هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: صحنه محبوب کتاب 7 که میخواین توی فیلم ببینین؟
پیام زده شده در: ۰:۱۳ پنجشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۶
#1
من اول دوست دارم ایستگاه کینگزکراسو ببینم.
ولی صحنه های جنگ هاگوارتزم باید جالب باشه و همینطور وقتی که هری آهوی اسنیپ و میبینه و شمشیرو پیدا میکنه!!
البته همش به کارگردان ربط داره می تونه مثل فیلم 1 خوب بسازه می تونه هم مثل فیلم 4 با نهایت تلاشش بزنه تو ذوق همه و نصف کتاب و اصلا بی خیالش شه


بعضی ها زندگی میکنند چون مجبورند.
بعضی ها �


Re: كلوپ جادوگران
پیام زده شده در: ۲۳:۲۲ یکشنبه ۲۳ دی ۱۳۸۶
#2
موضوع جدي:
حدودا 17/18سال پيش بود که طبق معمول مشغول قدم زدن در کوچه ي دياگون بودم و به دنبال نشانه اي از مرگخواران ميگشتم که در آن موقع در اوج قدرت خود بودند.همسرم از پسر تازه به دنيا آمده مان مراقبت ميکرد و من به جاي او به ماموريت آمده بودم.
سرماي آنروز باور نکردني بود و من بيشتر هواسم به سرماي هوا بود.در همين موقع به نزديکي گرينکوتز رسيده بودم که ناگهان چيزي نظرم را جلب کرد،کپه اي خون آلود ، من به آن نزديک نشدم و بر طبق قولي که به همسرم داده بودم او را خبر کردم.پس ازچندي وي در کنارم حاضر شد و با هم به طرف آن چيز مشکوک رفتيم.
وقتي که نزديک تر رفتيم کپه ي خون آلود غيب شد ولي در جاي آن هنوز قطرات خون ديده ميشد.همسرم خم شد که وضعيت آن مکان مشکوک را بررسي کند که ناگهان پيکرهايي بلند و نقاب پوش
در اطرافمان ظاهر شدند در وسطشان چهره اي مار مانند بامردمک هاي خوني ايستاده بود .اسمشونبر پس از ديدن من و همسرم رو به فنرير گري بک کرد و گفت:لانگ باتم؟
فنرير که دست و پايش را گم کرده بود گفت:قربان طبق اطلاعاتي که جاسوس ما داده فقط دو نوزاد در اون موقع به دنياآمدن .يکيشون پسر لانگ باتمه!!!
اسمشونبر:و اون يکي؟
فنرير:پسر پاتر قربان.
اسمشونبر:اينها رو بکشينشون نه به خودشون نيازه نه به پسرشون!!ورمتيل به نظرم وقتشه که وفاداريه خودتو نشون بدي.!
همين لحظه لرزش عجيبي در اسنيپ ديدم که فکر کنم فقط من متوجه آن شده بودم.ناگهان بلاتريکس لسترنج نقابش را کنار زد و گفت:قربان اگه اجازه بدين اينا چندين نفر از نفرات ما رو لو دادن و دستگير کردن فکر کنم ساده مردن براشون لطف بزرگيه.لطفا اينارو بسپرين به من!
با موافقت اسمشونبر درد شديدي تمام وجودمان را فرا گرفت و اين تنها خاطره اي است که از آن زمان به ياد دارم يعني اولين و آخرين ملاقاتم با اسمشونبر!
لطفا نقد شود!!


ویرایش شده توسط آلیس لانگ باتم در تاریخ ۱۳۸۶/۱۰/۲۳ ۲۳:۵۷:۴۵

بعضی ها زندگی میکنند چون مجبورند.
بعضی ها �


Re: تاثیرگذارترین قسمت کتاب...
پیام زده شده در: ۰:۵۱ چهارشنبه ۱۹ دی ۱۳۸۶
#3
خب هری پاتر کتابیه که یکی از دلایل موفقیتش اینکه احساسات خوانندشو خیلی خوب نرم میکنه.ولی من واقعا از قسمت هایی که توش مرگ داشت یه جوری میشدم مخصوصا وقتی که سیریوس مرد واقعا فکر کردم رولینگ چاخان گفته!!مرگ دمبلدورم من تا آخر کتاب 7باورش نکردم.ما کتاب 7 تو مدرسمون دسته جمعی می خوندیم.وقتی که فرد مرد یا لحظه ی مرگ بقیه رو میگفت دخترا همه انگار زده بودیشون وقتیم که قسمت جنگ هاگوارتز بود پسرا رو ولشون میکردی راستی راستی میجنگیدن!!نمی دونم شما رولینگ و در حالت خوندن کتاب دیدین یا نه؟ولی وقتی با تورش اومده بود شهر ما بهش گفتن دوست داری کدوم قسمت کتابو بخونی گفت ایستگاه کینگزکراس و چون خیلی از پیام های کتاب 7 تو اون فصله!!!


بعضی ها زندگی میکنند چون مجبورند.
بعضی ها �


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۰:۱۲ چهارشنبه ۱۹ دی ۱۳۸۶
#4
دوربين از کنار لوکيشن وارد ميشود و مجري را نشان ميدهد که تا خرخره لباس پوشيده وقنديل هايي که از کلاه و بيني و ديگر نقاط لباس هايش آويزان است نشانگر اين است که تازه به استوديو رسيده.وي که از شدت سرما دماغش به رنگ گوجه فرنگي درآمده است رو به دوربين ميگويد:
با سلام به بينندگان عزيزوعذرخواهي به علت تاخير در اجراي برنامه آن!!!!البته تاخير ما موجه است!چون به علت سرماويخبندان وبارش برف وحشيانه اصلا فکر سفر با جارو را هم نميشه کرد و شبکه ي پرواز هم به علت بارش برف دچار اشکال شده و ظاهرا شعله ها درست کار نکرده اند که گزارشات زيادي مبني بر اينکه
مسافران به جاي مقاصده خود به مکانهاي ناشناخته وارد شده وبستگان آنها در پي آنها ميگردند!!اسامي اين عزيزان در آخر برنامه ذکر خواهد شد.وزارت نيز به دنبال اين وضع فجيح درخواست کرده جادوگران عزيز به روش هاي ماگلي اکتفا کنند و از روش هاي خودمان استفاده نکنند!!
هم اکنون گزارشاتي از بخش معجون سازي سنت مانگو به دست ما رسيده که نشانگر بروز اختلالاتي بر اثر سرما در معجون ها است براي مثال معجون روياننده ي استخوان بجاي ترميم استخوان هاي شکسته سبب رويش استخوان هاي اضافي از نواحي جمجمه و دنبالچه و ....گرديده است و ديگري معجون مهرگياه است که به جاي درآوردن بيماران از حالت خشکي سبب بادکردن و بالارفتن افراد مي شود به طوري که اکثربيماران بخش آسيب هاي جادويي با تناب به تخت هايشان بسته شده و در هوا شناور هستند.
اين گوشه ي کوچکي از مصائب ناشي از سرماي وحشتناک اين چند روزه است و اگر بخواهيم موارد ديگر را بگوييم بي شک در اين شبکه توسط وزارت تخته خواهد شد.
به ادامه ي خبرها ميرسيم وتوجه شما را به خبر فوري که اول برنامه به دست ما رسيده بود و پس از آن نيز گم شد جلب وميکنم:
عابري که معلوم نيست در اين موقع شب چرا در کوچه ي ناکترون قدم ميزده به علت يخبندان ليز خورده و با فرق سر با يکي از مغازه های مخوف اين کوچه(که همه آن را مي شناسيم)برخورد کرده و اجسام نفرين شده به بيرون مغازه ريخته است و از آنجا که برف رساناي قوي نفرين مي باشد طلسم هاي شوم در حال پخش شدن است و از اهالي اطراف ناکترون و دياگون درخواست شده به هيچ وجه من الوجوه به هيچ چيز يخ زده دست نزنند و اقدامات امنيتي را رعايت کنند...(اميدوارم اون عابر کور بوده باشه چون در غير اين صورت 10/15 سال ازکابان رو شاخشه).
در همين لحظه چکه اي بر سر مجري ميريزد و مجري که اين ريختي ميشودو ميگويد:بينندگان عزيز همين جور که ميبينيد برف سبب شکستن سقف ما نيز شده و..و..و..و..
هي تام ما هم در منطقه ي دياگون هستيم !!هي اينجا چه خبره؟؟؟بينندگان عزيز تمام همکارانم گم شدندو اوه نه لطفا نگيد که.که.که...
همانطور که مجري گفت ناگهان تمامي تمامي عوامل پشت صحنه ناپديد ميشوند و سپس چکه ي ديگري از سقف ميچکد و مجري تبديل به آخوندک مي شود وناگهان صفحه ي تلويزيون برفکي ميگردد!!


بعضی ها زندگی میکنند چون مجبورند.
بعضی ها �


Re: اعضاي سایت خودشونو معرفی کنن
پیام زده شده در: ۲۳:۴۱ سه شنبه ۱۸ دی ۱۳۸۶
#5
سلام خب رسمه تازه واردا معرفی کنن خب منم میکنم!!
اسم:آذر
سن:15
محل تولد:تهران
محل زندگی(در صورت تمایل):از وسط استکبار جهانی!!(تو ایران به آمریکا همینو میگن نه)
شغل:مدیریت دوره ای کلاب کتابخونی مدرسه(درآمدش بد نیست)
علاقه مندی ها :اول خانوادم,دوم کتابام,سوم دوستام بعدشم ایران
کتاب های مورد علاقه:خب رمان های هری پاتر اوله بعدش کتابای گری هنسن و دن براون و سی اس لوییس و .........
نحوه ی آشنایی با سایت:من از اون جایی شاید در آینده بیام ایران و عاشق نویسندگی هم هستم نمی خواستم وقتی میام ایران خیلی پرت باشم به خاطر همینم یکی از دوستای نیمه ایرانیم که اونم جایزه ی نویسندگی داره بهم رول پلینگ اینجا رو معرفی کرد!!البته من انشای فارسیم خوب نیست !!اینجا می تونه تمرینیم از این طرف برام باشه!!!


بعضی ها زندگی میکنند چون مجبورند.
بعضی ها �


Re: قدرت هری پاتر!!
پیام زده شده در: ۱۶:۱۹ جمعه ۱۴ دی ۱۳۸۶
#6
من فکر نکنم دامبلدور معتقد بوده که این قدرت فقط مختص هریه چون به هری گفته بود دلیل تفاوتش با بقیه اینه که ولدمورت خودش اونو انتخاب کرده!!در ضمن قدرت مرگم کمتر از عشقه چون معمولا با مرگ افرادی که دوستشون داریم محبتشون از دلمون نمیره بلکه مواقعی که بهشون نیاز داریم به کمکمون میان(عین حرف دامبلدور) این قدرت هم از بچگی درون همه هست فقط از اون جایی که هری به خاطره وجود نداشتن مادرش در کنارش احساسات متفاوتی نسبت به اون داشته انقدر استثنایی باهاش برخورد شده!!!


بعضی ها زندگی میکنند چون مجبورند.
بعضی ها �


Re: معنی و مفهوم شعار هاگوارتز چیه ؟
پیام زده شده در: ۲۳:۵۶ پنجشنبه ۱۳ دی ۱۳۸۶
#7
به نظر من می خواسته قدرت و بزرگیه هگوارتز و از همون اول نشون بده هگوارتز مکان جادویی نیرومندیه که اگه باهاش خوب باشی (همون طور که دامبلدور یه جایی تو کتابه دوم گفت)در مواقع نیاز به دادت میرسه. اگرم پا رو دمش بزاری اون موقع حالتو میگیره!!


بعضی ها زندگی میکنند چون مجبورند.
بعضی ها �


Re: معنی و مفهوم شعار هاگوارتز چیه ؟
پیام زده شده در: ۲۳:۵۵ پنجشنبه ۱۳ دی ۱۳۸۶
#8
به نظر من می خواسته قدرت و بزرگیه هگوارتز و از همون اول نشون بده هگوارتز مکان جادویی نیرومندیه که اگه باهاش خوب باشی (همون طور که دامبلدور یه جایی تو کتابه دوم گفت)در مواقع نیاز به دادت میرسه. اگرم پا رو دمش بزاری اون موقع حالتو میگیره!!


بعضی ها زندگی میکنند چون مجبورند.
بعضی ها �


Re: شما كدوم قديس رو انتخاب مي كنيد؟چرا؟
پیام زده شده در: ۱۰:۴۷ پنجشنبه ۱۳ دی ۱۳۸۶
#9
ولی من شنل نامرئی و انتخاب میکنم!!درسته که همه ماجراجویی رو دوست دارن ولی از اون جایی که چیزی که قدرت داره همیشه دور و برش خون و خون ریزی هست من شنل و ترجیح میدم !!!آدم بیشتر به آرامش نیاز داره تا بکش بکش!!!!آدم با شنل کارای جالبی میتونه بکنه!!!!نامرئی بودن گاهی خیلی حال میده! !ولی بلید راست فعلا که همش واسه هریه !!


بعضی ها زندگی میکنند چون مجبورند.
بعضی ها �


Re: کدو بازیگر نقش ((دامبلدور)) بهتر بود؟
پیام زده شده در: ۱۰:۳۸ پنجشنبه ۱۳ دی ۱۳۸۶
#10
به نظر منم ریچارد هریس واقعا بهتر بازی می کرد.چهره اش هم اون آرامش و دانایی دامبلدور و قشنگ نشون میداد!!ولی گامبون بد بازی نمیکنه فقط نمی تونه حالتای دامبلدورو اون جور که باید نشون بده!!


ویرایش شده توسط آلیس لانگ باتم در تاریخ ۱۳۸۶/۱۰/۱۳ ۱۰:۴۲:۳۹

بعضی ها زندگی میکنند چون مجبورند.
بعضی ها �






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.