مورد نقش "هدی" در سایت می پرسد ذهن خود را از این پریشانی نجات داده و مقصود را دریافت می کند
نکته : باشد که همه مشکلات با نگاهی حل شود
و اما جواب سئوال بالاذکر ذکر شده در بالا ):
شرح حال
در این 2 روزی که در سایت عضو شده ام به هر انجمن مشخص و نامشخص و بی صاحب و صاحب داری سر زده و به دنبال موضوعی ناب گشته که جوابی ناب تر بدهم پست های را میبینم که دارای طولی فراوان و و محتوای جالب تر از طول
هستند و پاسخ های کوبنده ای را بر دهان انجمن های ذکر شده زده و راه را برای زدن هرگونه پست دیگری بسته اند زیرا معمولا پاسخ ها چنان کوبنده و سهمگین هستند که نمایشنامه را با پستی ارزشی با توجه به علایق خود به پایان رسانده و ما نیز باید منتظر بمانیم که شخصی دیگر (شاید هم خود او موضوع دیگری را شروع کند تا ما هم پستی بزنیم )
نکته :البته شاید ما تنبل باشیم وبه قول معروف : تا تو به آنجا برسی آنجا دیگر آنجا نیست .
خصوصیات
در ادامه و راجع به این موجود گفتند که بسیار بیکار می باشد . این حرف بر خلاف ظاهر انتقاد آمیزش یکی از نشانه های قدرت این شخص می باشد زیرا بزرگان می گویند :
سخت ترین کارها بیکاریست
می گویند:" ارزشی نویسی بیش نیست" .با توجه به معنی ارزش در این محفل دوستانه باید بگویم ارزشی نویسی هم سبک غالب نمایشنامه های این محفل است
و عده ی زیادی به انجام این کار مشغولند .
مقام و مرتبه :
به گفته ی بعضی از دوستان ایشان چندی پیش به مقام رفیع نظارت دست یافته اند که مناسب حال ایشان نمی باشد اما چون خود بنده در این خصوص هنوز تجربه ای کسب نکرده و دانشی اندوخته نکرده ام نمی توانم نظری راجب این موضوع داشته باشم .
البته شایعاتی نیز در مورد مدیریت ایشان وجود دارد که ببینیم چه می شود
سئوال 2
1- کیو سی (qc) بلغور :
یکی از باشگاه های مهم کشور بلغارستان است که 3 بازیکنان آن در رده ملی نیز برای کشورشان بازی می کنند بازیکنان این تیم دارای فیزیکی مناسب جهت حواله کردن انواع و اقسام اشیاء اعم از جادویی و غیر جادویی را به طرف بازیکان حریف دارند و یا به عبارتی دیگر خشن محسوب میشوند
2- گشتاپو : یکی از باشگاه های سری و خطرناک بود که به تاریخ پیوست !!
افراد این تیم دارای روحیه جنگ طلبانه و خطرناک بودند و بعضی از آنها با پوشیدن پیراهن بعضی از بازیکنان حریف و معدوم کردن بازیکن مربوطه ! اقدام به خودزنی می کردند ( گل به خود میزدند ) تا تیمشان برنده شود اعضای این تیم پس از یک جنگ ماگلی به شکلی مشکوک ناپدید شدند

3- پرو ایولیشن کوییدیچر :
یکی از تیم های قدر ایرلند است که به تازگی قهرمانی اروپا رو از آن خود کرد
این تیم معروفیتی در سطح جهانی داشته و مجسمه های متحرک بازیکنان آن ها نیز در دست رس عموم جادوگران قرار دارد .به تازگی نسخه 5 این مجسمه ها وارد بازار شد
سئوال 3
این سئوال نیز مانند سئوال اول مشکوک به نظر می آید ولی برخلاف سئوال اول که با نیم نگاهی به ادامه شک و تردید از جادوگر دور میشد با خواندن ادامه آن بر شک و تردید جادوگر افزوده می شد و این نظرات را در ذهن جادوگر ذکر شده به وجود می اورد که استاد مربوطه حال و حوصله در آوردن سئوال نداشته و یا بهتر بگویم سئوالی برایش نیامده است . اما این نظر جادوگر از طرف من شدیدا تکذیب شده و آن جادوگر را کند ذهنی می دانم که فاقد اندکی قوه عقل و دانش است
ولی با توجه به محافظه کار بودن این جانب و نیامدن حس هرگونه نمایشنامه نویسی و در راستای کوتاه کردن پست خود تا همین جا بسنده کرده و از خیر 15 امتیازی که برای قسمت سوم در نظر گرفته شده میگذرم زیرا میترسم بنویسم و امتیازات دو سئوال قبلی نیز گرفته شود .



Re: دفتر ثبت نام
پیام زده شده در: ۶:۲۲ یکشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۵
#8
نام : جرج براون
گروه : هافلپاف
درس های مورد علاقه : دفاع در برابر جادوی سیاه - ورد ها - معجون سازی
وقت ثبت نام که تموم نشده ؟!!


ما منتظر شما هستیم


Re:بازیگر و فوتبالی
پیام زده شده در: ۵:۲۲ شنبه ۷ مرداد ۱۳۸۵
#9
خوب اینم لیست من البته من اومدم فرق گذاشتم بین بازیکنان و فوتبالیت ها انتخاب کردم :
هری : برانکو !!(خصوصا به عینکش میخوره ) !!
مودی: همایون شاهرخی !!!!!!
لردولدمورت : آندرانیک تیموریان ! جون من آدم از نزدیک نگاه چشمش میکنه خوف میکنه !!
هرمیون گرنجر : استغفر الله حاجی صلوات بفرست ختم به خیر بشه !!
دامبلدور : کربکندی !!!
ُسدریک : نیکبخت !!!!!!!!!1
آرتور ویزلی: مجید جلالی
اسنیپ : نکونام



شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۴:۵۹ شنبه ۷ مرداد ۱۳۸۵
#10
نام : جرج
نام خانوادگی : براون
شهرت :سرهنگ براون
رنگ مو : زرد آلمانی !!!
رنگ چشم : آبی (منظورم رنگ چشم شخصیتس ها !!!)
قد : 176
وزن :48
علاقمندی ها : جاسوسی
جنس: مرد!!!!!!!!!!!!!!!!!
توانمندی ها : باز هم همون جاسوسی
گروه :هافلپاف
خوب دیگه چی بنویسم !!؟؟!!
آلبوس تایید کن شخصیت ساختگی نیست !!
خوب پرورش میدم قول میدم
حالا معرفی :
سرهنگ جرج بروان جاسوس استراک فورس است که به راحتی به قلب نیروهای دشمن نفوذ کرده بدون اینکه ردپایی از خود باقی بگذارد . هیچ کس نمی داند که او یه یک جادوگر است و با غیب و ظاهر کردن خود دشمن را غافل گیر میکند !!
سرهنگ بعد از دوران جنگ بازنشته شد و به بقیه هم کیشان خود ( جادوگرها ) پیوست و به همین دلیل هم بعد از صحنه های طاقت فرسای جنگ ماگلی به این سایت پیوست

ببین من تاییدت میکنم ولی با اسم جرج براون!....چون سرهنگ براون یه مدل ماگل بودن به شخصیت میده و با سرهنگ تاییدت نمیکنم....با جرج براون الان تایید شد!


ویرایش شده توسط ُسرهنگ براون در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۷ ۵:۰۴:۵۱
ویرایش شده توسط ُسرهنگ براون در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۷ ۵:۲۸:۳۸
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۸ ۱:۳۲:۱۴

ما منتظر شما هستیم






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.