هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: تفاوت فضاي كتاب هفتم با ديگر كتابها
پیام زده شده در: ۰:۱۵ سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۷
#1
عذر ميخوام از اينكه ميان بحث هاگزميد و ... مزاحم شدم ولي مي خواستم يه چند مورد رو بگم .
نقل قول:
ما با توجه به علاقه و تقلیدهای فراوان رولینگ از دو کتاب گروشام گرینچ و ارباب حلقه ها میتونم به اذعان بگم که هر دو نویسنده توضیحهای گسترده و فصیحی در مورد مسائلی داده اند که هیچ ربطی به سیر کلی داستان نداره و مخصوصاً استاد تالکین حتی روابط دهکده های مختلف رو به وضوح و با جزاییات بیان میکنه ، و به توضیح کوتاه و موجز بسنده نمیکنه !

راستش من هم تالكين و كتاب هاش رو بسيار دوست دارم وي بحث ما اينه كه كتاب هفتم نسبت به بقيه كتابها بيروح بود . ممكنه تالكين حتي راجع به يه گوسفند پنجاه و پنج صفحه توضيح بده ولي به نظر من هرگز نميشه صميميتي رو كه در هري پاتر بود با ارباب حلقه ها مقايسه كرد .
چون در سري تالكين به جز هابيت ( كه اون هم نوعي خشكي رو داشت ) تمام سري ارباب حلقه ها بسيار خشك بود و آدم فكر ميكرد كه داره كتاب ادبيات سوم دبيرستان رو ميخونه !
ولي بر عكس ( من اينطوري فكر ميكنم ) وقتي كسي هري پاتر رو ميخونه حتما اون جو دوستانه و جالب داستان توجهشو جلب ميكنه و اين جو مخصوص فقط از وجوذ داستان هاي فرعي به وجود نمياد ،‌ اين جو بستگي به نوع داستانهاي فرعي داره .
رولينگ در كتاب هاي قبل به قدري قشنگ اين داستانها رو به وجود آورده بود كه يك هري پاتري واقعي تا پايان داستان دلش نميومد كتاب رو ببنده !
وجود داستانهاي فرعي مهمه ولي نوع داستانهاي فرعي مهم تره . اگر رولينگ داستانهاي فرعي رو در كتاب به كار نميگرفت كه هري پاتر خوندني نبود .
ممكنه بعضيا بگن وجود داستانهاي فرعي تاثير بخصوصي نداشت ولي اگر اين داستانها نبود مي شد هري پاتر رو در سه خط نوشت . در بعضي كتاب ها مثل سرزمين اشباح در هر قسمت يه هدف وجود داره و يكيش كشتن ارباب شبح واره هاست و يكيش انتقامه و يكيش تنهايي دارنه و ...
ولي هري پاتر فقط يك هدف داره : كشتن ولدموزت
در بعضي كتابها حتي بدون وجود داستانهاي فرعي هم ميشه از كتاب لذت برد ولي در كتابي كه هدفش دو كلمه است نميشه .
اگر اين داستانها نبود هري پاتر ميشد اين :
هري به دنيا آمد . ولدمورت آمد . ننه باباي هري رو كشت . خواست هري رو بكشه ولي نتونست و نابود شد . اون برميگرده . برگشت . مي خواد هري رو بكشه . هري بايد اونو بكشه و گرنه دنيا نابود ميشه !
حالا اين سوژه هاي فرعي مي تونه هر چي باشه . مثلا رفتن به هاگزميد ، گرفتن مستراح ، وجود اشباح ، حرف زدن تابلو ها ، مسابقات كوييديچ و ...
مثلا سر كادوگان و اسب كوتوله اش در كشتن ولدمورت نقشي داشتن ؟
ولي وجودشون باعث جالبتر شدن داستان شد . به نظر من كتاب هفتم به علت كمبود اين داستانها و بيشتر پرداختن به موضوع اصلي كمي دلسرد كننده بود .


[


Re: فروشگاه لوازم جادويي ورانسكي
پیام زده شده در: ۲۲:۲۷ چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۸۷
#2
سوژه جديد :
دامبل داره در هاگزميد قدم ميزنه و دقيقا هر 92 ثانيه يكبار يك بندري ميزنه . بعد از زدن حدودا سي و دومين بندري چشمش به مغازه ي لوازم جادويي ورانسكي مي افته .
الف : دامبل در هر دقيقه چند بندري ( ها ؟ نه )
دامبل وارد مغازه ميشه و جوزف رو مي بينه كه مشغول قالب كردن يك ملاقه ي مجهز به پيش بند ، آشغال جمع كن خودكار و ظرف شور اتوماتيك به يكي از جادوگران زز و عزيزه
جوزف : به به ! خوبي دامبل جون ؟ يه برس جديد آورديم براي ريشات ! مال يه خانم دكتر ترشيده مجهز به ريش و سبيلي بوده كه صبحا يه بار ريشاشو شونه ميكرده شبا يه بار ميخواي ؟
دامبل بسيار آروم ميگه : ساكت باش و بيا بريم گوشه مرلينگاه !
دامبل و جوزي وارد مرلينگاه مغازه ي جوزف ميشن كه از غضا ( قضا ؟ ) يكي از مشتريان گرامي سيفون رو نكشيده بوده .
دامبل : اون ژل تاب دهنده ريشي كه به من انداختي باعث شد تمام موهاي ريشم بريزه مرتيكه ارزشي
جوزف : خوب اون پشتش نوشته بود براي هر نوبت فقط اندازه يك دونه برتي بات ماليده بشه .
دامبل : آره ولي اون يه ذره ژل كي كفاف مي داد اين ريش ما را !
جوزف : خوب نبايد همشو مصرف مي كردي ، به من ربطي نداره ، بعد هم پس اين همه ريش چيه ؟
دامبل در همون لحظه ريشش رو مي كشه و ريش ذيل ( ) راحت كنده ميشه و جوزف در اون لحظه چيزي رو ميبينه كه باعث يه مقدار اختلال در مغز ناقصش ميشه !
جوزف ( با لحن شاهنامه ) : واي بر من اي دامبل كبير ! چشمان من كور باد كه تورا اينچنين بي ريش نبيند !
دامبل دوباره ريش نقره فام ( اين اسلاميه هم بوقيده به كلمات ) سر جاش ميذاره و توهم جوزف از بين ميره .
جوزف : همونطور كه گفتم به من ربطي نداره و خودت مسئولي !
دامبل ابر چوبدستي رو بيرون ميكشه و جوزف رو تبديل به وزغ درختي ميكنه
جوزف : قور قور قور، قي قار قور قور . ( ترجمه وزغي به فارسي : دامبل غلط كردم ! جان مادرت بيا از اين مرلينگاه بريم بيرون كه از بوي كلم گنديده خفه شدم )
دامبل كه از بين مخلوقات زبون وزغ هاي درختي رو هم ميدونه ميگه : قيرا قورا قوري قور ( آفرين بوقي ، حالا يه چيزي برم پيدا كن تا ريشم دوباره در آد يا ... ابر چوبدسته ديگه ، شايد مجبور شدي بقيه عمرتو به شكل سوسك هاي توالت بگذروني كه زبونشونم بلد نيستم ، دارم تازه مي رم آموزشگاه * )
دامبل جوزف رو دوباره به خودش تبديل ميكنه و با هم از مرلينگاه معطر ( ) بيرون ميرن .
دامبل با حالت كابوي : ببين بچه ، اگه تا هفته ي ديگه پيداش نكردي مجبوري با آداب زندگي سوسك ها آشنا بشي
دامبل با حالت باز هم كابوي ( ! )‌ خارج ميشه و جوزف هم مغازه رو به بوق ممد ميسپره و ميره تو دفترش .
___
جوزف در حالي كه داره به تابلوي عاقبت كاسب نقد فروش نگاه ميكنه از 40 درصد بقيه ي مغزش براي فكر كردن استفاده ميكنه
ذهن جوزف :
ضمير نا خود آگاه : بايد فرار كني و گرنه سوسكت ميكنه !
ضمير مفرد مذكر مخاطب ( ) : نه ، بايد مثل يك مرد بجنگي و بگي كه ريش اون به تو مربوط نيست
و درگيري ضماير ادامه پيدا ميكنه تا جوزف با نظر ضمير متكلم مع الغير موافقت پيدا ميكنه و تصميم ميگيره به دوستاش زنگ بزنه و از اونا كمك بخواد .
آيفون 3G شو در مياره و به شماره اولين دوستش زنگ ميزنه :phone:
و در همون حال فكر ميكنه دامبل اين همه زبان رو از آريان پور ياد گرفته يا مترجمان همزمان
* : از جواب اينكه دامبلدور چطور تونسته اين جمله دراز رو در سه كلمه جا بده معذوريم .
_________________________
برو بچ اين سوژه ي جديد جاي كارش بيشتره ، چون اعضاي سوژه قبلي بلاك شدن و سوژه هم خز شده . اين هم جديدتره و هم به خاطر قسمت آخرش اعضا مي تونن به راحتي خودشونو وارد كنن .


ویرایش شده توسط جوزف ورانسكي در تاریخ ۱۳۸۷/۷/۱۷ ۲۲:۳۲:۴۱

[


Re: شهرداری هاگزمید(تعامل با ناظران)
پیام زده شده در: ۲۰:۳۴ چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۸۷
#3
با سلام بر ناظرين عزيز ، ميشه لطفا تاپيك مغازه لوازم جادويي ورانسكي رو باز كنيد ؟
مي خوام دوباره فعالش كنم .

باز شد ، موفق باشی !


ویرایش شده توسط جیمز سیریوس پاتر در تاریخ ۱۳۸۷/۷/۱۷ ۲۱:۰۷:۰۶

[


Re: دفتر ناظرین شهر لندن
پیام زده شده در: ۱۳:۵۳ یکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۷
#4
با سلام بر ناظرين عزيز ، مي خواستم يه تاپيك بزنم به نام { باغ وحش جادوگران }
اون قديما كه سيريوس خيلي سابق ( متخلص به سيريش ) ناظر بود اين تاپيك رو زدم ولي جوا و ارزشي بوديم و سيريوس خيلي سابق حال ما را در قوطي و تاپيك رو پاك كرد .
حالا اومدم مجوز بگيرم كه دوباره تاپيك رو بزنم و ارزشي بازي در آرم و دوباره قفل شه
لطفا اين مجوز تقريبا ناقابل رو بده بريم دنبال ارزشي بازيمون !

سلام.
به نظرم موضوع خیلی جالبی نداره.بعد از یه مدت هم سوژه هاش ته میکشه.در کل من مخالفم!اگه نظر دالاهوف هم مثبت بود حالا یه کاریش میکنیم!


نظر منم مثبت نیست،در نتیجه مجوز داده نمیشه.


ویرایش شده توسط چارلی ویزلی در تاریخ ۱۳۸۷/۷/۱۴ ۱۹:۰۲:۱۰
ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۷/۷/۱۴ ۲۲:۴۲:۳۹

[


Re: تفاوت فضاي كتاب هفتم با ديگر كتابها
پیام زده شده در: ۲۰:۵۱ شنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۷
#5
نقل قول:
بلیز زابینی گفته : تفاوت فضای کتاب هفتم هری پاتر در این موضوع بود که در کتاب های سابق هری پاتر در کنار سوژه اصلی داستان .. داستان های فرعی دیگم بودن که هیچ ربطی به داستان اصلی نداشتن .. مثل مسابقات کوییدیچ .. گردش در هاگزمید .. پرسه زدن شبانه .. شرکت در کلاس های هاگوارتز .. و هزارتا مسئله دیگه ..

من هم با نظر بلیز عزیز ( چه قافیه ای ) راجع به داستان های فرعی موافقم و همین داستان های فرعی بودن که کتاب رو جالب میکردن .
به نظر من کتاب هفتم بدون وجود این قبیل از داستانها خیلی سرد و بیروح بود .


ویرایش شده توسط جوزف ورانسكي در تاریخ ۱۳۸۷/۷/۱۳ ۲۰:۵۸:۲۹

[


تفاوت فضاي كتاب هفتم با ديگر كتابها
پیام زده شده در: ۱۳:۱۴ شنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۷
#6
با سلام به دوستان عزيز ، مي خواستم بپرسم وقتي كتاب هفتمو خوندين متوجه تغيير فضاي داستان شدين ؟
همه چيز عوض شده بود و كتاب حالت ديگري پيدا كرده بود .
در اين تاپيك مي خواهيم راجع به اين بحث كنيم كه :
1 - به ديد شما اصلا فضا تفاوت داشت يا نه ؟
2 - اگر تفاوت داشت به نظرتون فضا نسبت به كتاب هاي قبلي بهتر بود يا بدتر ؟
3 - آيا بعد از خوندن كتاب هفتم يه مقدار از هري پاتر دلسرد نشدين ؟
با تشكر


[


Re: دفتر ناظران تالار اصلی
پیام زده شده در: ۹:۴۴ شنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۷
#7
با سلام خدمت ناظران عزيز و محترم و خفنز و ... ( تريپ پاچه خواري )
مي خواستم يه تاپيك بزنم به نام تفاوت فضاي كتاب هفتم با ديگر كتابها . همونطور كه مي دونيد فضاي كتاب هفتم با بقيه كتابها كلا فرق داشت و بعضي چيزا كاملا تغيير كرده بودن . در اين تاپيك راجع به تغيير فضا بحث ميشه .
در ضمن مي خواستم اجازه يك نظر سنجي رو هم بگيرم ( در همين تاپيك ) كه از ملت بپرسيم فضا جديد بهتره يا بدتر .
با تشكر

سلام.من درست نمیدونم چی مد نظرته ولی تاپیکو بزن اگه مطلب خوبی ارائه داده باشی حتما روال خوبی پیدا میکنه و باقی میمونه در غیر اینصورت بعد یه مدت پاک میشه یا اقدام مقتضی رو ناظرا انجام میدن.وقتی تاپیکو بزنی دسترسی نظرسنجی گذاشتن تو همون تاپیک رو هم داری.موفق باشی


ویرایش شده توسط جوزف ورانسكي در تاریخ ۱۳۸۷/۷/۱۳ ۹:۴۸:۱۷
ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۷/۷/۱۳ ۱۱:۵۳:۴۷

[


Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۰:۳۴ چهارشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۸۶
#8
سلام بر مدیران محترم ، یک پیشنهاد داشتم که با اجازه مطرح می کنم :
اگه میشه یک قسمت به منوی کاربر اضافه کنید برای دیدن بلیت جدید .
برای مثال وقتی عضوی پی ام جدیدی می گیره در کنار قسمت پی ام یک عدد نوشته میشه که نشانگر تعداد پی ام های جدیده .
ولی عضو بجز اینکه هر روز بلیتهاشو چک کنه چاره ی دیگه ای برای دیدن بلیتهای جدید نداره .


[


Re: دفتر نظارت انجمن
پیام زده شده در: ۱۳:۰۸ پنجشنبه ۴ بهمن ۱۳۸۶
#9
با سلام خدمت ناظر محترم ، در مورد کوییدیچ سه تا سوال داشتم :
1 _ سه اسپانسر برتر کدوم ها هستن ؟
2 _ آیا باز هم می تونم نماینده اسپانسری گریفیندور بشم ؟
3 _ بودجه ی آپدیت شده و جدید تیم هارو در کجا می تونم ببینم ؟


[


Re: عضویت در کوییدیچ
پیام زده شده در: ۱۳:۱۹ یکشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۶
#10
من سه ماه یکبار آنلاین نمیشم . من در اول لیگ قبل در سایت به اعضای تیم گفتم که به علت مسافرت به مدت پنج روز نمیتونم آنلاین بشم .
اون پست رو هم که وسط بازی زدم قبلش از ریموس پرسیدم که هماهنگیتون بهم نمیخوره که من این پست رو بزنم و ریموس هم گفت بزن .
در مورد ول کردن به امون خدا هم ، من شما هارو به امون خدا ول نکردم . به ریموس گفتم بیا سایت تیم رو با زوپس بسازیم که قاطی نکنه ولی اون گفت نه و با نیوک ساختیم .
اگر شما یکذره دقت می کردی می دیدی که من هزار بار توی پیام کوتاه سایت تیم اعلام کردم که نمیتونم با یوزرم آنلاین بشم و از ریموس خواستم که اشکال سایت رو برطرف کنه تا بتونم وارد سایت بشم ، ولی این کار رو نکرد .
در مورد پست اول هم ریموس خودش خواست بزنه چون من در مسافرت بودم و به کامپیوتر دسترسی نداشتم .
در مورد هماهنگی هم در بازی آخر تیم چقدر من بهتون التماس کردم که آنلاین بشین و در بازی شرکت کنین ولی فقط دو یا سه نفر شرکت کردن .
سوروس هم رول نویس بسیار خوبیه ، ویولت هم همینطور ، ولی سوروس کم آنلاین شد . نگفتم اصلا آنلاین نشد .
در مورد ساخت سوژه هم برای این به شما ها می گفتم سوژه پیشنهاد کنین که در تیم آزادی داشته باشین و همه ی کار ها رو کاپیتان و معاون انجام ندن که شما ها احساس شلغم مانند بکنین .
کار های تیم رو هم برای این ریموس انجام می داد که به دلیل خرابی سیستم من به منوی مدیریت دسترسی نداشتم و زیاد هم با سیستم نیوک آشنایی نداشتم .
اگر ویولت و سوروس در تیم می مونن ، تیم ما در لیگ شرکت میکنه و اگر حتما می خوان برن تیم هم در این لیگ شرکت نمیکنه .
ویولت و سوروس جز بهترین بازیکنان تیم هستن و اگر نباشن تیم با مشکل روبرو میشه .

من شمارو از کاپیتانی تیم برداشتم ، اگر مایل هستی توی لیگ شرکت کنی و کاپیتان باشه ، باید تعهد بدی که دیگه تیمو با مسافرت و این موارد به امون خدا نمیزاری ! در غیر این صورت که هیچی !


ویرایش شده توسط پرسی ویزلی در تاریخ ۱۳۸۶/۱۰/۳۰ ۱۵:۰۵:۳۵

[






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.