نام: اوريك عجیب و غریب
گروه: گریفندور
جنس مرد
سن:17
رنگ چشم:مشکی
مو : مشکی
چوب دستی:از جنس چوب درخت نار گیل،25 سانتی متر،انعطاف پذیر
علاقه ها : خدمت به هری پاتر
معرفی:اوريك عجیب و غریب در آشپز خانه ی هاگوارتز کار می کرد ومنتظر فرصتی بود تا هری پاتر را از نزدیک ببیند ولی فرصتی پیش نمی آمد تا این که جنگ با ولدمورت شروع شد و با در خواست کریچر دوستش به گروه انقلابیون جن ها که از هری دفاع می کردند پیوست.
تایید شد!
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۶/۱۰/۳۰ ۱۲:۲۹:۵۹
عینک – شیروانی- نقطه – چنگال- شمشیر- بازجویی- برملا- تعمیر- خشم - حمل
از شدت خشم نمی دانست که باید چه کار کند،از زیر عینک های هلالی اش به نقطه ای که مودی قلابی در آن قرار داشت نگاه کرد و دستور داد که از او دوباره بازجویی کنند تا همه چیز را بر ملا کند و اگر دوباره به حرف نیامد با شمشیر جادویی او را به قتل برسانند و جسدش را در زیر شیروانی رها کنید.
تایید شد!
ویرایش شده توسط payampotter در تاریخ ۱۳۸۶/۱۰/۲۹ ۱۶:۴۰:۴۶
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۶/۱۰/۳۰ ۱۰:۲۷:۵۸
پس از مدت ها ی زیادی که از فرار او از آزکابان می گذشت سرسیوس دوباره توانسته بود به کافه ی مادام رزمرتا بیاید.او به اصرار هری این کار را کرده بود چون می دانست که همه از او می ترسند و با دیدن او پا به فرار خواهند گذاشت و فقط یک نفر است که او را صمیمانه دوست دارد و او هم مادام رزمرتا بود.
زن خوبی بود ولی سیریوس او را دوست نداشت چون سنش زیاد بود و سرسیوس در فکر کس دیگری بود و او را دوست می داشت.
_هری:سیریوس این دفعه رو تو باید حساب کنی؟
_سیریوس:تو که می دونی اگه من برم دوباره سیریش می شه؟
_هری:اصلا طرف اون نگاه نکن،پولو بده و بیا.
_سیریوس:خیلی نامردی یکی طلبت.
با بی میلی به طرف مادام رزمزتا رفت.مادام رزمرتا سر از پا نمی شناخت آن قدر محو تماشای سریوس شده بود که شریت یکی از مشتریان را روی زمین ریخت.
تایید شد!
لطفا برای انتخاب گروه (در صورتیکه شخصیت انتخابی در کتاب گروه مشخصی نداره) به انجمن ایستگاه کینگزکراس، تاپیک راهنمای انتخاب گروه برو. موفق باشی
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۶/۱۰/۳۰ ۱۰:۴۷:۴۱