کمپانی آب زرشک پیکچر تقدیم میکند : سریال پلیسی « متوازی الاضلاع تردید » این داستان : کابوس !توضیح : این سریال از امروز به مدت ....روز برای شما جیگران پخش وشه . امیدوارم لذت ببرید ...شما میتونید انتقادات و پیشنهادات خودتون رو در دبلیو دبلیو سی دات . لاوندر براون . پی ام دات . کام بیان کنید . بت تخشر ( تشکر ) تهیه کننده ! ( برو بینیم بابا ! ) دوستان کارگردان !
کارگردان : لاوندر براون
تهیه کننده : کشک علی بقال
بازیگران :
ادوارد جک در نقش : کمیسر ریش
کریچر در نقش : ستوان سیبیل
سرژ تانکیان در نقش : سرگرد کمپوت
سوسک در همسرکمیسر ریش ، ریشیا !
هدویگ در نقش هدویگ
لاوندر براون در نقش بووووووووق
- - - - - - - - - - - - - - - از آسمون آتیش میباره اما کمیسر یک پالتوی پشمی پوشیده و داره به سمت منزلش حرکت میکنه ....
دینگ ! دینگ !!!
ریشیا : کیه ؟!
- منم !
من کیه ؟
- کمیسر ...!
- کمیسر کدوم خریه ؟
- عزیزم ! همسرت !
ریشیا : آهاااا ..بیا تو !
بوووووووووووووووووووووووووووووووق
در منزل !
************
کمیسر کت پشمیشو که در اثر بارش آتیش سوراخ سوراخ شده رو در میاره ، ماچ میکنه و آویزون میکنه به چوب لباسی ...بعد خودشو تالاپی میندازه رو مبل !
در آشپزخونه ریشیا داره بره شوور جونش چایی ( قهوه ) میریزه ....از آشپزخونه میاد بیرون . میره پیش کمیسر چایی رو میزاره روی میز روبروی کمیسر ...
- اوه ..خسته نباشی .بگو ببینیم امروز چطور بود .... ؟ قضیه کالباس های چسبیده به سقف پاسگاه به کجا کشید ؟؟؟
کمیسر درحالی که داره کف پاشو میخارونه میگه : بد ، خیلی بد ، گند ، مزخرف ، ....هومم ...هنوز به جایی نرسیده !
ولی خب ..خداروشکر میکنم که فردا تعطیله ..حسابی میتونم خستگی در کنم !
ریشیا : اوهوم . خب ..بیا چاییتو بخور . سرد میشه ها ! E ??? جورابتم که باز سوراخه !
ریش اخماش میره تو هم و میگه : خب !؟
ریشیا : هیچی !
در همین هنگام صدای موبایل ریش در فضای طنین می افکنه !!!
موووو ....مووووو ....هوهو ..هوهو ....عرعر !!!
ریشیا : جییییییییییغ ...باغ وحش تو جیبته !؟
ریش میخنده و میگه : نه جیگر ....من موبایلم مد روزه چونکه میتونم برای هرکدوم از دوستام یه زنگ خاص بارم ... مثلا برای تو صدای اسب گذاشتم !
وقتی زنگ میزنی موبایلم صدای اسب میده !
ریشیا : چه جلب !
- حالا ببخشید چن نفر پشت خطن ؟؟!!
- ریش : هومممککک ..بذار ببینم !
سه نفر !
ستوان سیبیل ! هوممم ....و هدی ! ( هدویگ ) و ....سرگرد کمپوت !
ریشیا : ماااااا !
ریش : الو ؟!
ملت پشت خط : الو سلام !
ریش : چی شده همتون با هم زنگ زدید ؟؟؟
ملت پشت خط : هین ؟!!!
ستوان : کمیسر ....سرگرد : یه موضوع ....هدی : خیلی مهم .....همه با هم ک پیش اومده !!!
- باید هرچه سریعتر خودتونو برسونید ...ظاهرا موضوع سر یه قتله !!!!
بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووق !
بوق : ببخشید دوستان که سریالودر این تیکه ی بسیار حساس به اتمام میرسونیم ...اما شما فردا شب همین ساعت میتونید ادامه ی سریالو ببینید ....
فردا همین ساعت !
باتشکر
بووق ( برو بابا ! ) باتشکر : کارگردان !