هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۱۵:۰۲ شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۶
#1
کآلین جان! صحنه را دوباره از اول دیدم... چشم برآدر! این هم نسخه سآنسور شده:
- - - - - - - - - - - - - - - -

نام: ; کمال تعجب
لقب آسلامي: حآج آقا خطی
اثر انگشت شصت پاي چپ: _______(خط)
در اينجا چيزي ننويسيد: باشه.

1-آسلام چيست؟
الف)آفتابه است
ب)مريلين است
ج) به تو چه؟
د) زبان من از توصيف آسلام عاجز است
ه) اطلاعات مسئله ناقص است *

2- آفتابه پس از انجام کار من بايد در کدامين سمت باشد؟
آلف)چپ
ب)راست
ج)هر طرف که آفتابه باشد من طرفي کارم را ميکنم که گرفتن آفتابه با دست حلال باشد
د)آه سوال اساسي اين است من در کدام سمت آفتابه بايد قرار بگيرم.
ه) هر سه مورد *

3-جاسم بهتر است يا کور ممد؟
آلف)جاسم
ب)کور ممد
ج)گراپ
د)نميد
ه) داور *

4)اگر ريش مريلين بريزد وظيفه ما چيست؟
الف)آن را جمع کنيم
ب)آن را تبرک کنيم
ج)آن را به ريش خود بچسبانيم
د)آن را آتش بزنيم تا مريلين ظاهر گردد
ه) مرسی خوبم!*

5)ديويد سيمن چند جاسم است؟
الف)30 تا
ب)29 تا
ج)31 تا
د)هر چه آسلام بگويد
ه) گزینه ب و ه صحیح است *

6)بز بهتر است يا گوسفند؟
آلف)خر
ب)الاغ
ج)گزينه آلف و ب
د)هيچ کدام
ه) هر کدام درصد پشم هایشان بیشتر باشد*

7)آينده آسلام را چگونه مي بينيد؟
آلف)روشن
ب)خاموش
ج)پرژکتور
د)لامپ 100
ه) نور بالا *

8)چند بار تا به حال به قزوين رفته ايد؟
آلف) 1 بار
ب) نميدانم شمارش از دستم در رفته
ج) هرگز
د) من در منکرات کنار مريلين خانه دارم!
ه) ما شهرضا را به ولایت ترجیح می دهیم *اي برادر ما را نيز از اين مکان خوش آيد با يکي از دوستان به اين مکان مسافرتي داشتيم که پياده شد آدرسي بپرسد و هشت مرد غيور دورش را گرفتند که آدرس بدهند!

9)آفتابه بهتر است يا شلنگ؟
آلف)آفتابه صورتي
ب)آفتابه قرمز
ج)آفتابه گلبهي
د)آفتابه مريلين
ه) مهم نیت است!!*

10)مرلين کجاست؟
آلف)در حمام
ب)در دابليو سي
ج)هر جا که ريشش باشد
د)هر جا که مريلين باشد ريشش هم هست!
ه) پشت بازو(عکسش خالکوبی شده)*
تاييدئ برادر باشد که آسلاميوسي معتقد گردي اميد است که اين مقام را چنان حفظ نمايي که ارزش شهر رضا را


ویرایش شده توسط کالین کریوی در تاریخ ۱۳۸۶/۲/۳۰ ۲:۴۷:۳۲

گوشت ذن... استخوان ذن؟


Re: رویارویی با ناظران دیاگون
پیام زده شده در: ۱۸:۰۸ جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۶
#2
نقل قول:
مجوز داده نمیشه
چون که تاپیکی به اسم پیام امروز وجود داره که دقیقا همینکار توش انجام میشه و اتفاقا در همین انجمن نیز هست.
شما میتونید در اون تاپیک چیزهایی رو که میخواید چه طنز چه جدی بنویسید به صورت خبر


گفتم که این مجله‌س. و توش قرار نیست که خبر زده بشه. داستان‌های کوتاه مثل "من همسر دوم بودم" و این جور چیزها توش زده میشه... اصلاً شباهتی هم به روزنامه نداره، من از لحاظ ظاهر گفتم.



اگه داستان های کوتاه تک پستی مینویسین مجوز میدم
اما اگه ازش استقبال نشه تاپیک رو قفل میکنم.
در ضمن توی موضوعات داستان نباید هیچ توهینی به هیچ یک از اعضا باشه

مجوز داده شد.


ویرایش شده توسط ریموس لوپین در تاریخ ۱۳۸۶/۲/۲۸ ۱۸:۵۴:۴۰

گوشت ذن... استخوان ذن؟


Re: رویارویی با ناظران دیاگون
پیام زده شده در: ۱۶:۰۳ جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۶
#3
سلام می‌رسونم به ناظرای عزیز اینجا!
قرض از مزاحمت این بود که میخواستم ببینم مجله "طفره زن" رو میتونم اینجا بزنم؟
این تاپیک که فکر میکنم از لحاظ ظاهر شبیه به پیام امروز باشه اینجوریه که توش مشابه مطالب مجلات مختلف رو نظیر "من همسر دوم بودم"، "پیام های عاشقانه"، "او مرا تنها گذاشت" و این‌جور چیزها به صورت طنز هری پاتری پست مشه. فکر میکنم تاپیک جالبی بشه. ممنون میشم اگه جوازشو بدین.
نکته مهم: این تاپیک همش طنز و شباهتی هم به مجلات دیگه‌ی توی سایت نداره.
پ.ن: در مورد اسمش اگر مشکلی هست میتونیم "روزهای جادوگری" یا یه همچین چیزایی روش بگذاریم.
پ.ن: نمیدونستم این درخواستو توی فروم مطالب اشتراکی باید مطرح کنم یا اینجا... مرسی میشم اگه راهنمایی کنین.
ارادتمند. آقای خطی!


مجوز داده نمیشه
چون که تاپیکی به اسم پیام امروز وجود داره که دقیقا همینکار توش انجام میشه و اتفاقا در همین انجمن نیز هست.
شما میتونید در اون تاپیک چیزهایی رو که میخواید چه طنز چه جدی بنویسید به صورت خبر


ویرایش شده توسط ریموس لوپین در تاریخ ۱۳۸۶/۲/۲۸ ۱۷:۵۲:۴۲
ویرایش شده توسط ریموس لوپین در تاریخ ۱۳۸۶/۲/۲۸ ۱۸:۵۱:۵۴
ویرایش شده توسط ریموس لوپین در تاریخ ۱۳۸۶/۲/۲۸ ۱۸:۵۴:۴۲

گوشت ذن... استخوان ذن؟


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۱۴:۵۷ جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۶
#4
نام: ; کمال تعجب
لقب آسلامي: حآج آقا خطی
اثر انگشت شصت پاي چپ: _______(خط)
در اينجا چيزي ننويسيد: باشه.

1-آسلام چيست؟
الف)آفتابه است
ب)مريلين است
ج) به تو چه؟
د) زبان من از توصيف آسلام عاجز است
ه) اطلاعات مسئله ناقص است *

2- آفتابه پس از انجام کار من بايد در کدامين سمت باشد؟
آلف)چپ
ب)راست
ج)هر طرف که آفتابه باشد من طرفي کارم را ميکنم که گرفتن آفتابه با دست حلال باشد
د)آه سوال اساسي اين است من در کدام سمت آفتابه بايد قرار بگيرم.
ه) هر سه مورد *

3-جاسم بهتر است يا کور ممد؟
آلف)جاسم
ب)کور ممد
ج)گراپ
د)نميد
ه) داور *

4)اگر ريش مريلين بريزد وظيفه ما چيست؟
الف)آن را جمع کنيم
ب)آن را تبرک کنيم
ج)آن را به ريش خود بچسبانيم
د)آن را آتش بزنيم تا مريلين ظاهر گردد
ه) مرسی خوبم!*

5)ديويد سيمن چند جاسم است؟
الف)30 تا
ب)29 تا
ج)31 تا
د)هر چه آسلام بگويد
ه) گزینه ب و ه صحیح است *

6)بز بهتر است يا گوسفند؟
آلف)خر
ب)الاغ
ج)گزينه آلف و ب
د)هيچ کدام
ه) هر کدام درصد پشم هایشان بیشتر باشد*

7)آينده آسلام را چگونه مي بينيد؟
آلف)روشن
ب)خاموش
ج)پرژکتور
د)لامپ 100
ه) نور بالا *

8)چند بار تا به حال به قزوين رفته ايد؟
آلف) 1 بار
ب) نميدانم شمارش از دستم در رفته
ج) هرگز
د) من در منکرات کنار مريلين خانه دارم!
ه) ما شهرضا را به ولایت ترجیح می دهیم *اي برادر ما را نيز از اين مکان خوش آيد با يکي از دوستان به اين مکان مسافرتي داشتيم که پياده شد آدرسي بپرسد و هشت مرد غيور دورش را گرفتند که آدرس بدهند!

9)آفتابه بهتر است يا شلنگ؟
آلف)آفتابه صورتي
ب)آفتابه قرمز
ج)آفتابه گلبهي
د)آفتابه مريلين
ه) ***=واژه اي بي ناموسي!!*

10)مرلين کجاست؟
آلف)در حمام
ب)در دابليو سي
ج)هر جا که ريشش باشد
د)هر جا که مريلين باشد ريشش هم هست!
ه) ******=مکاني براي کاري بوقي!! *
همانا اي برادر جواب سوال 9 و 10 ات را که آسلامي و آخلاقي نبود و بر خلاف قوانين الجادوگران بود ستاره نمودم همي گر خواهي فرمي دگر پر کن که همانا 9 و10 را جور ديگر جواب دهي و تاييد شوي


ویرایش شده توسط آرگوس فيلچ در تاریخ ۱۳۸۶/۲/۲۸ ۱۵:۴۲:۳۰
ویرایش شده توسط کالین کریوی در تاریخ ۱۳۸۶/۲/۲۹ ۳:۲۰:۱۸

گوشت ذن... استخوان ذن؟


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۲۰:۵۲ شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۶
#5
یا او*
کالین جان، صحنه را دیدم. از این که دل یک ملت را شاد کردی از تو سپاسگزارم... و من المرلین توفیق!

نکته تربیتی: آقا عجب حرکت ضربتی آسلاماتیکی بود! مارو یاد پاتک نمادین نیروهای نوشابه ای در عملیات فتح الشیکم 14 (به نیت n تا مدیر سایت) انداخت... مرلین پشت و پناهت!

پ.ن: آقا حالا فعلاً یه ماموریتی چیزی به ما بده تا موقع امتحانا که دیگه وقت زیاده انجامشون بدیم... فعلاً خفن درگیر طلاق دادن زنمم.(این دو سه روز منظورمه)... خلاصه که یه ماموریتی چیزی به ما بده که تا چند روز دیگه بشینیم روش کار کنیم.
تصدقت... همزاد!!
_______________________
*: مرلین


گوشت ذن... استخوان ذن؟


Re: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۱۴:۴۷ یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۵
#6
امتیازی رو که در درس مراقبت از حیوونات جادویی گرفتم رو اشتباهاً به گریفندور اضافه کرده معلم مربوطه!... در نتیجه من گروهم روانکلاو است... پس لطفاً 27 امتیازم رو به روانکلاو اضافه کنید.
مرصی!


ویرایش شده توسط آرگوس فيلچ در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۲۰ ۱۴:۵۳:۵۶

گوشت ذن... استخوان ذن؟


Re: دادگاه شماره 10
پیام زده شده در: ۱۳:۲۳ شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۸۵
#7
جلسه رسیدگی به پرونده عضو تازه وارد – فیلچ
قاضی: یک مدیر
====================

نام و نام خانوادگی؟
کمال تعجب
تاریخ تولد؟
9 ماه پس از تولید
شماره شناسنامه؟
روند
شما وقتی با جادوگران آشنا شدی چیکار میکردی؟
تخمین میزدم
مدرک هم داری؟
مدرک نداریم ، میخوای گوجه نذارم
پولایی که تولد سایت از بچه ها گرفتین رو چیکار کردی؟
تو همون بانک یه حساب وا کردم ریختم توش
اهل کجایی؟
اهل کاشانم ، *** هایم عسلی ، لبریز از عشق و صفا
آخرین بار کجا مخفی شدی؟
تو درایو C
چجوری؟
رایت کلیک کردم رو خودم ، Properties و بعدش Hidden
با کیا همدستی؟
آره
آره چیه، میگم با کیا همدستی؟
آره، با کیا همدستم
کجا باهاش آشنا شدی؟
دم فندق فدقات، تو یکی از کنفرانس های مسنجری
چی شد بهم زدین؟
حاجت داشتیم، یهو هر دومون دی سی شدیم
چرا افتادی تو این خط؟
جیبم سوراخ بود ، منم کوچیک بودم ، افتادم
چرا برنگشتی پیدا کنی خودتو؟
برگشتم نبود، نگرد نیست... فکر کنم حذف شناسه شدم
ادب از که آموختی؟
از خودآموز
باباتو بیشتر دوست داری یا ننتو؟
نا مادریمو
تو دستت با ققی تو یه کاسس؟
ما فقط آبمون تو یه جوب میره
شبا قبل خواب جوراباتو میشوری؟
قبلش میخوابم.
رابطت با زن گیلدی در چه حده؟
رابطه جبری در حوزه استحفاظی
پارسال چقد عیدی گرفتی؟
من تازه امسال اومدم!
دقیقا از چه روزی؟
دقیقا از همون روز که رسید ققی پاش به تهران
چرا زودتر عضو نشدی؟
من فقط راننده بود جناب سروان...!
باید زود تر عضو میشدی... ما این چیزا حالیمون نیست!
تو رو به پشم مرلین رحم کن...
اعتراض وارد نیست! شما به علت تازه وارد بودن چهار روز بلاک خواهی شد!... ختم جلسه رسیدگی به پرونده را اعلام میکنم!


گوشت ذن... استخوان ذن؟


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۲۱:۵۲ جمعه ۱۸ اسفند ۱۳۸۵
#8
1- يک جانور در ردهی پنج اکس بنويسيد و خصوصياتش را شرح دهيد.
تصویر کوچک شده


حیوان مورد مثال واقع شده در این راستا شیپولی گوگولی ملقب به "شیگول" یا همان اژدهای کومودوی خودمان نام دارد.
این موجود مهربان و بی آزار نه تنها در نواحی غربی آذربایجان شرقی یافت نمیشود ، بلکم بیشتر .

شیگول از خانواده ی خزندگان و خوارگایان میباشد و شوخی هم حالیش نمیشود چون یک ساعت پیش همکلاسی شهرستانی مارا بخاطر قایم کردن توله شیگول پشت شمشادها ، خورد و معذرت خواهی هم نکرد.
غذای اصلی شیگول پشم است. حتی فیل هم از یک متری او رد شود پشم هایش بریزد، چه برسد به خودم.
غذای فرعی این حیوان همه چیز جز پشم است، مثل معلم ما .

تصویر کوچک شده

میگویند این اژدها آتش هم از دهانش میداده و حتی پرندگان هم تخم نمیکردند نزدیکش بیایند و خداوند بخاطر جلوگیری از مقطوع النسل شدن پرندگان ، Option آتش را از روی شیگول Disable میکند و بجایش یک نیش ذوالفقار طوری عنایت میکند که همچین فرقی هم نمیکند.

یک شیگول بطور متوسط 13 سال عمر میکند که در این مدت 4 فیلم بردار ، 78 توله شیگول ، 3 گوزن و 127 تا جغد میخورد و کلی حیوونه دیگه. کم مانده بیاید این را نیز بخورد! میگویند اسید معده اش میتواند لایه اوزون را هم سوراخ کند، بسکه قوی است.

توله شیگول بجای پستانک از میرمالک (نوعی مارمولک) تغذیه میکند و علاوه بر آن به دسته ی پلاستیکی و نرم مسواک Oral-B هم علاقمند است مثل خود من.

نوع ماده این حیوان ، همانند انسانها ، از جنس نر خیلی خطرناک تر است و خوراکش نیش و کنایه زدن و زیرابی رفتن و شهوترانی است و در 13 سال حداقل 30 تا زوج عوض میکند . 30 تا خیلی است! باید ببینید شیگول نر چجوری میکند تا حرفم را باور کنید! معذلک از جماعت ماده هر چی بگویی بر میاید!

2- یک مقاله در مورد حیوانات گروه اول ملال اور ها بزنید.
این موجود بی مصرف و غیر قابل معاشرتی، سالی 2 بار جفت گیری یا بهتر بگویم زور گیری میکند و همه ی حیوانات جنگل را امتحان میکند تا بالاخره جفتش را بیابد؛ کماکه یکی از دبیران مارا نیز قبل از خوردن تست کرد.

تصویر کوچک شده

حاصل انطباق او با جفت بیگناهش ، 4 عدد توله ملالی گوگولی میباشد که 3 تا از آنها را بخاطر کنترل جمعیت و جلوگیری از مقطوع النسل شدن بقیه جانداران تناول میکند ،دمش گرم.

3- چگونه میتوان یک پنج پا را رام کرد.

در کتب آمده که حضرت نوح بن مرلین(ص) پنج پا را پیچوند و سوار کشتی نکرد و پنج پا خودش با آژانس اومد، آخر این حیوان خدا پیغمبر سرش نمیشود ، یک جورایی ترمیناتور است آنچنانکه گویند هرکول وقتی با پنج پا آشنا شد، از شدت خوف به حالت رجا درامد و دیگر *** *** نکرد! خلاصه هنگامی که پنج پا خود را به نوح بن مرلین رسانید، کاملاً رام گرایید و کسی هم دلیلش را نفهمید. متخصصان علم درایه معتقدند که حضرت(نوح بن مرلین) وی را با طلسمی خفن که هنوز که هنوزه احدی آن را کشف و ضبط ننماییده جادو بکرده که از معلم مربوطه خواهشمندیم اگر اطلاعی در این ضمینه دارند به ما هم بگوییند.


گوشت ذن... استخوان ذن؟


Re: دفتر ثبت نام
پیام زده شده در: ۱۵:۵۰ پنجشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۵
#9
نام: آرگوس[ـفند]
نام خانوادگی: فیلچ
گروه: راونکلاو
دروس مورد علاقه: طلسمات، وردهای جادویی، شکنجه های جادویی، کشتن بچه ها، تاریخ جادوگری.


گوشت ذن... استخوان ذن؟


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۸:۱۷ چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۵
#10
آموزش خانواده! (قسمت اول)

دیلی لی لی لی... دیلی لی لی لی...
- با سلام خدمت آقای دکتر و مجری خوب برنامه! میخواستم بدونم آقای دکتر به نظر شما بد ترين فحشي كه ميشه به يه ساحره داد چيه؟

دکتر: خب راستیش سوال خیلی سختی و نیست و جز چند نکته‌ی کنکوری چیز خاص دیگه ای نداره... مثلا میتونید بگید كه چقدر چاق شدي و اينها واقعا ضربه روحي بزرگيه...
اما به نظر من اگه ميخوايد يه ساحره رو له كنيد بهترين كار اينه كه از قوي ترين نقطه ضعفشون استفاده كنيد. اين نقطه ضعف همانا حسودي شديد در بين اين موجودات ميباشد. آقا اينا اصلا خودشون منكرند و يا اصلا حواسشون نيست. اما در 90 درصد اوقات سعي ميكنند از همديگه غيبت كنند و يا زير آب همديگه رو بزنند. نسبت به پسرا حسودي نميكنند ها. حسودي فقط بين خودشونه. خودشون هم نميدونند كه بعضي از كارهاشون صرفا از روي حسوديه. البته اين حسودي شديد با يه جور احساس رو كم كني همراهه. اما اگه ميخوايد به بهترين نحو از اين قضيه سؤ استفاده كنيد تستي ترين راه اينه كه جلوي اونا به شدت از ساحره هاي ديگه تعريف كنيد. مثلا: ديروز فلاني رو ديدم چقدر ناز شده بود، ديروز كه فلاني رو ديدم عجب تيپي زده بود. اصلا از اولش هم من از سليقش خوشم ميومد يا مثلا بگيد: ديدي فلاني عجب دماغ خوش فرمي داره و در همين حين يه نگاه تحقير كننده به دماغ ساحره هه بندازيد به اين مفهوم كه: اين دماغتو از تو جوب پيدا كردي؟ يا بگيد فلاني رو ديدي چقدر لاغر و خوش هيكل شده؟ شنيدم رژيمش رو خيلي سخت ميگيره و بعد از اتمام حرفتون دوباره يه نيگا به هيكل ساحره هه بندازيد و در همين زمان بگيد: بووووووواق. يا مثلا اگه طرفتون ابروهاش پيوسته بهش بگيد: من ساحره هايي رو كه دو تا ابرو دارند رو خيلي دوست دارم اما حيف كه بعضيا فقط يه دونه ابرو دارند كه اتفاقا خيلي هم اساسيه، به نظر من كيفيت رو فداي كميت كردند.


گوشت ذن... استخوان ذن؟






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.