من دويدم طرف تلفون:
من: الو الو ....اااااااهه...سكت شين ديگه صداي هرج و مرج:(سيبنسخحورئطگحخهقث حخبن يروئزطظخبنل)يهو همه ساكت شدن...
من:بله بفرماييد...
پشت خطي: اين اولين اخطار بود نفر بعديتونم خواهد مرد...
بوق...بوق...بوق...بوق...بوق...بوق...
من:بچه ها ميرم يه سر و گوشي آب بدم
بن: مثلا ميخواي چيكار كني:
توماس: آره راست ميگه
من : معلوم ميشه... فقط شماصبر كنيد ...
من دوان دوان ميرم طرف ماشين...ميرم اداره پليس :
من: سلام ببخشيدميخواستم درخواست يه مزاحم ياب بدم
افسر:
مزاحم ياب كه تو همه ي تلفون فروشيا هست
من:(تو دلم:آخه IQ) ميدونم جناب سروان ولي طرف ما از اين حرفا
حرفه اي تره...
افسر:
هوووووم... خيلي خوب اين فرمو پر كن بعدشم
امضاش كن بدش به من
بعد از 5 دقيقه:
من:بفرماييد تموم شد...
افسر رو به مامور:برو يه دستگاه مزاحم ياب از نگهباني بگير
بعدشم با آقا برو
مامور:اطاعت قربان...
ما به خونه ميايم و دستگاه رو نصب ميكنيم و مامور براي پيدا كردن
قاتل ميمونه
بعد از 12 ساعت:
تلفون:دررررررررررررينگ......درررررررررررررينگ
مامور:اگه ميخوايد رد يابي بشه صحبتو با هاش هر چي طولانيتر
كنيد بهتره...
من:باشه (گوشي رو بر ميدارم)الو...
پشت خطي:الو خوب گوش كن ببين چي ميگم... 1000000گاليون
پول نقد ور ميداري مياي به اين آدرس تا كاري به كار نفر بعدي
نداشته باشم...
من: باشه... خوب
پشت خطي:خيابونه...
افسر:خوبه پيداش كرديم كي با من مياد بريم محل سوژه؟
من: من ميام
افسر: خوبه ... برم بايد هر چه سريتر حركت كنيم
......