هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: گفتگو با ناظرين انجمن
پیام زده شده در: ۱۸:۳۸ پنجشنبه ۸ فروردین ۱۳۸۷
#1
سلام به تمامی ناظر ها

من همین الان اومدم تو سایت و دیدم که توی ایفای نقش درخواست من رد شده (لطفا رسیدگی شود)
من طبق پست 4398 در تاپیک شخصیت خودتون رو معرفی کنید از ناظر ها پرسیدم که اگه من بخوام شخصیتم رو عوض کنم باید چی کار کنم و در جواب من پرفسور کوییرل گفتن که تعداد پست های شما در ایفای نقش زیاده و فقط باید یک شناسه ی جدید بسازید و درخواست بدید و من هم همین کار رو کردم و شناسه ی جدیدی به نام ron weasly ساختم و درخواست دادم و می خواستم شناسه ی رون ویزلی که شناسه ی قدیمی خودم رو که قبلا از دست دادم رو بگیرم اما ناظر محترم نوشتن که باید دوباره بری تو تاپیک کارگاه داستان نویسی و بازی با کلمات پست بزنی . آخه .... این معنی داره !!
از ناظرای عزیز میخوام که اگه نیاز به دوباره پست زدن من هست اعلام کنن که من پست رو بزنم تا بتونم شخصیتم رو بگیرم و اگر میشه چون من درخواست دادم شخصیت رو به کسی ندن . ولی به نظر من گفته ی من درست بود حرف من رو ثابت می کنه .

اگه یکم تند و بی ادبانه نوشتم واقعا ببخشید دست خودم نیست چون من پس از مدت طولانی این شخصیت رو خالی دیدم وخواستم که شخصیت رو بگیرم و بعد دیدم که ناظر اون توضیح رو به من داده و جالب تر از اون اینه که درست یکی بعد از من هم درخواست گرفتن همون شخصیتی که من خواستم رو کرده .

لطفا پی گیری بشه !!!



Re: شروع مسابقه ی شماره ی دو معجون سازان قرن
پیام زده شده در: ۱۲:۴۹ چهارشنبه ۷ فروردین ۱۳۸۷
#2
مسابقات معجون سازان قرن (مسابقه ی شماره ی 2 )

مقدمه : : خب... همون طور که می دونین مسابقات شماره ی 1 معجون سازی تموم شد و گفته بودم که مسابقات شماره ی دو به زودی شروع میشه ، از امروز هم مسابقات شماره ی دو با مسئولیت من و نظارت ناظر گرامی بخش جادو و جادوگری در همین تاپیک انجام می گیره ، امید وارم معجون های خوبی بسازین . یادتون نره که حتما قوانین رو بخونین .
موفق باشین ، روبیوس هاگرید

موضوع مسابقه : مسابقه ی شماره ی 2 با موضوع آزاد برگزار میشه و شما هر معجونی رو که می سازین رو می تونین در مسابقه شرکت بدین

شیوه ی امتیاز دهی :
1- حد اکثر امتیاز هر معجون 30 امتیاز است .
2 – برای اعلام امتیاز پایانی ، جمع امتیازات هر فرد اعلام می شود .
3 - هر سازنده ی معجون باید معجون رو طبق موارد ذکر شده در قسمت (( مشخصات معجون )) در این تاپیک قرار بده و در صورت کامل نبودن موارد ذکر شده نمره ی آن بخش را دریافت نمی کند .

مشخصات معجون" برای قرار دادن در تاپیک :
هر پست باید شامل این قسمت ها باشد

1- نام سازنده ی معجون
2 – نام معجون
3 – رنگ معجون
4- حالت معجون
5 – بوی معجون
6 – طعم معجون
7 – توانایی اثر : ( این معجون می تواند بر چه موجودات یا اشیایی اثر بگزارد )
8– ویژگی های معجون ( در صورتی که معجون دارای ویژگی های خاصی بود این بخش نوشته شود مثل : از این معجون دود هایی خارج میشود – بر روی این معجون حباب هایی تشکیل می شود )
9– اثرات معجون : ( پس از استفاده معجون چه تغییراتی را انجام می دهد )
10 – وسایل مورد نیاز برای ساخت معجون
11 – شرح ساخت
12 : تاریخچه ی معجون

موارد کسر امتیاز : ( )
1 – هر فرد می تواند هر تعداد معجون که کشف کرد در این تاپیک قرار دهد ، اما پست ها ی فرد باید یکی در میان بشد .(5-)

2- هر فرد می تواند انتفادات و یا پیشنهادات خود را ذکر کند اما فقط به صورت پیام شخصی و در صورت اعلام در تاپیک کسر امتیاز به دنبال دارد .(

3- در هر قسمت از ساخت معجون در صورت رعایت نکرد موارد اخلاقی (10-)

4 – در صورت توهین به اعضای سایت ( از 2- تا 10- )

معجون هایی که امتیاز به آنها تعلق نمی گیرد :

1 – همه ی پست هایی که قسمت های 1 ، 3 و 4 بخش موارد کسر امتیاز ا رعایت نکرده اند .
2 – معجون های تکراری در تاپیک گذاشته اند.

3 – معجون هایی که ساخت کامل و درستشان در کتاب آورده شده .

4 – استفاده از معجون های دیگران در پست خود

جوایز :

1 - به نفر اول ، دوم و سوم آرم معجون ساز برتر مسابقات شماره ی 2 داده می شود .

پایان مسابقه :
1/2/1387


[size=medium][color=CC0000]اگر گروه های هاگوارتز به جز گریفیندور رو نشانه ی موس فرض کنیم و گریفیندور رو شکلک یاهو نتیجه می


Re: دفتر ناظران انجمن جادو و جادوگری
پیام زده شده در: ۱۱:۴۶ چهارشنبه ۷ فروردین ۱۳۸۷
#3
سلام

من میخواستم بگم چون ایگور عزیز یک طور هایی تاپیک مسابقه ی دو جانبه ی انجمن جادو و جادوگری رو ول کردند و توش مسابقه ای انجام نشد من میتونم اگه بشه توش مسابقه برگزار کنم ؟

با تشکر روبیوس هاگرید

چرا که نه؟نیکی و پرسش؟فقط امیدوارم کارت مثل تاپیک سازمان معجون سازان مشکلی نداشته باشه و بدون دخالت ناظر خوب پیش بره.
موفق باشی


ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۷ ۱۶:۰۶:۲۵

[size=medium][color=CC0000]اگر گروه های هاگوارتز به جز گریفیندور رو نشانه ی موس فرض کنیم و گریفیندور رو شکلک یاهو نتیجه می


Re: **همانند يك سفيد اصيل بنويسيد**
پیام زده شده در: ۱۳:۰۷ سه شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷
#4
در هوایی سرد و برفی که برف مانند دانه های پنبه از آسمان بر زمین می ریخت ( این جاش اصیل نبود ولی سفید بود ) هاگرید (من) و دامبلدور در جاده ای که در آن چیزی جز برف دیده نمی شد راه می رفتند .
هاگر : آلبوس جوون ، واقعا در حق ما پدری کردی " که با ما اومدی .
آلبوس : خواهش می کنم ، وظیفم بود

آلبوس و هاگر این قدر به مسیر خود در این جاده ی برفی ادامه دادند تا که به خانه ای ، نه... قصری ، نه... کاخی بسیار بزرگ رسیدیند .

آلبوس : o-: اینجاست ؟

هاگر : آره همین جاست .

شتـــــــــــــــــــترق !!!

البوس یک یک سیلی محکم می زنه تو گوش هاگر و میگه : آخه ، اینا به این خر پولی به تو دختر میدن ؟! اگه من بودم یه چیزی !..... نه تو آخه بابات میلیاردر بود یا که مامانت تیلیاردر .... ها !

هاگر : :cry 2:

- خب گریه نکن بیا بریم تو شاید ، قبول کردن ؟!

هاگر : :cry 2:

- خب ، حتما قبول می کنن ، از کجا می تونن پسری مثل تو پیدا کنن !

هاگر :

دم در خانه

تق.... تق....

- بفرمایین تو ....
( از این قسمت اصیل بودن نوشته در یافته میشه )

در خانه

هاگر و آلبوس کنار هم بر روی یک مبل نشسته اند و مادر عروس هم در کنار آنها نشسته است و در تفکر به سر می برد .

آلبوس : ببخشید ، پدر عروس تشریف نمیارن ؟

مادر عروس : ایشون ده سال پیش فوت کردن .

آلبوس : ... به... به....

مادر عروس : چی ؟

آلبوس : نه ، یعنی واقعا متاسفم . ببخشید عروس خانوم تشریف نمیارن ؟

مادر عروس : رفتن چایی بریزن ، الان میان "

آلبوس : به... به....به.... به..... اگه عروس رفتن چایی بریزن بگین شما چند سالتونه ؟

مادر عروس :

هاگرید که دیگه دید اوضاع خیلی به قول بچه ها گفتنی خیت هستش گفت : ببخشید امروز چند شنبس ؟

مادر عروس یک نگاهی به ساعتش کرد و گفت : امروز.... پنج شنبس .

آلبوس که دست بر دار نبود گفت : به....به....به....به .... منم میگم امروز پنج شنبس که هیچی ، فردا جمعس که محضز بستس ، پس فردا شنبس و محضر هم بازه !

هاگرید برای اینکه اوضاع رو یکم سر و سامون بده و زود تر کار رو تموم کنه گفت : ببخشید اگه میشه من میرم تو آشپز خونه با عروس خانوم حرف های اولیه رو میزنم .

مادر عروس : بفرما .

هاگرید بلند میشه و به سمت آشپز خونه را میفته .

آلبوس :

در آشپز خانه

- سلام علیکم ....

- سلام....

.........( چو صحبت ها خصوصیه بهتره نوشته نشه )
خلاصه ی مطلب : هاگرید مثل اینکه با عروس به توافق نمی رسه ، برای همین هاگرید با سر و وضعی این ریختی از آشپز خونه بیرون میاد

هاگرید یک نگاهی به اطراف می کنه و لی هیچ اثری از دامبلدور پیدا نمی کنه ولی صدایی توجه ی اون رو به خودش جلب می کنه .
صدا : حذف شد(ناظر)

این صدایی بود که از از یکی از اتاق های خانه می آمد . هاگرید یواش یواش به سمت آن اتاق رفت و در زد .
تق.... تق.....

آلبوس : کیــــــــــــــــه ؟

هاگر: منم " روبیوس .

آلبوس : وایستا ، اومدم ...

دامبلدور پس از لحظاتی از اتاق به همراه مادر عروس بیرون آمد و گفت : خب .... چی شد.... به توافق رسیدین ؟

هاگر سرش را پایین انداخت و گفت : نه "

آلبوس : اما من و جولیــــــــــــــــــــــا جوووون به توافق کامل رسیدیم "

نقد بشه لطفا ، حتما

7 از 10. نقد شد.


ویرایش شده توسط روبیوس هاگرید در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۶ ۱۳:۱۰:۱۰
ویرایش شده توسط سیریوس‌ بلک در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۶ ۱۴:۳۵:۱۸


Re: اگه ميتونستي از يه ورد استفاده كني اون چي بود؟
پیام زده شده در: ۱۳:۰۴ سه شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷
#5
هوووم...
بزارین یک کم فکر کنم ...؟

موبیلیاربوس .... نه

موبیلیکورپوس ...... نه ، حال نمیده !

اها .... یافتم !
اگه می تونستم از یک طلسم ، ورد یا جادو استفاده کنم از افسون جمع آوری استفاده می کردم ، چون واقعا ورد به درد بخوری هست و خیلی هم به درد می خوره( جمله بندی رو حال کردی ) ، مثلا روی مبل دراز کشیدی میخوای کتاب هری پاتر بخونی و کتابت هم توی کتابخونه خونه هست و حال نداری حالا کشان کشان بری طبقه ی دوم و کتاب رو از تو کتابخونه بر داری . همون جا روی مبل لم میدی و میگی برس به دست ... و کتاب میاد تو دستت . چه حالی میده .... نه !


[size=medium][color=CC0000]اگر گروه های هاگوارتز به جز گریفیندور رو نشانه ی موس فرض کنیم و گریفیندور رو شکلک یاهو نتیجه می


Re: روان خانه سیاه - سفید !!!
پیام زده شده در: ۲۳:۰۲ دوشنبه ۵ فروردین ۱۳۸۷
#6
آلبوس روی مبل نشست و نگاهی به اطرافش انداخت و به گراوپ گفت : عزیزم.... ما باید اینجا زندگی مشترک مون رو آغاز کنیم .
گراوپ نیشش رو تا بنا گوش باز کرد و گفت : آله ...عزیزم ....

گراوپ به سمت آلبوس میره و میپره رو پا هاش و :bigkiss:
آلبوس

آلبوس : آخ.... پام شکست ، غول کثیف ... گنده بک .... خرس.....گاو .....
گراوپ دوباره نیشش رو تا بنا گوش باز می کنه و میگه : فهش معشوق گل است ، هر که نخورد خل است

دوباره جو گراوپ رو می گیره و این بار خیلی عاشقونه تر می پره تو بقل آلبوس و میگه : ای ماکسیم ... ای عشق من .... من ، بی تو ، توی هر کوچه خوندم ....ماکسیم ....

نکته ی جالب این قسمت اینه که هاگرید هم داشت در همین قسمت از توی کوچه ی خونه ی گراوپ اینا رد می شد و با شنیدن اسم ماکسیم ، جو می گیردش و میاد تو ....

- آی نفس کش ... ( در خونه کنده میشه و هاگر میاد تو )
گراوپ : زررررررررررررررررت !

هاگرید با دیدن گراوپ کنار ماکسیم یک مشت میزنه تو دهان گراو پ و گراپ رو روی مبل پرت می کنه و به گراپ میگه : ببین....داداش.... از قدیم گفتن ماکسیم ، ماکسیم .... و کا کا برادر ، فهمیدی چی شد ؟
گراوپ :

هاگر می چرخه و به ماکسیم نگاهی می کنه و میگه (اینجا خیلی شبیه فیلم هندی هستش ) : خیلی نا مردی ...
بعد یک کشیده میزنه تو گوش ماکسیم .

شترق ( افکت صدای کشیده )

آلبوس :

آلبوس کلاه گیسش رو در میاره و پرت میکنه روی میز و داد میزنه : من ______(دیــــــــد) (سانسورینگ) خوردم ، من ماکسیم نیستم من آلبوس هستم ، فهمیدین !!؟؟؟؟

هاگرید : )-:

گراوپ : اوه.... شانس آوردم فقط تنفس مصنوعی کار کردم . شانس آوردم که شب نشد با هم نخوابیدیم !! وگر نه ....!

(ملت : وگر نه چی ؟!)

گراوپ به سمت آلبوس میره و یقه ی لباسش رو می گیره و از زمین بلندش می کنه و می گه : من ، ماکسیم، پرسی ، کوفت و زهر مار رو نمی خوام ، من مینروا خودم رو م خوام !!! چایی میخوام !!!


ادامه ...

نقد بشه لطفا ، حتما


6 از 10


ویرایش شده توسط روبیوس هاگرید در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۶ ۱۳:۱۲:۴۸
ویرایش شده توسط آلبوس سوروس پاتر در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۲۶ ۲۱:۵۰:۲۷

[size=medium][color=CC0000]اگر گروه های هاگوارتز به جز گریفیندور رو نشانه ی موس فرض کنیم و گریفیندور رو شکلک یاهو نتیجه می


Re: بند جادوگران
پیام زده شده در: ۱۱:۲۴ یکشنبه ۴ فروردین ۱۳۸۷
#7
ایگور دست از کار کردن می کشه و دو زانو جلوی دیوار می شینه و دستش رو رو به آسمون دراز می کنه و به کاوش گر های دیگه که در حال باز کردن سوراخی به بند ساحره ها بودن می گه : خسته نباشین ما اگه تا صبح هم این جا به کاوشیم نمی تونیم این سوراخ رو گشاد تر کنیم ، پس بیایم دست رو به آسمون دراز کنیم و طلب یک معجزه کنیم .

چند دقیقه بعد تمام ملت جادوگر پشت سر هم ، دو زانو صف می بندن و با هم می گن :
هم اکنون نیاز مند یاری گرمتان هستیم ... بیاید قلک های خودمان را به زندانی های زندان آزکابان هدیه کنیم ...
شتـــــــــــــــــــــــترق... بلیز یک کشیده می خوابونه تو صورت ایگور و میگه : خاک بر سرت ، چی ، چرت و پرت می گی آخه .

بعد راه میفته و میره جلوی ملت جادوگر می شینه و دست هاش رو رو به سقف زندان دراز می کنه و میگه : خدایا ... یک معجزه ... مثل کلنگ یا بیل یا دیلر ...
ناگهان در زندان باز میشه و پشمالو که جلوی در زندان نشسته بود پرت میشه روی زندانی های دیگه
یک دیوانه ساز با دیگی پر از غذا که بخار از توش بلند می شد وارد زندان شد .
پرسی با دیدن دیوانه ساز شروع کرد به اعتراض کردن ،
بلیز ، پشمالو ، ایگور و دیگر زندانی های بند هم شروع کردند با اعتراض
دیوانه ساز دیگ رو روی زمین میزاره و میگه : چــــــــــــــــــــــــی ؟

بلیز :bigkiss:
پرسی :bigkiss:
ایگور :bigkiss:
پشمالو ، نه ، نه با تو حال نمیده !

دیوانه ساز چرخشی کرد و از زندان خارج شد .

وضعیت زندان پس از خروج دیوانه ساز :

پشمالو : آخ جووووون ، اینا همه یک گوشه افتادن و غذا نمی خورن ، همش رو خودم می خورم

پشمالو سر دیگ غذا رو بر میداره و متوجه ی چند چیز نقره ای رنگ بر روی غذا ها میشه . آن چیز های نقره ای رنگ را در دست می گیرد و به این صورت نگاهی به آنها می اندازد
- هــــــــا....؟ (هنوز مغز لود نکرده ) ....اهـــا ، اینا کارد و چنگال هستند .
با شنیدن کلمه ی کارد و چنگال همه ی زندانی ها ابتدا نگاهی به کارد و چنگال ها و سپس نگاهی به اون سوراخ بین بند خودشون و بند ساحره ها و سپس هم نگاهی این جورانه به دور بین کردند ( )


[size=medium][color=CC0000]اگر گروه های هاگوارتز به جز گریفیندور رو نشانه ی موس فرض کنیم و گریفیندور رو شکلک یاهو نتیجه می


Re: مسابقه ی دو جانبه ی انجمن جادو و جادوگری
پیام زده شده در: ۲۱:۱۹ شنبه ۳ فروردین ۱۳۸۷
#8
ایگور این مسابقه دیگه انجام نمیشه ؟

این مسابقه ایده ش مربوط به قبل از ناظر شدن منه بعد از اون قضیه کان لم یکن شده،اگه ایده ای برای دوباره فعال کردنش داری تو دفتر ناظران مطرح کن


ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۴ ۱۷:۱۴:۵۱

[size=medium][color=CC0000]اگر گروه های هاگوارتز به جز گریفیندور رو نشانه ی موس فرض کنیم و گریفیندور رو شکلک یاهو نتیجه می


Re: محل تمرین دوئل محفل
پیام زده شده در: ۲۰:۵۷ شنبه ۳ فروردین ۱۳۸۷
#9
منم می خوام تو این مسابقات دوئل شرکت کنم ... اگه میشه .


[size=medium][color=CC0000]اگر گروه های هاگوارتز به جز گریفیندور رو نشانه ی موس فرض کنیم و گریفیندور رو شکلک یاهو نتیجه می


Re: بند موجودات خطرناک
پیام زده شده در: ۱۹:۴۰ شنبه ۳ فروردین ۱۳۸۷
#10
دابی : چاکریم ... چشم !
دابی بیل و کلنگ ها رو بر مبداره و مثل یک جن خانگی شروع به بیل زدن می کنه ...
(افکت بیل ) زرت ... ورت....زرت ....ورت.....
دابی نیم ساعت هی با بیل و کلنگ زمین رو می کنه تا که به یک صندوقچه ی طلایی میرسه .
دابی : آقای ... فرد سه کله ... آقای فرد سه کله .... من این پایین یه چیزی پیدا کردم !

کله ی اول : چی ؟ کله ی دوم : چی گفت ؟ کله ی سوم : ها !؟

دابی از سوراخی که کنده بود بیرون میاد و میگه : آقای سه کله ، من یک صندوق این زیر پیدا کردم که فکر می کنم گنج باشه ؟

سه کله : مطمعا هستی ؟
دابی : بله ، آقای سه کله ؟

سه کله :

ملت موجودات خطرناک از هر بندی که میتونستن زوم میکنن توی سوراخی که دابی کنده بود .
(دوربین الان با یک حرکت چرخشی همه ی موجوداتی رو که از بند های کناری زوم کرده بودند رو نشون میده )
فرد سه کله یک نگاهی به دور برش می اندازه و بعد ....
ملت موجودات خطر ناک :

مرد سه کله یک دوباره نگاهی به اطرافش می کنه و میگه : ملت جانور ، دیگه هرکی تو بند ما فوضولی کنه با من طرفه ها.... شیر فهم شد ؟!

ناگهان دوربین راه روی زندان رو نشون میده و بعد دم در یک سلول متوقف میشه .
یی هو ! یک ناندو که پاشنه ی کفش هاش رو خوابونده بود از در سلول خارج میشه و به طرف بند آقای فرد سه کله میره .

دوربین زوم می کنه روی پاشنه ی کفش های ناندو و به صورت اسلو مونشن قدم های ناندو رو نشون میده .

ملت جانور خطرناک با دیدن ناندو یاد فیلم اخراجی ها میفتن و همه با هم میگن : ای ول ...ایول.....داش ناندو رو ای ول ... ای ول .....ای ول ....داش ناندو رو ....ای ول ....



ناندو مستقیم به سمت بند فرد سه کله پیش میره ...


[size=medium][color=CC0000]اگر گروه های هاگوارتز به جز گریفیندور رو نشانه ی موس فرض کنیم و گریفیندور رو شکلک یاهو نتیجه می






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.