من فقط از ترجمه ویدا اسلامیه راضی هستم چون مشخصه هم وارده و هم با علاقه این کار رو می کنه

من دوست دارم یا جا یخودم باشم یعنی رون ویزلی یا سوروس اسنیپ.
کلا از شخصیت اسنیپ خیلی خوشم می یاد و خیلی باهاش همذات پنداری می کنم.

راستش من همیشه دوست داشتم جای خود نویسنده باشم!
یعنی خودم شکل دهنده داستان و جلو برنده اتفاقات باشم.

همین الآن دوست داشتم یه ورد می خودنم از دست این درد دندون راحت می شدم.ساعت یه ربع به چهار صبحه و من از درد دندون نمی تونم بخوابم.

_ سلام تام.
_ به به ، اليزابت خانوم.شما کجا، اينجا کجا.شرمنده کرديد .
_ ببين تام ، من حال اين مسخره بازي ها رو ندارم.بگو ببينم چي کار داشتي که مري رو فرستادي دنبالم؟
_ خوب ... ببين ... من ...
_ چته؟بيين تام ، من مي خوام از اينجا برم.فکر مي کردم بتوني منو درک کني.من نمي خوام تا ابد تو اين يتيم خونه بمونم.
_ اما من فکر مي کردم ما قراره تا ابد پيش هم باشيم.
_ تام ، چند بار بگم؟همش رو فراموش کن.من حالا با ديويد هستم.پسر صاحب مغازه رو به رويي.باباش اونقدر پولداره که مي تونه سرتا پاي منو طلا بگيره .اما تو چي؟حتي اون قدر پول نداري که بتوني براي خودت يه دست لباس بخري . من با تو هيچ آينده اي ندارم ...

اون شب لرد ولدرمورت خيلي با اليزابت هارلي ، دخرتي که تو يتيم خونه باهاش آشنا شده بود و دوستش داشت حرف زد اما اون دختر تصميم خودش رو گرفته بود.اون به احساسات تام پشت کرده بود و يک هفته بعدش هم يتيم خونه را ترک کرد .اما لرد سياه هيچ وقت اونو فراموش نکرد.در واقع اليزابت و ديويد اولين افرادي بودند که به دست لرد سياه به قتل رسيدند و از اون وقت بود که لرد ولدرمورت شروع به انتقام گرفتن از همه اون کسايي کرد که تنها گزاشته بودندش ...

ولدرمورت در حالي که سرش رو بين دو دستش گرفته بود قطره اشکي آروم از گوشه چشمش به پايين لغزيد.مطمئن بود که هيچ راه بازگشتي ندارد.خيلي وقت بود که تمام جامعه جادوگري اون رو به عنوان جنايتکار ترين جادوگر قرن مي شناختند.اما هيچ کس نمي دونست که خود ولدرمورت يه قرباني است.قرباني جامعه بي رحم اطرافش.پدر مشنگ بي احساسي که مادرش رو در دوران حاملگي تنها گذاشت.در يتيم خانه مشنگ ها هم هيچ کس نتونست اون و قدرتش رو درک کنه.ولدرمورت سرش رو بلند کرد.اشکي روي صورتش ديده نمي شد.خيلي وقت بود که به خودش ياد داده بود که تنهايي گريه کنه.آروم و بي صدا.هيچ کسي تا حالا گريه ولدمورت را نديده.هيچ کس.

فکرش رو بکن که داستان های هری پاتر رو تو قهوه خونه ها به سبک شاهنامه بخونند:

باری ... هری ، آن یَل بیشه شجاعت و آ ن خورشید آسمان دلاوران به سان شیری که به ناگاه از خواب مرگ به در آمده باشد ، چوب دستی اش را به سوی لرد سیاه ، آن نابکار سرزمین سیاهان نشانه رفت.جنگ خیر و شر به جایگاه حساسی رسیده بود.هری ، تک دلاور به ناگاه دردی اژدها افکن بر پیشانی خویش احساس کرد.گویی آهن گداخته را بر روی سرش قرارداده اند.هری از ته دل فریادی کشید و ...

نمی دونم چرا وقتی جملاتی که رئیس سایت جادوگران ، جناب هری پاتر نوشته بودند رو می خوندم ، ناراحت شدم.البته تمام ما ایرانیان به اینکه تحقیر بشیم عادت کردیم.به اینکه علایقمون جفنگیات نام بگیره و سلایقمون بشه خزئبلات.مگه نه اینکه تو خیابون ها جلوی پسران و دختران این مرز و بوم گرفته می شه از طرف کسانی که خودشون رو نماینده تام الاختیار خداوند روی کره زمین می دونند حالا هم مدیر کل سایت جادوگران که احتمالا از طرف خدای دو عالم به این سمت گماشته شده به این نتیجه رسیده که علایق ما سکسه پس همه ما باید کاسه و کوزمون رو جمع کنیم و بریم از سایت بیرون چون حرف های ما بدون اینکه خودمون بفهمیم این معنی رو می ده و ما یه مشت منحرف بیشتر نیستیم . ولی چیزی که الآن می خوام بپرسم اینه که چه چیزی به یه انسان عادی مثل من و شما این قدرت رو می ده که این طور به اطرافیانش اهانت کنه؟تحصیلاتش؟پول باباش؟هیکلش؟
نه ، من معتقدم مشکل این جور آدم ها شناخت کمیه که از محیط اطرافشون دارند و اینکه فکر می کنند همیشه اوضاع اون طوری خواهد موند که اون ها دوست دارند. دوباره اون جملاتی که مربوط به ادامه سیاست های فعلی سایت در هر صورتی ( حتی اگه تعداد بازدید کننده ها صفر بشه ) رو بخونید .
شاید من زیادی تند رفتم اما دلیلش تند رفتن طرف مقابله منه.من سعی می کنم دلایل این برخورد رو به طور مستقیم از هری پاتر ( که فکر کنم اسم واقعیش علی باشه) پرس و جو کنم.فقط امیدوارم که اینقدر اعتماد به نفس داشته باشه که این پست رو پاک نکنه و بیادمستقیم جواب من و بقیه رو بده نه اینکه خیلی ساده هم پست من رو پاک کنه هم شناسم رو ببنده.
به امید روزی که هر کسی پاسخ گوی حرف و عملش باشه

با سلام
من یه پیشنهاد دارم:
به تازگی گوگل امکاناتی قرار داده برای ایجاد موتور های جست و جوی اختصاصی که با شرایتی که مدیرانش تعیین می کنند نتایج رو نشون می ده.مثلا فقط به زبان خاصی یا فقط از سایت های خاصی.
فکر کنم با بیش از هزاران سایت و وبلاگ فارسی هری پاتری در اینترنت جای یک موتور جست و جوی اختصاصی هری پاتر خالی باشه.در صورتی که مدیران سایت با این کار موافقت کنند شاید بتوان کمک بزرگی به هری پاتریست های ایرانی کرد.
با تشکر

اسم : علیرضا
جنسیت : مذکر
سن : 20
شهر محل تولد : اصفهان
محل زندگی: اصفهان
شغل : دانشجو
تحصیلات : دانشجوی کارشناسی
فعالیت های جنبی : خیلی کارا
نحوه آشنایی با هری پاتر و میزان علاقه: اولین بار فیلمش رو از طریق صدا و سیمای جمهوری اسلامی دیدم
علاقه های شخصی خودتون : کتاب ، اینترنت، روزنامه،
کتاب هایی که مطالعه کردید : هری پاتر،چنین گفن زرتشت،زن از دیدگاه اسلام،افسانه های مصر باستان،یه تیکه هایی از انجیل رو هم خوندم.