هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




Re: دامبلدور مار زبانه؟
پیام زده شده در: ۰:۱۳ دوشنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۶
#1
ببين دوست عزيز،نمي دونم چرا نتونستي به هم ربطشون بدي.اول گفتم كه معلوم نيست چه طوري اسليترين چنين ميراثي براي نواده اش گذاشته و مسئله ي ارثي بودن زبون زبون اشتباهه.ولي منطق ما براي ادامه ي داستان،منطق نويسنده اس حتي اگه اشتباه باشه.پس ما ارثي بودن زبان رو قبول كرديم و تنها راه كسب اين توانايي رو ارث دانستيم به جز هري كه استثنا بود.من هنوز هم نمي دونم كجاي مطالب بالا گنگ بودن.4-5 بار خوندمش ولي مشكل خاصي توش نديدم.
به هر حال
موفق باشيد
احسان


و اينك احسان.آن كه حقيقت را محو كرد.


Re: دامبلدور مار زبانه؟
پیام زده شده در: ۱۲:۲۲ یکشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۶
#2
من هم چنان با طريقه ي مارزبان شدن سالازار اسليترين مشكل دارم.اين يه باگه تو داستان.(در كنار باقي سوتي ها)و توضيح منطقي اي براش وجود نداره.اگه اكتسابيه،هر كس ديگه اي هم مي تونسته كسبش كنه و اگه ذاتيه،از كجا و چرا؟چه دليلي داره يه نوزاد مارزبون به دنيا بياد در حالي كه پيش از اين كسي اين طور نبوده و بعد از اون تنها تو نسل خودش چنين خصوصيتي باقي باشه؟
استدلال پرسي هم كه خيلي عجيبه.چه طور تونستي كاملن منتفيش كني؟بايد يه اصل غلط كه رولينگ براش توضيحي قرار نداده رو بپذيريم،اون وقت مي تونيم اين واقعه رو قبول كنيم.بنا به علم ژنتيك،يك خصوصيت ممكنه در طي نسلها مخفي بمونه و در چند نسل جلوتر خودش رو نشون بده.اگه انقدر اين خصوصيت محدود و كميابه،حتمن موروثي بوده.
ولي تاثيري كه طلسم دارك لرد تو وجود هري گذاشت،باعث انتقال بعضي قدرتهاش از جمله مارزبانيش بود.چرا از اين استثنا به عنوان يه مثال قابل استناد استفاده مي كنيد؟
در ضمن لطفن خون اصيل رو با نواده ي اسليترين بودن يكي ندونيد.ديدم چند نفر اين اشتباه رو داشتن.
با احترام
احسان


و اينك احسان.آن كه حقيقت را محو كرد.


Re: دامبلدور مار زبانه؟
پیام زده شده در: ۱۲:۴۰ چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۶
#3
اصلن خود سالازار چه جوري مارزبان شده كه به فرزندانش چنين توانايي به ارث برسه؟ياد كه نگرفته چون بايد به ارث برسه.اولين كسي كه مار زبان شد او بوده يا يكي از اجدادش؟چرا فقط اونها مارزبون شدن؟توضيحي وجود داره؟
با احترام
احسان


و اينك احسان.آن كه حقيقت را محو كرد.


Re: دامبلدور مار زبانه؟
پیام زده شده در: ۹:۱۲ چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۶
#4
من به شخصه فكر نمي كنم دامبلي مارزبون بوده باشه ولي همين طور كه يكي از دوستان گفت،مارزبوني ممكنه از يه جادوگر به اون منتقل شده باشه.جادوگر سياه گرينوالد!؟مثل هري ديگه.
ببخشيد ولي هيچ كدوم از دلايلتون براي عدم مارزبوني دامبلدور من رو قانع نكرد.نمي شه ازشون نتيجه ي قطعي گرفت.
با احترام
احسان


و اينك احسان.آن كه حقيقت را محو كرد.


Re: بالاخره ایده ی هری پاتر از کی گرفته شده ؟
پیام زده شده در: ۱۱:۰۹ جمعه ۱۸ خرداد ۱۳۸۶
#5
رفيق دالاهوف عزيز،تاكين به شخصه اذعان داشته بود كه من كتابي ننوشتم كه بفروش باشه و وقتي با سيل عظيم طرفداران و خوانندگان مواجه شد عصباني بود.چون كتابي كه نوشته بود به هيچ وجه توسط مخاطبي كه بخواد سرسري از يه كتاب بگذره درك نمي شه.پرفسور تمام عمرش رو روي خلق آردا گذاشت و تا امروز هيچ خللي تو كارش ديده نشده(همه ي كتايهاي قبليش رو چندين و چند بار ويرايش كرد تا هيچ گافي تو كتابها نداده باشه.).پرفسور عظيم ترين دنياي خيالي رو ساخت كه تا به حال به دست بشر ساخته شده و عجيب تر اين كه حتي يك اشتباه كوچك هم در اين كتابهاي در هم تنيده ديده نمي شه.
در مورد فيلمها هم كه مقايسه نكنيم بهتره.فيلمي كه منسوب به لوتره با تمام كاستي هاش تونست جوايز اسكار رو درو كنه و هر بار با هري پاتر رقابت داشت گوي سبقت رو ازش برد و در صدر پرفروش ترين ها قرار گرفت.
آينده رو هم مي شه از روي شواهد و مخصوصا قراين پيش بيني كرد.اميدوارم كه هري پاتر هم در گذر زمان پاينده باشه.
من چند وقته از كتابهاي فانتزي خسته شدم(چون اين آخرها زياد خوندم)ولي هرگز از لوتر خسته نمي شم چون لوتر وراي مرزبنديهاي سبك شناسيه.
يادم باشه اين هنر آخر رولينگ رو هم به يكي ديگه از انگشتهاش ضميمه كنم.واقعن اين بانو هنرمنده.
رفيق اش ويندر گرامي،باور كنيد خيلي از كساني كه سنگ لوتر رو به سينه مي زنن حتي يك بار هم كتابها رو نخوندن و حتي اسم سيلماريليون،تاريخ سرزمين ميانه و نوشته هاي ناتمام رو هم نشنيدن و فقط از روي تعصب به فيلمه كه از كتاب هم حمايت مي كنن و خوشبختانه بعد از گذشت چند سال از اكران فيلمها،تب اين جور طرفدارها هم كم شده و كم كم نخاله ها از دور لوتر جدا مي شن.من برام مهم نيست لوتر چقدر طرفدار داره.خوشحال مي شم كه مي بينم اكثر طرفدارهاش رو افرادي تشكيل دادن كه كتاب رو فهميدن و مي تونن احساساتشون در باره ي كتاب رو در راه درستي با هم به اشتراك بذارن.
من نديدم كسي رو كه قبل از لوتر مطالعه نداشته باشه و اولين كتابي كه خونده لوتر باشه ولي اكثر طرفدارهاي هري پاتر يا با اين كتاب شروع كردن،يا حتي بدتر.كتابي جز هري پاتر نخوندن.لوتر خوندن پيش زمينه ي علمي مي خواد ولي عزيزان بي مطالعه ي ايراني تحمل خوندن كتاب ندارن.حالا لوتر باشه يا هر چيز ديگه اي.
راستي،اش ويندر جان از چي مي ترسي؟قرار نيست اينجا كسي رو به خاطر نظرش بذارن بيخ ديوار كه.
از ناظر گرامي عذر مي خوام كه بحث رو كاملا منحرف كردم. اگه مي خوايد پستهاي اخير رو تو فروم جديدي (يا اگه از قبل وجود داره)قرار بديد تا ما هم بحثمونو اونجا ادامه بديم.فقط يه پيام خصوصي براي من بفرستيد كه كجا گذاشتيدش.اگر هم نه،گمون كنم اين رشته سر دراز دارد.
مي دونم دوستان لوتر دوست الان از دستم ناراحتن كه چرا دوباره يه بحث ديگه راه انداختم ولي شايسته نديدم پست رفيق دالاهوف بي پاسخ بمونه.
با احترام
احسان


ویرایش شده توسط احسان در تاریخ ۱۳۸۶/۳/۱۸ ۱۱:۱۶:۵۶

و اينك احسان.آن كه حقيقت را محو كرد.


Re: بالاخره ایده ی هری پاتر از کی گرفته شده ؟
پیام زده شده در: ۰:۳۴ جمعه ۱۸ خرداد ۱۳۸۶
#6
رفيق ويكتور كرام عزيز،هرميون گرنجر مي گه الهام گرفته.نگفت كپي كرده.نگفت كس ديگه براش نوشته كه اون جور مي گي خودش نوشته.الهام گرفتن از يك اثر خيلي با دزدين اثر يا كپي كاري فرق داره.من در سال گذشته تو هفت جاي مختلف اين بحث رو كردم و انقدر تكرارش كردم كه ديگه داره حالم به هم مي خوره.
آنتونين دالاهوف گفته:
"اگر این کتابائی که نام بردید مثل ارباب حلقه ها شباهتی به کتابای رولینگ داشت حد اقل یک دهم کتابای رولینگ فروش/ طرفدار/و این همه حواشی و سایتهای اینترنتی وغیره و.. داشت."

دالاهوف جان پياده شو با هم بريم.
من نمي خوام اينجا بيام بگم هري پاتر بهتره يا لوتر ولي متوجه نمي شم اين آمار كشكيت رو از كجا آوردي!من به شخصه اول با هري پاتر آشنا شدم و اون هم مال دوره ي راهنمايي بود.نثر كودكانه ي اون كه البته حالا دليلش رو تو ترجمه ي اسلاميه مي بينم منو جذب خودش كرد.ولي الان يك دهم اشتياقي كه براي خوندن كتاب پنج داشتم رو براي كتاب هفت ندارم.دو جلد اخير هري پاتر اون چيزي رو كه مي خواستم بهم نداده.ولي لوتر.آشناييم با لوتر به دوره ي سوم دبيرستانم بر مي گرده.لوتر كتابيه كه خيلي منو جذب خودش كرد و هر خبري كه مربوط بهش باشه رو با ولع مي بلعم.با شنيدن چاپ كتاب فرزندان هورين كه يك داستان كامل ديگه از تاكين به قلم پسرشه،چنان شور و هيجاني بهم دست داد كه خونوادم فكر كردن ديوونه شدم.لوتر طرفدارهاي خاص داره و اون به خاطر نثر سنگينشه (كه تو سيلماريليون به اوج مي رسه).و البته داستانها و توصيفات زيباي پرفسور تاكين.بعضيها توصيفات كتاب رو خسته كننده مي دونن ولي وقتي غرق تو دنياي آردا بشي،تازه متوجه مي شي كه چقدر احتياج به اين توصيفات بوده تا بهتر بتوني اين دنياي زيبا رو ببيني.تاكين دنيايي ساخت كامل.و به معني واقعي كلمه منحصر به فرد.و اين رو هم در نظر بگيريد كه داستان تاكين نوشته شده بود و بعد معروف شد و كيفيت كار توش به همين دليل بالا رفته.تاكين تمام عمرش رو براي ساختن دنياي آردا صرف كرد و عمر يك انسان كافي نبود.رولينگ خوشبخت تر بود كه بتونه كتابهاي قبليش رو اصلاح كنه چون كار يه كم گنده شده و بستن تهش واقعا براش مشكله.
كتابهاي تاكين عامه پسند نيستن.گرچه طرفدارهاي بسيار بسيار زيادي داره.ولي اكثرشون طرفدار لوترن و اكثرا فقط فيلمشو ديدن.وقتي ازشون درخواست مقايسه مي كني فيلمها رو با هم مقايسه مي كنن.فيلم ارباب حلقه ها با تمام موفقيتهايي كه كسب كرد،باز هم نتونست به نحو احسن رضايت طرفداران اين كتاب رو برآورده كنه به طوري كه بعضي از اين طرفداران دو آتشه به خون پتر جكسن تشنه اند.
و در آخر:كتابهاي تاكين نيم قرنه كه توسط نسلهاي مختلف خونده مي شن و طرفدارهاي خودشو دارن.در آينده شايد همديگه رو نبينيم ولي ياد اين پستم بيفت و وضعيت فروش هري پاتر رو تو نسلهاي بعدي هم ببين.ما نسلي بوديم كه با هري رشد كرديم،نميدونم فرزندان ما هم هري پاتر مي خونن يا داستان جديدتري جايگزين اون مي شه.زمان مشخص مي كنه.
من شرط مي بندم هشتاد درصد كسايي كه تو اين سايت پست من رو مي بينن منصرف خوندنش مي شن چون يه كم طولاني شده.ولي خيلي از سايتهاي ديگه اي كه توشون عضوم پستهاي بسيار بلندترم رو هم خوندن و نظر هم دادن.
با احترام
احسان


و اينك احسان.آن كه حقيقت را محو كرد.


Re: اگه یهو یه لولوخرخره جلوت ظاهر بشه ،چه شکلی میشه؟
پیام زده شده در: ۱۸:۲۱ چهارشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۸۶
#7
1.جي.كي.رولينگ:كسي به كتابهاش محل نذاره.يا حساب بانكيش صفر شده باشه.
2.دامبلدور:برگشتن دلوروس آمبريج به هاگوارتز
3.سريوس:كريچر داره بوسش مي كنه.
4.ولدمورت:دزدهاي جنازه استخونهاي باباش رو دزديدن و قبر خاليه
5.پرفسور مك گونگال:گريفندور تو كوئيديچ با اختلاف از اسلايترين مي بازه.
6.آرگوس فيلچ:خانم نوريس با يه گربه ي ديگه ازدواج كرده و بهش محل سگ هم نميذاره.
7.دلاروس آمبريج:فرد از آمبريج تقاضاي ازدواج مي كنه.
8.مادام پامفري:همه ي تختهاي بيمارستان پر از دانش آموزاييه كه بايد معجون استخون ساز بخورن و همه هم داد و بي داد مي كنن.
9.اسنيپ:دوباره تو جمع شديدا دوستانه ي جيمز،سريوس،ريموس و پيتره.
10.الستور مودي:بطري كتابيش گم شده.
11.هاگريد:سر جدا شده ي باك بيك رو بقل گرفته و داره گريه مي كنه.
12.خاله پتونيا:تو آشپزخونه اش يه برقك انداختن.يا همسايه هاي بقليشون ديوارشون رو بالا بردن و اون نمي تونه خونشونو ديد بزنه.
13.دادلي دورسلي:تمام يخچال پر از غذاي خرگوش شده.زنداني شده و نميذارن برنامه هاي محبوبش رو ببينه.
14.ورنون دورسلي:جلسه ي بعدي محفل ققنوس قراره تو خونه ي اون برگزار بشه.
15.دراكو مالفوي:همه ي درسهاش يه استاد داره.مودي چشم باباقوري.
16.وينكي،جن خانگي:آقاي كراچ براي هديه ي كريسمس بهش لباس كادو مي ده.
17.پادماپتيل:رون براي مجلس رقص بهش پيشنهاد مي ده.
به جاي خودم يه شخصيت از لوتر رو مي گم كه 3-4 ماهه دارم نقششو تو آكادمي فانتزي بازي مي كنم.
گالم:بيلبو بگينز حلقه رو قاپ مي زنه و فرار مي كنه.يا هيچ غذايي براي خوردن به جز لمباس الفي نداره.
موفق باشيد.
احسان


و اينك احسان.آن كه حقيقت را محو كرد.






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.