هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: قلم پر تندنویس
پیام زده شده در: ۱۸:۳۵ دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۸۹
#1
قبول نیست من نبودم!
من سوالم مونده !

قبول نیست .. هنوز 5 شنبه نشده .. قبول نیست


ویرایش شده توسط فلورين فورتيسكو در تاریخ ۱۳۸۹/۱۰/۱۳ ۱۸:۳۷:۳۶

تصویر کوچک شده

[b][size=medium][


Re: كلاس گياهشناسي
پیام زده شده در: ۲۲:۵۴ جمعه ۳ دی ۱۳۸۹
#2
1- روحش شاد بچه خوبی بود ..
2-

صبح اول وقت بود تازه آفتاب بالا آمده بود و همه جا رو کم کم روشن می کرد
مرد نسبتا چاقی در جنگل به طرف انتهای نا معلومش پیش می رفت قافل از مرد سیاه پوست قد بلندی که در تعقیب او بود و چشمان متضاد رنگ پوستش به چوبدستی آن مرد چاق که از جیب پشت شلوار مشنگی اش بیرون بود ، زل زده بود
آن مرد چاق فلورین بود .. کسی که در دهکده های دور افتاده به دنبال دستور عمل های مختلف بستنی بود
در یک صدم ثانیه مرد سیاه پوست به طرف فلورین حمله ور شد و چوبدستی فلورین رو برداشت و پا به فرار گذاشت
فلورین چند لحظه مات موند و با نهایت سرعت که چاقی اش اجازه می داد به سمت مرد سیاه می دوید
یک دفعه مرد سیاه انگار که به درختی خورده باشه ایستاد و برگشت و با چشمان سفیدش خیره به چشمان فلورین نگاه می کرد

فلورین از ترسش سرجایش خشک شد .. مرد سیاه دوباره پا به فرار گذاشت و فلورین از خشکی موقتی اش بیرون آمد و به دنبال شیئی بود برای حمله به مرد سیاه
یک دفعه سنگ بزرگی نظرش رو جلب کرد.. سریع برش داشت و نعره زنان در حالی که سنگ رو بالای سرش نگه داشته بود به سمت مرد سیاه که برای بار دوم ایستاده بود حمله ور شد
فلورین نعره می زد و بر سرعتش می افزود
هر لحظه نزدیک تر میشد
ده متر
پنج متر
یک متر

ناگهان مرد سیاه ناپدید شد
فلورین با نهایت سرعت که می دوید محکم به درخت روبه رویش خورد و با سر و صورت خونی بر زمین افتاد


تصویر کوچک شده

[b][size=medium][


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۲۰:۱۴ پنجشنبه ۲ دی ۱۳۸۹
#3
1.چرا برقک رو توی خونه نگه نمی دارن؟(5 نمره)

2.در هر بار زاد و ولد این موجود حداقل و حداکثر چند فرزند به دنیا می آورد؟(10 نمره)

3.در مورد جدا کردن برقک از سر کینگزلی یک رول طنز بنویسید!(15 نمره)



1-
برقک موجود آرامی است اما نمیشه در خانه نگه داشت چون برقک علاقه ی شدیدی به احسام براق دارد و به همین دلیل ممکن است اسباب و لوازم منزل را ویران کند

2- شش الی هشت نوزاد در هر زایمان

3- .... کینگزلی با نهایت سرعت از کلاس بیرون پرید .. بچه های هافل با نگرانی به کینگزلی نگاه می کردند که نعره زنان دور میشد
بعد از تمام شدن حرف های تهدید آمیز .. نه نه ببخشید درس های استاد ، بچه های هافل با سرعت نور به دنبال صدای کینگزلی رفتند که تا آن سر قلعه میرفت . در آخر او را در دستشویی پسر ها پیدا کردند که سعی داشت برقک رو با پاهاش از سر براقش جدا کند
پسرها با دهان باز به کینگزلی نگاه می کردند .. و همه در یک فکر بودند که کینگزلی با موهای سیاه چه زیبا خواهد شد

کینگزلی یک ثانیه آرام به چهره ی بهت زده ی پسر ها و چشم های دختر ها از لای در نگاه کرد و با شتاب به سمت دیوار رفت ..
که این بار با زدن سرش به دیوار سعی می کرد برقک رو جدا کند ..

صدای تق و آخ های بلندی بلند شد که پسرها رو از موهای ریخته ی کینگزلی بیرون آورد ..

یک دفعه فلورین به همراه نیکولاس به سمت کینگزلی حمله ور شدند ... نیکلاس از یک طرف برقک رو می کشید که با دندان سر براق کینگزلی رو چسبیده بود و فلورین هم از طرف دیگه پاهای کینگزلی رو می کشید ... که مثل اسب رم کرده بود و به این طرف و آن طرف لگد می پراند

در یک چشم به هم زدن صدای جــــــــــــــر بلند شد و همراه با آن صدای نعره ی کینگزلی ...
پوست سر کینگزلی در دهان برقک تاب می خورد و سر کینگزلی براقی اش را از دست داده بود ...


تصویر کوچک شده

[b][size=medium][


Re: قلم پر تندنویس
پیام زده شده در: ۲۱:۵۶ دوشنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۹
#4
به به اسکور جــــــــــــــون

آخ من از اول عاشق این قسمت بودم .. البته همیشه می خوندم جرات نداشتم سوال بپرسم ! اما الان که اسکــــــور جووووووون اومده دیگه ....

سوالات من از شخص شخصیس اسکورپیوس مالفوی

1- چرا اين شخصيتو انتخاب كردي؟

2- چرا اومدی تو هافلپاف؟

3- از کدوم قسمت کتاب های هری پاتر بدت میاد؟

4- نظرت درباره ی استخر چیه؟

5- بهترین و بدترین خصوصیت اخلاقیت؟

6- یک وجب روغن به نظرت چقدر برای بدن ضرر داره؟

7- چند تا دوست داری؟ چندتاش دخترن چندتا پسر؟

8- به نظر خودت اگه تو آینه نفاق انگیز نگاه می کردی چی می دیدی؟

9- دوست داری چه کاره بشی؟

10- اگه یه روز از خواب بیدار شی و بببینی یک مرد 500 ساله هستی و همه این مدت زندگیت یه خواب بود چیکار می کنی؟


ویرایش شده توسط فلورين فورتيسكو در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۲۹ ۲۱:۵۸:۱۸

تصویر کوچک شده

[b][size=medium][


Re: ماجراهای مرموز مدرسه هاگوارتز
پیام زده شده در: ۲۳:۲۶ شنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۹
#5
هرمیون با تعجب به اسنیپ ، استاد سختگیر معجون سازی زل زده بود که آب دهانش از یک طرف صورتش جاری بود و خر خر شدیدی می کرد
شروع کرد به جیغ جیغ کردن .. کشیدن صندلی ها ... شکستن شیشه ها ..
اما هیچ چیز اسنیپ رو بیدار نمی کرد..
هرمیون با حالت شق و رق از کلاس بیرون اومد و به فکر مک گوناگل افتاد.. با سرعت نور به سمت کلاس تغییر شکل رفت .. اما هیچ کس آنجا نبود.. حتی موجودات داخل قفس هم در خواب سنگینی بودند

هرمیون شروع کرد به فکر کردن ... به فکرش رسید بلکه دیشب جن های خانگی هاگوارتز چیزی در غذاشون ریخته بودند
با سرعت به سمت آشپزخانه رفت و بعد از قلقلک دادن گلابی روی دیوار وارد آشپزخانه شد و دید کل جن ها یک وری افتاده اند و همه خرناس می کشتند یا در خواب حرف می زنند

با حالتی تفکر آمیز به سمت خوابگاه می رفت تا چاره ای بیندیشه که ناگهان دید کل تابلو ها هم در خواب به سر می برند!!!

با سرعت به سمت بانوی چاق رفت و هرکار کرد حتی با طلسم قسمتی از تابلو رو سوراخ کرد اما فایده ای نداشت که نداشت! بانوی چاق در خواب بود

به فکرش رسید که سری به کتابخانه بزند بلکه در کتاب های تاریخی چیزی از باشد که در گذشته اتفاق مشابه ای افتاده
با زیر و رو کردن چند کتاب کپک زده خیلی قدیمی به مطلب جالبی رسید که می گفت ...


تصویر کوچک شده

[b][size=medium][


Re: **ثبت نام الف.دال**
پیام زده شده در: ۲۳:۱۱ شنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۹
#6
به چه دليلي خواهان ثبت نام براي عضويت در الف دال مي باشيد؟
برای از بین بردن رنگ سیاهی ..

قول میدهيد كه به طور كامل به ارتش وفادار بوده و در همه حال پشتيبان ارتش باشيد؟
تا آخرین نفس.. زنده باد دامبلدور

اگر يكي از نزديکان یا دوستانتان، به شما خيانت كند با او چه رفتاري خواهيد داشت؟
به جنگی فاحعه آمیز و نابودی خیانت کاران

در صورت مشاهده ي يكي از افراد جوخه ي بازرسي چه واكنشي نشان خواهيد داد؟
چوبدستی رو می کشم و تا آخرین نفس باهاش می جنگم .. فقط برای نابودی اش

نظر خود را به صورت خلاصه در مورد واژه هاي زير بنويسيد:

-الف دال:
من رو یاد دامبلدور و همین طور اسم خودم می ندازه
کلا حرف نداره

-كله ي كچل:
نگو که دلم خونه! دوست ندارم

-محفل ققنوس:
به یاد آتش و گرمایش می افتم

-زیر شلواری مرلین:
هر شب باهاش می خوابم.. کجای کاری!

چه طلسمی را به سمت کله کچل یک انسان بدون دماغ میفرستید؟
طلسم سبز شدن چمن

به نظر شما چرا ریش آلبوس دامبلدور (مد ظله العالی) دراز است؟
می خواد سن زیادش رو نشون بده... تازه فکر کن بدون ریش چه ریختی میشه.. واااااای.. همون بهتر که ریش داره!


تصویر کوچک شده

[b][size=medium][


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۲:۰۹ جمعه ۲۶ آذر ۱۳۸۹
#7
سلام مجدد
من فلورین فورتیسکو بودم از گروه هافلپاف حدود 5 سال پیش
اگه بشه می خوام دوباره با همون شناسه ام برگردم .. امکانش هست یا نه؟

ممنون


نام : فلورين فورتيسكو
شغل: بستنی فروشی
سن : زیاااااد حدود 70- 80
محل زندگی:لندن
جنس: مذکر
تحصیلات : تمام کرده
رنگ چشم: خاکستری
گروه : هافلپاف
مو : سیاه
ظاهر کلی : قد کوتاه-تپل مپل - صورت گرد و تپلی
نام مستعار: ندارم
کوییدیچ : دروازه بان هافلپاف
چوب جادو : از درخت کاج با موی دم تک شاخ
دسته جارو : نیمبوس 2001
علاقه ها: علاقه ی خاصی به معجون سازی
توانمندیها : استعداد جالبی در معجون سازی و بستنی فروشی.. همین طور اطلاعات زیادی از تاریخ جادوگری دارم

من علاقه ی زیادی به بستنی دارم. با هر طعمی که بخواین!!!

تایید شد!


ویرایش شده توسط فلورين فورتيسكو در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۲۶ ۱۶:۳۹:۴۵
ویرایش شده توسط فلورين فورتيسكو در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۲۶ ۱۶:۴۲:۰۲
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۲۷ ۱۰:۳۷:۲۹

تصویر کوچک شده

[b][size=medium][


Re: خوش قیافه ترین بازیگر در فیلم های هری پاتر
پیام زده شده در: ۲۲:۳۳ پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۹
#8
دراکو مالفوی
خیلی خوش می پوشه.. خوشم میاد


تصویر کوچک شده

[b][size=medium][


Re: دوست داري جاي كدوم يكي از بازيگر هاي هري پاتر باشي؟
پیام زده شده در: ۲۲:۳۲ پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۹
#9
من دوست داشتم جای مالفوی یا اسنیپ باشم
به جای دیوانه ساز بودن هم حال میده هاااا


تصویر کوچک شده

[b][size=medium][


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۲۱:۳۹ پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۹
#10
آزکابان - دریا - خون - کارآگاه - فرار - دیوانه ساز - سرما - مرگخوار - شب - مبارزه


در آزکابان شب سردی بود .. بادی که از دریا می آمد ، سرمایش تا مغز استخوان ها راه میافت
مرگخواری در گوشه ای کز کرده بود و به سختی با افکار بدی که دیوانه سازها در او ایجاد می کردند ، مبارزه می کرد.. به امید تنهای دلیل زنده ماندش.. فرار از زندان و کشتن کارآگاهی که او را به آنجا کشانده بود و ریختن خونی که این زندگی را برای او ساخته بود ...
چه انتقام شیرینی خواهد بود
...

تایید شد!


ویرایش شده توسط Dr@co Malfoy در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۲۵ ۲۲:۲۹:۱۰
ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۹/۹/۲۶ ۱۱:۰۸:۴۱

تصویر کوچک شده

[b][size=medium][






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.