کتاب آخر تا نیمه خوب پیش رفت اما فصل های آخر فیلم هندی شد؛
چرا؟ چون رولینگ زیاد وقت براش نذاشته؟
قطعا نه! چون از انتشار کتاب 6 تا انتشار کتاب 7، دوسال زمان سپری شد؛
دلیلش قطعا اینه که اون داستان رو برای کودکان و نوجوانان نوشته و نمیخواسته با یه پایان منطقی تر (و البته تلخ تر) روحیه ی بچه های کم سن و سال رو خراب کنه و قطعا مسئولیت این قضیه به دوش نویسنده بوده و اون مجبور بوده که رعایت حال بچه ها رو هم بکنه!
و البته شایعات لو رفتن یا حدس زده شدن پایان کتاب هم روی این قضیه، رولینگ رو به چالش کشونده و پایان داستان رو آبکی کرده!
و بازهم بر پایه ی خود کتاب، اسنیپ توانایی مقابله با ولدمورت رو نداشته، همون طوری که دامبلدور زورش نمیرسیده! و یا همون طوری که مادر هری کاری از دستش بر نمیومده! پس بهترین راه فدا شدن برای پسری بوده که قرار بود همه چیز رو تموم کنه!

داستان های هری پاتر تموم شده؛ نویسنده اش هم یه روزی میمیره و کسی هم ادامه اش نمیده...
اما یه دنیاییه که ساخته شده و از بین نمیره!
هرسال بچه های زیادی پا به سن نوجوونی میذارن و تموم طرفدارای هری پاتر میتونن نوجون ها رو با این دنیای پر رمز و راز آشنا کنن و به اون ها فرصت کتابخونی، تخیل و تفکر رو بدن.
به نظر من وظیفه اصلی این سایت باید همین باشه، برای ده ها و صدها سال...

همینجوری داشتم نظرات مختلف رو می خوندم که دیدم اکثر طرفدارای هری پاتر، داستان های هری پاتر رو بهتر از ارباب حلقه ها می دونن! اولش یکم خجالت کشیدم و ناراحت شدم که یه کتابخون همچین نظری داشته باشه، بعد یکم که فکر کردم، با خودم گفتم لابد اکثر اونها نوجوونای 16 - 17 ساله ای هستن که با هری پاتر کتابخون شدن!
نمی خوام متعصبانه بنویسم. من کتاب های هری پاتر رو با ترجمه های فوق العاده ویدا اسلامیه شروع کردم. هر جلد 400 صفحه ای رو هم توی یک روز (24 ساعت) خوندم و خلاصه از کتاب یک تا کتاب پنج (که تازه چند ماه بود که ترجمه شده بود!) فقط 8 روز گذشت تا من هم به جمع مشتاقان و منتظران کتاب بعدی بپیوندم و 2 سال صبر کنم تا کتاب 6 از راه برسه و 2 سال دیگه هم روش تا مجموعه کامل بشه. من کتاب های هری پاتر رو شاید بیشتر از 10 بار به طور کامل خوندم و بعضی فصل ها از بعضی کتاب ها رو بیشتر از 20 بار.
من به معنی واقعی کلمه با هری پاتر بزرگ شدم و نوجوونی کردم. اما بعد از اون بود که با سه گانه ی بزرگ ارباب حلقه ها آشنا شدم. سه گانه رو هم بیشتر از 5 بار خوندم. با دقت بیشتر و با دیدی پخته تر.
باور کنید، پروفسور جان رونالد روئل تالکین، استاد ادبیات و زبان شناسی و دارای کرسی استادی در دانشگاه آکسفورد (که روحش شاد باشه) یه اثر ادبی بزرگ خلق کرد. ارباب حلقه ها که با هابیت شروع شد، قرار بود کتابی باشه فانتزی برای نوجوونا، یه چیزی تو مایه های هری پاتر. ولی کم کم سه گانه ارباب حلقه ها خلق شد. یه اثر ادبی بزرگ؛ یه داستان اسطوره ای مصنوع؛ کتابی که واقعا هری پاتر در حد و اندازه های ارزش های ادبی، داستانی و روایی اون نیست.
اگر حرفم رو قبول ندارین، چند سال دیگه صبر کنین، با خوندن و خوندن و خوندن بیشتر آثار ادبی بزرگ، پخته تر شین و بعد دوباره برین سراغ ارباب خلقه ها و هری پاتر.
اون وقته که می بینین، با تمام علاقه ای که به هری پاتر دارین، دیگه نمیتونین بخونینش، چون برای شما فقط یه داستان نوجوانانه خوب به نظر می رسه که پر از سوتی و گافه و از نظر ادبی و داستانی هم اصلا قوی نیست. فقط یه خاطره خوبه که ترجیح می دین خرابش نکنین، اما ارباب حلقه ها فرق می کنه .... چون در اصل برای آدم بزرگ ها نوشته شده، کتابی که شاید 20 - 30 سال دیگه پی به ارزش ها و نکات نهفته تو داستان تالکین پی ببرین.
باور کنین.

همینجوری داشتم نظرات مختلف رو می خوندم که دیدم اکثر طرفدارای هری پاتر، داستان های هری پاتر رو بهتر از ارباب حلقه ها می دونن! اولش یکم خجالت کشیدم و ناراحت شدم که یه کتابخون همچین نظری داشته باشه، بعد یکم که فکر کردم، با خودم گفتم لابد اکثر اونها نوجوونای 16 - 17 ساله ای هستن که با هری پاتر کتابخون شدن!
نمی خوام متعصبانه بنویسم. من کتاب های هری پاتر رو با ترجمه های فوق العاده ویدا اسلامیه شروع کردم. هر جلد 400 صفحه ای رو هم توی یک روز (24 ساعت) خوندم و خلاصه از کتاب یک تا کتاب پنج (که تازه چند ماه بود که ترجمه شده بود!) فقط 8 روز گذشت تا من هم به جمع مشتاقان و منتظران کتاب بعدی بپیوندم و 2 سال صبر کنم تا کتاب 6 از راه برسه و 2 سال دیگه هم روش تا مجموعه کامل بشه. من کتاب های هری پاتر رو شاید بیشتر از 10 بار به طور کامل خوندم و بعضی فصل ها از بعضی کتاب ها رو بیشتر از 20 بار.
من به معنی واقعی کلمه با هری پاتر بزرگ شدم و نوجوونی کردم. اما بعد از اون بود که با سه گانه ی بزرگ ارباب حلقه ها آشنا شدم. سه گانه رو هم بیشتر از 5 بار خوندم. با دقت بیشتر و با دیدی پخته تر.
باور کنید، پروفسور جان رونالد روئل تالکین، استاد ادبیات و زبان شناسی و دارای کرسی استادی در دانشگاه آکسفورد (که روحش شاد باشه) یه اثر ادبی بزرگ خلق کرد. ارباب حلقه ها که با هابیت شروع شد، قرار بود کتابی باشه فانتزی برای نوجوونا، یه چیزی تو مایه های هری پاتر. ولی کم کم سه گانه ارباب حلقه ها خلق شد. یه اثر ادبی بزرگ؛ یه داستان اسطوره ای مصنوع؛ کتابی که واقعا هری پاتر در حد و اندازه های ارزش های ادبی، داستانی و روایی اون نیست.
اگر حرفم رو قبول ندارین، چند سال دیگه صبر کنین، با خوندن و خوندن و خوندن بیشتر آثار ادبی بزرگ، پخته تر شین و بعد دوباره برین سراغ ارباب خلقه ها و هری پاتر.
اون وقته که می بینین، با تمام علاقه ای که به هری پاتر دارین، دیگه نمیتونین بخونینش، چون برای شما فقط یه داستان نوجوانانه خوب به نظر می رسه که پر از سوتی و گافه و از نظر ادبی و داستانی هم اصلا قوی نیست. فقط یه خاطره خوبه که ترجیح می دین خرابش نکنین، اما ارباب حلقه ها فرق می کنه .... چون در اصل برای آدم بزرگ ها نوشته شده، کتابی که شاید 20 - 30 سال دیگه پی به ارزش ها و نکات نهفته تو داستان تالکین پی ببرین.
باور کنین.

1. آرد نه! اَرَد! اسم چند تن از پادشاهان اشکانی که اُرُد هم گفته شده
به معنی خشمگین، توانا و دانا هم در واژه نامه معنی شده

2. اصلا مهم نیست که تو ایران و الآن چقدر کتاب خون داریم
وقتی بحث در مورد کتابه، کاری به عوام کتاب نخون نداریم که حتی اگه فیلم ها رو هم نبینن هم، نمی رن سراغ کتاب!

3. تالکین یه اثر حماسی - فانتزی بزرگ نوشته که سال ها روش کار کرده، داستانش، دنیاش و طرحش اون قدر قوی و پخته و چفت و بست داره که مو لای درزش نمی ره، طرف دکترای زبان و ادبیات انگلیسی داشته و تو آکسفورد تدریس می کرده، واسه خودش کسی بوده، اثرش مخاطب عام و بزرگسال داشته، کارش پخته و برجسته بوده.
در حالی که رولینگ اصلا نویسنده نبوده، حداقل نویسنده قدری نبوده، ادیب هم نبوده، طرح خاصی هم نداشته، طرحش کلی بوده و در طول نوشتن 7 کتاب، دنیاش شکل گرفت و کامل شد، برای همین پر از سوتیه، پر از گافه! رولینگ برای بچه ها نوشته!

در پایان باید منطقا نتیجه گرفت که اصلا کلاس کاری ارباب حلقه ها و هری پاتر بهم نمی خورن! برای هر کسی که در طول عمرش 4 تا کتاب خونده باشه و یکم از ادبیات سر در بیاره، جای هیچ شکی نمی مونه که سه گانه بزرگ ارباب حلقه ها و مشتقاتش ( هابیت، سیلماریلیون، فرزندان هورین، یا حتی داستان های کوتاه شاخه و برگ که هیچ ربطی به سه گانه ندارن) هزار سر و گردن از هری پاتر بالاتر هستن!
در این شک نکنید که راه به خطا بردین و دنیا و آخرتتون رو خراب کردین!
توصیه های ایمنی رو جدی بگیرین!

ها ها ها!
شماها مثلا اسم خودتون رو گذاشتین هری پاتر خون؟!
واقعا که! نا امید شدم ازتون!
بهتره فصل های آخر رو دوباره با دقت بخونین!
اسنیپ جون خودش رو در راه هری فدا کرد تا مثل مادر هری، از هری محافظت کنه!
واقعا که!
شماها هنوز عشق رو نمی شناسید! حتی شما دوست عزیز که تو امضات از عشق می گی!
عشق ... آه عشق! چهره ی آبیت پیدا نیست ...

احتمالا یه گربه
من عاشق گربه هام

من مجموعه رو بیشتر از 10 بار کامل خوندم و بعضی فصل ها رو بیشتر
برای همین خیلی دیگه بهشون نیگا نمی کنم
ولی همیشه می شه که یه چیزی، یه آهنگی یا یه کسی من رو یاد هری میندازه و هاگوارتز دوست داشتنی که آرزومه یه روزی تو راهروهای قدیمیش پا بذارم و بچرخم و بچرخم تا اینکه گم شم!
شاید چند سال بعد، از نو شروع کردم که دوباره بخونمشون، ولی الان نه!

سلام
این بخش نظر دادن به خبرها می تونست خیلی به فعال تر شدن سایت کمک کنه، مثل قدیما
یادش به خیر اون موقع ها چقدر سایت شلوغ و باحال بود
شبا تو رومها اون بالا برا هم شکلک می فرستادیم و به خبرها چندتا چندتا نظر می دادیم، بحث می کردیم و حال می کردیم دور هم
اما الان اینکه باید نظرها چک بشه بعد گذاشته بشه خیلی بده!
اصلا طراحی سایت رو طوری تغییر بدین که نظرهای داده شده به هر خبر، زیر همون خبر نشون داده بشه، مثل فیس بوک
یه خونه تکونی تو طراحی سایت بکنین، چون یه جورایی دچار مرگ تدریجی شدین!
از تلاش و پیگیریتون هم ممنون.
خسته نباشید و از اینکه خاطرات خوشی رو برای ما بوجود آوردین ممنون، خودم کلی با این سایت خاطره دارم!

این دیگه یه چیزی اون ورتر از جفنگ بود!
نمی دونم چه اصراری داری؟!