به نام حق
منافعکاری از گروه مستند سازی روح جنمار
به یاد نیک بی سر ، ادوارد جک و اش ویندر
نویسنده و کارگردان:لرد سیاه
بازیگران:پروفسور کوییرل ، البوس دامبلدور ، لودو بگمن ، هوریس اسلاگهورن و مانداگاس فلچر
___________________
یه روزی روزگاری ||| چشمامونو بسته بودیم ||| رول میزدیم با خنده |||بودیم خوشحالو یه دنده ||| اما حالا گذشته ، اون روزای ندیده ||| چشمای ما باز شده ، حقایقو میبینه....
صفحه سیاهه و پس زمینه این تصویر صدای خر و پف های بلندیه که شنیده میشه .کم کم جمله ای روی صفحه ظاهر میشه و نوید اغاز فیلم رو به بیننده میده:
جادوگران برای همه به یک اندازهبا محو شدن این جمله کم کم سیاهی هم از بین میره و دوربین اتاق کوچیک و شلوغی رو نشون میده که چند سانتیمتر خاک دیواراشو پوشونده ، روی تخت زهوار در رفته ای که گوشه سمت چپ اتاق قرار داره مرد چاقی با سیبیلهای پر پشت خوابیده و بلند خر و پف میکنه ، میزی جلوی تخت قرار داره که روش پر از روزنامه و کاغذ های تیکه تیکست ، یک استکان که تا نصفه توش چایی ریخته شده هم روی میز مستقر شده .
مرد تکونی به خودش میده و طی این عمل دستش به استکان روی میز میخوره ، استکان با صدای خفه ای روی انبوه کاغذها میفته و محتویات درونش روزنامه ها رو در آغوش میگیره ، دوربین رد چایی ریخته شده رو میگیره تا به روزنامه ی پاره پوره ای میرسه ، روی روزنامه زوم میکنه تا بیننده بتونه قسمتی که مورد نظر کارگردان بوده رو بخونه:
جادوگران برای همه به یک اندازه به قلم گراپِ غول
*
GRAWP@GHOLBIABONI.RJM من نمیدونم این روزا ملت چشون شده ، ما این همه برای شعار فوق زحمت کشیدیم بعد حالا که مدیر محترم مدرسه ی علوم و فنون جادوگری هاگوارتز تحت تاثیر فعالیتهای ما قرار گرفتن و به شیوه ی تقسیم حلوا ، جامهای هاگوارتز رو بین چهار گروه تقسیم کردن میاند و گله میکنند؟!
ایشون نشستن ساعتها تفکر کردن و به این نتایج کاملا منطقی رسیدن که هماهنگی های گروه گریفندور در برابر تفکر ایشون حکم بوق را داراست و چون ایشون فکر میکنن در حق اعضای ریون کلاو که عده ایشون برای این مسابقات ارزش قایل نشده و شرکت نکردن ظلم شده و پستهای اونها قشنگ تر بوده باید قهرمانی تقسیم بشه ، نظر ما هم همینه , یعنی نظر من هم به شخصه همینه ،همونطور که در برنامه های کودک هزاران بار به ما گفته اند که همه برنده اند ، به این میگویند فرهنگ سازی صحیح از همان ابتدای کودکی.
و یا پیرامون قهرمانی مشترک هافلپاف و اسلیترین که چقدر کار قشنگی بود و من را به شدت تحت تاثیر قرار داد ، این قهرمانی مشترک نشان داد که قوانین مدرسه هاگوارتز به گفته ی مدیر محترمه چقدر دقیق و محکم طراحی شده و از راه هوا نیامده اند و حتی نمیشود کوچترین ایرادی با انها گرفت.
من همینجا از مدیر محترم مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز ، پروفسور کوییرل عزیز ، تشکر ......بر خلاف میل کارگردان قسمتهای دیگر این مقاله تحت پوشش چایی های ریخته شده قرار گرفته بود و امکان خواندن به حد صفر رسیده بود.
دوربین از حالت زوم خارج شده و دوباره فضای دور تا دور اتاق و مرد خوابیده رو نشون میده و از پنجره ای که در انتهای اتاق قرار داشته خارج میشه و مثل یه پرنده سبک بال به پرواز در اسمان مشغول میشه.
تصویر سیاه میشه و جمله زیر اغاز قسمت دوم فیلم رو اعلام میکنه:
قوانین محکم و مستحکمدوربین یه ساختمان اداره بسیار بزرگ رو نشون میده که معلومه دیواراش تازه رنگ شده و حسابی بهش رسیدگی میشه در ضمن در گوشه سمت چپ تصویرم تابلویی وجود داره که عنوان "
فدراسیون کوئیدیچ " روی اون حک شده .دوربین بیننده رو از لابه لای نرده ها و نفرینهای محافظ ساختمن عبور میده و بعد از قفل در اصلی وارد بَنا میشه و به صورت سردرگم و سریع عناوین اتاقهای درون راهرو رو از نظر میگذرونه تا جلوی یکیش متوقف میشه :
دفتر روسای محترم فدراسیون کوئیدیچلای در بازه و دوربین با استقاده از موقعیت پیش اومده از شکاف عبور میکنه و وارد اتاق میشه.
دو نفر ، یکی طرف راست میز و یکی طرف چپ ، در اتاق وجود دارن .فردی که ریش سفید و انبوهی داره و شهرت البوس دامبلدور را با خودش حمل میکنه مشغول مکالمه با تلفونه:
_شما امر بفرمایین قربان.....اختیار دارین این اداره اصلا متعلق به شماست....چرا ناراحت؟!یعنی من کار خطایی کردم.....با کدوم یک از قوانین ما مشکل دارید؟!....مسئله ای نیست که بخواید خودتونو باهاش ناراحت کنید ما در اسرع وقت این قانونا رو عوض میکنیم......تیمای دیگه چیزی نمیگن همه چیز دست ماست شما نگران نباشید...قربان شما...محتاجیم به تعریف شما از ما پیش مدیران ... خوش باشید .. خدانگهدار.
و در حالی که لبخند زشتی به لب داشت گوشی رو زمین گذاشت:لودو زود اون پرونده قوانینو بده من یه چند تاشو باید عوض کنم.
لودو در حالی که پرونده مشکی کوچیکی رو در دستش گرفته بود به طرف البوس رفت:اما سر این قوانین با همه کاپیتانها توافق شده فکر نکنم کار درستی باشه که بخوایم عوضشون کنیم.
البوس در حالی که از این حرف هیچ خوشش نیومده بود با خشم پرونده رو از دست لودو گرفت:یه کم سیاست داشته باش پسر برای اینکه اینجا موفق باشی باید سیاست داشته باشی.
-:اما این درست نیست البوس جان یا اقل با بقیه کاپینها هماهنگ کن این قوانینی که میخوای تغییر بدی خیلی تاثیر گذارنا...
البوس با خونسردی نزدیک ترین صندلی نزدیک به خودشو نشون داد و لودو رو دعوت کرد روی اون بشینه:ببین لودو جون یه چیزی بهت میگم برای همیشه اویزه گوشت کن برای اینکه توی این سایت موفق باشی باید طرف افراد با نفوذو بگیری یه بزرگی گفته:
به خاطر منافع چند نفر||||قوانینو ما ها میکنیم عوضخلاصه مطلب اگه نتونی با این شعار کنار بیای جات اینجا نیست بهتره بری استعفا تو بدی.
صفحه سیاه میشه و با اشکار شدن مجدد تصویر صحنه عوض شده .
دوربین روی پلاکارتی زوم کرده که روش نوشته شده "
اتاق مدیریت " از لای شکاف زیر در وارد میشه و پروفسور کوییرل رو نشون میده که پشت یه میز نشسته و به شدت مشغول کاره ، دوربین روی خرت و پرتای میز زوم میکنه تا به یه نوشته میرسه:
استعفا نامهبا سلام و احترام ؛
اینجانب لودو بگمن ، استعفای خود را از ریاست فدراسیون کوئیدیچ به خاطر مسائل و مشکلات شخصی و فردی اعلام میدارم.
موفق باشیددر همین حالت صفحه سیاه میشه و نوشته دیگه ای روی صفحه نقش میبنده:
سیریوس بلکسانسور شد. **
بعد از اتمام این قسمت صفحه سیاه میشه و کلمه پایان روش نقش میبنده.
__________________
توضیحات:
* RJM=
ROH
JEN
MAR
**این قسمت از فیلم قبل از افشا سازی هوریس اسلاگورن در نحوه برخورد نوشته شده بود و پس از اطلاع یافتن از این موضوع این قسمت با نظر کارگردان حذف گردید همینجا اعلام میکنم سیریوس جون بیا بغلم.
__________________
در ضمن من دوست دارم آخر فیلم بگم تو اسکار شرکت کنه حرفیه؟!